شناسه خبر : 86027
پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 28 اردیبهشت 1402 - 6:03 |
وابستگی به سینمای جشنوارهای به تضعیف سینما میانجامد
سیاهنمایی آفت سینمای جشنوارهپسند
یکی از مشکلات آزاردهندهای که امروز گریبان سینمای ایران را گرفته، وجود سیاهی اغراقشده در آثار و خصوصا آثار اجتماعی است. فیلمهای اجتماعی سینمای ایران، مؤلفههای مشخصی دارند که میتوان آنها را ذیل عنوان سیاهنمایی جمع کرد. آثاری اینچنین تا زمانی که تنها در ایران نمایش داده شوند، صرفا از این جهت که مردم ایران را از کشورشان منزجر کرده و آنها را از لذت و تنوع سینمایی محروم میکنند مشکلسازند.
محمدامین سوهانی
یکی از مشکلات آزاردهندهای که امروز گریبان سینمای ایران را گرفته، وجود سیاهی اغراقشده در آثار و خصوصا آثار اجتماعی است. فیلمهای اجتماعی سینمای ایران، مؤلفههای مشخصی دارند که میتوان آنها را ذیل عنوان سیاهنمایی جمع کرد. آثاری اینچنین تا زمانی که تنها در ایران نمایش داده شوند، صرفا از این جهت که مردم ایران را از کشورشان منزجر کرده و آنها را از لذت و تنوع سینمایی محروم میکنند مشکلسازند. اما وقتی میبینیم بیشترین فیلمهایی که در خارج از کشور اکرانشده و حتی در جشنوارههای خارجی از آنها تمجید شده نیز از این دست هستند، ابعاد مشکل گستردهتر میشود. درواقع میتوان گفت، میل زیاد کارگردانهای ایرانی به دیدهشدن در جشنوارههای خارجی، آنها را به ساخت آثاری که مورد علاقه این جشنوارهها است، ترغیب میکند. آمار و ارقام نیز بیانگر آن است که فیلمهای حاوی سیاهنمایی، از سوی این جشنوارهها با استقبال بیشتری مواجه شده است. اما این اتفاق چرا رخ میدهد؟
ریشه استقبال جشنوارهها از آثار اجتماعی سیاه
احتمالا عکس و فیلم توریستهایی را که به چین سفر میکنند و وارد خیابانی میشوند که در آنجا مار و سوسک و عقرب برای خوردن سرخ میکنند دیدهاید. یا اغلب مردم هندوستان را با رفتارهای عجیب بوداییها و دیگر پیروان ادیان متعدد شبهقاره در معابدش میشناسیم. یا آفریقا را با قبایل سیاهپوستی شناختهایم که برهنه زندگی میکنند و به صورت و بدنشان تزئینات خاصی آویزان کردهاند. وجه اشتراک هر سه مثال بالا در یک چیز است: عجیب و غریب بودن و تفاوت زیاد آنها با سبک زندگی معمول جهان. گویی این مناطق، دنیایی دیگر هستند. این شکل از مواجهه با فرهنگهای دیگر را «اگزوتیسم» نامیدهاند.
اگزوتیسم چیست؟
اگزوتیسم یعنی خود را در آینه دیگری دیدن. یعنی مردم کشوری برای خوشایند خارجیها تصویر خود را مطابق کلیشههای شکلگرفته در ذهن خارجیها ترسیم کنند. اینگونه مردم دنیای توسعهیافته، از دیدن طرحوارههایی که از فرهنگها و جغرافیاهای گوناگون داشتند، راضی میشوند. مهم نیست که این طرحوارهها چقدر با واقعیت منطبقاند، چراکه انسانها دیدن چیزی را خوش میدارند که انتظارش را دارند. مثلا در مورد چینیها واقعیت این است که همه آنها موش و خفاش و راسو و خرچنگ زنده نمیخورند. بسیاری از آنها نیز درست مثل مردم غرب در خیابانهایی که دو طرفش آسمانخراشها قرار دارند، همبرگر با سیبزمینی سرخکرده میخورند. فرهنگ غذایی شناختهشده از چین فقط مربوط به بخش کوچکی از این ملت است.
اما گردشگر اینهمه راه را تا چین نکوبیده تا همان چیزهایی را ببیند که هر روز در شهر و دیار خود میدیده. او میخواهد دنیایی دیگر را تجربه کند. برای این دنیای متفاوت دل بسوزاند، به آن بخندد، آن را تحلیل کند، در شبکههای اجتماعی آن را به اشتراک بگذارد و از دیدن شگفتی دیگران در برخورد با تجربه خود، لذت ببرد. بسیاری از مردم آفریقا شلوار لی میپوشند و از اپلواچ استفاده میکنند و به زبان فرانسه حرف میزنند و شبها نتفلیکس میبینند. یک مرد برهنه اخمو که از بینیاش حلقهای کلفت رد کرده، نماینده گروه کوچکی از مردمان آن قاره است.
