ضرورت احیای آموزش در دوران پساکرونا
گروه اجتماعی
برآیند آخرین ارزیابی آموزشی «پرلز» که از سوی «اتحادیه بینالمللی ارزیابی پیشرفت تحصیلی» انجامشده، از افت رتبه دانشآموزان ایرانی حکایت دارد. آزمون و پژوهش پرلز، هر پنج سال یکبار برگزار میشود و هدف آن بررسی کیفیت سطح دانشآموزان ازنظر خواندن و درک مطلب است و در کنار آزمون تیمز که روند آموزش ریاضیات و علوم را هر ۴ سال میسنجد از مهمترین مطالعات تطبیقی در قلمروی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به شمار میرود.
نتایج آزمون پرلز ۲۰۲۱ که تازه منتشرشده، نشان میدهد دانشآموزان ما در توانایی خواندن، نمره ۴۱۳ را کسب کردهاند که ایران را در میان ۵۷ کشور شرکتکننده در قعر جدول قرار میدهد و این درحالی است که نمره دانشآموزان ما در آزمون پرلز ۲۰۱۶ میلادی، ۴۲۸ بود. همواره نتایجی که ایران در این آزمون بهدست آورده از حد متوسط پایینتر بوده است و مطابق آمارهای منعکسشده در رسانهها «از هر سه دانشآموز ایرانی، یک نفر به کف یا حداقل یادگیری نمیرسد.» (۱)
نتایج این آزمون حاکی از آن است که در ایران، یک درصد دانشآموزان به معیار پیشرفته (۶۲۵)، ۷ درصد به معیار بالا (۵۵۰)، ۲۹ درصد معیار متوسط (۴۷۵) و ۵۹ درصد به معیارپایین (۴۰۰) دست مییابند. قابلذکر است که نمره ۴۰۰ حداقل معیار و پایینترین سطح انتظارات خواندن است و تلاش کشورها باید رساندن تمام دانشآموزان به این معیار باشد، همچنین سنگاپور بیش از یکسوم
(۳۵ درصد) دانشآموزان کلاس چهارم خود را به سطح پیشرفته میرساند.
اگرچه افت رتبه دانشآموزان ما در موضوع خواندن و درک مطلب، توجه بسیاری را در ابتدا به وضعیت کیفیت نظام آموزشی جلب میکند، اما کارشناسان میگویند که در این اتفاق عوامل دیگری هم مؤثر بوده است؛ از وضعیت مدارس در دوره همهگیری گرفته، تا موقعیت اقتصادی خانوادهها و شرایط مدارس.
در آزمون و پژوهش پرلز «به بررسی تأثیر همهگیری کرونا» بر روند یادگیری دانشآموزان اشارهشده است و بر این اساس دوسوم کشورهای شرکتکننده در آزمون پرلز ۲۰۲۱ در بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ کاهش متوسطی در عملکرد دانشآموزان داشتند و این نشاندهنده تأثیر منفی گسترده این بیماری بر پیشرفت خواندن دانشآموزان در کلاس چهارم دبستان است. در سراسر کشورها فقط ۱۴ درصد از دانشآموزان کلاس چهارم در سال تحصیلی ۲۰۲۱-۲۰۲۰ در مدارسی شرکت کردند که عملکرد عادی آنها تحت تأثیر همهگیری کرونا قرار نگرفت. در مقابل، ۴۷ درصد به مدت «بیش از ۸ هفته» آموزش آنها تحت تأثیر قرار گرفت. ۱۰ درصد از دانشآموزان در مدارسی بودند که «کمتر از ۲ هفته» آموزش تحت تأثیر همهگیری کرونا قرار گرفت.» (۲)
احمد مدادی، کارشناس آموزش بینالملل معتقد است که در سنجش ۲۰۲۱، بخشی از افت کیفیت یادگیری دانشآموزان ایرانی، به مشکلات دوران همهگیری کرونا مربوط است. او میگوید که مدارس ایران در دوره کرونا حدود دو سال تعطیل بود و آموزش را آنلاین
پی میگرفت و از این نظر یکی از بلندمدتترین تعطیلی مدارس و آنلاین بودن آموزش را در دوران همهگیری کرونا داشت؛ وضعیتی که به افت شدید تحصیلی منجر میشود و حتما در افت ۱۵ نمرهای دانشآموزان ایرانی در مقایسه با آزمون ۲۰۱۶ مؤثر بوده است.
