سماجت بر نسخه‌های منسوخ و غیرقانونی! - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 25863
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : 05 مرداد 1399 - 8:32 |
مالچ پاشی در منطقه بیت کوصر استان خوزستان برای مقابله با ریزگردها؛

سماجت بر نسخه‌های منسوخ و غیرقانونی!

سال‌هاست انجمن‌های مردم‌نهاد کوشیده‌اند تا از عملیات مالچ پاشی نفتی در ماسه‌زارهای «بیت کوصر» دشت آزادگان جلوگیری کنند و سرانجام توانستند با حکم دادستانی دو بار این عملیات را متوقف نمایند.
سماجت بر نسخه‌های منسوخ و غیرقانونی!

گروه اجتماعی- زهره سادات موسوی
سال‌هاست انجمن‌های مردم‌نهاد کوشیده‌اند تا از عملیات مالچ پاشی نفتی در ماسه‌زارهای «بیت کوصر» دشت آزادگان جلوگیری کنند و سرانجام توانستند با حکم دادستانی دو بار این عملیات را متوقف نمایند. عملیاتی که قرار بود به بهانه مهار ریزگردها صورت پذیرد اما به گفته کنشگران محیط‌زیست پس از پاشش مالچ نفتی «کسی نمی‌تواند روی آن راه برود این اتفاق اگر درکنار روستاها باشد جلوی عبور انسان و دام‌ها را می‌گیرد، آب را هدر می‌دهد، زیرا آب نمی‌تواند در زمین نفوذ کند. به‌غیراز آن اثرات مالچ، پس‌از سه یا چهار سال ازبین می‌رود و خود تبدیل به ریزگرد می‌شود که سرطان‌زاست». ضمن اینکه «بیت کوصر» جزو کانون‌های ریزگرد نیست و بااین‌کار تنها پوشش گیاهی و جانوری غنی و بعضاً کمیاب آن از بین می‌رود. اما پیش‌تر سازمان حفاظت محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری با نادیده گرفتن پوشش گیاهی در منطقه، اصرار داشت عملیات مالچ پاشی را دراین منطقه اجرایی کند و در پاسخ به فعالان محیط زیستی مدعی بود که «ما هیچ‌کاره‌ایم و دستور از بالاست»! انفعالی که به از بین رفتن اکوسیستم طبیعی منطقه منجر شد. گرچه پس از پیگیری‌ها و اعتراضات فعالان محیط زیستی و با برکناری رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، عملیات مالچ پاشی در این منطقه متوقف شد اما خساراتی که به اکوسیستم «بیت کوصر» واردشده، قابل‌اغماض نیست.  
  توجیهات مسئولین برای مالچ پاشی در بیت کوصر
فرهاد سرداری، مدیر برکنار شده سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در واکنش به‌اجرای عملیات مالچ‌پاشی در مقابل اعتراضات گسترده فعالان محیط‌زیستی برای توقف این عملیات؛ در گفت‌وگو با فارس مطرح کرده بود: « پس‌از اعتراض فعالان محیط‌زیست به‌همراه مسئولان محیط‌زیست خوزستان ازمنطقه بیت کوصر بازدید کردم، این منطقه عاری از پوشش گیاهی است و هرمحدوده  اکوتون (مرز بین پوشش گیاهی و غیرگیاهی) ممکن