شمارش معکوس برای آغاز مخاطرات زیستمحیطی
«مسعود امیرزاده» عضو هیئتعلمی دانشکده علوم دانشگاه تهران و فعال محیطزیست در گفتوگو با «رسالت» به بیان چند شاخصه در مورد پروژههایی میپردازد که وزارت نیرو بهعنوان متولی امر در رأس آنها قرار دارد: « نخستین موضوعی که در رابطه با این پروژهها مطرح است، ابهام است. بهعنوانمثال در رابطه با همین پروژه انتقال آب کرج، شما نمیتوانید اطلاعات دقیقی به دست بیاورید. اطلاعاتی ازجمله اینکه حجم دقیق دبی این تونل چقدر است، بر چه اساسی با دبی واقعی رودخانه انطباق دارد، آب را دقیقا میخواهد از کجا به کجا انتقال بدهد و غیره. علت هم این است که مجریان و طراحان چنین طرحهایی قصد دارند واقعيت را لابهلای همین ابهامها و عدم شفافیتها پنهان کنند تا عملا این طرحها نتوانند موردنقد جامعه واقع بشوند و پرده جهالت در مورد آسیبهای احتمالی همچنان بر مردمی که در این خصوص ذینفع و ذی مدخل هستند پوشیده باقی بماند. دومین مشخصه، دلایل سطحی و دروغینی است که در مورد این طرحها داده میشود. در سیلابهای سال گذشته شاهد افزایش روند سدسازی در کشور بودیم. علت را هم اینگونه عنوان کردند که این سدها قرار است جلوی سیلاب را بگیرد. زمان خشکسالی که عملا کف سدها خالی بود بهانههای دیگری میآوردند. یعنی بر اساس دغدغه روز جامعه اینها میآیند و بهانهجوییهایی درست میکنند که هدف از آنها فقط همان اجرای پروژه است . در رابطه با پروژه موردبحث ما نیز چنین عنوان کردند که آب رودخانه آلوده میشود و ما باید از طریق ساخت تونل از آن در برابر انواع آلودگیها محافظت کنیم، اما واقعیت این است که در کشور ما بزرگترین منبع آلودگی آب، همین مخازن سدها هستند. در این مخازن تراکم آلودگی اتفاق میافتد و آب آلوده بهصورت آب شرب به شهرها و مناطق دیگر انتقال داده میشود. همانطور که میدانید رودخانه یک سامانه طبیعی است یعنی خداوند از روزی که این رودخانه را آفریده یکسری ویژگیها به آن داده است: شما یک رودخانه را که نگاه میکنید شکل و شمایل و پیچاپیچ آن، وجوه زیباییشناختیای دارد که دارای کارکرد هستند یعنی پیچاپیچ یک رودخانه، پوشش گیاهی اطراف آن و آبخیز و آبریزش همه دارای کارکرد است. زمانی که شما میآیید و بر اساس تغییرات مهندسی و انسانساز، اینها را دچار لطمه میکنید قطع بهیقین کارکردهای آن دچار اشکال خواهد شد. بهعنوانمثال وقتی شما میآیید همین رودخانه کرج را با آن پوشش حاشیهای که میراث بسیار ارزشمندی است و همه ما ایرانیها آن را دیده و از آن خاطره داریم، حذف و آن را وارد سازه انسانسازی مثل تونل میکنید، عملا آن رودخانه هویت و ماهیت خودش را از دست میدهد و جز حجمی از آب نمیتوان آن را چیز دیگری نامید. در اینجا شاخصه سوم مطرح میشود و آن نگاهی است که وزارت نیرو نهتنها به رودخانه کرج بلکه به تمام رودخانههای کشور دارد و آنها را تنها بهعنوان حجمی از آب برای انتقال و تصرف بهناحق مینگرد. بنابراین زمانی که شما رودخانه را به این شکل و شمایل درمیآورید تمامی زیستمندانی که با آن رودخانه ارتباط دارند اعم از آبزیان، گیاهان، انسان، وحوش و میکروارگانیسمهایی که در رودخانه زندگی میکنند را تحت تأثیر قرار میدهید. شاخصه چهارم این است که اگر به اظهارات وزارت نیرو بنگرید، میبینید که مدام میگویند ما کلیه مطالعات زیستمحیطی را انجام دادهایم و کلیه حقآبه ها را رعایت میکنیم. اینها تنها عبارات است. نهتنها در مورد رودخانه کرج بلکه در تمامی رودخانههای کشور بروید و ببینید کجا حقآبههای زیستمحیطی بهدرستی رعایت شده است. تمام این الفاظ گفتهشده اما حاصل این است که بهغیراز کارون، هیچ رودخانه دیگری در کشور ما در حال حاضر به پایان خودش نمیرسد. تالابهای خشکیده ما گواه این است که به هیچکدام از این سخنها و تعهدات عمل نشده است. اینها را فقط برای آرام کردن جامعهای میگویند که از دیدن اینکه حقآبه های تاریخی و حیاتیاش بهوسیله یک پروژه از بین میرود اظهار نگرانی میکند، اما واقعیت این است که اینها تنها یکسری حرف روی کاغذ است. زمانی که رودخانهای در تصرف تأسیسات آب منطقهای و وزارت نیرو قرار بگیرد عملا اتفاقی برایش خواهد افتاد که برای