این کارشناس آموزش بینالملل همچنین گفته است که یکی از نکات دیگری که سنجش و آزمون پرلز نشان میدهد، بدتر شدن نابرابری آموزشی در کشور است. او توضیح میدهد: «حدود ۵۰ درصد خانواده دانشآموزانی که مورد پرسش قرار گرفتند، ازنظر اقتصادی در وضعیت ضعیفی قرار دارند. این نکته این پرسش را مطرح میکند که آیا ۵۰ درصد مدارس ایران در نقاط کمبرخوردار قرار دارند؟ یا اینکه ۵۰ درصد دانش آموزان ایران در خانوادههای کم برخوردار زندگی میکنند؟»
به اذعان احمد مدادی، این سنجش نشان میدهد که موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانوادهها و مدارس، در نمرهای که دانشآموزان بهدست آوردهاند مؤثر بوده است. بنابراین شکاف و نابرابری آموزشی عیان است. از یکسو رتبههای برتر و کسب مدالها در مسابقات علمی بینالمللی در مدارس خاص اتفاق میافتد و از سوی دیگر، کیفیت آموزش عمومی به دلیل سیاستهای غلط نظام آموزشی در شکلگیری مدارس غیردولتی، خود را در مطالعات تیمز و پرلز نشان میدهد. طبقات مختلف اجتماعی به میزان پولی که دارند، آن را صرف نظام آموزشی میکنند و بر این منوال، دانش آموزان مرفه عایدی پربارتر و بیشتری را در حوزه آموزش کسب میکنند و در نقطه مقابل، دانشآموزانی با ضعف بنیه مالی، دچار بازماندگی تحصیلی یا ترک تحصیل شده و یا در بهترین وضعیت از یک حداقلی از آموزش برخوردار خواهند شد.
نتیجه این آزمون حاکی از آن است که در سطح بینالمللی، «بهطور متوسط، ۳۰ درصد از دانشآموزان دارای امکانات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی «بالاتر»، ۴۸ درصد «متوسط» و ۲۲ درصد با امکانات خانوادگی «پایینتر» طبقهبندیشدهاند. در سطح بینالمللی، نتایج نشان میدهد که تفاوت زیاد ۸۶ امتیاز در میانگین پیشرفت خواندن بین دانشآموزان با سطح اجتماعی و اقتصادی «بالاتر» خانوار و سطح «پایینتر» وجود دارد (۵۴۳ در مقابل ۴۵۷). از نمونه دانشآموزان ایرانی ۷ درصد در گروه بالا، ۳۷ درصد متوسط و ۵۵ درصد در دسته پایین قرارگرفتهاند. دانشآموزانی که به لحاظ اجتماعی- اقتصادی در گروه بالا قرار دارند نمره ۴۹۳ و آنهایی که در گروه پایین اقتصادی و اجتماعی قرار دارند نمره ۳۸۱ و در گروه متوسط نمره ۴۴۵ کسب کردهاند. دانشآموزانی که در مدارسی با نسبتهای بالاتر دانشآموزان ثروتمند تحصیل میکنند، نسبت به دانشآموزانی که در مدارسی با نسبت دانشآموزان مرفه اقتصادی کمتری تحصیل میکنند، پیشرفت خواندن بیشتری دارند.
۲۹ درصد دانشآموزان ایرانی در مدارس مرفه، ۲۱ درصد در مدارس متوسط و ۵۰ درصد در مدارس محروم تحصیل میکنند.»
