ظرفیت تمدنسازی با تکلیفمحوری و کمالجویی
علی پژوهش
دهه فجر بازهم از راه رسید تا انقلاب اسلامی ایران وارد چهل و سومین بهار عمر پربرکت خویش شود انقلابی که از منظر اندیشمندان سیاسی آن روزگار وقوع آن غیرممکن بود، آنهم بدون داشتن تمایلات سیاسی لیبرال یا سوسیال، در دهه هشتاد میلادی مرسوم بود اگر تغییر بنیادی در نظام سیاسی یک کشور قرار است اتفاق بیفتد، شیفت قدرت از حاکم مقید به اندیشههای کمونیستی شوروی به یک نظام سیاسی لیبرال آمریکایی یا بالعکس باشد اما نهضت اسلامی یک حرکت ساختار شکنانه بود، حرکتی که متکی به انقلاب سرخ عاشورای سال ۶۱ هجری و در امتداد مسیر انقلاب سبز مهدوی شکل گرفتو مدل حکومتی نوظهوری تحت عنوان جمهوری اسلامی با تکیهبر ولایت الهی را به منظومه سیاسی جهان اضافه کرد.
انقلاب اسلامی ایران در حالی وارد چهل و سومین سالگرد پیروزی خود میشود که قرار بود یک هفته بیشتر استمرار نداشته باشد. بهجرئت میتوان گفت نخستین نهضت انقلابی دوران جنگ سرد بود که شرق و غرب را با یکدیگر متحد کرد تا کمرش را بشکنند، بهترین شاهد این مدعا نیز وضعیت لجستیکی ارتش
بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی است. سوخوهای روسی، میراژهای فرانسوی، میکروبیهای آلمانی، آواکس های آمریکایی، اسرای چندملیتی و بسیاری از نشانههای دیگر بارزترین مصداقهای این همکاری مشترک برای تحقق خواست آنها مبنی بر سقوط انقلاب نوپای ایران اسلامی هستند، آرزویی که هیچگاه رنگ واقعیت نگرفت.
گذر سالیان متمادی و سقوط شوروی در ۱۹۹۱ میلادی، تولد جمهوری فدرال روسیه را در پی داشت که باعث تغییر رویکرد این کشور نسبت به ایران اسلامی شد اما تقابل ایدئولوژیک محور غربی، عربی و عبری با جمهوری اسلامی ایران تغییری پیدا نکرد حتی میتوان گفت با گسترش محور مقاومت در جهان و اراده ملتهای آزاده برای درهم شکستن هژمونی آمریکایی شدت بیشتری نیز پیدا کرد؛ چراکه امپریالیسم سیاسی غرب صنعتی به سردمداری ایالاتمتحده آمریکا
ایران را عامل به مخاطره افتادن هژمونی سیاسی خود میداند و تصور میکند اگر انقلاب اسلامی ایران بهزانو درآید سایر ملتها نیز بار دیگر مقابل نظام تکقطبی مطلوب آمریکا تسلیم خواهند شد
به همین جهت ایالاتمتحده چهلودو سال است که انواع فتنهها و تهاجمها را نسبت به انقلاب اسلامی انجام میدهد؛ جنگ سخت، تهاجم اطلاعاتی، شبیخون فرهنگی و نبرد رسانهای، نفوذ و خرابکاری، تروریسم دولتی و فرقهای، جنگ اقتصادی، حملات بیوتروریسم مصادیقی از اراده آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران بوده است حال در آستانه چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران همراه با دکترجبار شجاعی عضو هیئتعلمی دانشگاه
امام صادق علیهالسلام به بررسی گفتمان سیاسی انقلاب اسلامی پرداختیم تا جایگاه سیاسی این انقلاب بزرگ را در ادبیات سیاسی و دلایل پیروزی و کامیابیهای آن را بررسی کنیم و از سوی دیگر برخی از شاخصههای گذر از وضع موجود و مرحله تثبیت انقلاب به گام دوم که پویایی و تحقق آرمانهای والای انقلاب است را برشمرده و تبیین کنیم .