دو کیلومتر یا بیشتر باشد و یکی از مشخصات این منطقه نداشتن پوشش گیاهی پایا ست. سازمان جنگل‌ها یک‌دستگاه اجرایی است که قوانین و دستورالعمل‌هایی را برای آن ارسال می‌کنند که سازمان باید براساس آن  قوانین فعالیت کند. دربند «ه» تبصره بودجه سال‌های ۹۶، ۹۷، و ۹۸ سازمان جنگل‌ها را موظف کرده بود که مالچ‌نفتی را برای مقابله با طوفان‌های ماسه و گردوغبار عملیاتی کند  و دراین‌زمینه حجم کاری را برای ما مشخص کرده‌اند. با توجه به حساسیت‌های موجود و  اینکه سازمان جنگل‌ها دستگاه تخصصی برای بحث مالچ پاشی است، در سال ۸۵ بررسی شد که آیا مالچ ضرر دارد یا خیر؟ به‌همین‌دلیل از پژوهشکده وزارت نفت درخواست کردیم که مالچ‌پاشی چنددهه قبل‌را درمقایسه با استانداردهای جهانی بررسی و حدود مجازی که در دنیا برای استفاده از هر ماده‌ای وجود دارد را تعیین کند و به ما اعلام کند که مالچ پاشی مجاز است انجام شود یا خیر؟ در این پژوهش مشخص شد مواد مالچ نفتی برای منابع خاک، پوشش گیاهی، انسان و حیوان و حتی کسانی که مستقیماً در معرض اثرات مالچ قرار بگیرند  مشکلی ازنظر استانداردهایی که باید رعایت شود ندارند  و این‌یک پایه تحقیقی شد که آن‌را انجام دادیم» 
کوروش کیانی، سرپرست منابع طبیعی خوزستان نیز درخصوص مسئله مالچ پاشی در بیت کوصر چنین اظهارنظر کرده است: «کارهای ما براساس خردجمعی و بهره از کارشناسانی است که فرزند همین سرزمین هستند و دغدغه دارند. این تپه‌های ماسه‌ای براثر باد حرکت می‌کنند و به‌همین‌منظور هیچ‌گونه پوشش گیاهی یا زندگی جانوران روی تپه‌هایی که محرک باشد منطقی نیست. به دوستداران محیط‌زیست پیشنهاد می‌کنم از کارشناسان بی‌طرف درمسائل منابع طبیعی و محیط‌زیست استفاده کنند. روستاهایی داریم که درمسیر حرکت شن‌های روان قرار دارند و باید حیات و زیست مردم را تأمین کنیم. ما در تقابل با اکوسیستم نیستیم. اهداف اقتصادی نداریم. ما باید از منابع طبیعی به‌صورت کیفی حفاظت کنیم. در منطقه‌ای که مالچ‌پاشی می‌کنیم هیچ‌گونه پوشش گیاهی و حیوانی وجود ندارد. ۱۰ روز بعد از مالچ‌پاشی هم نهال‌کاری می‌کنیم که این مناطق تبدیل به بهترین زیستگاه پرندگان می‌شود.»
عبدالرضا دانایی، معاون فنی اداره کل منابع طبیعی خوزستان در اظهارات خود تأکید کرده: « مالچ‌پاشی وظیفه‌ای است که به‌عهده ما گذاشته‌شده و حتی درصورت اعتراض فعالان محیط‌زیست، باید تعهدات خود را عملی کنیم. هیچ جایگزینی برای مالچ نفتی وجود ندارد؛ بنابراین در زمین‌های ماسه‌ای که نهال‌کاری امکان ندارد و عملیات «قرق» جواب نمی‌دهد، اقدام به مالچ پاشی نفتی می‌کنیم.»