نشنیدن صدای زنگ خطر
دکتر سحر بیات، متخصص تعلیم و تربیت برای بررسی بهتر و عمیقتر این آزمون بینالمللی و چرایی افت کیفیت آموزشی در کشور به «رسالت» میگوید: «سالهاست علیرغم نتایج بدی که کشورمان در آزمونهای بینالمللی کسب کرده، سیاستگذاران، برنامه ریزان و مجموعه دولت به عمق آسیب در نظام تعلیم و تربیت که نشانههای آن در آزمونهای تیمز و پرلز نمایان است، پی نبردهاند. درحالیکه این دو آزمون معیار، آینهای است در برابر نظامهای تعلیم و تربیت کشورهای مختلف تا اشکالات را رفع و چند گام وضعیت نظام آموزشی خود را ارتقاء دهند. این آزمونها قرار نیست رقابتی بین کشورها ایجاد کند و بیش از آنکه محدود و معطوف به پیشرفت تحصیلی باشد ناظر بر جنبههای تشخیصی و تحلیلی است یعنی به تشخیص عوامل کاهش و افزایش پیشرفت و پسرفت کشورها در فعالیتهای آموزشی میپردازد اما سیاستگذاران و دولتهای ما صدای زنگ خطر را نمیشنوند، بنابراین نگران هم نیستند. اگر دولتهای مختلف در تمام این سالها کمی نگران میشدند، حتما در حوزه سیاستگذاری تجدیدنظر میکردند و این مسئله را بهصورت ریشهای بررسی و آسیبهای نظام آموزشی را یکبهیک برطرف مینمودند. ریشه مشکل و انحراف از آنجایی آغاز شد که عدالت آموزشی بهعنوان سیاست کلان نظام تعلیم و تربیت مورد بیتوجهی قرار گرفت. بنابراین پرواضح است که دانش آموزان ما همیشه در آزمونهای بینالمللی تیمز و پرلز رتبههای پایینی کسب میکنند، چون آموزش عمومی ما در سطح بسیار پایینی از متغیرها و فاکتورهای شناختی و فراشناختی قرار دارد و فرصت برابری بهمنظور دسترسی دانش آموزان به آموزش کیفی فراهم نشده است. در صورت ارائه آموزش باکیفیت، خروجی درخشان آن در آزمونهای تیمز و پرلز نمایان خواهد بود.»
مدرسه، ناکارآمد و روبهزوال!
این متخصص تعلیم و تربیت، تأکید میکند: «آموزش بیکیفیت این پیام را دارد که مدرسه کارآمد نیست و به عبارت بهتر، روبهزوال است و دیگر در مرکز تصمیمگیری قرار ندارد، مدرسه در کما به سر میبرد و تمام زیرنظامهای آموزشی در پایینترین سطح قرار دارند. مدیریت مدارس ما مشکل دارد، فضای فیزیکی و تجهیزات در اغلب مدارس در بدترین حالت ممکن است و در هرکلاس، ۵۰- ۴۰دانشآموز حضور دارند و حتی محتوای درسی ما هم دارای اشکال است، هرقدر که این محتوا در طول سالهای گذشته تغییر کرده، بازهم مبتنی بر توسعه و یا رشد هوش چندگانه دانش آموزان نبوده و به هوش خلاقیت و هوش انتقادی و اجتماعی آنها کمکی نکرده است. در این میان نظام ارزشیابی هم غیرکارآمد است و همچنان در راستای امتیازدهی کمی حرکت میکند. در حوزه نیروی انسانی نیز در پایینترین سطح کیفیت قرار داریم و معلمان دارای صلاحیت حرفهای لازم نیستند، بنابراین نمیتوان انتظار داشت دانش آموزان در آزمونهای بینالمللی موفق عمل کنند؛ آزمونهایی که هوش چندگانه دانش آموزان را میسنجند و تمام سؤالات براساس اصول و تئوریهای پیچیدهای طراحیشده است. در شرایطی که نظام آموزشی ما ناکارآمد است، دانش آموزان چگونه میتوانند در این آزمونهای مفهومی که تمام متغیرهای شناختی و فراشناختی، روانشناختی و جامعهشناختی را میسنجد، موفق ظاهر شوند؟ از همه تأسفبارتر اینکه دولت و سیاستگذاران ما هنوز متوجه وخامت اوضاع نشدهاند، درصورتیکه آزمونهای تیمز و پرلز، چهره نگرانکننده نظام تعلیم و تربیت را به رخ میکشد. مادامیکه سیاستگذاران ما نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خطر را احساس نکنند، کاری از دست معلمان، دانش آموزان و والدین ساخته نیست، بنابراین نتایج خوب هر کشوری، در آزمونهای تیمز و پرلز نشاندهنده آن است که دولتها و ارکان تصمیم گیر و سیاستگذاران آنها به اهمیت آموزش عمومی و تأثیرات آن واقفاند.»
