سیاسیکاری غرب، مانع تفاهم ایران با آژانس
عابد اکبری- کارشناس مسائل اروپا
اگرچه جمهوری اسلامی ایران بارها روشن و رسا بیان کرده است شرط نخست برای مذاکره مجدد درمورد برجام حذف کلیه تحریمها است و ازطرفدیگر، کارشناسان هستهای بینالمللی نیز همگی اذعان داشتهاند که روند پرونده به پرونده برای بررسی موضوعات مربوط به ایران بهترین روش برای حل تعارضات موجود است، اما نهفقط شرط نخست ایران نادیده گرفته میشود، بلکه تلاش غرب و بهویژه اروپا بر این است که پروندههای مختلف را با یکدیگر آمیخته و برای امتیازگیری، بنبست روانی و عملی ایجاد کند.
دراینفضا، بدیهی است مذاکرات وین نیز نتیجه چندانی نخواهند داشت و به گفته عباس عراقچی ادامه آن فقط میتواند منوط به درک طرف مقابل از شرایط جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی باشد که با رفع یکباره تحریمها حاصل خواهد شد. هرچند درمقابل، طرف غربی تلاش دارد بهجای پذیرش کوتاهیهایش از هرگونه ابزار برای ایجاد فشار علیه ایران و به کرسی نشاندن مقصود خود استفاده کند. درهمینراستا، گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی درمورد سایت اصفهان، روش قدیمی غرب برای ایجاد فشار بر ایران است.
ایران برای مذاکرات چهار پیششرط را لحاظ کرده است که نخست حذف کلیه تحریمها٬ نفی اقدامات گامبهگام٬ حصول نتیجه دربازهای کوتاه و درنهایت راستیآزمایی غرب ازسوی ایران در عمل به تعهدات برجامیشان است. در نخستین شرط که ضرورت حذف کامل تحریمها را تصریح میکند ایران درصدد بهرهمندی از حق برابر در مذاکره و چانهزنی است که پیششرط طبیعی هر روند دیپلماتیک است. ضمن اینکه عمل به آن فقط تعهد به روح برجام است و اگر غرب مدعی احیای برجام میشود تنها راه ممکن برایش حذف تحریمهای دوران ترامپ و حتما دوران اوباما و اجتناب از هرگونه تحریم مجدد ایران با برچسبهای جدید ناشی از تفاسیر ظالمانه است. در نفی اقدام گامبهگام،مسئله مدنظر ایران یادآوری این حقیقت است که آمریکا یک باره از برجام خارج شد و ایران را تحریم کرد پس این آمریکاست که باید برای جلب نظر ایران بکوشد. نکته بعدی بحث زمان است که دستاویز غرب برای فرسایشی کردن روند مذاکرات٬ ایجاد خستگی٬ خودمحقپنداری و محکوم کردن ایران است. شرط ایران این است که یا مذاکرات باید در فرصت کوتاه به نتیجه برسند و یا باید متوقف شوند. در شرط چهارم ایران از روی صبر و در مدتی زمانی متناسب به راستیآزمایی غرب بهویژه در بحث انتفاع اقتصادی و رفع تحریمها خواهد پرداخت. این پیششرطها لازمه اتخاذ گامهایی ازسوی ایران برای کاهش تعهدات هستهای به عقب است.
البته نحوه تعامل اروپا و آمریکا با ایران همیشه بهگونهای بوده است که پیشبینیِ به بنبست رسیدن مذاکرات دور از ذهن نیست. درحالیکه متخصصان بینالمللی بارها هشدار دادهاند برجام نتیجه سالها مذاکرات فنی و تخصصی ویژه است، اما طرف غربی با پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، بهویژه فرانسویها، بحث حضور عربستان و دیگر بازیگران منطقهای در مذاکرات برجام را مطرح کردند و حواشی بسیاری را بر موضوع بازگشت به برجام افزودند. لازم به یادآوری نیست که گسترش حاشیه توافق برجام به موضوعات دیگر ازجمله مسئله حقوق بشر، مسائل موشکی و منطقهای که خروج از روند کارآزموده و تأییدشدۀ پرونده به پرونده حل معضلات ایران است، فقط میتواند بهمعنای سنگاندازی بر سر راه مذاکرات باشد.
گزارش اخیر آژانس نشان میدهد طرف غربی، اینبار در اقدامی دیگر پس از نشست وین که حتی برنامهای برای برآوردن شرط نخست ایران را نیز نداشت تلاش کرده است بحث نقض برجام در تأسیسات هستهای اصفهان را مطرح کند. طبق این گزارش، در کارخانه ساخت صفحات سوخت در اصفهان ۶ صفحه سوخت قراضه تابش نشده برای رآکتور تحقیقاتی تهران ذوب شده است که این صفحات سوخت شامل ۴۳ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا ۲۰ درصد U-235 است.
آژانس مدعی شده است در این فرآیند محلول نیترات اورانیوم استخراجشده و به کربنات اورانیوم آمونیوم تبدیلشده است و ایران قصد دارد با فرآوری بیشتر این مواد به تولید مولیبدن بپردازد که کاربردهای غیرنظامی زیادی ازجمله اهداف پزشکی دارد. باوجوداین، هجمههای رسانهای و گفتمان دیپلماتهای غربی حاکی از آن است که آژانس برنامههایی گامبهگام را برای تحتفشار قرار دادن دیپلماتهای مذاکرهکننده ایران برای جابه جایی خطقرمزهای هستهای جمهوری اسلامی ایران در سر دارد.