  بیت کوصر بخشی از اکوسیستم بسیار غنی میشداغ
این اظهارنظرها در شرایطی صورت پذیرفته که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی گزارشی به‌منظور بررسی آثار زیست‌محیطی اجرای طرح مالچ پاشی نفتی بر اکوسيستم و زیستگاه منحصربه‌فرد زیستی ماسه‌زارهای منطقه بيت کوصر دشت آزادگان استان خوزستان تدوین نموده است. حسب مفاد این گزارش رسمی که در گزارش اعلام‌جرم محمد داس مه، دبیر کمیته حقوقی انجمن دوستداران طبیعت و محیط‌زیست خوزستان علیه سازمان حفاظت محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری به‌آن استناد شده است،  منطقه بيت کوصر در جنوب منطقه حفاظت‌شده میشداغ و ۸ کيلومتری شرق شهر بستان و در مسير جاده بستان- ام الدُبس قرار دارد. این ناحيه دارای تپه‌های شنی است که دارای رویش‌های گياهی شن‌رست بوده و به‌همين‌علت، به لحاظ پوشش گياهی بسيار غنی است. بيت کوصر یک زیست‌بوم ماسه‌زار است که دارای ارزش اکولوژیک بالایی بوده و در حقيقت ادامه و بخشی از اکوسيستم پيوسته ميشداغ است. وضعيت این اکوسيستم به نحوی است که بين رویش‌های گياهی، حیات‌وحش و تپه‌های برهنه ماسه‌ای، تعاملی جداناپذیر وجود دارد که حذف هریک به قيمت پاره کردن زنجيره تعادل و بر هم خوردن توازن اکوسيستم و درنهایت تخریب آن می‌شود. شن‌های برهنه این اکوسيستم، زیستگاه تپه‌های ماسه‌ای منحصربه‌فرد هستند، زیرا توانسته اند تا مكان زیست موجودات منحصربه‌فرد و استثنایی شوند که حيات آن‌ها صرفاً به‌همين اراضی وابسته است. همچنین  حسب گزارش کارشناس رسمی دادگستری، حمیدرضا عباسی « منطقه بیت کوصر نیاز به مالچ پاشی نفتی ندارد ، بخش ماده سمی مالچ که حاوی ترکیبات بنزن و آروماتیک حلقوی است توسط آب باران به آب زیرزمینی وارد می‌شوند و عشایر و دام‌های آن‌ها که از این آب استفاده می‌کنند تحت‌تأثیر این مواد سمی قرار می‌گیرند. تاکنون گزارشی مبنی بر مدفون شدن روستایی در زیر ماسه در خوزستان گزارش نشده است و جابه‌جایی‌های کوچک رسوبات مادی با اندک درایت و احداث با دشت‌های زنده و غیرزنده قابل مدیریت است. مضافاً تپه‌های ماسه‌بادی ازنظر میزان تولید ریزگرد در درجه سوم اهمیت و بعد از بستر تالاب‌های خشک و اراضی شور و سدیمی قرار دارند و مناسب است که بودجه ریزگرد در کانون‌های ریزگرد مورداستفاده قرار گیرد نه درروی تپه‌های ماسه‌بادی غیرفعال ».
بااین‌همه، محمدجواد اشرفی- رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست استان خوزستان، اظهارات متناقضی را مطرح کرده، وی سوم اسفندماه ۹۸ گفته است: منطقه «بیت کوصر» جزو کانون‌های گردوغبار نیست، بنابراین نیازی به استفاده از مالچ‌نفتی برای مهار ماسه‌زارها، وجود ندارد، اما چند روز بعد با چرخش ۱۸۰ درجه‌ای از این عملیات دفاع کرده و اعلام نموده است، طبق توافق با اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان مجوز این عملیات صادرشده است. 
برهمین‌اساس، شبنم قنواتی- فعال محیط‌زیست و مدیر انجمن مردم‌نهاد دیده‌بان جلگه سبز خوزستان، می‌گوید در جلسه‌ای که با آقای کیانی سرپرست منابع طبیعی استان خوزستان داشتیم ایشان گفتند: نه آقای اشرفی تصمیم‌گیرنده است و نه من می‌توانم کاری کنم. تصمیم از بالاگرفته شده است: « اگر مدیرکل بگوید من تصمیم‌گیرنده نیستم پس مفهوم مدیرکل و وظیفه‌اش در خوزستان چیست؟ کسانی که از بالا برای ما تصمیم می‌گیرند چه افرادی و با چه اهدافی هستند؟ این‌قدر راحت باید برای یک مدیرکل تصمیم‌گیری شود؟ مدیران و مسئولان در این منطقه نسبت به این اقلیم و زیست‌بوم این منطقه نسبت به مسئولان کشوری مسلط‌تر هستند. آیا باید مسئولان کشوری بگویند اولویت یک مالچ‌پاشی کجاست؟ تازمانی که پایش میدانی دراین‌منطقه نشود چگونه برای ما تصمیم می‌گیرند؟ منطقه بیت کوصر بکر است و هیچ‌ راه مواصلاتی ندارد و هیچ روستایی و تأسیسات نفتی و …هم آنجا نیست. ما چندین‌بار بازدید میدانی رفتیم و فقط یک گروه عشایر موقتی آن‌جا هستند. » این فعال محیط‌زیست در ادامه خاطرنشان می‌کند: « طی جلسه‌ای که با منابع طبیعی و محیط‌زیست داشتیم متأسفانه افرادی که باید یکه‌تاز حفاظت از محیط‌زیست و منابع طبیعی استان باشند متأسفانه متزلزل‌ترین افراد در جلسه بودند. حتی حس کردیم که مدیرکل منابع طبیعی را می‌شود با گفت‌وگو و استدلال قانع کرد اما دیگر مسئولان را خیر.»  