بیات در ادامه خاطرنشان میکند که برای کسب نتایج بهتر در آزمونهای بینالمللی باید تمام فاکتورها و اجزای مدرسه را جزءبهجزء کیفی کرد: «مادامیکه تمامی این اجزا در پایینترین سطح قرار داشته باشد، موفقیتی حاصل نخواهد شد و هرچه بکاریم همان را برداشت میکنیم. متأسفانه انحرافی در آموزش رخداده و از زمان دولت سازندگی، سیاستگذاریها به سمت رشد و توسعه مدارس غیردولتی متمایل شده است، وقتیکه دولتها و ارکان نظام سیاسی از زیربار مسئولیت خود مبنی بر دسترسی همگانی به آموزش باکیفیت شانه خالی کرده و بودجه لازم را بهمنظور کیفی سازی مدارس و ایجاد عدالت تربیتی اختصاص ندهند، وضعیت به همین ترتیب خواهد بود. این انحراف آموزشی از زمان دولت سازندگی آغاز و در دولتهای بعدی ادامه یافته است. در حال حاضر هم دولت بهجای کیفیتبخشی مدارس دولتی و رعایتشان و منزلت معلمان به دنبال آن است که از زیربار مسئولیتش نسبت به آموزش عمومی فرار کرده و بودجهای که باید به آموزشوپرورش تعلق بگیرد را در جای دیگری هزینه کند!»
ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه نیز در نقد نتایجی که دانش آموزان ما در آزمونهای بینالمللی کسب میکنند، مواردی را مطرح و در گفتوگو با «رسالت» عنوان میکند: «آزمون پرلز ناظر بر مهارت خواندن و نوشتن در پایه چهارم ابتدایی است و اگرچه کسب نتایج ضعیف ما در آزمون ۲۰۲۱ به کرونا هم ارتباط دارد اما واقعیت این است که ایران همواره در جایگاه انتهایی گروه کشورهای پنجاه و چندگانه قرارگرفته و این را معلول ارزشیابی توصیفی میدانم، به این دلیل که نه معلمان به حد کفایت توجیهاند و نه ارزشیابی ما پژوهش محور است. به عبارت دقیق کلمه، فاقد نظام ارزشیابی پویا، فرآیندمحور و مبتنی بر توانمندسازی معلمان هستیم، بنابراین معلم در ذهنش نمره را مجسم و همان آیتمهایی را مدنظر قرار میدهد که نامش را پارامترهای توصیفی گذاشتهاند. این نشان میدهد همچنان نگاه نمره محور در نظام آموزشی حاکم است. ارزشیابی ما باید به سمت پژوهش محوری و گروهمحوری هدایتشده و در پایه ششم، آزمونی جامع برگزار شود تا دانش آموزان به هر قیمتی به مقطع بالاتر نروند! البته در بحث ارتقاء کیفیت معلم نیز سرمایهگذاری نکردهایم، معلمی که قرار است ارزشیابی را پیادهسازی کند، باید توانمند بوده و عالم بر تمام روشهای یاددهی- یادگیری باشد. اما مسئله این است که نظام آموزشی ما بر بهکارگیری معلمان خرید خدمات آموزشی، حقالتدریس و نهضتی متمرکز است و توانمندسازی و آموزشِ حین و بدو خدمت آموزگاران را جدی نمیگیرد، در طرح رتبهبندی معلمان قرار بود، صلاحیت حرفهای معلم موردسنجش قرار گیرد اما این اتفاق رخ نداد.»