یادآوری چند نکته در اینجا برای آژانس ضروری است: اگر رافائل گروسی، دبیرکل آژانس همانگونه که خود بارها مدعی شده خواهان حفظ وجهه فنی آژانس بهعنوان نهاد مسئول و متخصصی است که در آینده نیز بتواند در مقام نهاد مرجع نقش بیطرف و درعینحال بسیار سرنوشتسازی را ایفا کند، باید غیرسیاسی باقی بماند. درنتیجه، انتشار مواردی که استفاده اولیه آنها دوبرهمزنی در مذاکرات و فراهم آوردن بهانههایی برای شانهخالیکردن طرف غرب از الزامات خود است، فقط میتواند بهمعنای اخلال در برنامه هستهای ایران، نادیده گرفتن واقعیتهای عرصه و تلاش برای به بنبست رساندن آینده مذاکرات وین باشد.
دوم، هنگامیکه دو طرف تلاش دارند سوءتفاهمات ایجادشده و بیاعتمادی دوجانبه را باردیگر مشابه با سال ۲۰۱۵ طی روند پرونده به پرونده کاهش دهند و به تفاهمی جدی برسند، شیطنتهای آژانس فقط موانع جدیدی را به حواشی مشکلات موجود خواهد افزود. آژانس باید بتواند فنی و تخصصی و غیرسیاسی عمل کند که این برای نظام عدم اشاعه موضوعی حیاتی است.
سوم اینکه، ایران تحت انپیتی حق غنیسازی اورانیوم برای مقاصد صلحآمیز هستهای را داراست و محدودیتهای برجامی فقط تحت توافق محدودکننده فعلی مطرح میشود و درست از همین لحاظ هم ملزم کردن ایران به پایبندی به این توافق، فقط با پایبندی متقابل دیگر طرفهای این توافق میسر است. این به آن معنی است که اگر ایران طبق برجام الزاماتی دارد که بایسته است به آنها پایبند باشد، فقط درصورتی میتوان آن را بهلحاظ حقوقی و اجرایی پاسخگو دانست که طرف مقابل نیز به تعهدات خود که شامل حفظ روح اقتصادی برجام است، پایبند بوده باشد.
آخرین نکته اینکه حقوق ایران برای تحقیقات و توسعه چه در قالب انپیتی و چه در قالب برجام محفوظ است و روشن است حاشیهپردازیهای آژانس نمیتواند مانعی برای حقوق ایران و محدودسازی آنها حتی غنیسازی به سقفی محدودکننده باشد. آنچه در اصفهان انجامشده، در راستای حقوق تحقیقات و توسعه ایران پذیرفتهشده است و حتی خود آژانس در گزارشش تخلف از برجام را ذکر نکرده، اگرچه خوراک رسانههای غربی را فراهم کرده است.
باتوجهبه این نکات، به آژانس توصیه میشود خود را از مسیر انحرافی کنونی خارج کند و در حوزه تخصص، دانش و فعالیتهای خود اظهارنظرهایی غیرسیاسی ارائه دهد. درغیراینصورت، نهفقط اعتبار این نهاد بینالمللی از جانب هیچیک از بازیگران بینالمللی پذیرفتنی نخواهد بود، آینده آن نیز در محاق قرار خواهد گرفت.بدیهی است این موضوع علاوه بر رابطه جمهوری اسلامی ایران با آژانس انرژی اتمی مذاکرات برجامی که دور جدید آن از روز چهارشنبه در وین ادامه خواهد داشت را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. مذاکراتی که پس از حوادث اخیر نطنز و عدم واکنش مناسب از جانب طرفهای مذاکرهکننده غربی در این خصوص با سختی زیادی از جانب مذاکرهکنندگان ایرانی دنبال خواهد شد. چه آنکه امروز در ایران بسیاری از تحلیل گران معتقدند که در شرایط فعلی با اقدامات خصمانه صورت گرفته از جانب طرف غربی (تحریم مقامات سیاسی و نظامی) و حمایت تلویحی مقامات آمریکایی از انفجار نطنز، ادامه روند مذاکرات در تضاد با منافع کشور است.
اظهارنظر برخی از مذاکرهکنندگان غربی مبنی بر احتمال بینتیجه بودن مذاکرات تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز چه باهدف تحتفشار قرار دادن تیم مذاکرهکننده ایرانی باشد و چه باهدف فراهم نمودن فرصت برای اقدامات ایذایی احتمالی صهیونیستها، استراتژی اشتباهی است که بهطورقطع طرف مذاکرهکننده غربی پس از روی کار آمدن دولت آتی تهران به آن پی خواهد برد. عدم نتیجهگیری ملموس در مذاکرات برای جمهوری اسلامی ایران طی ۶ماهه نخست امسال، شاید دولت را در تنگنای مالی قرار دهد (هرچند این تنگناها نیز بهراحتی قابل مدیریت خواهد بود) اما پیامدهای ناگواری برای صهیونیستها و مذاکرهکنندگان غربی حامی آنها برای اقدامات تخریبی به همراه خواهد داشت. چه آنکه ایرانیها معتقدند جوجه را آخر پاییز میشمارند و تا پایان پاییز ما به صبر استراتژیک خود ادامه خواهیم داد!
آژانس انرژی اتمی , اروپا , عابد اکبری
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.