عملیات احیا با گونههای بومی و مقاوم به تغییرات اقلیمی
تصاویر و اخباری بهتازگی در شبکههای اجتماعی فراگیر شده که نشان میدهد درختان منطقه چیتگر خشکیدهاند؛ درختانی که به دلیل تنش آبی و عدم سازگاری با اقلیم مستعد هجوم آفت شدهاند. خلاصه ماجرایی که در رسانهها نیز منعکسشده به همین موارد اشاره دارد و مدیران شهری میگویند شرکت آبفا با خودداری در آبرسانی به درختان پارک چیتگر در خشک شدن آنها مقصر است و باتوجه به اینکه طیف وسیعی از درختان چیتگر کاج هستند، آنهم از نوع غیربومی، خطر طغیان آفت متوجه وسعت گستردهای از این پارک شده است.پیشتر که خشکی درختان خبرساز شد، علیمحمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران، گفت که طبق مذاکره با آبفا، آبرسانی ۴۰۰ لیتر در ثانیه برای چیتگر پیشبینیشده ولی در حال حاضر ۵۰ لیتر آب در ثانیه به این پارک اختصاص مییابد. علیرضا رحمتی، رئیس اداره حفاظت محیطزیست تهران نیز خشکی درختان پارکهای سرخهحصار، چیتگر و آزادگان را به تغییرات اقلیمی و کمبود آب ارتباط داد.گویا قرار است درختان جدید، جایگزین درختان قدیمی شوند و مدتهاست کنشگران محیطزیست اعلام کردهاند، محدوده چیتگر ازلحاظ اقلیمی، گرموخشک است و درختان کاجی که در آن کاشته شدهاند، دارای طبع سرد و مرطوب هستند و در اقلیم مدیترانهای زیست بهتری دارند. عبارتی که از سوی عباس محمدی، کنشگر محیطزیست در گفتوگو با خبرآنلاین نقلشده است. محمدی دراینباره میگوید: «این منطقه ازلحاظ اقلیمی، برای کاشت درخت کاج «اِلدار» معروف به کاج تهران یا کاج ایرانی مناسب نبوده و نیست. از زمان احداث این پارک، ۶۰ سال پیش، این اشتباه از سوی سازمان منابع طبیعی یا شهرداری وقت صورت گرفت، تا به امروز هم ادامه یافت و بهجای استفاده از گونههای بومی یا درختان متنوع، بهطور یکنواخت درخت کاج و اقاقیا در این بوستان کاشته شد و امروز این درختان در معرض انواع آسیبها و آفات قرار دارند» و حالا زمزمههایی مطرحشده مبنی براینکه باید درختان آسیبدیده قطع یا سوزانده شوند تا آفت گسترش پیدا نکند. آذرماه گذشته هم پس از قطع ۸۰۰ درخت پارک جنگلی چیتگر، شهرداری عنوان کرد که این درختان به دلیل خشکیدگی و آفتزدگی قطعشدهاند. در همین زمینه، هادی نصیری، رئیس اداره فضای سبز منطقه ۲۲، مطرح کرد که این تعداد درخت به آفت «سوسک پوستخوار» مبتلا شدهاند و باید هرچه سریعتر قطع شوند. طی روزهای گذشته خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که در پی انتشار اخباری در فضای مجازی درباره خشکاندن درختان منطقه چیتگر، دادستان تهران با ورود به موضوع، دستور پیگیری و انجام اقدامات را صادر کرده است. علی صالحی؛ دادستانی تهران با اعلام این خبر اظهار کرد: با توجه به حساسیت امر و در راستای صیانت از انفال و ثروتهای عمومی، دستور رسیدگی به علل خشک شدن درختان منطقه چیتگر با قید فوریت خطاب به دادسرای ناحیه ۳۷ (ویژه انفال) صادر شد و پس از بازدید معاون دادستان و سرپرست دادسرا از محل، در جلسه با دستگاههای متولی تصمیمات لازم اتخاذ و دستورات لازم جهت حفاظت از درختان صادر شد.