بااینکه مراسم اربعین و راهپیمایی آن چند روزی است به اتمام رسیده اما موج حملات مجازی به آن همچنان فروکش نکرده و هر بار با بهانه‌ای جدید و اتفاقی نو همراه می‌شود. اخیرا کلیپی در فضای مجازی منتشرشده که در آن ادعاشده یک مرد عراقی متعرض یک بانوی ایرانی شده است.

رویکرد نخ نمایی که گویا هنوز از رونق نیفتاده و با نیت همیشگی ایجاد تنفر میان دو ملت ایران و عراق در دستور کار اپوزیسیون ایرانی و دشمنان محور مقاومت در کشور عراق است. طبیعتا نیت ما بررسی یک‌به‌یک شبهات و جنجال‌های این جماعت نخواهدبود بلکه تلاش خواهیم کرد ابعاد خاصی از این موضوع را برای مخاطب بازگو کنیم که تاکنون شاید چندان اطلاعی از آن نداشته و می‌تواند در تحلیل حوادث به وی کمک کند. یکی از مهم‌ترین اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی از ابتدای تولد پیگیری مسئله همگرایی میان کشورهای اسلامی به‌ویژه در منطقه غرب آسیا بوده است. این هدف مهم در حوزه سیاست خارجی علی‌رغم منافع بسیاری که تاکنون برای ایران به ارمغان آورده هنوز نتوانسته به اهداف طلایی خود دست پیدا کند و در مقابل دشمنان این سیاست و در رأس آن آمریکا و اسرائیل تمام تلاششان برای ممانعت از شکل‌گیری هرگونه همگرایی به کار بسته‌اند و شاید مهم‌ترین سد این هدف همین محور شرارت باشد.

در چارچوب همگرایی با کشورهای منطقه روابط ایران با عراق از جایگاه بسیار ویژه‌ای برخوردار است چراکه علاوه بر اهمیت مسئله همگرایی، تحولات کشور عراق و رابطه آن با ایران تأثیر بسیار مستقیمی بر امنیت ملی کشورمان خواهد داشت. در کنار همه این مسائل، موضوع قرابت‌های فرهنگی و مذهبی میان دو کشور و جایگاه عراق در روابط اقتصادی ایران و مواجهه با چالش تحریم‌ها نیز بر اهمیت داشتن رابطه‌ای نزدیک با این کشور برای ایران تأکید دوچندان می‌کند. ظهور پدیده اربعین درترمیم و ارتقای این رابطه تأثیر بسیار جدی و مستقیمی داشته است و به همین علت دشمنان این رابطه همه تلاش خود را برای تضعیف آن به کار می‌بندند.

البته در زاویه دیگر اهمیت تمدنی اربعین و خطر آن برای غرب نیز قابل‌بررسی است که علی‌رغم اهمیتش، مسئله نوشتار حاضر نیست بلکه تمرکز ویژه نگارنده بررسی این سیاست تخریبی در چارچوب فهم سیاسی از روابط بین‌الملل است آنجا که ضربه به روابط بین ایران و عراق آن‌هم از دروازه افکار عمومی اهدافی سیاسی و اقتصادی دارد. در وهله اول بستن مجاری تنفسی اقتصاد ایران در سایه تحریم از مهم‌ترین اهداف آمریکایی‌ها در ضربه به روابط ایران و عراق است. همچنین برهم زدن نظم سیاسی عراق و حتی تجزیه آن به‌منظور ایجاد چالش‌های امنیتی پرهزینه و سنگین برای جمهوری اسلامی از دیگران اهداف آنان به شمار می‌آید. ممانعت از همگرایی که منجر به افزایش قدرت ملی دو کشور در برابر آمریکا باشد هم در افق اهداف آمریکایی و صهیونیستی پیداست. برای تحقق این اهداف شوم آمریکایی‌ها اقدامات متعددی را انجام داده و می‌دهند که تمرکز ما در اینجا بیشتر بر فعالیت‌های آنان در حوزه افکار عمومی دو کشور است.

زنده کردن کینه‌های نژادی، تضعیف فرهنگ مذهبی دو کشور، نفوذ در رسانه‌ها و جراید دو ملت، خلق شبهه‌های فتنه‌انگیز ازجمله اقدامات آنان است که به برخی از نمونه‌های آن اشاره می‌شود. به‌عنوان‌مثال در افکار عمومی عراق به‌وسیله مزدوران رسانه ایشان مدام در حال پیشبرد این خط رسانه‌ای هستند که ایران غارتگر منابع و ثروت عراق است تا جایی‌که در میان برخی از مردم عراق ظهور برخی پدیده‌های توسعه و پیشرفت در ایران ناشی از اموال و ثروت و نفت غارت‌شده آن‌ها توسط جمهوری اسلامی است مسئله‌ای که عکس آن در افکار عمومی ایرانیان نیز تا حدودی جابازکرده و برخی از مردم تصور می‌کنند بودجه عمومی کشور عراق و سازندگی‌ها و پیشرفت‌های حاصل‌شده در آن درنتیجه بذل و بخشش پول‌های مردم ایران به این کشور توسط جمهوری اسلامی است.