تحصیل ۵۰ درصد دانش آموزان در مناطق محروم
سحرخیز توضیح میدهد که «برخی دانش آموزان دیرآموزند و برخی دیگر متعلق به مناطق نابرخوردار کشورند. نتایج آزمون ۲۰۲۱ نشان میدهد ۵۰ درصد دانش آموزان در مناطق محروم تحصیل میکنند و طبیعتا در این مناطق، کلاسهای درس پرتراکم است و معلمان هم، عموما حقالتدریس و یا نهضتیاند. متأسفانه رتبهبندی بهجای آنکه، این خلأها را پرکرده و رقابت و انگیزه علمی بین معلمان ایجاد کند به یک استخوانلایزخم تبدیلشده و دولتها نیز به رتبهبندی نگاه ترمیم حقوق دارند. درصورتیکه فلسفه این طرح، نه افزایش حقوق که ارتقاء صلاحیت علمی بود و مطابق سند تحول باید توانمندیهای معلم موردسنجش و پایش قرار گیرد. بدون معلم تحولی رخ نمیدهد و چون به این مقوله توجهی نشده، برخی دانش آموزان ما در پایه چهارم حتی نمیتوانند نامشان را بنویسند! در برخی مناطق با دانشآموزان دوزبانه مواجهیم، گرچه این نقیصه نسبت به سالهای قبل به دلیل گستردگی نفوذ اینترنت و راهیابی رسانه به روستاها کمتر شده است، سابق بر این، یک ماه پیش از بازگشایی مدارس برای این دانش آموزان دورههایی برگزار میشد، تا آنها به زبان فارسی آشنایی پیدا کنند. چندین سال است که به این مسئله توجهی نمیشود. بنابراین نتایج ضعیف ایران در آزمون پرلز، معجونی از تمام متغیرهای پیشگفته است. این آزمون در سه سطح پایه، متوسط و عالی برگزار میشود، اما در همان سطح پایه هم وضعیت مطلوبی نداریم. این نشان میدهد که باید در نظام ارزشیابی و تربیتمعلم و چیدمان دانش آموزان در هرکلاس تجدیدنظر و نظارت بالینی را تقویت کرد. سابق بر این راهنمایان تعلیمی، دانش آموزان مناطق روستایی و محروم را موردسنجش و بررسی قرار میدادند و اشکالات را به معلم منعکس و مدتی بعد، دوباره سرکشی میکردند تا ببیند آن ایرادها برطرف شده یا خیر. اما در حال حاضر نهتنها به این موارد توجهی نمیشود، بلکه معاونین مدارس راهی کلاس درس شده و حتی مدیر مدرسه جای خالی معلمان را پر میکند. با این وضعیت معلوم است که در آزمون پرلز ضعیف ظاهرشده و نمیتوانیم از جایگاه ایران دفاع کنیم. قرار بود در چشمانداز ۱۴۰۴ به لحاظ علمی جایگاه اول منطقه باشیم، ولی در حال حاضر با دو نقیصه؛ یکی افت کیفیت آموزش و دیگری نابرابری آموزشی مواجهیم، بهاینعلت که مدارس دولتی از وجود دانش آموزان مستعد تهی شده، حتی این مسئله به مقطع ابتدایی هم تسری یافته و والدین مرفه، دانش آموزان خود را در مدارس غیردولتی ثبتنام میکنند. در نقطه مقابل محصلانی که دارای ضعف بنیه مالی هستند، در کلاسهای ۴۰ نفره دولتی با حضور معلمان خرید خدمات آموزشی تحصیل میکنند.»
