سینمای مقاومت ناجی فرهنگ بومی
احمد سیمای عراقی
جشنوارهای که قبلا با نام فیلم دفاع مقدس شناخته میشد، سالهاست که در قالب جشنواره مقاومت برگزار می شود. چون سینمای مقاومت دیگر فقط به فیلم هایی درباره جنگ تحمیلی محدود نمی شود . بلکه موضوعات منطقه ای و بین المللی را هم در بر می گیرد. امروز فرهنگ مقاومت به یک فرهنگ بزرگ و قابل توجه در سطح جهان تبدیل شده است . از غرب آسیا گرفته تا آمریکای لاتین . جشنواره مقاومت از این نظر ضروری است که باید سینمایی که به گفتمان مقاومت در جهان می پردازد معرفی شود. سینمای مقاومت می تواند تبدیل به رقیبی برای سینمای سلطه گر هالیوود شود. حدود یک دهه قبل هم در حین برگزاری جشنواره فیلم فجر، یک نشست با عنوان هالیوودیسم برگزار شد که البته زبان اصلی آن انگلیسی بود و اندیشمندان و پژوهشگران در آن نظرات خود را عنوان کردند و هالیوود را نه یک شرکت فیلمسازی بلکه به عنوان یک جریان فکری قلمداد کردند . اما با تغییر دولت و تغییر گفتمان و رویکرد مفهومی حاکم بر آن این خط فکری بسته شد و اجازه داده نشد که در تقابل با جریان فکری هالیوود فعالیت کند.
با وجودی که ما الگوهای فرهنگی قدرتمندی نداشتهایم اما برخی جریان ها سعی در تطبیق صد در صد ما با فرهنگ غرب را داشته اند.اصولا فرهنگ غرب و نماد آن یعنی هالیوودیسم آن قدر قوی است که سعی دارد همه فرهنگ ها را در خود هضم کند. این موضوع به قدری پررنگ است که حتی اروپا هم سعی دارد جلوی این یکپارچگی را بگیرد. به واقع جهان سلطه سعی دارد با ابزارهای مختلف در حوزه های گوناگون همه چیز را تحت مدیریت واحد قرار دهد. مثلا تلاش دارد با ابزاری به نام دلار، اقتصاد دنیا را تحت سلطه داشته باشد و با چاپ آن تورم خود را به سمت دیگران هدایت کند و یا از آن به عنوان ابزار تحریم استفاده کند و هم دیگران که از او پیروی نمی کنند را از این طریق تحت فشار قرار دهد. در حوزه سیاسی هم که چند روش برای پیشبرد اهداف خود دارد و مثلا یک جا با جنگ و سرنگونی حکومت ، یک جا با جنگ نیابتی ، یک جای دیگر با کودتا ، یک جای دیگر با حمایت و تسلیح گروههای معاند و تروریست و …در رأس آن ها پروندهسازی امنیتی علیه کشورهای ضدامپریالیسم که در نهایت با به ظاهر دموکراتیک سازی و برگزاری انتخابات عناصر دست نشانده خود را به قدرت برساند. و با ایجاد بحران امنیتی هم اقتصاد نظامی خود را رونق دهد و هم به کشور مسلط شود. که جریان مقاومت یک سد محکم برای این جریان بوده است.هر جا که از الگوی مقاومت پیروی کرد توانست این خط فکری سیاسی را از گردونه خارج کند. هر جا هم که طبق این الگو پیش نرفت بی ثباتی حاکم شد. نمونه های بارز آن را می توان به لیبی اشاره کرد. لیبی پس از قذافی دچار یک هرج و مرج شد و یک رهبر واحد برای انقلاب خود نداشت و یا سودان که از الگوی گروههای تروریستی استفاده کرد . و این کشور اسلامی و بزرگ را دو نیمه کرد. اما وضعیت عراق و سوریه به این دلیل با سودان و لیبی متفاوت است که از الگوی مقاومت پیروی می کند؛ آمریکا نتوانست در این دو کشور به اهداف خودش دست یابد. سوریه که کمتر کسی فکرش را می کرد درمقابل آن بحران دوام آورد چون جبهه مقاومت پشتش ایستاده بود، پیروز شد؛ و این توانست یک الگو و نقشه راه برای دیگر کشورها که می خواهند خارج از سلطه آمریکا باشند ، قرار بگیرد.