دادستان تهران افزود: در جلسه دادستانی تهران با مدیران منابع طبیعی و آبخیزداری شهر تهران، سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران، شرکت آب و فاضلاب شهر تهران، شهردار منطقه ۲۲، رئیس اداره محیطزیست شهر تهران مقرر شد راهکارهای جلوگیری از خشک شدن درختان و احیای آنها با تشکیل کارگروه ویژه بررسی شود و برنامه اجرایی مشخص با لحاظ موقعیت محل و اقدامات لازم تهیه و نتیجه اقدامات انجامشده به دادستانی گزارش شود. اعضای این کارگروه بهصورت ماهانه و با حضور سرپرست دادسرای ناحیه ۳۷ ضمن بازدید از بوستان چیتگر بر روند انجام اقدامات نظارت میکنند.دادستان تهران تصریح کرد: با توجه به اهمال صورت گرفته در سالیان متمادی و آسیب جدی به درختان مقرر شد هیئتی از کارشناسان رسمی مجرب دادگستری نسبت به بررسی علت خشک شدن درختان و نیز روش احیای بوستان مزبور اقدام کنند تا تدابیر قانونی در این خصوص به عمل آید. همچنین مقرر شد جهت جلوگیری از تعرض و سوءاستفاده احتمالی اشخاص در اراضی بوستان چیتگر، اداره منابع طبیعی نسبت به پیگیری و اخذ سند کاداستر در خصوص اراضی موصوف اقدام و نتیجه را به این دادستانی اعلام کنند. به گفته دادستان تهران، با توجه به تکالیف قانونی سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران درباره تهیه شناسنامه و پلاککوبی کلیه درختان، مقرر شد این سازمان با قید فوریت نسبت به پلاککوبی درختان بوستان چیتگر اقدام و آمار درختان پلاککوبی شده و همچنین درختان خشک، سالم و دارای قابلیت بهبود را بهصورت هفتگی به دادستانی تهران اعلام کند.
نقش مهم خشکسالی و کمآبی در خشکیدگی درختان
هومن روانبخش، عضو هیئتمدیره انجمن جنگلبانی ایران و عضو هیئتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در واکاوی علل خشکیدگی درختان و اینکه چنین اتفاقی معمولا در پارکهای جنگلی «عامدانه یا غیرعامدانه» رخ میدهد به «رسالت» میگوید: «برخی معتقدند آنچه در پارک جنگلی چیتگر رخداده عامدانه بوده و کاهش آبدهی باهدف خشککردن درختان صورت گرفته درحالیکه بهشخصه این تحلیل را اشتباه میدانم. در این پارک جنگلی، درختان کاجی که دچار آفت سوسک پوستخوار شدهاند، قدمت بالایی ندارند و ٤٠ تا ۵٠سالهاند و بخشی از این درختان جوانترند که واکاری شده و یا توسعه پیداکردهاند. ضمن آنکه ٤٠ تا ۵٠ سال برای کاج سن زیادی نیست و شاید ١٠٠ سال هم درخت کاج عمر کند. قسمت زیادی از درختان چیتگر در میانسالیاند و قسمتی هم که جدیدتر کاشته شده احتمالا ٢٠ تا ٣٠سالهاند، صرفا عمر بالا دلیل آفت و خشکی درختان نیست و این مشکل دارای سه ریشه اصلی است، نخست به علت عدم رسیدگی کافی و آبیاری نامناسب درختان دچار تنش آبی شدهاند. ریشه دوم نیز، خشکسالی است که در چند سال اخیر اتفاق افتاده، بهجز سالهای ٩٨ و ٩٩ که ترسالی بود، در قبل و بعدازاین دو سال بارندگیها کمتر از حد میانگین بود و دچار خشکسالی بودیم و این هم عامل مهمی است که درختان را در ضعف و تنش آبی قرار داده. ریشه سوم نیز بهرهوری بیرویه از آبهای زیرزمینی است. سطح آبهای زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور ازجمله در تهران بسیار افت کرده و این باعث شده که لایههای زیرین خاک هم خشک باشد و هرچقدر درختان ریشه دوانی کرده و برای دریافت آب، عمق خاک را جستجو میکنند، بازهم به آبی نمیرسند. بنابراین عامل و ریشه اصلی متوجه تنش و خشکی است که موجب شده درختان برای هجوم آفت سوسک پوستخوار مستعد شوند. این آفت درگذشته هم بوده و موضوع جدیدی نیست ولی تنش خشکی و ضعیف شدن درختان باعث طغیان آفت شده است. یک درخت سالم هیچگاه نمیتواند موردحمله سوسک پوستخوار قرار بگیرد.»
