علت کمبارشی تغییر اقلیم است نه عقیمسازی ابرها
میگویند بخشی از «روند افزایش دما، کاهش بارش، افزایش تبخیر و خشکسالی» به دلیل تغییرات اقلیمی است و وضعیت فعلی بیش از آنکه نتیجه دخالت عمدی در بارور شدن یا عقیم شدن سامانههای بارشی باشد، حاصل تغییرات اقلیمی، زیستمحیطی، افزایش گرما و آلودگی هوا است. اما اینروزها همه چشم دوختهاند به تصاویر و ویدئوهایی که از مرز ترکیه و ایران گرفتهشده و آبوهوای برفی در ترکیه را نشان میدهد و یا مناطقی از شمال عربستان که برف باریده و بارندگی شدید منجر بهوقوع سیلاب و آبگرفتگی خیابانها شده و این پرسش را به ذهن شهروندان متبادر کرده است که وقتی در ایران یکی از خشکترین و بیبارانترین پاییز و زمستانهای چند دهه گذشته سپری میشود، چرا در کشورهای همسایه وضعیت متفاوت است و این تفاوت فاحش از چه چیزی نشئت میگیرد؟
سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی کشور دراینباره گفته است: «ابرها تابع سیستمهای جوی هستند، سامانه ابرهایی که از مدیترانه نشئت میگیرند روی ترکیه، عراق و ایران میآید. یکسری ابر هستند که در سامانه بالاتر شکل میگیرند و اصلا روی ایران نمیآیند، هرقدر هم که با ترکیه هممرز باشیم، ولی هر تغییر آب هوایی که روی ترکیه باشد نمیتواند روی ایران بنشیند. ترکیه دو دریا در شمال و جنوب دارد و میزان بارندگیاش در سال۵۰۰ میلیمتر است درحالیکه میزان بارندگی در ایران حدود ۲۰۰ میلیمتر است.»
کشور ما در منطقه خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد و حتی میانگین بلندمدت بارندگی ما نیز نسبت به کشورهای همسایه کمتر است. بااینحال، این پرسش همچنان دهانبهدهان میچرخد که علت اصلی کمکاری سامانههای بارشی بر آسمان ایران چیست؟
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در پاسخ به این سؤال، بارد کمکاری سامانههای بارشی با ورود به ایران، صریح گفته است برخلاف تصور مردم حجم بارشها در کشورهای همسایه نیز کاهشیافته و این ادعا که تنها ایران سالی خشک را تجربه میکند درست نیست.
احد وظیفه، عقیمسازی سیستمهای بارشی یا انتقال آنها به مناطق دیگر را شایعه خوانده و تأکید کرده است: این موضوعات بر اساس علم هواشناسی صحت ندارد.
این مقام سازمان هواشناسی وظیفه سیستمهای جوی را «بسیار پرانرژی» دانسته است و بهزعم او بشر توانمندی تأثیرگذاری بر این سامانههای جوی را ندارد.
علیرغم طرح این استدلالها، همچنان توقف یکباره فعالیت سامانههای بارشی هنگام ورود به خاک ایران در مناطق شمال غربی کشور، برای برخی از کارشناسان اسباب حیرت است؛ ابرها در ترکیه به بارشهای خوبی منجر شدهاند و در برخی تصاویر کوههای دو کشور که در مجاورت هم قرار دارند در داخل مرزهای کشور ترکیه پربرف و سفیدپوشاند و در مرزهای ایران خشک ماندهاند. طبق نقشههای هواشناسی، ابرها با قرارگرفتن بر آسمان دریاچه ارومیه بدون بارش محو میشوند.
رئیس سازمان محیطزیست، مرجع ملی تغییر اقلیمی کشور و پژوهشکده محیطزیست کشور را مکلف کرده است تا مسئله مربوط به تغییرات اقلیمی و وقایعی که در حال اتفاق افتادن است را بررسی کرده و پاسخ دهند.
علی سلاجقه، دراینباره تصریح کرده است: اینکه چرا جبهه هوایی که وارد دریاچه ارومیه میشوند، ناگهان محوشده و بارشی رقم نمیزنند نیازمند کار علمی است. او با رد احتمال دخالت برنامهریزیشده انسانی در این موضوع، گفته است باید بررسی کرد میزان درجه حرارت هوا و تولید گاز متان در آن منطقه چه میزان در شکلگیری شرایط فعلی مؤثر است.