در مورد عراق هم که یکی از مسئولین آمریکا گفته بود بیرون راندن داعش ممکن است دو دهه طول بکشد اما با ابتکار سردار رشید اسلام سردار دلها حاج قاسم سلیمانی با ایجاد هسته مقاومت حشدالشعبی این تز هم شکست خورد و آمریکا به سرعت از عراق فرار کرد.
بنابراین، فرهنگ مقاومت می تواند با استفاده از الگوی غنی اسلامی و ایرانی خود یک محور جریانساز تاریخی باشد.به قول رهبر معظم انقلاب ما در یک پیچ تاریخی هستیم و فرهنگ مقاومت و جبهه مقاومت می تواند پیشقراول این نهضت باشد.
یکی از ابزارهای کارآمد برای این جهش فکری، سینما و رسانه است . به راستی که پایه های هر جریان غالب اقتصادی و سیاسی را باید یک جریان فرهنگی غالب در نظر گرفت. همان طور که جریان فرهنگی نهضت تنباکو با درایت علمای اسلام یک خیزش اسلامی را ایجاد کرد.
و یا اینکه رهبر معظم انقلاب در جایی گفته بودند که انگیزه های اصلی بیداری و انقلاب در من با اندیشه های شهید نواب صفوی شکل گرفت و فدائیان اسلام این راه را هموار کردند. همه بر اساس اندیشه نوین مقاومت شکل گرفت. یعنی تمام تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی بر پایه اندیشه و فرهنگ استوار است. و می تواند یک خط فکری ایجاد کند.
همانطور که اشاره کردم نقش فرهنگ به عنوان یک بستر و زیر ساخت جهت جریانسازی بسیار پراهمیت است و سینما به عنوان یک ابزار به روز ، کارآمد ، فراگیر و تأثیرگذار در این حوزه فرهنگ شناخته می شود. غرب و به ویژه آمریکا هر جا نیاز بود از این عنصر بهره برداری
کرده در راستای نظام سلطه و سینما تبدیل به یک ابزار برای نیل به اهداف استکباری بوده است. نگاهی به فیلم های هالیوودی که سکس و قهرمان سازی و البته خشونت عناصر ثابت آن هستند به خوبی بیانگر این است که هر جا لازم بوده اغوای مخاطب و سپس اقدام سیاسی مبتنی به آن جزء لاینفک این جریان حاکم بوده است. به واقع جبهه مقاومت می تواند با برگزاری این جشنواره مفاهیم و ارزش های خود را به همه نشان دهد . کاری که جشنواره های دیگر در دنیا انجام می دهند و اهداف خاص خود را دنبال می کنند.
در حوزه سینمای دفاع مقدس تا به حال آثار زیادی ساخته شده است اما کافی نیست. البته نگاه حاکم که حتما ساخت آثار باید با آن ابزار آلات جنگی و به قولی پرهزینه، یعنی با تجهیزات عجیب و زیاد همراه باشد باعث شده تا ایده ها محدود و امکانات از آن محدودتر شود !اصولا مفاهیم و ارزش های فرهنگ مقاومت در جبهه جنگی نگاهی خلاصه نمی شود و این مهم می تواند درجبهه فرهنگی و اقتصادی و سینمایی باشد. مثلا می توان یک فرهنگ یا اندیشه به نام شهادت و شهید را طوری نمایش داد که باعث ترویج این اندیشه شود . این مهم را می توان نمونه عینی در نبرد فلسطین و اسرائیل به خوبی لمس کرد که ابتدا با صلح بعد با سنگ و انتفاضه و بعد با موشک توازن وحشت برقرار شد و این جز با فرهنگ شهادت امکان پذیر نبود. که بزرگترین سلاح ظالم ذهن مظلوم است. و مقاومت فلسطین توانست این هیمنه را بشکند.چون بعد فرهنگی قوی شده بود. یا شهدای مدافع حرم که فارغ از مرزجغرافیایی به دفاع از حرم اهل بیت (ع) پرداختند. اگر نگاهی به سیر تاریخی شکل گیری جریان فلسفی داشته باشیم به آموزش دوران ابتدایی این جریان می رسیم که در مدارس پاکستان توسط عربستان انجام می شود که در آن کشتن شیعیان یک ارزش است و آنقدر شستشوی مغزی انجام شده است که سلفی ها به آن باور عمیق دارند و به مانند قرون وسطی بهشت خرید و فروش می شود و ما می توانیم با برگزاری جشنواره مقاومت به این تفکرات فائق آییم.