زمینههای فرهنگی و سیاسی شکلگیری انقلاب اسلامی چیست؟
قبل از پاسخ به پرسش شما، نکتهای عرض میکنم مبنی بر اینکه قبل از انقلاب شرایط و وضعیت سیاسی و اجتماعی چگونه بود که منجر به تحقق انقلاب اسلامی در ایران شد. اساسا برای تحقق وضعیت انقلابی، میبایست در جامعه، شرایطی دوقطبی حاکم باشد اینگونه که گروههای اجتماعی از سیستم سیاسی جدا شوند و بهنوعی در مقابل آن قرار گیرند. در یک چنین وضعیتی ابتدا مشروعیت قدرت سیاسی زیر سؤال میرود و سپس مردم بهتدریج از سیستم سیاسی ناامید میشوند و اینطور قدرت اجتماعی شکل میگیرد. وقتی قدرت اجتماعی شکل گرفت، تعارض میان قدرت سیاسی حاکم و قدرت اجتماعی خواهان تغییر، منبع و مصدر اصلی بروز تعارضات اجتماعی هست. البته اینجا خالی از لطف نیست به این مسئله اشارهکنم که چگونگی شکلگیری جریان تعارض، بهنظام ارزشی آن جامعه بستگی دارد. یعنی اینکه نظام ارزشی حاکم بر آن جامعه، مشخص میسازد که چه افرادی چه مواضعی اتخاذ کنند. اگر حاکمان یا آنانی که قدرت را در دست دارند، با نظام ارزشی آن جامعه سر ستیز داشته باشند، رهبرانی که بین مردم محبوب هستند یا همان قدرت اجتماعی، علیه حکام قیام میکنند. اگر این ستیز، قابل اصلاح نباشد، شورش و درنهایت انقلاب ممکن خواهد بود.
واکاوی تاریخ ایران نشان میدهد که محور اصلی قدرت سیاسی، همیشه پادشاهان بودند. شیوه رسیدن آنها به قدرت هم جنگ و خونریزی و غلبه بر رقبای داخلی و خارجیشان بود. البته خیلی از این پادشاهان، درنهایت یا به قتل رسیدند یا در تبعید مردند. یک نکته کلی که نیاز به بررسی جداگانه و تفصیلی دارد را اینجا عرض کنم، اینکه ایران همیشه به دو دلیل داشتن منابع زیرزمینی و موقعیت استراتژیکش موردتوجه قدرتهای بزرگ بود، لذا تا قبل از جنگ دوم جهانی انگلیس و روسیه بر سر ایران باهم رقابت داشتند و بعدش هم با ورود آمریکا، بهنوعی دوقطبی روسیه- آمریکا بر سر تصاحب ایران شکل گرفت. در چنین شرایطی و تحت نفوذ همین قدرتها، همیشه قدرت سیاسی حاکم در ایران قبل از انقلاب، بر خواسته ازنظر و همراهی مردم نبوده است بلکه بهنوعی پادشاه تحمیلی برای تحقق آرمان آن قدرتها بهحساب میآمد.
اما در خصوص وضعیت قدرت سیاسی در ایران قبل از انقلاب، خیلی کلی عرض کنم که وجود یک پادشاه ضعیفالنفس و تکیهاش بر سیستم نظامی ،ارتش و همینطور وابستگی بیشازحد شاه به دو قدرت آمریکا و انگلیس و از سوی دیگر فساد، رشوهخواری ، تورم و خشونت لجامگسیخته ساواک، ترسیمگر حال و روز قدرت سیاسی آن موقع بود. قدرت اجتماعی هم که ریشه در مذهب داشت
به دنبال مخالفت یا بیتفاوتی حکام وقت نسبت به ارزشهای مذهبی و گسترش بی بندباری و فحشا، سلطه بهائیها و صهیونیستها بر اقتصاد کشور و نفوذ چشمگیر بهائیان در پستهای کلیدی، افزایش شکاف میان فقیر و غنی و بیکاری روزافزون بهصورت گسترده و فراگیر شکل گرفت تا درنهایت جمع میان اراده جمعی مردم و خواست حداکثری برای تغییر بنیادین در نظام سیاسی_اجتماعی و ارزشهای حاکم بر جامعه موجب تحقق انقلاب شد.
آیا انقلاب اسلامیراباید صرفا یک انقلاب سیاسی ارزیابی کرد ؟
در انقلابهای سیاسی، هدف و مقصد نهایی انقلابیون این است که ساختار سیاسی حاکم را متحول سازند و سپس ساخت مطلوب خود را به کرسی بنشانند. بررسی انقلابهای بزرگ جهان نشان از این دارد که این روند، نتوانسته به صورتی پایدار و البته تحولی، وضعیتی جدید را بر سراپرده آن نظام سیاسی حاکم نماید
علت هم این است که تغییرهای سیاسی چنانچه پیوست اجتماعی نداشته باشد حتی اگر به ثمر برسد، پایدار نخواهد بود. وجه ممیزه انقلاب اسلامی در قیاس با نهضتهای دیگر در این بود که جهانبینیاش بهتمامی اندیشهها و جریانها و انقلابهای دنیا، متفاوت بود ازاینرو، سهگانه رهبری، مردم و ایدئولوژی در انقلاب اسلامی ایران، چون در ظرفی متفاوت قرارگرفته بود، نمود و نمادی دیگر را نشان میداد چراکه آغاز و روند شکلگیری و رشد انقلاب اسلامی، در زمینهای دینی و فرهنگی و باانگیزههایی کاملا دینی صورت گرفته است به همین خاطر
انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب دینی هست که تغییرات فرهنگیاش همریشه و مایه اصلیاش را از دین میگیرد لذا فهم این انقلاب، نیاز به داشتن نگاهی ژرف به هستی و جهان دارد.