مابقی رودخانههای کشور افتاده است. شاخصه پنجم این است که وزارت نیرو و مجموعه آب منطقهای هرازگاهی برای خود عنوان کار تعریف میکند. شما تاریخ اینها را که بروید مطالعه کنید، میبینید ابتدا بحث سدسازی بود که اکنون در کشور بهنوعی اشباعشده است. بعدازآن آمدند و پروژههای انتقال آب را کلید زدند. این پروژهها علیرغم مسیر بسیار سختی که به جهت اعتراض مردم پاییندست و تنشهای اجتماعی طی میکنند، افتانوخیزان در حال انجام هستند. موضوع انتقال آب از تونل هم از قرار معلوم عنوان جدید کاری است که وزارت نیرو برای خود و شرکتهای وابستهاش تعریف کرده است و عملا سرفصل جدیدی از پروژههای تخریب محیط زیستی قلمداد میشود. پروژهای که ابتدا در تهران استارت خورده است و چندی بعد بهمانند دیگر پروژههای تخریب محیطزیست، در سراسر کشور از تهران کپی شده و تکثیر پیدا میکند. بنابراین ما با توجه به شناختی که از مجموعه فعالیتهای اینها داریم و همیشه درگیر تخریبهای ناشی از اقداماتشان هستیم تصور میکنیم اگر خدایی نکرده این اتفاق بیفتد باید شاهد تکرار حوادثی ازایندست در نقاط دیگر کشور هم باشیم. »
این کنشگر محیطزیست پرداخت به دادهها را صحیح ندانسته و معتقد است بسیاری از منتقدین همیشه در تله دادهسازیهای وزارت نیرو گیر میافتند. وی هتک حرمت به رودخانه کرج را موضوع اصلی این پروژه میداند و در این زمینه اظهار میدارد:
« زمانی که صحبت از تخریب محیطزیست میکنیم یادمان باشد با دو جنبه مواجه هستیم؛ جنبه کیفی و جنبه کمی موضوع. در خصوص جنبه کیفی، ما بهعنوان کنشگر محیطزیست و بهعنوان کسی که به طبیعت یک نگاه مهندسی الهی دارد، میگوییم بشر حق ندارد تغییرات شگرف و ماهیتی نسبت به سامانههای طبیعی داشته باشد. یعنی شما میتوانید از رودخانه آببردارید اما نمیتوانید ماهیت رودخانه را عوض کنید،اما جنبه کمی موضوع بازی وزارت نیرو است، چراکه دادهها نه دست من است و نه دست شما. حتی در خود وزارت نیرو نیز دادههای خیلی مشخصی وجود ندارد. متأسفانه دادهسازی و داده پنهانی همیشه اتفاق افتاده است و بسیاری از منتقدین هم عملا در این تلههای دادهای گیر میافتند. یعنی چه؟ یعنی ما بیاییم محاسبه کنیم، حقآبه رودخانه چه میزان است و چه میزان میخواهد برداشت شود. ما حرفمان از همان ابتدا این بوده است که رودخانه کرج یک رودخانه آزاد است و باید بگذارید مسیر طبیعی خودش را طی بکند. حال ۶۰ سال پیش اشتباهی اتفاق افتاده دلیل نمیشود آن را تکرار کنیم. در حال حاضر در پشت سد آبی جریان دارد، حالا هر چقدر هم کم، ما نباید آن را کمتر بکنیم. من هیچ نظری رویدادهها نخواهم داد چراکه دادهها دست ما نیست و نباید در دام دادهها بیفتیم. رودخانه و شکل و شمایل آن حرمت دارد و این کار حتما تبعات زیستمحیطی و اجتماعی بسیار شگرفی خواهد داشت. شما در حال حاضر در آنجا یکسری اجتماعات انسانی مستقر دارید که وابسته به همین میزان آبی هستند که اکنون جریان دارد وزندگیشان بر اساس آن تنظیمشده است. مگر میشود شما این را کموزیاد بکنید وزندگی این افراد دچار تنش و مشکل نشود؟ در ابتدای امر اصل این تنش موردبحث است، اندازهگیری در مرحله بعدی است.»
امیرزاده با تأکید بر اینکه در حال حاضر نمیتوان بهطور مشخص و دقیق در خصوص تبعات این انتقال آب صحبت کرد چراکه دادههای آن برای افراد عادی جامعه و کنشگران مدنی چندان تعریفنشده است، میگوید: « بهطورکلی وقتی شما از یک سامانه آبی که در اینجا منظور رودخانه است صحبت میکنید، درواقع از شریان حیاتی اجتماع پیرامونی آن سخن میگویید. زمانی که در رودخانهای دستکاری صورت میدهید و در میزان دبی آن با سازههای بالادست و پاییندست تغییراتی ایجاد میکنید، زندگی آن مردم حتما متأثر خواهد شد. حقآبه ای که از آن صحبت میکنیم، متعلق به پاییندست رودخانه کرج است. وقتی شما این آب را در یک مرحله انتقال دادهاید و در مرحله دوم مقدار بیشتری از آن را میخواهید منتقل کنید، طبیعتا تعداد بیشتری از کسانی که زندگیشان به این رودخانه وابسته است، تحت تأثیر منفی این اقدام قرار خواهند گرفت. »
رودخانه کرج , سد کرج , مسعود امیر زاده
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.