ریشههای اگزوتیسم
«ادوارد سعید» نظریهپرداز و منتقد فرهنگی در کتاب شهیر شرقشناسی خود میگوید غربیها در نسبت با جوامع شرقی به صورت اگزوتیک مینگرند. به عبارتی از نگاه ادوارد سعید، غرب با شرقشناسی خود میخواهد تا به دیدگاه خود درباره شرق، مرجعیت ببخشد و از این طریق شرق را تحت کنترل خود درآورد. این در حقیقت نه شناخت، که برساخت یک شناخت در افکار عمومی به صورت عامدانه است. در واقع ادوارد سعید معتقد است تصویر امروزین شرق، برساخته ذهن غربی است تا از این طریق خود را بشناسد و بتواند توجیهی برای تسلط و هژمونی خود بر شرق ارائه کند.
سینما به عنوان ابزار اگزوتیسم
غربیها برای تحمیل نگاه خود به شرق در عرصههای مختلف هنر و ادبیات فعال بودهاند؛ از جمله سینما. بخش بزرگی از توجه جشنوارههای خارجی نسبت به فیلمهای شرقی نیز مربوط به همین مبحث است. جشنوارههای بینالمللی اغلب فیلمهای شرقیای را میپسندند که تأییدکننده نگاهشان به شرق باشد. روی آوردن فیلمسازان به موضوعاتی مانند عرفانهای سکولار شرقی، زندگیهای همراه با فقر در روستا، ترسیم سیمایی زشت، مخروبه و کثیف از شهرها، دست گذاشتن برخردهفرهنگهای پایینشهری، خشونت و فقر شهری یا حتی ترسیم چهرهای روستایی از ایران، همگی در مسیر ترسیم و تأیید کلیشههای غربی از ایراناند. در یک بررسی از بین ۳۲۴ فیلمی که از سال ۸۵ تا ۹۶ به جشنواره ها ارسال شدند اغلب آنها تأییدکننده نگاه غربی به شرق است که ادوارد سعید بیان میکند. بعضی تصویر مطلوب غرب از استبداد در کشورهای شرقی و ایران را میسازند. بعضی تصویری از ایستایی و عدم پویایی جامعه ایرانی میدهند و القاکننده هرجومرج و خشونتاند.
مخاطبان غربی درباره فیلمهای ما چه میگویند؟
توصیفهای منتقدین و مخاطبان غربی مانند «فیلمی از یک دنیای عجیب و غریب، با زندگیها، خونهها و قیافههای عجیب. از سیارهای دیگر و… » بیانگر یک عطش و تمایل اگزوتیک خارجیها نسبت به فرهنگ ایران است. و همچنین نشان از بازاری داغ و گرم برای فیلمسازان جشنوارهای. شاید حالا معلوم شود که چرا حتی فیلمهای بد و کسالتآوری که از کیفیت ساخت پایینی برخوردارند و بعضا در بازار داخلی ایران مورد استقبال مخاطب قرار نمیگیرند، در خارج از کشور از آنها استقبال میشود. برای مثال برخی فیلمهای عباس کیارستمی در داخل گیشه سینمای ایران مورد استقبال مخاطب ایرانی نبودند. اما همین فیلمها در جشنوارههای خارجی و برای مخاطب خارجی عجیب و جالب بودند. آمار سایت IMDB نشان میدهد فیلمهای اگزوتیک بیش از دیگر آثار ایرانی توجه مخاطبان را برانگیختهاند.
علت محبوبیت ژانر اجتماعی نزد فیلمسازان ایران
جشنوارههای خارجی با سیاستگذاری خود مبنی بر پذیرش نوع خاصی از فیلمها بر جهتدهی سینمای داخل کشور نیز مؤثرند. بسیاری از فیلمسازان داخل کشور از ابتدا و حتی قبل از ساختهشدن فیلمشان ذائقه و سلیقه جشنوارههای خارجی را در نظر میگیرند. به همین دلیل در طولانی مدت اغلب فیلمهای سینمای ایران به سمت ژانر اجتماعی کشیده شده است و بعد از ژانر طنز دومین ژانر پر طرفدار سینمای ایران ژانر اجتماعی است. چرا که در این ژانر می شود به راحتی کلیشههای مورد نظر جشنوارههای خارجی را ترسیم کرد. فقر، خشونت، ترسیم جامعهای سرخورده و افسرده یا القا کردن استبداد بر جامعه به راحتی در این ژانر ممکن است.