روانبخش با نامناسب دانستن درخت کاج به لحاظ اقلیمی برای این منطقه میگوید: «باتوجه به وضعیت فعلی کشور و مرزهای سیاسی امروز ما این درخت بومی نیست اما چنانچه ایران قدیم را در نظر بگیریم، کاج جزء درختان بومی بوده است. درخت کاج بانام علمی «پینوس الداریکا» بومی دشت الدار آذربایجان است و منطقه قفقاز و آذربایجان رویشگاه اصلی این درخت است که صرفا در جنگلهای نیمهخشک قابلیت رشد دارد. بنابراین به لحاظ اقلیمی درخت کاج با آبوهوای ایران سازگار است ولی اینکه در رشتههای کوههای البرز و زاگرس و یا مناطق مرکزی اینگونه را بهصورت بومی نداریم، به این معناست که شرایط رویشگاهی برای رشد و زادآوری طبیعی این درخت مهیا نبوده است. اگر ما اینگونه را بهصورت مصنوعی بکاریم باید میزان مراقبت و رسیدگیهایمان بیشتر باشد. در فصل خشک و تابستان که شرایط رطوبتی مناسب نیست باید درختان را حداقل سه تا چهار نوبت آبیاری کرد که باتوجه به کمآبی این امکان فراهم نیست، اما بههرروی اگر از خرداد تا شهریورماه میزان آبیاری مناسب باشد، درختان از تنش خشکی رها میشوند. بنابراین نمیتوان گفت این درخت بهطورکلی برای اقلیم تهران نامناسب است.» عضو هیئتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در ادامه به این پرسش که چقدر تغییر اقلیم بر پارکهای جنگلی سایر نقاط جهان و نابودی درختان اثرگذار بوده؟ عنوان میکند: «چنین وضعیتی در سایر نقاط جهان نیز مصداق دارد. بهطوریکه حتی در جنگلهای طبیعی؛ گونههای بومی حذف و یا به کاهش جمعیت دچار شدهاند و این اتفاقی نیست که در چند سال اخیر رخداده باشد، بلکه در طول تاریخ حیات کره زمین انقراضهای بزرگی رخداده و گونههای درختی در یکزمانی باعث شکلگیری جنگل و زمانی هم سبب ایجاد مرتع و بیابان بودهاند، این تغییرات دائما در اکوسیستمهای کره زمین در حال وقوع است ولی آنچه برای ما مهم بوده، این است که از داشتههایمان در پارکهای جنگلی محافظت کنیم. ۵٠ سال زمان و زحمت برای درختان پارک چیتگر صرف شده و یکی از موارد مهمی که درباره پارکهای جنگلی وجود دارد، این است که میتوانند در کاهش آلودگی هوا مؤثر باشند. اگر در روزهای آلوده، ایستگاههای سنجش کیفیت هوا در اطراف پارکهای جنگلی را نگاه کنید، میبینید که به نسبت سایر مناطق وضعیت بهتری دارند. این نشان میدهد پارکهای جنگلی در تصفیه و پالایش هوا بسیار سهم بسزایی دارند.»
