علیه خشونت همدل با تجاوز
محمود ذکاوت
چهارم دیماه ۱۳۵۷ اعلامیهای از سوی روشنفکران یهودی ایران منتشر شد که ضمن همدلی با نیروهای انقلابی ایران، علیه صهیونیسم اعلام موضع کرده بود. اعلامیه موردنظر نخستین نمود تشکلی بود که در ادامه با عنوان «جامعه روشنفکران کلیمی ایران» سعی در ساماندهی رابطه یهودیان ایران و انقلاب اسلامی را داشت. آن جمعیت توانست نخستین نشریه یهودیان ایران در عصر انقلاب اسلامی را با عنوان «تموز» منتشر کند. انتشار این نشریه ۱۲ سال ادامه یافت. گروه تحریریه تموز عبارت بود از : هارون یشایایی(سردبیر)، هوشنگ کرمیلی(صاحبامتیاز)، نیره حبرون و دیگران. یکی از موارد جنجالی این نشریه و جامعه روشنفکران یهودی در همان شماره دوم تموز رخ داد و آن اعلام حمایت نشریه از محمدرضا سعادتی و محکومیت بازداشت او بود. سعادتی به جرم جاسوسی برای شوروی دستگیرشده بود.
اعتراض به بازداشت محمدرضا سعادتی
«بازداشت محمدرضا سعادتی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران یکبار دیگر نشان داد که دشمنان انقلاب ایران بهآسانی حاضر نخواهند بود از توطئههای خود دستبردارند، توطئهای که علیه سازمان مجاهدین خلق ایران این پیشتازان دلیر انقلاب ایران سازمانیافته است محکومبه شکست میباشد.
ما خواستاریم محمدرضا سعادتی هر چه زودتر آزاد شود و نفاق افکنی بین نیروهای انقلاب متوقف گردد و توطئههایی که متوجه سازمان مجاهدین خلق است برملا گردد تا انقلاب ایران بتواند راه خود را بر محو کامل امپریالیسم و استبداد ادامه دهد».
جامعه روشنفکران یهودی ایران تموز در شمارهای دیگر همدلی خود با این سازمان تروریستی را نشان داد.
روشنفکران یهودی و مسئله فلسطین
یهودیان ایران از بدو شکلگیری اسرائیل و حتی قبل از آن مراوداتی با صهیونیستها داشتند. باوجوداین همواره در تعامل با اسرائیل بین آنها اختلاف بود. اسرائیل ازیکطرف به یهودیان هویت و شخصیت داده بود و از سوی دیگر با جنایات خود در فلسطین باعث نفرت عموم از یهودیان بود. با رخداد انقلاب اسلامی و موضع شفاف و صریح انقلاب اسلامی در قبال مسئله فلسطین، یهودیان ایران خاصه جریان موسوم به جامعه روشنفکران یهودی ایران مواضعی همدل با گفتمان رسمی در قبال بحران فلسطین اخذ کردند. با این تفاوت که به موجودیت اسرائیل و اهمیت این رژیم برای یهودیان تأکید داشتند. مهمترین نقد روشنفکران یهودی ایران در دهه ۱۳۶۰ به رژیم صهیونیستی معطوف به جنگطلبی و خشونت کاربردی نیروهای نظامی آن علیه مسلمانان بود. نویسندگان تموز در شماره سیزدهم این نشریه اظهار میدارند: علیرغم تمایل مردم عادی اسرائیل به صلح و آرامش متأسفانه در طی این سیویک سال که از پیدایش این کشور میگذرد جنگ با همسایگان و فلسطینیها همیشه کلیه مسائل زندگی مردم را تحتالشعاع قرار داده و دولتهایی که بر سرکار آمدهاند بدون استثناء به این وضع جنگ دامن زدهاند و با پیروی از یک سیاست تجاوزکارانه نسبت به همسایگان، جوانان را به میدانهای جنگی برای تأمین منافع خود و پایگاهی برای دیگران کشاندهاند. آنچه در رویکرد تموز و جمعیت روشنفکران یهودی ایران نمایان است طرد و رد خشونت اسرائیل در قبال مسلمانان است. آنها همواره این خشونت را رد میکنند چراکه در گام نخست «مردم اسرائیل» از این خشونت آسیب میبینند. هیچگاه چگونگی تشکیل این رژیم موردنقد قرار نمیگیرد بلکه شیوههای سیاستورزی و اعمال خشونت آن رد میشود.
توجه به مشکلات و مسائل یهودیان ایرانی ساکن فلسطین
تشکل موردنظر بخش دیگری از علایق و مطالبات در حوزه فلسطین را با مسائل ایرانیان یهودی ساکن در فلسطین اختصساص داده است. نویسندهای به نام محبان در مطلبی با عنوان «مشکل ایرانیان» این مهم را موردتوجه قرار داده است: «فریاد نارضایتیهای یهودیان ایران از دولت اسرائیل به آسمان میرسد. چراکه حقوق حقه یهودیان ایران با تبانی اسرائیل و شاه خائن پایمال گردیده است.» در همین مطلب، نویسنده ادامه میدهد: از بدو تأسیس اسرائیل عدهای مهاجر ایرانی بنام(عوله) به اسرائیل رفتهاند و اسرائیل آنها را به کارگری و استثمار خود درآورده است. طبق قانون اسرائیل مهاجر ایرانی حق بازگشت به ایران و زادگاه خود را ندارد. چنانچه یک مهاجر بخواهد به ایران برگردد، حتی یک هفته یا یک روز خود را در ایران بگذراند، رژیم او را وادار و مجبور میکند که اول ترک تابعیت از ایران نموده آنوقت برای یک ماه به ایران بیاید و پسازآن مانند اسیر مراجعت به اسرائیل کند. اگر چنین نکند بازگشت به ایران جزو محالات خواهد بود. اجرای این قانون کذایی دولت اسرائیل، زنجیرهای اسارت را بهپای مهاجرین یهود ایرانی بسته که حق گریز نداشته باشند. تصویری که رسانههای وقت از مراودات عمیق پهلوی، یهودیان و اسرائیل ترسیم میکردند. تشکلهای یهودی را وادار میکرد تا ضمن شکستن این کلیشه، برظلمهای روا شده بر یهودیان توسط اسرائیل و رژیم پهلوی تأکید کنند. در همین ماجرای سلب تابعیت از یهودیان ایران، جامعه روشنفکران یهود بهشدت بر نقش دولت پهلوی بر همکاری با اسرائیل در این زمینه تأکید میکرد و از این طریق سعی در ترسیم تصویری متفاوت از یهودیان ایران در ارتباط با اسرائیل و پهلوی بود.