عملیات مالچ‌پاشی در منطقه بیت کوصر که نخستین بار در بهمن‌ماه سال گذشته صحبت آن به‌میان آمد با مخالفت گسترده فعالان محیط زیستی متوقف شد اما در اسفندماه همان سال و علیرغم تمام مخالفت‌ها اجرایی شد که این‌بار نیز با شکایت یکی از انجمن‌های محیط زیستی با دستور مراجع قضائی متوقف شد اما دیری نپایید و در ۲۵ اسفند دوباره ازسر گرفته‌ شد. 
پای شکایت خود به جهت خسارت‌های وارده به بیت کوصر هستیم
در همین زمینه، «محمد داس مه»- دبیر کمیته حقوقی انجمن دوستداران طبیعت و محیط‌زیست خوزستان از تنظیم گزارش جامع اعلام‌جرم علیه سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور به سبب اقدام خارج از وظیفه سازمانی و ذاتی خود و عدم ارزیابی دقیق اثرات زیست‌محیطی این طرح خبر داده، طرحی که موجب تخریب زیستگاه شده و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به‌دلیل اقدام غیرعلمی و غیرمسئولانه، موجب تضییع و حیف‌ومیل اعتبارات هنگفت شده است. وی در گفت‌وگو با« رسالت» ضمن بیان اینکه به‌جد پیگیر این شکایت است، می‌گوید: « فعالیت‌های مالچ‌پاشی در زمستان سال ۱۳۹۸ ازطرف پيمانكار اداره منابع طبيعی استان خوزستان (یک شرکت خصوصی) شروع شد که پس‌از مخالفت‌های گسترده بنا به‌دستور دادستان شهرستان دشت آزادگان موقتاً متوقف شد تا پس از بررسی دراین‌خصوص، مطالعات کافی صورت گرفته و بر مبنای آن، راهكارهای مناسب به مرحله اجرا درآید. متأسفانه، براساس‌نامه قبلی دبير ستاد ملی مقابله با پدیده گردوغبار سازمان محیط‌زیست در مورخ ۶/۱۲/۱۳۹۶، این مجوز به اداره کل محیط‌زیست استان داده شد و مجدداً عمليات مالچ‌پاشی از مورخ ۸ اسفندماه آغاز شد که تا امروز لطمات زیادی به محیط‌زیست منطقه وارد کرده است. عملیات مالچ پاشی در این منطقه از همان ابتدا مورد مخالفت شدید مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، ۳۰ تن از اساتید و اعضای هیئت علمی رشته‌های مختلف دانشگاهی در حوزه گیاه‌شناسی، اکولوژی ، تنوع زیستی، کارشناس رسمی دادگستری، مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و جوامع بومی – محلی قرار گرفت. » 
وی استدلال سازمان حفاظت محیط‌زیست درخصوص اینکه مالچ‌پاشی تنها در مناطق چهارگانه تحت مدیریت خودشان ممنوعیت دارد و لذا در مورد مناطق دیگر تکلیفی به‌عهده‌شان نیست را استدلالی ناقص و مخدوش دانسته و خاطرنشان می‌کند: « طبق کنوانسیون جهانی حفظ تنوع زیستی که کشور ما نیز به آن ملحق شده و در سال ۱۳۷۵ در مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب رسیده است، کشورهای عضو مکلف به حفظ امنیت حیات‌وحش و زیستگاه هستند و حسب ماده ۹ قانون مدنی «مقرراتی که طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقدشده باشد در حکم قانون است»، این تکلیف تنها مخصوص مناطق حفاظت‌شده چهارگانه نیست چراکه حیات‌وحش تنها محصور در این مناطق نیست. محدوده بيت کوصر در شرق شهر بستان و جنوب