عضو هیئتمدیره انجمن جنگلبانی ایران باتوجه به اهمیت حفظ درختان و گونههای گیاهی بر احیای پارک جنگلی چیتگر تأکید کرده و در این زمینه بیان میکند: «طبیعتا درختی که سالم و سرزنده است نباید قطع شود، اما در فرآیند احیا اگر درختی براثر آفت و بیماری خشکید، حتما باید قطع شود. درخت خشکیدهای که تحت هجوم آفت قرارگرفته، میتواند کانون انتقال آفت و بیماری باشد و باید در یک جنگل مصنوعی این درختان حذف شوند. اما در مورد جنگل طبیعی موضوع متفاوت است، چراکه در این نوع جنگلها، خشکزارها اکوسیستم کاملاند و باید از قطع و حذف آنها جلوگیری کرد، ولی در جنگل مصنوعی درخت خشکشده باید بهسرعت خارج شود. کاشت و احیای درختان حتما باید طبق طرح و برنامه صورت بگیرد. اینکه گونههایی ناسازگار با اقلیم بکاریم، ما را به نتیجه مطلوب نمیرساند. لذا باید طرحی کارشناسی در حوزه احیا تهیه و براین اساس، درختانی نظیر بنه و داغداغان را تحتعنوان واکاری کاشت. همانطور که اشاره کردم موضوع درخت کاج متفاوت است، اگرچه اینگونه برای کاشت در فضای سبز و جنگلهای مصنوعی مناسب است ولی در حال حاضر به خاطر طغیان آفت سوسک پوستخوار کاشت اینگونه توصیه نمیشود و یک دوره ١٠- ١۵ساله نیاز است که چنین آفتی مدیریت و بعدها در مورد کاشت آن تصمیمگیری کرد. البته در پارکهای شهری مانعی ندارد، چون آبیاری به حد کافی صورت میگیرد.»
احیای پارکهای جنگلی پروسهای زمانبر و دشوار
روانبخش در خاتمه اظهاراتش بر این مهم نیز تأکید میکند که «پروژه کاشت درختان جدید در پارک جنگلی چیتگر مقداری زمانبر است بهویژه درختانی نظیر داغداغان که به خشکی مقاوم هستند، اما رشد این درخت کُند است و باید سالهای زیادی تحت مراقبت و محافظت باشد و باتوجه به اینکه در پارکهای جنگلی گردشگران حضور دارند باید حتما فرهنگسازی کرد تا به این نهالها، آسیبی وارد نشده و تحت مراقبت باشند. درمجموع احیای این جنگلها کار سادهای نیست و برای اینکه هزینه و زمانی که برای احیای این پارک جنگلی صرف میکنیم به هدر نرود، حتما باید در قالب طرحی منسجم و مشخص و با حضور متخصصان مربوطه، شرایط اکولوژیکی و اجتماعی و وضعیت آبرسانی بررسی شود. منظور از شرایط اکولوژیک، وضعیت فعلی خاک یا توده جنگل، آفت و بیماریهای موجود، تغییر اقلیم و میزان بارندگی است و در بحث اجتماعی طرح، حضور گردشگران و فرهنگسازی برای محافظت از نهال کاشته شده حائز اهمیت است. در بخش آبیاری هم باید بررسی کرد که آب موردنیاز برای آبرسانی درختان قابل تأمین است؟ همه این موارد در کنار نوع گونه، نحوه کاشت و فاصله و زمان کاشت باید در طرح پیشبینی شود. درواقع احیای جنگل یک پروسه زمانبر و دشوار است، اینگونه نیست که صرفا نهالهایی را تهیه و بکارید.»
