شورش و مقوله شرف
|محمدكاظم انبارلویی|
این روزها در غوغای توفان كروناویروس كه پنج قاره جهان را دربر گرفته، حتی به وسط اقیانوسها كه ناوهای جنگی آمریكا جولان میدهند، راه یافته، عدهای در داخل و خارج نشستهاند براساس دادههای سیار موساد یك چیزهایی را به هم میبافند. بافتههای خیالی آنها حاكی است در پساكرونا ما در ایران با یك شورش گرسنگان و بیكاران روبهرو هستیم. برای این كه نتایج این شورش به سرنوشت شورش ۹۶ و ۹۷ و جنبش بنزین دچار نشود، نیاز به یك «سر» هستیم چون رمقی در داخل و خارج برای پذیرش این غائله بیسر وجود ندارد. بیاییم سران فتنه را از حصر درآوریم و زنگوله این شورش را به گردن آنها بیندازیم. لذا نامههایی به رهبری معظم انقلاب نوشته شد به بهانه همبستگی ملی و نیز پدیده كرونا – كه معلوم نیست این دو مقوله چه ربطی به رفع حصر دارد – پیشنهاد شد موسوی و كروبی را از حصر خانگی خارج و به قرنطینه خانگی و از آنجا در پساكرونا زندگی عادی خود را در پیش گیرند.
منافقین به همراه لایههای ضدانقلاب «زیرساخت» این پروژه را به عهده داشتند و برخی اصلاحطلبان هم نقشآفرین «روساخت» این فتنه شدند. در میان كسانی كه این نامهها را امضا كردند یك جامعهشناس درسخوانده وجود نداشت به آنها بگوید در موضوع كرونا، دولت با مصوبات هوشمندانه همه كسانی كه آنها به عنوان لشكر و حشم شورش فرض كردهاند را مورد حمایت قرار داده است. علاوه بر آن «جنبش مؤمنانه» سپاه و نیروهای مسلح، حوزههای علمیه، مساجد و خیریهها در سراسر كشور حتی در قعر روستاها رفتهاند و افراد نیازمند را شناسایی كرده و همه مایحتاج آنها را تأمین كردهاند. صدا و سیما و رسانهها تنها گوشهای از این «قیام» را توانستند در قاب تصویر بیاورند. مردم ایران در قضیه كرونا خوش درخشیدند؛ بهخصوص در بیمارستانها و مراكز درمانی، پزشكان و پرستاران و كادر درمانی حماسهای پدید آوردند كه در هیچ جای دنیا نمیتوان حتی گوشهای از آن را مشاهده كرد. پزشكان و پرستارانی كه برخی تا یك ماه و بیشتر خانواده خود را ندیدند و در شرایط سختی كه داشتند، به درمان بیماران پرداختند و ركوردی از خدمات درمانی به جای گذاشتند كه مورد تحسین سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت.این روزها ملت ایران خود شاهد یك جنبش همگانی در خانهها، مساجد و تكایا برای تدارك لوازم مورد نیاز بیمارستانها و تولید ماسك و دستكش هستند. به حول و قوه الهی در مهار كرونا موفق بودند.آنچه در بیرون و داخل از دیدگاه یك ناظر بیطرف قابل مشاهده میباشد، این است كه در ایران یك نظام مقتدر با مردمی هوشمند و وفادار مستقر میباشد.
این تصویر موقعی واقعیت خود را بیشتر نشان میدهد كه در وسط معركه مبارزه با ویروس كرونا یك دفعه یكی از بزرگترین پروژههای فضایی كشور رونمایی میشود و فرزندان شجاع و بیدار ایران ماهواره نور را در عمق ۴۵۰ كیلومتری فضا با پرتاب یك موشك بالستیك با موفقیت تحسینبرانگیز قرار میدهند كه خواب از سر دشمنان ایران و اسلام میپراند.بگومگوهایی داخل اهالی كفر و الحاد و ضدانقلاب است كه كمتر به بیرون درز میكند. یكی از آنها بگومگوها این است؛ ما از فروپاشی و شورش در ایران سخن میگوییم، در حالی كه ایران امروز بزرگترین قدرت غیرهستهای جهان است. وقتی آمریكا را در عینالاسد گوشمالی میدهد، آمریكا صدایش درنمیآید. وقتی ایران پیشرفتهترین هواپیمای ضدجاسوسی را در آسمان خلیجفارس ساقط میكند، آمریكاییها خدا را شكر میكنند، چراكه ایران هواپیمای دیگری كه سرنشین داشته را نزده است و… .
آنها میگویند ارتش و سپاه ایران، یك قوم وحشی مثل داعش را كه آمریكاییها میگفتند ۲۰ سال طول میكشد تا آنها در منطقه مهار شوند، به سادگی شكست میدهند و سه دولت و ملت منطقه را از شرّ آنها نجات میدهد و جلوی سر بریدنها ، قتلعامهای دستهجمعی و به اسارت و بردگی بردن زنها را میگیرد.چگونه میشود در برابر این عظمت و قدرت ایستاد. در وسط همین بگومگوها، یك دفعه مصاحبه آقای اردشیر زاهدی وزیر خارجه و سفیر ایران در انگلیس و آمریكا آن هم از BBC به بیرون درز پیدا میكند.حرف اردشیر زاهدی این است كه ضدانقلاب در خارج بین شرافت انسانی و ایرانی و بیگاری برای آمریكا و رژیم صهیونیستی، یكی را انتخاب كند. سخن از شرف و شرافت اولین بار است كه از اردوگاه ضدانقلاب به گوش میرسد.ضدانقلاب باید بین وطندوستی و وطنفروشی، یكی را انتخاب كند. حرف اردشیر زاهدی این است كه ما هر قدر با حكومت ایران مخالف باشیم، نمیتوانیم حماسههایی كه ارتش و سپاه ایران در دفاع از خاك و سرزمین ایران به وجود آوردند را نادیده بگیریم. ما نمیتوانیم در برابر شجاعت، ایثار و فداكاری قاسم سلیمانی به عنوان یك سردار ایرانی سر تعظیم فرود نیاوریم، مگر اینكه وجدان خود را سركوب كنیم و به او بگوییم تو حق نداری حقیقت مثل روز روشن را ببینی!تحلیل محتوای حرفهای اردشیر زاهدی نیاز به دقت فراوان دارد. حكایت از حال و هوای كسانی از رژیم گذشته دارد كه یك قدری به شرف ایرانی و وجدان درونی خود فكر میكنند. سران نظامی، سرمایهداران و سیاستمداران رژیم گذشته الان در دهه ۸۰ حیات خود زندگی میكنند. شاید آنها مایل نباشند در گورستانهایی در بلاد كفر بیارامند. حداقل تقاضای آنها آرمیدن در كنار ملت خود است. به همین دلیل دارند از دنیای كفر و نفاق فاصله میگیرند. اگر شورشی در كار است، آن طرف آب است. شرف و وجدان، یك ایرانی را هیچگاه رها نمیكند مگر این كه در ایرانی بودن خود تردید كند.
آمریکا , کرونا , محمد کاظم انبارلوئی , ویروس کرونا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.