یک سامانه بارشی به سبب هممرز بودن دو کشور، عملکردی یکسان ندارند
از دید سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی «تصاویر منتشرشده مؤید تفاوت عملکرد سامانههای بارشی در کشور ترکیه و ایران نیست و تأکید دارد بنا نیست یک سامانه بارشی به سبب هممرز بودن ایران و ترکیه در دو کشور عملکردی یکسان داشته باشد.» مجموعه مقالات و پژوهشهای زیادی این موضوع را اثبات کردهاند که آینده زمین در صورت تداوم مسائلی همچون تولید گازهای گلخانهای نگرانکننده است.
اما فرضیه دخالت دیگر کشورها در پدیدههای جوی سالهاست تحت عنوان نظریه هارپ و دستکاری آبوهوایی مطرحشده، به نظر میرسد طرح این مسائل در مورد دلایل کمبارشی تلاشی برای انکار تغییر اقلیم است و بهزعم بسیاری از کارشناسان، این موضوع نه در بیرون مرزها که در سوءمدیریت درونی ریشه دارد. نتیجه آنکه، خشکیدگی دریاچهها و سدسازیها و افزایش کشاورزی و سوختهای غیراستاندارد به پایداری جبهه هوای گرم منجر شده و ابرها را در آسمان ایران ناپدید کرده است.
دکتر مجید خانمحمدی، ژئومورفولوژی نیز با اشاره به این مسئله در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است: «گرمایش در سطح ۷۵۰ و ۵۰۰ هکتوپاسکالی باعث میشود تودههای جوی یا به بالا هدایت شوند یا بعد از برخورد با جبهه گرم، از بین رفته یا حالت میرا پیدا کنند.»
او با اشاره به نادرست بودن گزاره پیدا کردن مقصر در خارج از مرزها، دلیل علمی این موضوع را پایداری جبهه گرم تولیدشده در داخل کشور دانسته است.
از دههها پیش کارشناسان محیطزیست هشدار داده بودند روند تخریب جنگلها، دستبردن در چرخه طبیعت با سدسازیهای غلط و افزایش صنایع آلاینده و سوخت بنزین بیکیفیت میتوانند خشکسالی را در ایران تشدید کنند. هماینک بسیاری عقیده دارند چرخه کاهش سطح بارشها در دورههای بلندمدت مطابق با روند تخریب اقلیمی ایران به دست انسان اتفاق افتاده است. مسئلهای که تنها مربوط به ایران نیست. افزایش میانگین سطح دمای جهان طی سالهای اخیر موجب شده است نهادهای مرتبط با محیطزیست بارها زنگ خطر را در مورد تخریب طبیعت و فعالیت صنایع آلاینده به صدا درآورند.
عباس محمدی، کارشناس محیطزیست دراینباره به «رسالت» میگوید: «حدود ٤٠ سال است که بحث تغییر اقلیم و گرم شدن زمین بهصورت جدی مطرحشده، البته بسیار پیشازاین، دانشمندان و پژوهشگران مختلف متوجه شده بودند که زمین بهطور تدریجی و آرام در حال گرمتر شدن است و حدود صدسال است که در لندن به آن صورت برفی نباریده است. از حدود ٤٠ سال پیش این گرم شدن زمین نمایان شده است، ابتدا فکر میکردند این مسئله به علت تغییراتی در لکههای خورشیدی پدید آمده، و در طول تاریخ زمین هم سابقه داشته، ولی اغلب دانشمندان اقلیمشناس و اکولوژیست به این نتیجه رسیدند که براثر فعالیتهای انسانی و مشخصا افزایش دیاکسید کربن در هوا، زمین در حال گرمتر شدن است و علت آن با تغییر لکههای خورشیدی و یا تغییر زاویه گردش زمین بهطورکلی متفاوت است. البته عدهای این را قبول نداشتند و هنوز هم عده قلیلی از دانشمندان که به نظر میآید، روی مطالعات سفارشی شرکتهای نفتی کار میکنند، معتقدند چنین تغییراتی ممکن است، مربوط به انسان و مصرف سوختهای فسیلی نباشد. بهشخصه معتقدم این موضوع که حداقل از حدود چهار دهه قبل در ایران خیلی مشخص درباره آن بحث شد، اساسا موردتوجه مدیران ما قرار نگرفته و همین حالا نیز هیچ واکنش جدیای در سطح مدیران بالادستی نمیبینیم. بنابراین در مورد موضوعی به این اهمیت، یک سکوت و انفعال بزرگ در میان مدیران ما حکمفرماست و هیچ اقدامی برای کاهش گازهای گلخانهای انجام ندادهایم، اگرچه کشورهایی نظیر چین، آمریکا و هند بیشترین گازهای گلخانهای را تولید میکنند، بااینوجود ماهم باید به سهم خودمان وظیفه و مسئولیتمان را در قبال این موضوع انجام دهیم.»