عملیات احیا با تغییر در ترکیب درختان
هادی کیادلیری، دبیر سابق مجمع کنوانسیون تنوع زیستی کشور نیز درباره خشک شدن درختان چیتگر در گفتوگو با «رسالت» میگوید: «درختانی که اغلب در شهر کاشته میشوند به دلایل مختلف تحتفشار و استرس قرار دارند، اول به این دلیل که گونههایی را وارد فضای شهری یا پارکهای جنگلی میکنید که الزاما با منطقه سازگار نیستند اما به خاطر جلوههای بصری و سرسبزی همیشگی کاشته میشوند، به همین علت این گونهها همیشه تحت استرس هستند و به مراقبتهای ویژه نیاز دارند. یکی دیگری از اشکالات این است که ما این گونهها را بهصورت خالص و یکدست میکاریم و سن آنها نیز به لحاظ فیزیولوژیک نسبت به مناطقی که در شرایط طبیعی قرار دارند بسیار کمتر است. طبق مطالعهای که انجامشده، اگر سن درختان در رویشگاه طبیعی خود به ٨٠ سال برسد، در مناطق شهری و جنگلهای مصنوعی در سنین ٣٠ و ٣۵سالگی به پیری میرسند چون همیشه تحتفشار و استرس و کوبیدگی خاک قرار دارند. ازاینرو هجوم آفت سوسک پوستخوار به درختان چیتگر از عوامل ثانویه است، و بههیچوجه این آفتها عامل اولیه مرگ درختان نیستند. این آفت بهشدت توانایی جستجو و یافتن درختان تحت استرس خشکی را دارد و سوزنیبرگها وقتی مورد هجوم این آفات قرار میگیرند، برگشتپذیریشان آسان نخواهد بود. اگر قرار باشد در جریان عملیات احیا، این حجم از درختان را یکدفعه قطع و از پارک جنگلی خارج کنیم، چهره منطقه دگرگون میشود، بنابراین بهتر است بهتدریج عملیات قطع درختان انجام شود. باید برای کاشت گونههای جدید، ترکیب درختان را تغییر داد و گونههای مقاوم و سازگار با شرایط اقلیمی را کاشت.» کیادلیری در ادامه با اظهار تأسف از اقدام دیرهنگام مسئولان برای رفع مشکل درختان چیتگر عنوان میکند: «این مسئله یکی از اشکالات مدیریتی ماست، به این دلیل که زمانی برای رفع مشکل اقدام میکنیم که مشکل مشهود است و بعضا کار از کار گذشته و اکنون در نقطهای قرار داریم که تنها راهحل باقیمانده قطع و جایگزینی درختان جدید است. درحالیکه اگر از ابتدا چارهاندیشی و برنامهریزی میشد، میتوانستیم دستکم عمر مفید این درختان را طولانیتر کنیم. اگر درختان مورد هجوم آفت سوسک پوستخوار قرارگرفتهاند، الزاما مربوط به امسال نیست، این پروسه احتمالا از ۱۰ سال قبل شروعشده و اکنون به نقطهای رسیده که باید کل درختان را قطع کرد. از طرفی در انتخاب نوع گونه باید دقت کرد. بهویژه در مناطق شهری بسیار مهم است که هدف ما از درختکاری مشخص باشد. یکزمانی شما درخت میکارید تا سایبان و فضای سبزی ایجاد کنید و زمانی هم باهدف جلوگیری از آلودگی صوتی و کاهش آلودگی هوا و یا تثبیت خاک درخت میکارید لذا هدف بسیار مهم است، چون میزان موفقیت شما در هماهنگی باهدفتان سنجیده میشود و باید در کاشت درخت شرایط منطقه را سنجید و براساس سلیقه و نظر شخصی عمل نکرد. اگر منطقهای دارای تمام پتانسیلهای مختلف برای کاشت درخت باشد، بازهم این عوامل محدودکننده است که نقش تعیینکنندهای دارد.»