مقصر ژانر اجتماعی نیست. وقتی پای جشنوارهها و اجرای کلیشههای مدنظر آنها به میان میآید مشکل آغاز میشود. چرا که در طولانیمدت نهتنها در جهان تصویر مطلوب و مطابق کلیشههای غرب از ایران ساخته میشود بلکه به مرور مخاطب ایرانی نیز خود را با تصویر برساخته دیگران میشناسد. در واقع بعد از مدتی ما امکان شناخت واقعی خودمان را از دست میدهیم.
یکی از مشکلات آزاردهندهای که امروز گریبان سینمای ایران را گرفته، وجود سیاهی اغراقشده در آثار و خصوصا آثار اجتماعی است. فیلمهای اجتماعی سینمای ایران، مؤلفههای مشخصی دارند که میتوان آنها را ذیل عنوان سیاهنمایی جمع کرد. آثاری اینچنین تا زمانی که تنها در ایران نمایش داده شوند، صرفا از این جهت که مردم ایران را از کشورشان منزجر کرده و آنها را از لذت و تنوع سینمایی محروم میکنند مشکلسازند. اما وقتی میبینیم بیشترین فیلمهایی که در خارج از کشور اکرانشده و حتی در جشنوارههای خارجی از آنها تمجید شده نیز از این دست هستند، ابعاد مشکل گستردهتر میشود. درواقع میتوان گفت، میل زیاد کارگردانهای ایرانی به دیدهشدن در جشنوارههای خارجی، آنها را به ساخت آثاری که مورد علاقه این جشنوارهها است، ترغیب میکند. آمار و ارقام نیز بیانگر آن است که فیلمهای حاوی سیاهنمایی، از سوی این جشنوارهها با استقبال بیشتری مواجه شده است. اما این اتفاق چرا رخ میدهد؟
ریشه استقبال جشنوارهها از آثار اجتماعی سیاه
احتمالا عکس و فیلم توریستهایی را که به چین سفر میکنند و وارد خیابانی میشوند که در آنجا مار و سوسک و عقرب برای خوردن سرخ میکنند دیدهاید. یا اغلب مردم هندوستان را با رفتارهای عجیب بوداییها و دیگر پیروان ادیان متعدد شبهقاره در معابدش میشناسیم. یا آفریقا را با قبایل سیاهپوستی شناختهایم که برهنه زندگی میکنند و به صورت و بدنشان تزئینات خاصی آویزان کردهاند. وجه اشتراک هر سه مثال بالا در یک چیز است: عجیب و غریب بودن و تفاوت زیاد آنها با سبک زندگی معمول جهان. گویی این مناطق، دنیایی دیگر هستند. این شکل از مواجهه با فرهنگهای دیگر را «اگزوتیسم» نامیدهاند.
اگزوتیسم چیست؟
اگزوتیسم یعنی خود را در آینه دیگری دیدن. یعنی مردم کشوری برای خوشایند خارجیها تصویر خود را مطابق کلیشههای شکلگرفته در ذهن خارجیها ترسیم کنند. اینگونه مردم دنیای توسعهیافته، از دیدن طرحوارههایی که از فرهنگها و جغرافیاهای گوناگون داشتند، راضی میشوند. مهم نیست که این طرحوارهها چقدر با واقعیت منطبقاند، چراکه انسانها دیدن چیزی را خوش میدارند که انتظارش را دارند. مثلا در مورد چینیها واقعیت این است که همه آنها موش و خفاش و راسو و خرچنگ زنده نمیخورند. بسیاری از آنها نیز درست مثل مردم غرب در خیابانهایی که دو طرفش آسمانخراشها قرار دارند، همبرگر با سیبزمینی سرخکرده میخورند. فرهنگ غذایی شناختهشده از چین فقط مربوط به بخش کوچکی از این ملت است.
اما گردشگر اینهمه راه را تا چین نکوبیده تا همان چیزهایی را ببیند که هر روز در شهر و دیار خود میدیده. او میخواهد دنیایی دیگر را تجربه کند. برای این دنیای متفاوت دل بسوزاند، به آن بخندد، آن را تحلیل کند، در شبکههای اجتماعی آن را به اشتراک بگذارد و از دیدن شگفتی دیگران در برخورد با تجربه خود، لذت ببرد. بسیاری از مردم آفریقا شلوار لی میپوشند و از اپلواچ استفاده میکنند و به زبان فرانسه حرف میزنند و شبها نتفلیکس میبینند. یک مرد برهنه اخمو که از بینیاش حلقهای کلفت رد کرده، نماینده گروه کوچکی از مردمان آن قاره است.
