عینکی به نام رسانه
سعید نادری اصل
آدمی همیشه با یک سوال مواجه است. «چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟»، در واقع ما از پاسخ به این سوال به دنبال آن هستیم که «چه کنیم؟». انسان در زندگی اجتماعیاش مادام در حال انتخاب است. انتخابهایی که همگی مبتنی بر «ارزش» است. انسان فارغ از هر دیدگاهی که داشته باشد پس از آنکه ارزشی را برای خود متصور شود، کنشی را برای تحقق آن انجام خواهد داد. یعنی وقتی انسان «سیری» را یک ارزش بداند، تلاش میکند خود را سیر نماید. حال بسته به اینکه این ارزش از چه اولویتی برخوردار باشد، کنش او و تلاشش برای تحقق آن ارزش هم متفاوت خواهد شد. یعنی اگر «سیری» را یک ارزش حیاتی بداند که بدون آن زندگی ناممکن است، تلاشش نیز به تناسب این اولویت از جدیت بیشتری برخوردار خواهد بود. به گونهای اگر مضطر شود، حاضر است ارزشهای دیگری را نیز زیر پا بگذارد و حتی مرتکب مردارخواری شود.
اما اکنون در قرن بیست و یکم، چه چیزی خوب و بد را تعیین میکند؟ یعنی معیار تعیین خوب و بد در جهان کنونی چیست؟ پاسخ کوتاه و یک کلمهای اش، «رسانه» است. این رسانهاست که اکنون به عنوان معیار خوب و بد انتخاب شده است و تعیین میکند که ما «چه کنیم؟». برای آنکه چیستی این ادعا و تهدیدات آن را متوجه شوید، لازم است تا انتهای این یادداشت را مطالعه کنید.
رسانه همه جا حاضر است!
رسانه یک کارکرد است. یعنی ابزار و وسیله نیست، هرچیزی که قدرت اطلاعرسانی، هشدار، آگاهی، سرگرمی و ارتباط را داشته باشد با این شرط که محتوا، تولیدکننده و دریافت کنندهای داشته باشد، خود رسانه است. بسته به ارتباط میان تولید کننده محتوا و دریافت کننده، رسانهها دسته بندیهای مختلفی میشوند.
امروز رسانههای جمعی چون تلویزیون، رادیو و روزنامه در کنار رسانههای اجتماعی چون شبکههای اجتماعی در قالب پلتفرمهای مختلف و خبررسانها، گستردگی زیادی دارند. به گونهای که شاید تعداد خانوادههایی که از این رسانههای جمعی در خانهشان بیبهرهاند و همچنین تعداد افرادی که در هیچ شبکه اجتماعی عضو نیست، بسیار اندک باشد. واقعیت آن است که رسانه همه جا حاضر و حتی همیشه در دسترس است.
رسانه با چه سازوکاری، معیار تعیین خوب و بد است؟
۱٫ رسانه است که تعیین میکند چه چیزی را ببینیم و چه چیزی را نبینیم
شاید خندهدار باشد که ادعا کنیم که این رسانه است که برای ما تعیین میکند به چه توجه کنیم و از چه غافل باشیم. یعنی اگر رسانه یک موضوعی را مورد پوشش قرار ندهد و آن را سانسور نماید، تقریبا ممکن نیست اطلاعی از آن موضوع داشته باشیم. سانسور تنها مختص رسانههای جمعی چون تلویزیون نیست. ممیزی حتی در پلتفرمهای شبکههای مجازی نیز وجود دارد. زمانی که برخی در تلاش بودند تا با هشتک Hero(قهرمان)، شخصیت سردار بزرگ اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی را بازنشر دهند، پلتفرم توییتر تصمیم گرفت این هشتک را حذف نماید، کاری که پیش از این نیز با ایجاد محدودیتهایی و حتی بلاک کردن برخی کاربران از سوی پلتفرم اینستاگرام نیز دنبال شده بود.
واقعیت آن است که اگرچه برخی معتقدند امروز رسانه نمیتواند به شیوه تزریقی عمل کند و ایده مخاطب منفعل نادرست است. اما حتی اگر مخاطب را فعال(تفسیرگر، نقاد و مقاومت کننده) تصور کنیم، در معرض چنین سانسوری، آنهم با همهجایی و همهزمانی بودن رسانه و بمباران داده، این مخاطب عملاً منفعل خواهد شد و رسانه تزریقی عمل خواهد کرد.
همانطور که می دانید، رسانه به خوبی میتواند جای متهاجم و قربانی را عوض کند، بدون اینکه هیچ امکانی برای فهم دوباره ما وجود داشته باشد. اینکه چه چیزی تعیین کننده است که قاب رسانه چگونه بسته شود، نیاز و مطالبه صاحبان رسانههاست. رسانهها با هزینههای هنگفت در خدمت کانونهای قدرت و ثروتمند هستندو هرکدام از آنها در تلاشند تا با نمایش آنچه به نفعشان است، کنترل افکار عمومی را به دست بگیرند. از همین رو دیدگاههای تبعیضآمیز و نژاد پرستانه، رسانهها را پر کرده است.