دبیر سابق مجمع کنوانسیون تنوع زیستی کشور با اشاره به محاسبه فواید کاشت درخت میگوید: «معمولا هزینه کاشت درخت را پسازآنکه خشک میشود، بهعنوان خسارت محاسبه میکنیم، اما این را هم باید در نظر گرفت که در طول سالهای حیات و سرزندگی، این درختان دارای فواید زیادی بودهاند. آیا این فواید را هماندازهگیری و محاسبه کردهایم؟ این درختان ارزشهای مختلفی دارند؛ ازجمله گردوغبار را جذب و حرارت را تعدیل میکنند. بهویژه در مردادماه نتایج مطالعات نشان داده که درخت۵/۴ تا ۵ درجه دمای هوا را کاهش میدهند و این موارد هم باید ارزشگذاری شود. درکنار این موضوع باید براساس عوامل محدودکننده برای انتخاب گونهها تصمیم گرفت و باتوجه به شرایط آبوهوایی و تغییرات اقلیمی گونههایی را انتخاب کرد که نسبت به خورشید مقاومتر باشند. مراقبت و نگهداری هم سهم بسزایی دارد. براین اساس یک سری از فاکتورها را حتما باید لحاظ کرد که نخستین فاکتور مهم، انتخاب گونه سازگار با اقلیم است و پسازآن، نحوه کاشت بسیار مهم است که ما به این موارد کمتر توجه میکنیم. بعد از طی این مراحل، نحوه مدیریت و نگهداشت درخت بسیار دارای اهمیت است، بهویژه در مناطقی که گونه انتخابی ازنظر اکولوژیکی مناسب منطقه نیست. در حال حاضر اغلب درختانی که به استرس خشکی دچار شدهاند، به دلیل عدم نگهداشت مناسب و تحتفشار بودن و تراکم بسیار بالا، تحت رقابت قرارگرفته و بسیاری از درختان در این رقابت مغلوب میشوند. لذا فاصله کاشت و ویژگی گونهها هم مهم است و شما بههیچوجه اجازه ندارید یک منطقه شهری یا هر منطقه دیگری را بهطور خالص از یکگونه مشخص بکارید، باید گونهها متنوع باشند تا دشمنان طبیعی و آفات را کنترل کنند و چنانچه برای گونه دیگری مشکلی ایجاد شد، تمام اکوسیستم از بین نرود و حتما گونههای دیگری باشند که چهره اکوسیستم را حفظ کنند. لذا تنوع گونهای بسیار مهم است. نحوه مراقبت و نگهداشت نیز جزء مباحث مدیریتی است که معمولا در حوزه مدیریت فضای سبز و پارکهای جنگلی اشکالاتی وجود دارد.»
اهمیت کاهش علاقه مسئولان ذیربط به کاشت سوزنیبرگها
آزیتا اسدی، دکترای اکوتوریست و عضو هیئتمدیره انجمن جنگلبانی ایران هم با اشاره به اهمیت احیای درختان چیتگر به «رسالت» میگوید: «طبیعتا برای احیای درختان ازدسترفته باید کار مطالعاتی و پژوهشی انجام داد و پس از بررسیهای لازم مشخص کرد که آیا به خاطر گونه غیربومیای که کاشته شده آفت سوسک پوستخوار طغیان کرده و یا کمآبی و خشکسالی در این امر دخیل بوده است. از طرفی باید در نظر داشت که سالهای متمادی در نقاط مختلف کشور، سوزنیبرگ کاشتهایم، یعنی همین کاجها و سروهایی که در همهجا قابلمشاهده است. این درختان بسیار در برابر هجوم آفات و کمآبی از خود حساسیت نشان میدهند و همیشه توصیه میشود بهصورت تلفیقی کاشته شوند. باتوجه به اینکه در پارک چیتگر و یا سایر پارکها بهصورت یکدست سوزنیبرگ کاشتهایم، باید در قالب یک طرح پژوهشی علت آفت و خشکیدگی درختان مشخص و سپس طی یک عملیات پرورشی این درختان بهتدریج