ریشههای اگزوتیسم
«ادوارد سعید» نظریهپرداز و منتقد فرهنگی در کتاب شهیر شرقشناسی خود میگوید غربیها در نسبت با جوامع شرقی به صورت اگزوتیک مینگرند. به عبارتی از نگاه ادوارد سعید، غرب با شرقشناسی خود میخواهد تا به دیدگاه خود درباره شرق، مرجعیت ببخشد و از این طریق شرق را تحت کنترل خود درآورد. این در حقیقت نه شناخت، که برساخت یک شناخت در افکار عمومی به صورت عامدانه است. در واقع ادوارد سعید معتقد است تصویر امروزین شرق، برساخته ذهن غربی است تا از این طریق خود را بشناسد و بتواند توجیهی برای تسلط و هژمونی خود بر شرق ارائه کند.
سینما به عنوان ابزار اگزوتیسم
غربیها برای تحمیل نگاه خود به شرق در عرصههای مختلف هنر و ادبیات فعال بودهاند؛ از جمله سینما. بخش بزرگی از توجه جشنوارههای خارجی نسبت به فیلمهای شرقی نیز مربوط به همین مبحث است. جشنوارههای بینالمللی اغلب فیلمهای شرقیای را میپسندند که تأییدکننده نگاهشان به شرق باشد. روی آوردن فیلمسازان به موضوعاتی مانند عرفانهای سکولار شرقی، زندگیهای همراه با فقر در روستا، ترسیم سیمایی زشت، مخروبه و کثیف از شهرها، دست گذاشتن برخردهفرهنگهای پایینشهری، خشونت و فقر شهری یا حتی ترسیم چهرهای روستایی از ایران، همگی در مسیر ترسیم و تأیید کلیشههای غربی از ایراناند. در یک بررسی از بین ۳۲۴ فیلمی که از سال ۸۵ تا ۹۶ به جشنواره ها ارسال شدند اغلب آنها تأییدکننده نگاه غربی به شرق است که ادوارد سعید بیان میکند. بعضی تصویر مطلوب غرب از استبداد در کشورهای شرقی و ایران را میسازند. بعضی تصویری از ایستایی و عدم پویایی جامعه ایرانی میدهند و القاکننده هرجومرج و خشونتاند.
مخاطبان غربی درباره فیلمهای ما چه میگویند؟
توصیفهای منتقدین و مخاطبان غربی مانند «فیلمی از یک دنیای عجیب و غریب، با زندگیها، خونهها و قیافههای عجیب. از سیارهای دیگر و… » بیانگر یک عطش و تمایل اگزوتیک خارجیها نسبت به فرهنگ ایران است. و همچنین نشان از بازاری داغ و گرم برای فیلمسازان جشنوارهای. شاید حالا معلوم شود که چرا حتی فیلمهای بد و کسالتآوری که از کیفیت ساخت پایینی برخوردارند و بعضا در بازار داخلی ایران مورد استقبال مخاطب قرار نمیگیرند، در خارج از کشور از آنها استقبال میشود. برای مثال برخی فیلمهای عباس کیارستمی در داخل گیشه سینمای ایران مورد استقبال مخاطب ایرانی نبودند. اما همین فیلمها در جشنوارههای خارجی و برای مخاطب خارجی عجیب و جالب بودند. آمار سایت IMDB نشان میدهد فیلمهای اگزوتیک بیش از دیگر آثار ایرانی توجه مخاطبان را برانگیختهاند.
علت محبوبیت ژانر اجتماعی نزد فیلمسازان ایران
جشنوارههای خارجی با سیاستگذاری خود مبنی بر پذیرش نوع خاصی از فیلمها بر جهتدهی سینمای داخل کشور نیز مؤثرند. بسیاری از فیلمسازان داخل کشور از ابتدا و حتی قبل از ساختهشدن فیلمشان ذائقه و سلیقه جشنوارههای خارجی را در نظر میگیرند. به همین دلیل در طولانی مدت اغلب فیلمهای سینمای ایران به سمت ژانر اجتماعی کشیده شده است و بعد از ژانر طنز دومین ژانر پر طرفدار سینمای ایران ژانر اجتماعی است. چرا که در این ژانر می شود به راحتی کلیشههای مورد نظر جشنوارههای خارجی را ترسیم کرد. فقر، خشونت، ترسیم جامعهای سرخورده و افسرده یا القا کردن استبداد بر جامعه به راحتی در این ژانر ممکن است.
مقصر ژانر اجتماعی نیست. وقتی پای جشنوارهها و اجرای کلیشههای مدنظر آنها به میان میآید مشکل آغاز میشود. چرا که در طولانیمدت نهتنها در جهان تصویر مطلوب و مطابق کلیشههای غرب از ایران ساخته میشود بلکه به مرور مخاطب ایرانی نیز خود را با تصویر برساخته دیگران میشناسد. در واقع بعد از مدتی ما امکان شناخت واقعی خودمان را از دست میدهیم.
برچسب ها
جایزه اسکار , سینما , سینمای ایران , محمدامین سوهانی , مراسم اسکار
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=86027
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای سیاهنمایی آفت سینمای جشنوارهپسند بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.