۲٫ رسانه تعیین میکند چه میزان به موضوعی توجه کنیم
اینکه اوکراین برای چه مدت در صدر اخبار خواهد بود. تنها وابسته به جنگ نیست. بلکه آن چه در این میان تعیین کننده است، پرداخت رسانه به این ماجراست. در واقع این رسانه است که تعیین میکند مردم چند روز باید به مسئلهای توجه داشته باشند و ذهنشان باید چند روز درگیر این مسئله باشد. این روند تکرار، خود موجب میشود که برخی متأثر از همنوایی میان رسانه و مخاطب، کنشهایی را همسوی با رسانه انجام دهند. برای مثال عدهای تلاش میکنند که همسو با موضعگیریهای رسانهها در قبال اوکراین، در جلوی سفارت این کشور تجمع کنند و در حمایت از آنان به پوتین و کشور روسیه دشنام دهند.
۳٫ رسانه تعیین میکند چطور ببینیم
در این زمان که جنگ میان اوکراین و روسیه در جریان است. اگر از کسی بپرسیم به نظر شما مقصر این جنگ کیست. پاسخی را خواهد داد، فارغ از آن پاسخ، اگر از او بپرسیم چگونه به این گزاره دست یافته؟ به سرعت، مقدمات خود را از میان اخبار منتشر شده توسط رسانهها به خط میکند و برای ما بیان خواهد کرد.
وابسته به اینکه افراد چه رسانههایی را دنبال کرده باشند، پاسخهای متفاوتی خواهند داشت. اینکه افراد چه ملاکی برای انتخاب رسانه دارند محل بحث است. گاهی آنها رسانههای حزبی خود را دنبال میکنند، گاهی دوستان خود، گاهی رسانههای مشهور دنیا را، بدون اینکه پیش از این هرگز میزان درستی یا نادرستی اخبار هرکدام از منابع را چک کرده باشند.رسانه در عوض متأثر از خواست صاحبانش، سعی بر بازنمایی تصویر از وقایع مختلف دارد. اگر از مخاطبی پرسیده شود که «به نظر شما باید چه واکنشی به اقدام یک دزد در سرقت وسایل یک خانم جوان و قتل آن با چاقو داشت؟»، پاسخ اکثر مخاطبین، مجازات او بر اساس قانون خواهد بود. اما رسانه نظر مخاطب را تعیین می کند. رسانه می گوید این جوان، یک جوان فقیر و کشتیگیر بودهاست که به دلیل فقر و نداری سعی داشت برای امرار معاشش، دزدی کند، که خانم جوان مقاومت میکند و کشته میشود. اکنون شاید پاسخ بسیاری به سوال پیشین تغییر کند. این ماجرا مثالهای واقعی دارد. مثلاً نوید افکاری که به جرم قتل یک کارمند آب و فاضلاب اعدام شد. رسانه تلاش کرد او را بیگناه جلوه دهد و با تحریک احساسات عمومی او را از مرگ فراری دهد. کنش رسانه به حدی شدید و افراطی بود که در برخی از موارد به گونهای القاء میشد که گویی نوید افکاری به خاطر کشتیگیر بودنش اعدام شده است!
رسانه، خود ملاک است!
رسانه به دلیل گستردگی و ویژگیهای منحصربفردی که دارد، تعیین کننده ارزش است. امروز با تکثر رسانهها، واکنش سریعشان و دسترسی آسان به آنها، خود یک ملاک شده اند. این رسانه است که تعیین میکند چه چیزی ارزش و چه چیزی ناارزش است. حتی تعیین میکند که چه ارزشی از چه اولویتی برخوردار باشد. به گونهای که رسانه قادر است یک ناارزش و حتی یک آسیب را به عنوان یک ارزش حیاتی معرفی نماید.
با این وجود چاره چیست؟!
ما انسانها هوشمندیم. اما برای آنکه بتوانیم از هوشمندیمان استفاده نماییم، باید مراقب فریبکاران باشیم. پس نباید با غره شدن به هوشمندیمان، هر رسانهای را دنبال نماییم. سعی کنیم، پیش از آنکه بخواهیم رسانهای را دنبال نماییم. در خصوص صحت و سقم اخبارش مطلع شویم.
تلاش نماییم صاحبان رسانه را بشناسیم، در مقایسه با دیگر رسانهها اخبارش را کنترل نماییم، سابقه انتشار خبرش را بررسی نماییم. حتی پس از انتخاب برخی منابع برای بررسی خبر، باید تلاش نماییم منابع مان متکثر باشد و انحصاری نباشد. همچنین تلاش نماییم فاصله هوشمندانهای را از رسانه داشته باشیم، به این معنا که هم رسانهها را در کنار بقیه مطالب پیگیری کنیم، نه تنها گزارههای رسانهای.
همچنین تلاش نماییم که با فاصله زمانی، کنشهایمان منطبق بر خواستههای رسانه نباشد. در همین خصوص تلاش کنیم اطلاعات به دست آمده را تحلیل و ارزیابی کنیم و نهایتاً پس از اطمینان، با مشورت با مطلعین و خبرهها از میان آشنایانمان، کنشهای معقول و منطقی داشته باشیم.
رسانه , سعید نادری اصل
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.