جایگزین شوند. اینکه بهیکباره تمام درختان خشکیده و آفتزده را کف بر و از نو درخت بکاریم، حداقل در مکانی که بهعنوان پارک جنگلی ایجادشده و مردم بهعنوان فضای سبز از آن استفاده میکنند، معنا و مفهومی ندارد. ولی میتوان در قالب طرح پرورشی بهتدریج بعدازاینکه مطمئن شدیم علت خشکیدگی چیست، یک سری درختان را حذف و درختان جدیدی جایگزین کرد.» این عضو هیئتمدیره انجمن جنگلبانی ایران بر کاشت گونههایی تأکید دارد که مناسب و سازگار با اقلیم ایران هستند و دراینباره توضیح میدهد: «حتما در عملیات احیای چیتگر باید گونههایی کاشته شود که بعد از سه تا پنج سال بتوانند در آن منطقه خود را با حداقل آب ممکن سازگار کنند. اگرچه در پارکهای جنگلی و فضای سبز شهری معمولا نهالهایی برای کاشت انتخاب میشود که سریع الرشد و همیشهسبز هستند، ولی وقتی در منطقهای قرار دارید که دچار کمآبی مفرط و خشکسالی است، نمیتوانید آب موردنیاز برای درختان را تأمین کنید، ازاینرو بهتر است آکاسیا، گز و تاغ بکارید؛ گونههای کمآبی که بتوانند در برابر شرایط خشکسالی مقاومت کنند. این صرفا یک پیشنهاد است و حتما باید بهصورت علمیتر بررسی و تحقیقات کاملی صورت بگیرد. ما نمیتوانیم آب شرب مردم را تأمین کنیم بنابراین توجیهی ندارد که فضای سبز را با درختانی که آب زیادی مصرف میکنند گسترش دهیم. هردوی این عوامل مهم هستند اما قطعا وقتی در مقامی باشید که بخواهید بین انسان و گیاه انتخاب کنید، ناچارید انسان را انتخاب کنید، بنابراین آب کمی که به درختان چیتگر اختصاصیافته از سر ناچاری بوده است. آب کمبوده و مجبور بودهاند آب شرب را تأمین کنند. ازاینرو معتقدم باید کاشت گونههایی در دستور کار باشد که اینگونهها بتوانند به آبهای زیرزمینی برسند و در برابر کمآبی مقاومت کنند و از همان میزان بارشی که رخ میدهد، آب موردنیاز خود را تأمین کنند. پیش از هر اقدامی باید به این موضوع فکر کرد که میزان آب ما محدود است و باید تمرکز خود را از بعضی گونههایی که میزان آب بیشتری مصرف میکنند برداریم و لازم است در این مسیر میزان علاقهمندی مسئولان ذیربط به کاشت سوزنیبرگها کاهش یابد. اگرچه این درختان همیشهسبزند اما با مشکلات خاصی همراهند و بهتر است از گونههای بومی منطقه استفاده کرد.»
اسدی با اشاره به تغییرات اقلیمی و نابودی درختان در نمونههای مشابه جهانی عنوان میکند: «قطعا در سایر نقاط جهان نیز موارد مشابهی وجود دارد. ازجمله در آمریکا که آتشسوزیهای وسیعی در جنگلهای سوزنیبرگ رخ میدهد. بهعبارتدیگر، این کشور نیز چنین مشکلی را به شکل دیگری دارد و سالهاست در اثر تغییرات اقلیمی و گرمایش شدید هوا و خشکسالی، میزان آتشسوزیها بیشتر شده و آنها به این فکر افتادهاند که جنگلهای سوزنیبرگ را تلفیق و گونههای دیگری بکارند، چون سوزنیبرگها خیلی سریع دچار حریق میشوند. یا حتی در کشورهایی نظیر مغولستان و چین به دلیل خشکسالیهای مکرر، بعضی از گونهها را بهمرور حذف کردهاند.»
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.