منطقه حفاظت‌شده ميشداغ قرار دارد که موقعيت آن بر روی نقشه تصویر هوایی گوگل مشخص‌شده است. طول منطقه حدود ۱۰ و عرض آن بين ۳ تا ۴ کيلومتراست، لذا مساحت آن حدود ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ هكتار است. بين این محدوده و منطقه حفاظت‌شده ميشداغ هیچ‌گونه مانع اکولوژیک وجود ندارد و درحقيقت به‌صورت طبيعی، هردوبخشی از یک زیستگاه یكپارچه هستند. مشخص نيست که به‌رغم وجود فون و فلور مشترک بين این دو، چرا این ناحيه بخشی از منطقه ميشداغ نشده است. وضعيت این منطقه به نحوی است که رویش‌های گياهی و تپه‌های ماسه‌ای به‌صورت‌های متناوب در دل یكدیگر تنيده و منطقه زیستی واحدی را به وجود آورده‌اند که بقای حیات‌وحش آن، متضمن پایداری و سلامت و پيوستگی این دو فرم مرفولوژیک است. لذا نابودی هریک، منجر به از بين رفتن کل زیستگاه و لطمه شدید به اجزای جاندار اکوسيستم آن خواهد شد. این اکوسیستم ازنظر تكاملی، در مرحله اوج یا کليماک (Climax) است که درطول هزاران سال گذشته تکامل‌یافته و شكل پذیرفته است. بنابراین ممنوعیت منطقه حفاظت‌شده میشداغ باید شامل بیت کوصر نیز بشود. درنتیجه بنا به آنچه گفته شد یکی از جرم‌هایی که در این گزارش آورده‌ام عدم اجرای قوانین مملکتی است. علاوه بر کنوانسیون جهانی که توضیح آن گفته شد، بر طبق سند ملی محیط‌زیست که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ‌شده نیز دولت مکلف به ارتقاء امنیت زیستگاه و حیات‌وحش است. ما هم سند ملی محیط زیستی راداریم که جزو اسناد بالادستی است و هم کنوانسیون جهانی حفظ تنوع زیستی و درمورد منطقه بیت کوصر هیچ‌یک از این دو سند اجرانشده است. » 
داس مه می‌گوید: «پروژه‌ای تحت عنوان شناسایی کانون‌های منشأ ریزگرد توسط سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور در آبان ماه ۱۳۹۶ به مرحله اجرا درآمد. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که مساحت کل کانون‌های شناسایی‌شده حدود ۳۴۵۰۰۰ هكتار است که در قالب ۷ محدوده از غرب به شرق معرفی‌شده‌اند. طبق این نتایج، منطقه بيت کوصر و محدوده‌های اطراف آن جزو این کانون‌ها نيستند. همچنین ۴ روستای دهلاویه، بردیه، ابورفوش و عصافره که در جنوب
 بيت کوصر و در مجاورت جنوب رودخانه کرخه واقع‌شده‌اند، در رمل‌ها واقع نبوده و مشكل حرکت تپه‌های روان برای این روستاها و همچنين شهر بستان در غرب و سوسنگرد در شرق هیچ‌گاه وجود نداشته و شكایتی از طرف ساکنان این مناطق ابراز نشده است. کانون‌های ریزگرد مناطقی هستند که بیشتر بستر تالابی دارند یا اراضی دیم کشاورزی رهاشده و یا مراتع تخریب‌شده هستند. درنتیجه تپه‌های ماسه‌ای رملی که بیت کوصر جزو این تپه‌ها است اصلاً جزو کانون ریزگرد نیست. » 