هارپ و دزدیدن ابرها واقعیت علمی ندارد
محمدی بیان میکند: «ایران روی کمربند خشک جهان واقعشده و از شمال آفریقا تا خاورمیانه، بهطورکلی خشک است و همانطور که هواشناسان و اقلیمشناسان میگویند؛ گرما در این منطقه بسیار روی منابع آب و بارشها اثر دارد. بارندگیها در ایران اغلب مربوط به پاییز، زمستان و اوایل بهار است که هوا خنکتر میشود. بارش باران به دو عامل رطوبت و خنکی نسبی نیاز دارد. کشور ما فاقد رطوبت است، به این دلیل که روی نوار خشک و بیابانی جهان قرار داریم و باید دماپایین باشد، تا آن اندک رطوبت و یا ابری که میآید، به نقطه بارشی خودش برسد. در کنار این مسئله، با اقدامات مخربمان به گرم شدن زمین کمک کردهایم و چنان به تخریب مراتع و جنگلها و پهنههای آبی مثل تالابها و رودخانهها و دریاچهها دامنزدهایم که آن اندک رطوبت سطح زمین، یا خنکایی که پهنههای آبی ایجاد میکرد را ازدستدادهایم، به این معنا که از حدود ١٠ سال پیش رودخانه دائمی نداریم و تقریبا ٩٠ درصد تالابهای ما خشکیدهاند. دریاچه ارومیه از ۲۰ سال پیش، رو به خشکی بوده و وقتی ابرها به سمت این دریاچه میروند، پراکنده میشوند. این اتفاق ناشی از خشکی دریاچه است. ۸۵ درصد علت خشکی، به سدسازیهای متعدد و افزایش کشاورزی و ۱۵ درصد هم به تحولات تغییر اقلیم مربوط است. بنابراین در یک سرزمینی که پهنههای آبی آن آسیبدیده و رطوبت خاک و پوشش گیاهی آن از بین رفته، با زمینی تفتیده مواجهیم، که هم گرم و هم بسیار خشک است. در چنین شرایطی ابرهایی هم که میآیند، بارش ندارند. علاوه بر این بهطور مشخص در شهرهای بزرگ، به دلیل سوختن بنزین توسط میلیونها موتورسیکلت و خودرو، جزیرههای گرمایی تشکیل و باعث حبس محلی گرما و غیرقابلتحمل شدن فضای بیرون میشود. در یک پهنه ٧٠٠ کیلومترمربعی در تهران، اصفهان و تبریز، آلودگیها و گرمای موضعی داریم که تبدیل به جزیره گرمایی شده و ابرها به همین دلیل فرار میکنند و آنچه در شبکههای اجتماعی منتشرشده، پایه و اساس علمی ندارد، بسیاری از پژوهشگران هم گفتهاند که ماجرای هارپ و دزدیدن ابرها واقعیت ندارد و هیچ کجا ثابت نشده است.»
این کارشناس محیطزیست براساس شواهد خود مطرح میکند: «همیشه از مرز ایران که عبور میکنیم و حدود ٢٠ کیلومتر که جلوتر میرویم، تغییر محسوسی در هوا مشاهده میکنیم، همانند وقتیکه از جاده چالوس به سمت مازندران میرویم و با عبور از تونل کندوان، به فاصله ١٠ تا ١۵ کیلومتر به یکباره اقلیم تغییر میکند، چون رشتهکوه البرز بین کویرها و بیابانها و اقلیم مرطوب خزر فاصله انداخته و باعث شده رطوبت در آن سمت مازندران بیشتر و بارشها نیز بیشتر باشد و اقلیم بهکلی متفاوت شود. در سمت ترکیه هم به همین صورت است، ما وقتی مرز بازرگان را رد میکنیم، وارد اقلیم دیگری میشویم که تحت تأثیر بادهای مرطوب مدیترانه و دریای سیاه است. همین چند روز پیش باران خوبی در مازندران بارید، بنابراین نمیتوان بهصرف انتشار یک عکس از روی خط الرأس البرز، ادعا کرد، که پدیده هارپ یا سرقت ابرها اتفاق افتاده. چنین مسئلهای طبیعی است و تقریبا خط الرأس کوهستانی در مرز ایران و ترکیه قرار دارد که آنطرف خط، یعنی سمت غرب، از بادهای مرطوب مدیترانه و دریای سیاه بهرهمند است و اینطرف اینگونه نیست. از طرفی پوشش گیاهی ما بهشدت فرسوده شده و با فرسایش خاک و ازدسترفتن مراتع مواجهیم، در ترکیه به این شکل نیست و تعداد دام در مراتع، با بالگرد کنترل میشود. در ایران دامها خارج از فصل و بیش از تعداد مجاز در مراتع چرا میکنند، حتی بهترین مراتع کردستان و غرب رشتهکوه زاگرس را ازدستدادهایم. رشتهکوه زاگرس برای ما، رطوبت دریای مدیترانه را حبس میکرد و بارشهای خیلی خوبی داشتیم، بخش عمده جذب رطوبت در کوه، توسط پوشش گیاهی انجام میشود که این پوشش تقریبا در زاگرس ازدسترفته است.