خیزش های بیداری اسلامی، شاخهای از فرهنگ ظلم ستیز اسلامی است که می تواند به وسیله سینما بسط و گسترش یابد . در قدرت هنر هفتم یعنی سینما که یکی از علما گفته بود که تأثیر سریال امام علی (ع) و نوع پوشش آن حضرت در ساده زیستی آنقدر تأثیرگذار بود که ما با چندین مقاله و منبر هم نمی توانیم آن را توصیف کنیم.
به دلیل اینکه سینما یک هنر بصری است به راحتی می تواند یک مفهوم و ارزش جدید خلق کند و همه هم به راحتی آن را می پذیرند چون هنر فراگیر و الگو دهنده است . که یک جنبه دیگر آن فرهنگ تجمل گرایی است که به واسطه سینما در کشور ترویج شد که و حال این رویکرد می تواند فرهنگ مقاومت در مقابل نظام استکبار و نظام سلطه باشد. آنچه اهمیت دارد و نه صرفا برگزاری جشنواره که ایجاد خط فکری به دور از نگاه های سیاسی جهت غلبه بر فرهنگ سلطه است.
مثل رکود دهه۳۰میلادی که سینمای غرب سعی داشت با امید دادن به مردم از رکود خارج شود و سمبل آن هم هپی اند و پایان فیلم با حرکت بازیگر به سمت روشنایی و خورشید بود تا غرب از رکود خارج شود و این گونه هم شد. چون یک پیوست فرهنگی برای یک تغییر نگرش و رفتار به وجود آمد. و فرهنگ به و سیله عنصر قدرتمند و همه نگری به نام سینما توانست به این هدف برسد . به واقع سینما و فرهنگ را باید مکمل هم دانست که به رویکرد مفهومی و کارکردی و تأثیرگذار دارند و به خوبی می توانند نقش مؤثری در رسیدن به اهداف ایفا کنند.
حال جشنو اره فیلم مقاومت هم از این قاعده جدا نیست به شرط اینکه به جریان تمدن ساز تبدیل شود و بتواند یک افق روشنی را تبیین کند. نگاهی به کارنامه فیلمسازی ما در طی دهه های گذشته با موضوع مقاومت به خوبی نشان می دهد که توجهی خاص به این حرکت فرهنگی نشده ، هر چند ظرفیت های زیادی برای این رویکرد وجود داشته است . در عوض جریان ناسالم سینما چه در حوزه مالی و در چه در حوزه ساخت آثار و موضوعات آثار رشد چندین برابر شده به طور ی که از نظر کیفیت ساخت هر روز به سمت ابتذال و تباهی می رود و این را می توان به خوبی لمس کرد و فروش میلیاردی فیلم فقط یک پوشش برای این ابتذال است . به واقع ما چقدر در مورد موضوع اربعین حسینی اثر سینمایی تولید کردیم. اربعین خود تبدیل به یک شاخص فرهنگی شده است و سینما می تواند آن را بسط دهد. این رویکرد آنقدر عمیق است که غرب پس از چند سال پیاده روی اربعین به فکر افتاد که با تولید ویروس کرونا این همبستگی و انسجام را کاهش دهد اما پس از چندی این تیرش نیز به سنگ خورد . ما چه تعداد اثر در این حوزه با این موضوع تولید کردیم و توانستیم این فرهنگ را اشاعه دهیم ؟ پاسخ روشن است کارنامه تلویزیون هم به خوبی موید این موضوع است که به جای تولید اثر هنری با تمام ویژگی ها به راحت ترین کار یعنی پخش زنده روی می آورد که از نظر فیلمسازی ضعیف ترین نوع آن است . یا مثلا در موضوع فلسطین که قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی و قیام سال ۴۲ مردم در کلام امام (ره) بود و اخیرا هم در کلام رهبر فرزانه انقلاب به آن اشاره شد، چه آثاری تولید شده، شاخص ترین آن بازمانده است که هر سال پخش آن تکرار می شود . موضوع برای ساخت اثر در حوزه جبهه مقاومت زیاد است اما انگیزه کافی برای آن وجود ندارد چون به خوبی تبیین نشده است. از نظر برخی کارکردی برای آن متصور نیست. به نظر می رسد جشنواره فیلم مقاومت یک نقطه عطفی در حوزه سینمای جنگ محسوب می شود . چون توانست یک جایگاه ویژه برای خود ایجاد کند و تبدیل به گفتمان غالب شود.
احمد سیمای عراقی , سینمای مقاومت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.