همچنین مشکل بی‌آبی کشور عراق که عمدتا ناشی از سدهای ترکیه بر روی دو رود مهم این کشور یعنی فرات و دجله می‌باشد به ایران نسبت داده می‌شود و سدسازی جمهوری اسلامی بر روی برخی رودخانه‌های بسیار کوچک آن‌هم در منطقه کردستان را علت بی‌آبی و خشکسالی بغداد و سامرا و تکریت می‌دانند درصورتی‌که کم‌آبی در کشور عراق و اثر آن بر روی پدیده گردوغبار که به سمت ایران گسیل می‌شود ازجمله مسائلی است که نشان می‌دهد ایران منفعتی در کم‌آبی کشور عراق نخواهد داشت. همین دست شایعات را در افکار عمومی ایران می‌توان مشاهده کرد جایی‌که بخشی از افراد آتش‌سوزی‌های مناطق هور را به عراقی‌ها نسبت می‌دهند و حتی گردوغبارها را نیز مسئله‌ای عمدی تصور می‌کنند. عجیب‌ترین قسمت ماجرا آنجاست که شایعات ایجادشده به‌صورت کاملا واقعی در جای دیگری به وقوع پیوسته‌اند اما چون تمرکز رسانه‌ای بر آن حوزه‌ها به ضرر آن‌سوی ماجرا تمام می‌شود هیچ اشاره‌ای به آن‌ها نمی‌شود.

به‌عنوان‌مثال هم‌اکنون که شما مخاطب گرامی خواننده این متن هستید برخی از چاه‌های نفت کشور سوریه در محاصره نظامیان آمریکایی است و هیچ‌کس امکان نزدیک شدن به آن‌ها را ندارد و آمریکایی‌ها به‌سادگی در حال غارت نفت این چاه‌ها هستند اما بااین‌حال هیچ خط رسانه‌ای نسبت به این پدیده ایجاد نمی‌شود. از طرفی سابقه آمریکایی‌ها در کشتن یک‌میلیون نفر از شهروندان عراقی به‌هیچ‌وجه منجر به تولید امواج رسانه‌ای سنگین علیه سیاست‌های این کشور و حضور آن در عراق نمی‌شود و بسیاری از مردم عراق در حال حاضر چندان حساسیتی به آمریکایی‌ها از این زاویه ندارند که در نوع خود هم مایه تعجب است و هم نشان‌دهنده هنر آمریکایی‌ها در چگونگی شکل دادن به افکار عمومی این کشور می‌باشد. در ایران نیز سفر سالانه میلیون‌ها ایرانی به ترکیه و تایلند محل هیچ ابهام و سؤالی نیست و رخدادهایی مانند دزدی و تجاوز علیه مسافران ایرانی در این کشورها اساسا رسانه‌ای نمی‌شود اما هرسال با شبهه تعرض جنسی عراقی‌ها به زنان ایرانی در اربعین و حتی در سفر به مشهد روبه رو هستیم مسئله‌ای که در افکار عمومی عراقی هم پدیدار شده و مزدوران رسانه‌ای آمریکا و اسرائیل در این کشور در حال شبهه افکنی نسبت به حضور ایرانی‌ها در عراق به نیت ازدواج موقت با زنان عراقی هستند.

برای درک ابعاد مختلف این سیاست کثیف کافی است اندکی به زبان عربی آشنا باشید و در شبکه‌های اجتماعی عراقی حضور پیدا کنید. در پایان باید گفت که برای مقابله با این حیله‌های چرک و پلشت چاره‌ای جز ضد حمله‌های رسانه‌ای نیست زمانی که لجّاره صدای آمریکا حاملگی‌اش را پیش از ازدواج فراموش می‌کند و به فکر کرامت زن ایرانی در راهپیمایی اربعین می‌افتد باید مخاطب را به سطحی از هوشیاری رساند تا تناقض گفتارش را به‌سرعت تبادر کند.بااین‌حال علی‌رغم همه این تلاش‌های محور شرارت آمریکایی در منطقه می‌توان با اعتمادبه‌نفس ویژه و مبتنی بر واقعیات صحنه در منطقه ادعا کرد که راهپیمایی اربعین و نقش آن در ارتقای روابط میان ایران و عراق هرگز کم‌فروغ نخواهد شد و ان شاءالله این مسیر درخشان را تا رسیدن به قله‌های طلایی خود یعنی تحقق یک همگرایی حقیقی اسلامی طی خواهد کرد.