معاون اسبق آموزش متوسطه اظهار تأسف میکند از اینکه «آموزشوپرورش تبدیل به کالا شده و دانش آموزان مستعد و توانمند در مدارس غیردولتی و یا دولتی خاص و دانش آموزان مناطق محروم در مدارس عادی دولتی تحصیل میکنند که معلمانش بیانگیزهاند و مدیرانش مشکلات متعددی دارند. درحالیکه مدیر باید راهبر آموزشی باشد. در حال حاضر مدیران مدارس حکم تدارکاتچی را دارند. طبق سند تحول قرار بود، مدارس ما از سطح مطلوبی برخوردار باشند و در مدرسه مطلوب، معلم یاد دهنده نیست بلکه تسهیل گر و هدایتگر است و مدیر هم راهبر آموزشی است و دانشآموز عنصر یادگیرنده نیست، بلکه کنشگری فعال است. نهفقط در مدرسه، بلکه در سراسر جامعه یادگیری اتفاق میافتد. سنگاپور به همین علت در آزمونهای بینالمللی رتبه اول را کسب کرده، حال اینکه دانش آموزان ما هنوز قادر به نوشتن نیستند و بحث خوشنویسی و انشانویسی در دوره ابتدایی نادیده گرفتهشده و تمامی دانش آموزان زیرسایه سنگین کنکور قرار دارند، درصورتیکه طبق سند تحول بنیادین باید سنجش جامع تربیتی محقق شود و این سنجش بر سواد خواندن و نوشتن هم اثرگذار است. به این معنا که باید ذهن، عواطف، عقل و سواد رسانهای دانشآموز رشد کند و بدون تردید سواد خواندن و نوشتن در سایه این مهارتها ارتقاء مییابد.»
ناکامی نظام آموزشی در تحقق اهداف
«این خانه از پایبست ویران است» توصیف نظام آموزشی از زبان احد نویدی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش که میگوید از نتایج آزمون پرلز ۲۰۲۱ تعجب نکرده است. نویدی در گفتوگو با «رسالت» بیان میکند: «سالهاست که کیفیت آموزش افت کرده و ازجمله عوامل اصلی آن، نارضایتی فراگیر معلمان، تعداد زیاد مواد درسی، کمبود زمان آموزش نسبت به سایر کشورها، وجود مدارس خاص و تهی شدن مدارس دولتی از عوامل کیفیت آفرین (دانش آموزان مستعد و وابسته طبقات متوسط و متوسط به بالا و نیز معلمان حرفهای) و ضعف سرمایه اجتماعی و وجود نوعی مقاومت فراگیر در خانوادهها در مقابل برنامه درسی است.»
نویدی خاطرنشان میکند: «نابرابری آموزشی رفتهرفته گسترشیافته و دولت با ایجاد مدارس مختلف اعم از تیزهوشان، خاص و غیردولتی به نابرابریها دامن زده و به این طریق جمعیت گستردهای از دانش آموزان ما از آموزش باکیفیت محروم ماندهاند. دولت از زیربار مسئولیت خود در قبال آموزش عمومی شانه خالی کرده و اصل سیام قانون اساسی را نادیده گرفته و شرایط بهگونهای است که نظام آموزشی بهوسیله ای برای بازتولید طبقات اجتماعی تبدیلشده، بنابراین نظام تعلیم و تربیت در تحقق اهدافش ناکام مانده است.»
پینوشتها:
۱-آمار منتشرشده در خبرگزاری تسنیم
۲-منبع: خبرگزاری تسنیم
آموزش , آموزش و پرورش , مدارس
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.