اخبار ویژه »
شناسه خبر : 59903
پرینتخانه » اسلایدر, فرهنگی, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 12 بهمن 1400 - 22:01 |
آیتالله صافی قائل به اسلام سر در گریبان نبود و حساسیت نسبت به اوضاع جهان را وظیفهای دینی میشمرد
علم و بصیرت به وسعت یک قرن
یکبار دیگر این حقیقت عیان شد که طول عمر هرچقدر هم زیاد باشد، از تلخی فقدان، مگر اندکی نمیکاهد. سوگ زهری دارد که هیچچیز برای آن پادزهر نمیشود و هرگز ممکن نیست روزی برسد که ما به فقدان عزیزی راضی شویم.
گروه فرهنگی
یکبار دیگر این حقیقت عیان شد که طول عمر هرچقدر هم زیاد باشد، از تلخی فقدان، مگر اندکی نمیکاهد. سوگ زهری دارد که هیچچیز برای آن پادزهر نمیشود و هرگز ممکن نیست روزی برسد که ما به فقدان عزیزی راضی شویم. هرچند داغ جوانان شکنندهتر است اما طول عمر عزیزان هم ما را از آنها سیر نمیگرداند. آیتالله صافی گلپایگانی، بیش از صدسال زندگی کرد. بیش از یک قرن؛ اما بازهم با خبر ارتحالش گویی دستی پنهان قطرات غم روی قلبها میچکاند. این محبت انسان مؤمن است که خداوند در دلها میپراکند. لازم نیست مقلد او بوده باشی یا از سلک طلاب و اهل حوزه. لازم نیست بدانی که او از خصیصین آیتالله بروجردی بود و در میان نزدیکترین حلقه آن مرجع علی الاطلاق. لازم نیست بدانی او داماد آیتالله گلپایگانی، مرجع بزرگ دیگر شیعه بود و توسط او بهعنوان مرجع پس از خود معرفی شده بود. حب مؤمن ناخودآگاه به قلبها وارد میشود.
آیتالله صافی ازجمله مراجعی بود که عنوان «آگاه» که در شرایط مرجعیت میخوانیم، بهخوبی دربارهاش صدق میکرد. حتی کهولت سن هرگز او را از مدار جامعه و سیاست مسلمین خارج نکرد و چشم بینای او را ازآنچه در ایران و جهان میگذرد غافل نساخت. در همین صد و سهسالگی در دیدار با رئیس مجلس از مشکلات معیشتی میگوید و پیدا است بهخوبی میداند ملت در این دوره با مشکلات ویژهای دستبهگریبان است. به رئیس مجلس و مجموعه حاکمیت درباره بهبود روابط با «بسیاری دولتهای جهان» تذکر میدهد و از این آگاه است که یکی از مقولاتی که امروز موردنیاز کشور است، روابط بینالمللی قوی با دنیاست که برخلاف قرائت دولت پیشین، منحصر در آمریکا و دو، سه قدرت اروپایی نمیشود. او نیز میداند ریشه بسیاری از مشکلات ناشی از سوء مدیریت داخلی است، اما کیست که نداند اکنون و در این برهه از زمان این سوء مدیریت کار را بهجایی کشانده که برای گشایش فوری و اورژانسی نیاز به شکست حصر جهانی است. گلایه از گرفتاری مردم در گرداب معیشت، از او بهمثابه وصیتی مهم بهجای ماند و این آخرین جلوه رسانهای آن عالم بزرگ پیش از وفاتش بود. از مسائل افغانستان آگاه است و تذکر میدهد که در رابطه با طالبان، ایران و جهان باید دستبهعصا و با بصیرت عمل کنند. باوجودآنکه فقیهی «سنتگرا» بهحساب میآید و ازاینجا معلوم است که برخی از سیاستهای نظام الزاما با آرمانهای فقهی و شرعی او سازگار نیست
اما همواره با نظام همراه و نسبت به آن ناصح است و پشتیبان و دعاگوی مقام ولایت. سنتگرایی فقهی او به سنتگرایی سیاسی و اجتماعی نمیانجامد و استقلال او در عرصه مرجعیت به جدایی از نهاد سیاست منجر نمیشود.
