سناریوی خطرناک غرب در آفریقا
مداخله گرایی خاص مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال آنچه در نیجر رخ می دهد، مولد تحلیلها و گمانه زنی های متعددی در خصوص تحولات جاری در آفریقاست.بر همگان مسجل است که واشنگتن، لندن و پاریس به عنوان سه بازیگر غربی در طول دهه های متمادی ، به بانیان خلق بحرانهای مزمن امنیتی در آفریقا تبدیل شده اند .آنچه غرب را به بهانه مقابله با کودتا در نیجر به این کشور آفریقایی کشانده، قطعا نگرانی از دموکراسی و صیانت از حقوق سیاسی یک کشور در آفریقا نیست، بلکه در ماورای این بازی خطرناک غرب باید به دنبال انگیزه ها و عوامل دیگر بود.
به دنبال پایان ضربالاجل اعضای جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی برای مداخله نظامی در نیجر و برگرداندن قدرت به رئیس جمهورخلعشده این کشور، مالی و بورکینافاسو که از مخالفان مداخله نظامی در نیجر هستند، هیئت مشترکی را برای «همدردی با مردم نیجر» به این کشور فرستادند. در کنار این، اعضای جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی نیز درپی انتقادها از گزینه مداخله نظامی، گفتهاند که فعلا مداخله نظامی زودهنگام در دستور کار نیست.
ماجرای ضرب الاجل!
یکی از موضوعاتی که در نوع خود قابل تأمل می باشد، استناد غرب به کلید واژه ای تحت عنوان ضرب الاجل باز می گردد! این به معنای مداخله گرایی آشکار واشنگتن و برخی اعضای ناتو در قبال بحرانی در آن سوی مرزهای آتلانتیک می باشد.خبرگزاری فرانسه گزارش داده که با پایان ضربالاجل، در خیابانهای شهر نیامی، پایتخت نیجر هیچ نیروی خارجی دیده نمیشود.کشورهای عضو جامعه اقتصادی غرب آفریقا نیز تاکنون بهگونه رسمی نسبت به تحولات داخلی نیجر پاسخگو نیستند. در سوی دیگر، کشورهای مالی و بورکینافاسو که توسط «جونتا» یا کمیتهای متشکل از رهبران نظامی رهبری میشوند، هیئت مشترکی را به نیامی فرستادهاند. به دلیل کودتاهای اخیر در مالی و بورکینافاسو، عضویت این دو کشور نیز در جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی به حالت تعلیق درآمده و در مسئله نیجر، در سمت نظامیان قرار گرفته اند. با این حال، اصلی ترین نگرانی مقامات آمریکایی و اروپایی، کاهش دامنه قدرت نفوذ آنها در آفریقاست.همین موضوع سبب شد تا برخی مقامات دولت جوبایدن به وی پیشنهاد دهند که از یک سو سیاست اعمال فشار و از سوی دیگر، سیاست تلاش برای معامله با نظامیان نیجر را در پیش گیرد. سفر ناموفق اخیر معاون وزیر امورخارجه آمریکا به نیجر در همین راستا صورت گرفت.
رهبران نظامی نیجر نیز که اینک کنترل این کشور آفریقایی را به دست دارند، با پایان ضربالاجل، حریم هوایی نیجر را مسدود اعلام کرده اند. به دنبال انتقادها از گزینه مداخله نظامی و هشدار از پیامدهای آن، انتظار میرود که در روزهای پیشرو، رهبران اعضای جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی، نشست دیگری را برگزار کنند و در آن، در مورد گام بعدی تصمیم بگیرند.با این حال مسلم است که تصویرسازی آمریکا نسبت به بحران نیجر و نیت خود در قبال آن، با واقعیات جاری در نظام بین الملل و قاره آفریقا در تعارض قرار دارد.