معرفی لایههای پنهان صهیونیسم
روشنفکران یهودی ایران بهشدت بین یهودیان و صهیونیستها تفاوت بلکه تضاد قائل بودند. آنها سعی کردند در سلسله یادداشتی با عنوان «صهیونیسم در تئوری و در عمل» در نشریه تموز این مهم را موردتوجه قرار دهند. تبرّی از صهیونیسم هرگونه نسبتی بین یهودیان ایران و اسرائیل را از بین میبرد و از این طریق بخش زیادی از پرسشهای مطرح در نسبت بین یهودیان ایران و اسرائیل پاسخ داده میشد. همچنین نویسندگان تموز در بررسی ریشههای تاریخی صهیونیسم، بین این جنبش شبهیهودی و نازیسم پیوند ایجاد کردند. نویسندگان تموز ابراز داشتند تأکید نازیها و صهیونیستها بر الهایت نژادی و رهایی یک نژاد خاص، ناشی از پیوندهای سیاسی و فکری این دو دارد. آنها حتی گزارشی از همکاری نازیها و صهیونیستها ارائه کردند و تعدادی از افراد صهیونیست که با نازیها همکاری داشتند را برمیشمردند.
نازیها اکنون نیز جزو منفورترین گروههای اجتماعی هستند. نفی این گروه پیش از آنکه خدشهای به نازیها یا صهیونیستها وارد کند، تصویری ضدخشونت از گوینده آن و ابراز کننده آن ترسیم میکنند. یهودیان روشنفکر سعی کردند با برقراری نسبت جنایات مختلف به صهیونیسم دامن خود را از جنایتهای صورت گرفته پاک کنند. در این تصویر همه جنایات صورت گرفته توسط اسرائیل بر عهده صهیونیست است و آنها همان نازیهای روزگار جدیدند و هیچ نسبتی با یهودیان ندارند.
راهحل پیشنهادی یهودیان روشنفکر برای بحران فلسطین
روشنفکران یهودی ایران اگرچه خود را ضد صهیونیسم معرفی کردند و با همدلی با انقلاب ایران و مسلمانان فلسطین، جنایتهای اسرائیل علیه آنان را محکوم کردند اما پیشنهاد آنها برای بحران فلسطین چیزی متضاد با رویه و رویکرد اسرائیل نبود. نشریه تموز با درج مطلبی از یشعیاهو لایبویج با عنوان «یهودیت یک سیستم قدرت نیست» دیدگاه جریان روشنفکری یهود در قبال مسئله فلسطین را ابراز میدارد: اینکه در مسئله فوق فقط یکراه حل وجود دارد: «یا جنگ دائمی و شدید یا تقسیم سرزمین بین این دودسته و البته با رعایت منطق و عدالت.»
نکته اصلی و اساسی در تبیین دیدگاه «جامعه روشنفکران کلیمی ایران» به رسمیت شناختن اسرائیل است. روشنفکران یهودی موردنظر باوجودآنکه به جنایتهای اسرائیل و صهیونیستها در فلسطین و منطقه اذعان دارند و صهیونیسم را بهعنوان یک فرقه جعلی و ضد یهودی نفی میکنند اما حاضر به نفی و رد دستآورد آن(دولت یهود) نیستند؛ چراکه بخش مهمی از هویتیابی خود را ناشی از ایجاد اسرائیل و مساعی صهیونیستها میدانند.
جامعه روشنفکران یهودی ایران نیز مانند غالب جمعیتهای یهودی با رویکردها ضد انسانی اسرائیل در فلسطین و منطقه مخالفاند. همچنین با تفکیک یهودیان ایران و جریان صهیونیسم و ترسیم فشارهایی که اسرائیل بر روی یهودیان ایرانی برای ماندن در فلسطین داشت، بر این تفکیک تأکید کردند. آنها حتی بین صهیونیسم و نازیها همدلی و ریشههای مشترک قائل بودند. در کنار این نگاههای سلبی به اسرائیل و صهیونیسم، گردانندگان نشریه تموز یعنی جامعه روشنفکران یهودی ایران، هیچگاه موجودیت اسرائیل را نفی نکردند. راهحل آنها برای بحران فلسطین نشان میدهد که آنها در کنار نقدهای خود به اسرائیل و رژیم حاکم بر آن، بر موجودیت سیاسی اسرائیل و نقش تعیین کننده آن در هویتبخشی به یهودیان تأکیددارند.
رژیم صهیونستی , فلسطین , محمود ذکاوت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.