این وکیل پایه‌یک دادگستری، خرج‌کردن اعتبارات در محلی که برای آن تعیین نشده است را طبق ماده ۵۹۸ قانون مجازات اسلامی تخلف دانسته و دراین‌خصوص توضیح می‌دهد: « طبق مصوبات موجود، اداره منابع طبيعی استان خوزستان مسئوليت مبارزه با کانون‌های ریز گرد و بیابان‌زدایی را برعهده دارد و درهمين‌راستا، بودجه‌های تخصیص‌یافته از طرف دولت، هزینه‌های این عمليات را تأمين می‌کند. برای سال ۱۳۹۸ نيز طبق ردیف ۳ بند (هـ) تبصره (۱)
 ماده‌واحده قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۸ ، پیش‌بینی‌شده است که :
 (۱۱ درصد اعتبار برای انجام عمليات خاک‌پوش) مالچ‌پاشی کردن سازگار با محیط‌زیست موردتأیيد سازمان ذی‌ربط، در اختيار وزارت جهاد کشاورزی  سازمان جنگل‌ها ، مراتع و آبخيزداری کشور ، قرار گيرد. اعتبارات مقابله با ریزگردها باید در کانون‌ها و محورهای هفت‌گانه‌ای که سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی تعیین کرده است خرج بشود اما متأسفانه این اعتبار درجایی هزینه شده است که اساساً جزو آن هفت محور نیست. » 
داس مه معتقد است: گزارش سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی در خصوص مناطق شناسایی‌شده به‌عنوان کانون ریزگرد در ستاد مقابله با بیابان‌زایی هم استان خوزستان و هم کشور تصویب‌شده است و در پاراگراف آخر آن آمده است که این سند، سند مهار است. همچنین طبق این سند تمامی دستگاه‌ها اعم از اداره کل محافظت محیط‌زیست، اداره کل منابع طبیعی و مدیریت بحران استانداری خوزستان مکلف شدند درجهت مهار کانون‌های شناسایی‌شده اقدامات خود را انجام دهند. بعد می‌بینیم آقای اشرفی مدیرکل حفاظت محیط‌زیست خوزستان در مصاحبه‌ای که با روزنامه شهروند داشتند گفتند برای ما سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی ملاک نیست و فقط سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ملاک عمل است. آقای اشرفی که اداره تحت مدیریتشان عضو همین ستاد مبارزه با بیابان‌زایی است این سند را فراموش کرده‌اند؟ آقای کیانی سرپرست منابع طبیعی خوزستان در خصوص عملیات مالچ پاشی بیت کوصر نمی‌توانند بگویند، آقای اشرفی و من تصمیم‌گیرنده نیستیم. ایشان یعنی اداره کل منابع طبیعی به‌عنوان کارفرما با پیمانکار قرارداد بسته است و مسئولیت قانونی دارد. اگر اداره کل منابع طبیعی این حرف را می‌زند که ما با اجبار قرارداد بستیم یعنی پاسخگو مسئولیت خود در محکمه نیست. اداره کل محیط‌زیست استان خوزستان هم نمی‌تواند این‌را بگوید. آقای اشرفی به‌عنوان مدیرکل محیط‌زیست استان خوزستان مجوز زیست‌محیطی عملیات مالچ پاشی را صادر کردند. ایشان با استناد به‌گفته سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری در روزنامه شهروند اعلام کرده بود که این منطقه کانون ریزگرد است درصورتی‌که کانون‌های ریز گرد طبق اعلام گزارش سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی که به تصویب ستاد مقابله با بیابان‌زایی رسیده است، مشخص هستند و سند آن همان‌طور که گفته شد به امضا خود آقای اشرفی و سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز رسیده است.