مرحوم آیتاللهالعظمی لطفالله صافی گلپایگانی مدافع سفتوسخت شریعت است و در مقام رد و نقد طریقت و عرفان، به معنای مصطلح و نه تحتاللفظی آن. او یگانه طریقت اصیل و مسیر مستقیم کسب معارف دینی را از راه فقه و حدیث میداند و فلسفه و عرفان را بهعنوان راهی قابلاتکا و مستحکم
به رسمیت نمیشناسد. آبشخوری که میتوان با اطمینان معارف دین را آن کسب کرد قرآن کریم و احادیث اهلبیت علیهمالسلام است و اقوال فقهایی که از قرآن و عترت استنباط روشمند داشتهاند.
ما در اینجا، در مقام بحث بر سر آرا و نظرات این فقیه بزرگ نیستیم و در مقام بیان و تبیین قرار داریم؛
اما مسلم آن است که وجود اندیشههای متعارض باعث تعدیل و عدم افراط در هر دو طیف میشود. نیز غیرقابلانکار است که عالمان بزرگی هر سه قله فقه و عرفان و فلسفه را فتح کردهاند. مثال اعلایش خود مرحوم امام است. او از سویی صاحب
«تحریر الوسیله» یک کتاب مرجع فقهی است و از سوی دیگر صاحب «جنود عقل و جهل» و
«چهل حدیث» که کتابهای عرفانی بزرگی هستند. شریعت، سنگ بنای محکمی است که جز با تکیه بر آن، نمیتوان پا عرصه عرفان و طریقت نهاد. وجود بزرگانی همچون حضرت آقای صافی رحمتاللهعلیه باعث شده و میشود که اولویت فقه و شریعت بهعنوان شیرازهای که مسائل دیگر در میان آن قرار میگیرد همواره مطرح و پررنگ باشد.
این مرجع تقلید با وجود مخالفت با عرفان مصطلح خود اهل شور و وجد و حال است و مگر میشود کسی بدون شور و حال و تنها با پای علم و استدلال به بلندای دین دست یابد؟ این از اشعار عاشورایی او پیداست و از حال او حین روضه شنیدن که بهیکباره سن کهولت و سلک مرجعیت را پاک فراموش میکند و همچون یک جوان اهل هیئت به پیشانی و سر میزند. ذوق شعری او موردتوجه رهبر گرامی انقلاب نیز قرارگرفته و جالب آنکه در اشعار عاشوراییاش
زبانی نو و بهدوراز کلیشهها و قیدوبند واژههای کهنه از قبیل می و مستی و معشوق و شمع و شراب به چشم میخورد:
روان عالم امکان حسین است
جهان بینش و عرفان حسین است
جمال الله و اسمالله اعظم
ظهور اسم «الرحمان» حسین است
شیخ الفقها صافی گلپایگانی علیه رحمتالله، فقیه امروز بود، به این معنا که قائل به اسلام منحصر در قم و نجف نبود و حساسیت نسبت به اوضاع جهان را وظیفهای دینی میشمرد. چون در دهه فجریم خالی از لطف نیست مرور این بیان شورانگیز و انقلابی او در خصوص یومالله ۲۲ بهمن:
«شما که درراه اسلام هزاران شهید فدا کرده و تاریخی نو پر از افتخار و شجاعت به وجود آورده و حاکمیت اسلام ، احکام خدا و طرفداری از مظلومان را وجهه همت خود قرار داده و نظام اسلامی را برپا کردید و با صدای تکبیر و تهلیل خویش کاخهای مستکبران جهان را به لرزه درآوردید. ملت ایران باید در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن از انقلاب اسلامی ایران، انقلابیون و آرمانهای بلند نظام دفاع کنند. ملت عزیز ایران برای شركت در این قبیل برنامهها كه نجات مسلمانان و حفظ هویت اسلامی را
به همراه دارد نیازی به سفارش ندارند.»
