شجره طیبه انقلاب و شجره خبیثه اغتشاش - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 77300
  پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۴۰۱ - ۶:۱۸ |
دشمن با تلاش برای مهندسی معکوس انقلاب، عملیاتی رقم زد که به یک درخت بی‌ریشه و بی‌تنه شبیه بود

شجره طیبه انقلاب و شجره خبیثه اغتشاش

هنر، ارتباط تنگاتنگی با تشبیه دارد. تشبیه یکی از مهم‌ترین آرایه‌های هنری است که از فراوانی بسیاری در تمام عرصه‌های هنری برخوردار است. قرآن نیز جابه جا از تشبیه و امثال بهره می‌گیرد؛ تشبیهاتی که بار هنری فراوانی دارند. هرچند شأن کلام‌الله ورای آن است که با خوانش و نگرش هنری سوی آن برویم و خود قرآن هم پس از بسیاری از تشبیهاتش؛ یادآوری می‌کند که این تشبیهات به سبب تسهیل فهم مخاطبان وحی است.
شجره طیبه انقلاب و شجره خبیثه اغتشاش

گروه فرهنگی
هنر، ارتباط تنگاتنگی با تشبیه دارد. تشبیه یکی از مهم‌ترین آرایه‌های هنری است که از فراوانی بسیاری در تمام عرصه‌های هنری برخوردار است. قرآن نیز جابه جا از تشبیه و امثال بهره می‌گیرد؛ تشبیهاتی که بار هنری فراوانی دارند. هرچند شأن کلام‌الله ورای آن است که با خوانش و نگرش هنری سوی آن برویم و خود قرآن هم پس از بسیاری از تشبیهاتش؛ یادآوری می‌کند که این تشبیهات به سبب تسهیل فهم مخاطبان وحی است. یکی از زیباترین این تشبیهات؛ تشبیه درخت طیب و درخت خبیث است که در مورد حق و باطل به کار می‌رود. قرآن در سوره ابراهیم است که می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ». در این تشبیه، دو امر متضاد در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند: اصلی ثابت و فرعی در آسمان. به بیانی دیگر، ریشه‌ای واحد و مستحکم یا شاخ و برگ‌هایی یله و رها و افشان و شوریده و آزاد با هم مقایسه شده‌اند. درخت، از یک یگانگی و استحکام آغاز می‌شود و سپس مدام تکثیر می‌شود. حال می‌شود درخت مثمری را تصور کرد که ریشه و تنه‌ای یکتا و با قوام دارد؛ اما شاخه‌هایش هرگز ثابت و محدود نیستند بلکه به راه خود ادامه می‌دهند و بی‌آنکه مسیرشان را مانعی مسدود کند، تکثیر می‌شوند. توصیف قرآن از شجره خبیثه نیز اینگونه است: «وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ». شجره خبیثه هرچقدر هم شاخ و برگ داشته باشد؛ ثمری ندارد و عمر آبادی‌اش کوتاه است. چراکه در زمین محکمی قرار نگرفته؛ در معرض سیالیت و حرکت است و توسط زمین تغذیه نمی‌شود. شاخ و برگ شجره طیبه تا آسمان‌ها می‌رود؛ اما شجره خبیثه نه پایی در زمین دارد و نه سری در آسمان. زود پژمرده می‌شود و در زمان و مکان انتشاری ندارد؛ نه دیرپاست و نه گسترده و نه قدرتمند و نه مثمر. 
رهبر معظم انقلاب از تشبیه شجره طیبه، بارها بهره برده‌اند و پیش از ایشان نیز امام خمینی به این مثال قرآنی علاقه نشان داده‌اند. این مثال، تبدیل به ضرب‌المثلی شده که برای هر امری با پایه‌ها و اصول درست و با ثمرات فراوان؛ درازمدت و گسترده در تاریخ و جغرافیا، می‌تواند به کار رود. بزرگ‌ترین شجره طیبه خود اسلام است. اسلام ناب، زوال نیافته با آنکه دشمنانش، یکی پس از دیگری زوال یافته‌اند. همچون آبی که می‌جوشد و روی سطح آن حباب‌هایی پدید می‌آید، می‌ترکد و سپس حباب‌هایی دیگر رشد می‌کنند؛ دشمنان اسلام هم دائم در حال تورم و سپس نابودی ناگهانی بوده‌اند. دیگر کو اثری از مشرکان مکه، یا یهودیان خیبر، یا بنی‌امیه یا بنی‌عباس. 