اما بارش برف در عربستان هم، نشانهای از تغییر اقلیم و دستکاری بشر در طبیعت است که باعث به هم ریختن اکوسیستم شده، البته ساکنان بسیاری از مناطق کوهستانی عربستان سعودی، بهویژه در شمال این کشور در طول زمستان شاهد بارش برف هستند. این را هم باید در نظر داشت که سال ۲۰۲۳ یکی از خشکترین سالها در تاریخ جهان بوده و طبق آمارهایی که بهدستآمده، گرما و خشکسالی زمین، در طول ۲۰۰ سال اخیر بیسابقه است و تمامی این شواهد نشاندهنده «تغییر اقلیم» است.»
سوء مدیریت و اغفال چند دههای در مورد حفظ منابع آب
این کارشناس محیطزیست تصریح میکند: «آنچه در کشور ما رخداده، یک سوء مدیریت نهادینهشده و اغفال چند دههای نسبت به حفظ منابع آبی است، در کنار این موضوع، بیتوجهی نسبت به جنگلها و مراتع و پوشش گیاهی و گرم شدن کلی کره زمین دست بهدستآمده هم داده، تا با چنین وضعیتی روبهرو باشیم و بارشهایمان به شکل غیرعادی کاهش یابد. تمام اینها قابل پیشبینی بوده و بارها در فضای رسانهای مطرحشده اما مدیریت کلان کشور سالهاست که در مورد همه این موارد چشم و گوش خود را بسته و چنین وضعیتی را پیشبینی نکرده و اینکه چهکاری میتوان انجام داد. کشورهای دور و اطراف ما، روزهای سخت کمآبی و گرما را پیشبینی کردهاند. بااینحال در ایران نهتنها کاری صورت نپذیرفته که در زمینه کاهش مصرف آب و کاهش مصرف انرژی و اصلاح شبکههای آبیاری شهری و کشاورزی اقدامی صورت نگرفته است، درحالیکه از ٤٠ سال پیش که گرمایش زمین مطرحشده، فرصت برای برنامهریزی وجود داشته و برخی کشورها از فرصتهایشان نهایت استفاده را کرده و به نحوی با شرایط گرموخشک سازگار شدهاند. وضعیت کشور ما وخیم است، چون از قبل چارهاندیشی نکردهایم. امیدوارم هماکنون در این زمینه اقدامات لازم انجام شود.»
محمدی با اشاره به تأثیر آلودگی هوا بر کمبارشی، خاطرنشان میکند: «نتایج مطالعات نشان میدهد، آلودگی هوا، گردوخاک و دود نمیتواند عامل گرم شدن زمین یا فرار ابرها باشد، بلکه این سوخت فسیلی و دیاکسید کربن و بهطور مشخص متان است که گرم شدن زمین را بهدنبال دارد.
دیاکسید کربن ناشی از گاز، نفت، گازوئیل و مازوت است که نسبت به جمعیت و تولید صنعتی ایران، سرانه تولید گازهای گلخانهای را بالابرده و بر فراز شهرهای کوچک و بزرگ ما توده متراکم عظیمی از دیاکسید کربن، جزیرههای گرمایی و متان را تشکیل داده و صد درصد از عوامل کاهش بارش است.»
بنابراین انگشت اتهام را باید به سمت مدیرانی نشانه رفت که هنوز تغییر اقلیم را جدی نگرفتهاند و ماحصل کار آنها طی چند دهه گذشته به شکل خشکشدن تالابها و رودخانهها، کاهش مساحت اراضی سبز و جنگلها و دخالت درروند طبیعی اقلیمی از طریق سدسازی و ایجاد صنایع آلودهکننده محیطزیست خود را نشان داده است.
آلودگی هوا , بارش , خشکسالی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.