رمز پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف رویه مرسوم در آن زمان بدون تکیه به دو بلوک شرق و غرب چیست؟
همانطور که در پرسش قبل همعرض شد، سه عنصر اصلی یک انقلاب، ایدئولوژی، مردم و رهبری هستند. اگر در یک اقدام تحول طلب، مردم مشارکت خوبی داشته باشند مثل آنچه در تحولات سال ۲۰۱۱ در کشورهای عربی و اسلامی روی داد و یک ایدئولوژی نسبتا مقبولی آن را همراهی نماید، لکن کسی نباشد که نیروها را بسیج کند و آنان را بهصورت دقیق ارزیابی و تحلیل نماید و شعارهای عملی انقلاب را تعیین کرده و خطرات حرکت انقلابی را مدیریت کند، آن حرکت انقلابی به ثمر نخواهد نشست. رهبر بهعنوان عنصر اصلی و اساسی هر انقلاب، در صورتی میتواند نقش خود بهعنوان یک ایدئولوگ را بهدرستی انجام دهد که اولا پایگاه اجتماعی معتبر و ارزشمندی داشته باشد. ثانیا خلاقیت و نبوغ لازم را دارا باشد و همچون عموم مردم ناراضی، وضعیت موجود را نپذیرد. در این میان، انطباق اندیشه و عمل آن رهبر، باارزشهای مطلوب عموم مردم و توانایی او در تبیین ایدئولوژی انقلابی برای بالا رفتن آگاهی مردم، موجب همراهی حداکثری و پایدار مردم با ایده و طرح انقلابی او خواهند داشت. امام خمینی( ره) بهعنوان رهبر انقلاب اسلامی ایران به گواه تاریخ و اسناد، چنین شرایطی داشت.
چگونه میتوان از وضع موجود به سمت وضع مطلوب و تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی حرکت کرد؟
طبیعتادر گام اول میبایست وضعیت موجود را با نگاهی راهبردی بشناسیم آنگاه طی مقایسه با شرایط مطلوب، فرصتها و تهدیدها یا همان کاستیها و ظرفیتهای قدرت زا خودش را نشان میدهد. بیانیه گام دوم انقلاب که بهخوبی چنین وضعیتی را نشان داده است، درواقع منشور حکمرانی مطلوب جمهوری اسلامی ایران در چهل سال دوم است. ازاینرو، برای رسیدن به حیات طیبهای که انقلاب اسلامی ایران به دنبالش بوده و هست، میبایست ابتدا ابعاد و زوایایی این بیانیه بهگونهای تجویزی تحلیل و ترسیم گردد سپس سیاستگذاریهای فرهنگی-تربیتی و نظام حکمرانی اقتصادی-اداری و همینطور اقدامات سیاسی_دیپلماتیک ما در منظومهای منسجم هرکدام تلاش کند تا وجهی از وجوه آن را پوشش دهد. قهرا این روند نیاز به انسجام حداکثری و اتفاق عمومی و از همه مهمتر جدیت نیروهای فعال اعم از مسئول و مردم و نخبگان دارد بنده معتقدم که راه پیشرفت و رسیدن به آرمانی که فرمودید را باید در فرهنگ دفاع مقدس جستوجو کرد که این خود مجالی موسع میطلبد.
مهمترین شاکلههای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بر چه مبانی استوارشده است؟
همانطور که عرض کردم، بیانیه گام دوم، منشور و مجموعهای است که بیانگر چیستی وضعیت کنونی و چگونگی نیل به وضعیت مطلوب است. اگر بخواهم خیلی به شرح موضوع بپردازم باید به فرمایشات مقام معظم رهبری اشارهکنم که ازنظر ایشان، حکومت به دنبال ارتقا جامعه به سمت جامعهای اسلامی و تحقق و بروز حداکثری پتانسیلهای انسانهاست لذا مؤلفههای حکومت مطلوب ازنظر ایشان تمامی ابعاد زندگی را پوشش میدهد. ازاینرو، بیانیه یک مجموعه چندبعدی است که حلقه وصل محورها و ابعادش معنویت انقلابی است به این معنی که گام اول برای رسیدن به وضعیت مطلوب ترسیمشده در این بیانیه خودسازی است تا از دل آن، جامعه سازی و تحقق تمدن اسلامی بیرون آید.
به همین خاطر، تلاش هوشمندانه برای گسترش و افزایش مقبولیت معنویت در جامعه و البته از همه مهمتر، مسئولین امری ضروری است. یک نکته کلی و پایانی همعرض کنم اینکه به تحلیل اینجانب، روح حاکم بر بیانیه، گفتمان اخوت است که نوع عالی آن خود را در دفاع مقدس نشان داد و نتیجهاش ظهور امثال شهید سلیمانی و دستاورهای شگفتانگیز اندیشه و عمل ایشان است.
انقلاب اسلامی , دهه فجر , علی پژوهش
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.