سینما بر پرده ۱۴۰۱
گروه فرهنگی
سال ۱۴۰۱ سالی بود که بسیاری انتظارش را میکشیدند و فرا رسیدنش را یک رؤیا میپنداشتند. این سال، سال خداحافظی جدی با کرونا بود. تا تابستان ۱۴۰۰، کرونا با سویههای مختلفش که آن را به اژدهای هفت سر بدل کرده بود، وحشیانه میتاخت و تلفات میگرفت. کرونا به طور جدی بر نشاط زندگی اجتماعی تأثیر گذاشته بود و آن را نیمهتعطیل ساخته بود. یکی از این عرصههای زندگی اجتماعی سینما بود. در کنار استادیوم و کنسرت و کافه و رستوران و مسجد و هیئت و بسیاری از موقعیتهای اجتماعی، تعطیلی سینماها برای سینمادوستان و سینماداران و اهالی سینما، گران بود و بازگشایی آن، انتظارکشیدنی. امسال پس از سه سال سینمادوستان توانستند با خیال راحت سینما بروند.
به گزارش تسنیم، شاید سال ۱۴۰۱ را یکی از حساسترین سالهای سینمای ایران در تاریخ معاصر بدانیم. سالی که نشان داد سینما چقدر وابسته است…وابسته به کوچکترین تصمیمات، اتفاقات و رخدادهایی که الزاما نباید به خود سینما هم ربط داشته باشند، اما میتوانند با فاصله قابل توجهی از آن، تأثیر جدی بر فروش و از آن بالاتر حیات آن بگذارند؛ و همه اینها یعنی اینکه سینمای ایران هنوز استقلال کاملی نسبت به دیگر حوزههای اجتماعی و سیاسی پیدا نکرده است.
سینمای ایران بعد از فروکش کردن کرونا و از آبان ماه با اکران فیلمهای گوناگونی چون گشت ۳، قهرمان و منصور و بعد از آن بیهمه چیز، شهر گربهها و آتابای بار دیگر کسب و کار خود را با جدیت آغاز کرد و شاهد فروش و استقبال خوب از گیشهها شد. این روند با فیلمهای چهلمین جشنواره فیلم فجر ادامه پیدا کرد و در سال جدید با اکران فیلم کمدی انفرادی دور تازه فروش بالا آغاز شد. همراه با این فیلم علفزار و تیتی نیز به عنوان فیلمهای درام وارد گود اکران شدند و تنوع اکرانی خوبی در سینماها برقرار شد. این روند با فراز و نشیب طبیعی گیشه ادامه داشت تا اینکه در ابتدای شهریور ماه فیلم پویانمایی پسر دلفینی اکران خود را آغاز کرد.
این انیمیشن از آنجایی که در تبلیغات خود بسیار موفق عمل کرد و از آورده اکران خود در روسیه با فروش نزدیک به ۲ میلیون دلاری، در فضاسازی برای تبلیغ فیلم بهرهمند شد، توانست خیلی زود رو به فروش بالا بگذارد و آرام آرام تبدیل به پدیده فروش سینمای ایران شد. این فروش به طور وضعی نیز بر سینما اثرگذار بود و در نتیجه سینما نیز فروش بیشتری را نسبت به قبل تجربه کرد تا جایی که از ۱۹ تا ۲۵ شهریور، سینمای ایران نزدیک به ۱۲ میلیارد تومان فروش داشت که در همین هفته پسر دلفینی با فروش بیشتر از ۳ میلیارد تومان اولین فیلم هفته بود.
اما این آخرین هفتهای بود که سینما این روزهای خوب را تجربه میکرد؛ از هفته بعد با آغاز ناآرامیهای کشور، یکباره شاهد افت چشمگیر فروش سینما شدیم به طوری که هفته بعد از ۲۶ شهریور تا ۱ مهر ۷ میلیارد کاهش فروش را شاهد بودیم و سینما ۵ میلیارد تومان فروش کرد. اینگونه شد که سینما که در حال تجربه روزهای بسیار خوب خود بود، با کاهش چشمگیر مخاطب و فروش روبه رو شد. مردم که عموماً به همراه فرزندان خود به سینما برای دیدن فیلمهای کودکان و خانوادگی میرفتند، به خاطر شرایط ناامن از سینما گریزان شدند.