یکبار دیگر این حقیقت عیان شد که طول عمر هرچقدر هم زیاد باشد، از تلخی فقدان، مگر اندکی نمیکاهد. سوگ زهری دارد که هیچچیز برای آن پادزهر نمیشود و هرگز ممکن نیست روزی برسد که ما به فقدان عزیزی راضی شویم. هرچند داغ جوانان شکنندهتر است اما طول عمر عزیزان هم ما را از آنها سیر نمیگرداند. آیتالله صافی گلپایگانی، بیش از صدسال زندگی کرد. بیش از یک قرن؛ اما بازهم با خبر ارتحالش گویی دستی پنهان قطرات غم روی قلبها میچکاند. این محبت انسان مؤمن است که خداوند در دلها میپراکند. لازم نیست مقلد او بوده باشی یا از سلک طلاب و اهل حوزه. لازم نیست بدانی که او از خصیصین آیتالله بروجردی بود و در میان نزدیکترین حلقه آن مرجع علی الاطلاق. لازم نیست بدانی او داماد آیتالله گلپایگانی، مرجع بزرگ دیگر شیعه بود و توسط او بهعنوان مرجع پس از خود معرفی شده بود. حب مؤمن ناخودآگاه به قلبها وارد میشود.
آیتالله صافی ازجمله مراجعی بود که عنوان «آگاه» که در شرایط مرجعیت میخوانیم، بهخوبی دربارهاش صدق میکرد. حتی کهولت سن هرگز او را از مدار جامعه و سیاست مسلمین خارج نکرد و چشم بینای او را ازآنچه در ایران و جهان میگذرد غافل نساخت. در همین صد و سهسالگی در دیدار با رئیس مجلس از مشکلات معیشتی میگوید و پیدا است بهخوبی میداند ملت در این دوره با مشکلات ویژهای دستبهگریبان است. به رئیس مجلس و مجموعه حاکمیت درباره بهبود روابط با «بسیاری دولتهای جهان» تذکر میدهد و از این آگاه است که یکی از مقولاتی که امروز موردنیاز کشور است، روابط بینالمللی قوی با دنیاست که برخلاف قرائت دولت پیشین، منحصر در آمریکا و دو، سه قدرت اروپایی نمیشود. او نیز میداند ریشه بسیاری از مشکلات ناشی از سوء مدیریت داخلی است، اما کیست که نداند اکنون و در این برهه از زمان این سوء مدیریت کار را بهجایی کشانده که برای گشایش فوری و اورژانسی نیاز به شکست حصر جهانی است. گلایه از گرفتاری مردم در گرداب معیشت، از او بهمثابه وصیتی مهم بهجای ماند و این آخرین جلوه رسانهای آن عالم بزرگ پیش از وفاتش بود. از مسائل افغانستان آگاه است و تذکر میدهد که در رابطه با طالبان، ایران و جهان باید دستبهعصا و با بصیرت عمل کنند. باوجودآنکه فقیهی «سنتگرا» بهحساب میآید و ازاینجا معلوم است که برخی از سیاستهای نظام الزاما با آرمانهای فقهی و شرعی او سازگار نیست
اما همواره با نظام همراه و نسبت به آن ناصح است و پشتیبان و دعاگوی مقام ولایت. سنتگرایی فقهی او به سنتگرایی سیاسی و اجتماعی نمیانجامد و استقلال او در عرصه مرجعیت به جدایی از نهاد سیاست منجر نمیشود.