اختلافات اعضای ناتو در آفریقا
کشورهای آلمان و ایتالیا نیز از راهحل دیپلماتیک و سیاسی برای کشورهای درحال منازعه غرب آفریقا پشتیبانی کردهاند. فرانسه که ظاهرا بیش از همه از کودتای پسین در نیجر متضرر شده است، در واکنش به پشتبانی بورکینافاسو از کودتاچیان نیجر، بهتازگی اعلام کرده که کمکهای مالی و انکشافی خود به این کشور را به حالت تعلیق درمیآورد.نیجریه و چاد که عضو جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی نیستند، اما مرز طولانی با نیجر دارند، هردو مخالفت خود را با مداخله نظامی ابراز کرده و گفتند که در چنین عملیاتی، شرکت نخواهند کرد.در هر حال، برخی اعضای ناتو با توجه به آنچه در جنگ اوکراین می گذرد و همچنین آگاهی پشت پرده نسبت به سهم خواهی خاص فرانسوی ها و آمریکا در آفریقا، ترجیح می دهند از شکل گیری بازی و بحرانی جدید در آفریقا ( نقطه ای دیگر در جهان ) اجتناب کنند. نوع موضع گیری اعضای پیمان آتلانتیک شمالی در قبال مسائل جاری در نیجر و آفریقا، نقطه آشکارساز اختلافات جاری در ناتو می باشد.
رسانه های غربی چه چیزی را سانسور می کنند؟
پیچیده سازی معادلات نیجر، به صورت خاص در دستورجریانات تبلیغاتی و رسانه ای در غرب قرار گرفته است. در این میان، نکات و سؤالاتی وجود دارد که رسانه های غربی به هر نحو ممکن، قصد تمرکز زدایی افکار عمومی جهان نسبت به آنها را دارند. برخی از این موارد عبارتند از اینکه دلیل رقابت پنهان و آشکار بازیگران غربی برای تسلط بر معادلات سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی کشورهای آفریقایی چیست؟ آیا صرف میلیاردها دلار هزینه در طول سالهای گذشته و اخیر با هدف تثبیت حضور نظامی ویرانگرایانه غرب در برخی نقاط آفریقا، تمرکز ناتو بر مناقشات لیبی و شمال آفریقا، مدیریت و هدایت گروههای تروریستی مانند داعش، الشباب، بوکوحرام و… در کشورهای گوناگون این قاره چه معنایی دارد؟ فراتر از آن، صرف هزینههای بسیار هنگفت و غیر قابل تصور از سوی نهادهای تبلیغاتی و رسانهای غرب جهت تصویر سازی ایجابی از آمریکا و اروپا در میان ملتهای آفریقایی، ناظر بر چه حقیقتی به جز اهمیت ذاتی و راهبردی آفریقاست؟ رویکرد آمریکا و فرانسه در قبال تحولات جاری در نیجر را باید در همین چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
غرب با کارنامهای ننگین در دوران استعمار کهن، ورود به دوران استعمار فرانو در این قاره را کلید زده است. قضاوت ماهوی ساکنان آفریقا در قبال آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، اساسا اجازه هضم این کشورها را در ساختارهای طراحی شده از سوی غرب نمیدهد .
فرمول بایدن برای خلق بحرانهای امنیتی هر چند ناامن سازی آفریقا و دیگر نقاط دنیا، یکی از فرمولهای کلان حوزه سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود اما دولت بایدن به صورت خاص تمرکز زیادی بر روی این راهبرد و ابعاد تاکتیکی و اجرایی آن دارد. بر اساس آنچه رئیس جمهور آمریکا از قبل ( زمان حضور در کنگره) به آن معتقد می باشد، این است که «خلق بحرانهای مزمن سیاسی» و « تقویت شکافهای داخلی» باید با مکملی به نام «تثبیت بحرانهای امنیتی»و «فقدان آسایش حداقلی» در نقاط گوناگون دنیا همراه شود تا در نهایت، بتوان نقشه شومی به نام مداخله گرایی طولانی مدت واشنگتن را در آن مناطق توجیه کرد. قدرت رسانه ای و تبلیغاتی غرب نیز در خدمت همین بازی چندلایه و مداخله گرایانه قرار می گیرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.