در این میان میتوان پویانمایی پسر دلفینی را قربانی جدی این اتفاقات دانست. فیلمی که به تعبیر مدیر سینما شکوفه در مصاحبه با ما، میتوانست تا ۵۰ میلیارد تومان فروش کند اما تنها تا امروز کمی بیشتر از
۲۰ میلیارد تومان فروش کرد. طبیعتاً این فرآیند گریبان همه فیلمها را نیز گرفت و هرکدام که میتوانستند فروش بیشتری را تجربه کنند، تجربه تلخ فروش پایین را پیدا کردند. به تعبیر دیگر شاید این روزها میتوانست روزهای بسیار پررونق و تاریخی برای سینمای ایران میبود که سرنوشت سینمای ایران را برای مدتها عوض کند، اما افسوس که این جریان با خودکامگیهای برخی به اصلاح معترض نابود شد.
اما حمایتهای بخش خصوصی و دولتی از سینما باعث شد تا کم کم و با فاصله از اوج اغتشاشات روزنههای امید به سینما گشوده شود. اینگونه که با از رونق افتادن پسر دلفینی و شکست اغتشاشات، یک پویانمایی دیگر به نام لوپتو ساخته سازمان سینمایی حوزه هنری وارد سینما شد و دوباره فضای هیجان و نشاط به سینماها با حضور کودکان و نوجوانان بازگشت. از سوی دیگر بار دیگر فیلم کمدی دیگری از مسعود اطیابی که فیلم کمدی انفرادی او در همین سال پرفروشترین فیلم شد و دینامیت او نیز در سال قبل پرفروشترین بود، به نام بخارست فضای خنده و فرح را به سینما آورد. این فضا تا حد قابل قبولی شرایط وخیم سینما را بهتر کرد به طوری که در آذر ماه ۲۵ میلیارد تومان عایدی فروش سینمای کشور شد. البته هنوز تا هفتهای که ۱۲ میلیارد فروش کل سینما بود فاصله زیاد وجود داشت.
اما دیماه روزهای بهتری برای سینمای کشور شد و توان سینمای ایران برای فروش بهتر رفته رفته افزایش یافت تا جایی که هفته آخر دی سینما بعد از چندماه ۸ میلیارد و ۷۶۸ میلیون تومان فروش داشتند و ۲۸۴ هزار و ۶۹۹ نفر به سینما رفتند. هفته بعد نیز وضعیت بهتری برای سینماهای کشور ایجاد شد و ۳۰۰ هزار نفر به سینماهای کشور رفتند و ۹ میلیارد و ۱۶۸ میلیون و ۷۲۳ هزار تومان سینماها فروش داشتند. البته این رقم تنها از این جهت خوب بود که سینماها از وضعیت بسیار وخیم گذشته بیرون آمدند و گرنه همانطور که گفته شد با روزهای اوج فروش در شهریورماه امسال فاصله داشتند. اما این میزان فروش نیز دور از انتظار بود. در هر حال سینماها روزهای بهتری را تجربه کردند.
نتیجه این بند آنکه سینماها تحت تأثیر شرایط سیاسی و رخدادهای اجتماعی و حوادث آن، خیلی زود قربانی شدند و افت فروش را تجربه کردند. اما ادامه این ماجرا قدری عجیب تر است.
اتفاقات ماههای اخیر، باعث شد تا برخی از هنرمندان و سینماگران بر کوس تحریم سینمای جمهوری اسلامی ایران بکوبند. این قیل و قالها باعث شد تا جشنوارهها قدری نسبت به سالهای قبل کمرنگتر شوند. در هر حال نیامدنها و قهرها به نوبه خود بیاثر نیست. از این رو فضای عمومی جشنوارههایی مانند جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین جشنواره سینمایی کشور بیتأثیر از این فضای آغشته به مسائل غیرسینمایی نبود و سینماهای عمومی جشنواره مانند سالهای گذشته آن شور و هیجان سابق را تجربه نکردند. البته جالب اینجا بود که همان موقع سینماها برای فیلمهای غیرجشنوارهای مانند هفتههای اخیر، فروش خوبی را تجربه میکردند. این موضوع نشان میدهد که عامه مردم به جریان عادی سینمای کشور اقبال خود را نشان میدادند و اما سینماروهای حرفهای جشنوارهها که عمدتا دانشجویان و علاقهمندان خاص سینما هستند، تحت تأثیر فضای تحریم قدری از جشنواره فاصله گرفتند.
سینما
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.