یکی دیگر از شجره‌های طیبه انقلاب اسلامی است که دشمن وقتی عظمت شاخ و برگ‌های آن را می‌بیند؛ به فکر مهندسی معکوس آن می‌افتد. ثمره می‌شود درختی که ریشه ندارد؛ پس دشمن مدام به آن شاخ و برگ اضافه می‌کند تا ضعف بنیادی آن را جبران کرده باشد. عملیات اخیر دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران؛ ظاهرا همه‌چیز داشت؛ جز آنکه روی هوا باشد و همانقدر که درخت روی هوا مضحک و ناامیدکننده است؛ این حرکت هم با یک نهضت و انقلاب بی‌تناسب می‌نمود. رهبر داشت؛ اما مضحک؛ مردم داشت؛ اما مضحک؛ شعار داشت؛ اما رکیک؛ هدف داشت؛ اما مخرب؛ حمایت خارجی داشت؛ اما نخ‌نما و زننده؛ شهید داشت؛ اما دروغین و با حرف و حدیث و بی‌مصرف؛ تجمع خیابانی داشت؛ اما شرم‌آور و ترحم‌برانگیز. یک درخت روی هوا بود که شاخ و برگ‌های بیشترش؛ تنها عریانی و بی‌ثمری‌اش را به چشم می‌زد. یک انقلاب واقعی، انقلابی است که چهل و چهار سال پس از وقوعش؛ مردمش در شرایط بسیار بد اقتصادی و تازه بدون دعوت رهبر انقلاب؛ چون اندکی احساس خطر کردند به خیابان‌ها بیایند و اجتماعات باشکوه رقم بزنند. این اجتماعات پرتعداد؛ یک میوه است که به اصلی ثابت بر می‌گردد. اصل ثابت انقلاب اسلامی یعنی عالمان و روشنفکران و مردمانی از یک کشور صلاح دین و میهن و دنیای خود را زوال یک خاندان دیدند و پس از قرن‌ها از زیر بار پادشاهی و پس از دهه‌ها از زیر بار استعمار نو و وابستگی کامل، سر بیرون آوردند. اصل ثابت ریشه در مردم دارد؛ ریشه تفکر منطقی دارد؛ ریشه در احساس انسانی دارد؛ ریشه در خداباوری و نظر الهی دارد و ریشه در جهان دارد. حقیقتی است که در جهان ثبت می‌شود. اصل ثابت ریشه در کشتار گوهرشاد دارد و شکنجه‌های کمیته مشترک؛ ریشه در نظریات اجتماعی و فقهی امام دارد؛ ریشه در آزادی‌خواهی مردم دارد و ریشه در وطن‌دوستی دارد. ریشه در بیان شورانگیز امام دارد و بغض‌هایی که مردم را دیوانه می‌کرد.
اجتماعات سیزده آبان و قبل آن و شهدای امنیت و شهدای حرم حضرت شاهچراغ، میوه‌های شجره طیبه‌اند که از خاک حقیقت می‌رویند نه از هوا و دروغ. 
رهبر انقلاب البته ملت را در این اجتماعات محدود و خلاصه نمی‌کنند؛ بلکه اگر دشمن شماری اغتشاشگر را ملت می‌نامد؛ چگونه این خیل عظیم جمعیت که شعار استکبارستیزی و امنیت سر می‌دهند را ملت نمی‌خواند؟ بحث این نیست که به پشتوانه این حمایت‌های مردمی؛ مطالبات مردم را فراموش کنیم، این اتفاق نخواهد افتاد اما صدای ملت؛ همچنان صدای استقلال و امنیت است. عناصری که جز در چارچوب آن‌ها؛ اهداف دیگر محقق نمی‌شوند. رهبر انقلاب اهل یک کاسه کردن مردم نیستند؛ چنانکه در مورد افراد حاضر در اغتشاشات نیز دائم تکثر آن‌ها و لزوم تنوع برخوردها را گوشزد می‌کنند؛ اما آن‌ها که تعدادی قلیل را نشانه خیزش ملت می‌دانند؛ چگونه چشم خود را بر راهپیمایی‌ها مردم انقلابی می‌بندند؟ 

|
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.