مرحوم آیتاللهالعظمی لطفالله صافی گلپایگانی مدافع سفتوسخت شریعت است و در مقام رد و نقد طریقت و عرفان، به معنای مصطلح و نه تحتاللفظی آن. او یگانه طریقت اصیل و مسیر مستقیم کسب معارف دینی را از راه فقه و حدیث میداند و فلسفه و عرفان را بهعنوان راهی قابلاتکا و مستحکم
به رسمیت نمیشناسد. آبشخوری که میتوان با اطمینان معارف دین را آن کسب کرد قرآن کریم و احادیث اهلبیت علیهمالسلام است و اقوال فقهایی که از قرآن و عترت استنباط روشمند داشتهاند.
ما در اینجا، در مقام بحث بر سر آرا و نظرات این فقیه بزرگ نیستیم و در مقام بیان و تبیین قرار داریم؛
اما مسلم آن است که وجود اندیشههای متعارض باعث تعدیل و عدم افراط در هر دو طیف میشود. نیز غیرقابلانکار است که عالمان بزرگی هر سه قله فقه و عرفان و فلسفه را فتح کردهاند. مثال اعلایش خود مرحوم امام است. او از سویی صاحب
«تحریر الوسیله» یک کتاب مرجع فقهی است و از سوی دیگر صاحب «جنود عقل و جهل» و
«چهل حدیث» که کتابهای عرفانی بزرگی هستند. شریعت، سنگ بنای محکمی است که جز با تکیه بر آن، نمیتوان پا عرصه عرفان و طریقت نهاد. وجود بزرگانی همچون حضرت آقای صافی رحمتاللهعلیه باعث شده و میشود که اولویت فقه و شریعت بهعنوان شیرازهای که مسائل دیگر در میان آن قرار میگیرد همواره مطرح و پررنگ باشد.
این مرجع تقلید با وجود مخالفت با عرفان مصطلح خود اهل شور و وجد و حال است و مگر میشود کسی بدون شور و حال و تنها با پای علم و استدلال به بلندای دین دست یابد؟ این از اشعار عاشورایی او پیداست و از حال او حین روضه شنیدن که بهیکباره سن کهولت و سلک مرجعیت را پاک فراموش میکند و همچون یک جوان اهل هیئت به پیشانی و سر میزند. ذوق شعری او موردتوجه رهبر گرامی انقلاب نیز قرارگرفته و جالب آنکه در اشعار عاشوراییاش
زبانی نو و بهدوراز کلیشهها و قیدوبند واژههای کهنه از قبیل می و مستی و معشوق و شمع و شراب به چشم میخورد:
روان عالم امکان حسین است
جهان بینش و عرفان حسین است
جمال الله و اسمالله اعظم
ظهور اسم «الرحمان» حسین است
شیخ الفقها صافی گلپایگانی علیه رحمتالله، فقیه امروز بود، به این معنا که قائل به اسلام منحصر در قم و نجف نبود و حساسیت نسبت به اوضاع جهان را وظیفهای دینی میشمرد. چون در دهه فجریم خالی از لطف نیست مرور این بیان شورانگیز و انقلابی او در خصوص یومالله ۲۲ بهمن:
«شما که درراه اسلام هزاران شهید فدا کرده و تاریخی نو پر از افتخار و شجاعت به وجود آورده و حاکمیت اسلام ، احکام خدا و طرفداری از مظلومان را وجهه همت خود قرار داده و نظام اسلامی را برپا کردید و با صدای تکبیر و تهلیل خویش کاخهای مستکبران جهان را به لرزه درآوردید. ملت ایران باید در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن از انقلاب اسلامی ایران، انقلابیون و آرمانهای بلند نظام دفاع کنند. ملت عزیز ایران برای شركت در این قبیل برنامهها كه نجات مسلمانان و حفظ هویت اسلامی را
به همراه دارد نیازی به سفارش ندارند.»
برچسب ها
آیت الله صافی گلپایگانی
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=59903
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای علم و بصیرت به وسعت یک قرن بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.