 مدیرکل برکنار و مالچ پاشی بیت کوصر متوقف شد
محمد درویش، کنشگر محیط‌زیست هم در گفت‌وگو با « رسالت » بیت کوصر را جزو مناطق حفاظت‌شده سازمان محیط‌زیست ندانسته و مسئولیت آن را  به‌عنوان قلمرو منابع طبیعی متوجه سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور می‌داند. وی در مورد اتفاقات صورت گرفته در خصوص عملیات مالچ پاشی در این منطقه می‌گوید: « خوشبختانه با روی کار آمدن رئیس جدید سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور از اردیبهشت‌ماه امسال، دستوراتی در خصوص تعطیلی مالچ‌پاشی توسط ایشان صادرشده است به‌علاوه‌اینکه مدیرکل دفتر امور جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور را هم برکنار کرده‌اند. درحال‌حاضر جلو عملیات مالچ‌پاشی در بیت کوصر گرفته‌شده است. اخیراً جهانگیری-معاون اول رئیس‌جمهور در نامه‌ای به کلانتری، رئیس سازمان  حفاظت محیط‌زیست کشور، از ایشان در خصوص تداوم مالچ‌پاشی نظر خواستند و کلانتری هم صراحتاً نوشت، مالچ‌پاشی ازنظر محیط زیستی مورد تایید نیست و ضررهایش بیشتر از منافعش است.» 
وی شکایتی که درحال‌حاضر ازطرف یکی از انجمن‌های محیط زیستی در جریان است را مربوط به خسارت‌های وارده به این منطقه دانسته و می‌گوید: « این شکایت براساس اتفاقاتی که در آن منطقه افتاده تنظیم‌شده است. بالاخره در مدتی که عملیات مالچ پاشی صورت گرفته، هم به حیات‌وحش و هم به پوشش گیاهی آن منطقه خسارت واردشده و کلی هم هزینه مصرف‌شده است. به‌خاطر این موضوع یک مدیرکل برکنار شده است. بالاخره این افراد باید به محکمه بیایند و به‌خاطر اشتباهاتشان مجازات بشوند.»  
 سامانه فسادی که از مالچ پاشی سود می‌برد
برهمین اساس «عباس محمدی»، فعال محیط‌زیست درخصوص عملیات مالچ‌پاشی به‌عنوان یک‌راه‌کار مقابله‌ای باپدیده ریزگردها، ضررهای آن‌را بیشتر از فایده‌اش دانسته و می‌گوید: « دراینجا یک بحث کلی وجود دارد و آن این است که گاهی ما فکر می‌کنیم طبیعت طراحی‌اش اشتباه است و بشر که در اینجا جامعه مهندسی ایران است باید آن را اصلاح کند. درصورتی‌که واقعیت این‌طور نیست.  این طبیعت میلیون‌ها سال تکامل پیداکرده و جای هرچیزی کم‌وبیش در آن مشخص است. بشر دراین‌بین دست‌کاری زیاد می‌کند که یک‌بخشی از این دست‌کاری‌ها لازم ولی بخش زیادی از آن افراطی است و باعث تخریب و آلودگی غیرضروری طبیعت می‌شود.  یک مصداق از این دست‌کاری‌های افراطی، موضوع مالچ پاشی است.  ما در موضوع ریزگرد یا گردوغبار یا زیادشدن طوفان شن و ماسه به‌جای علت‌یابی و برطرف کردن علت‌ها در حال مبارزه با معلول هستیم. واقعیت این است که اگر موضوع ریزگردها باشند، بخش عمده آن به خشک شدن تالاب‌های جنوب غربی ایران یعنی خوزستان و ایلام برمی‌گردد و این‌ها عمدتاً مربوط به تالاب هورالعظیم و مجموعه تالاب‌های جنوب غرب عراق می‌شود که خشک شدن و صدمه دیدن بخش زیادی از این تالاب‌ها منجر به بلند شدن ریزگرد شده است.  اگر موضوع شن باشد قضیه‌اش فرق می‌کند. در مناطقی که طوفان شن می‌شود و بعضی از روستاها و جاده‌ها را می‌پوشاند این‌ها اولاً محدود است و مثل ریزگرد نیست که تا یک فضای چند صد کیلومتری پیشروی کند، در ثانی در قسمت‌هایی که پوشش گیاهی اطراف شنزار یا داخل خود شنزارها وجود دارد این طوفان‌ها به حداقل می‌رسد درنتیجه برای رفع این مشکل باید درجهت احیاء پوشش گیاهی طبیعی کار بشود. حال فرض کنیم پوشش گیاهی را نمی‌توان به این راحتی احیا کرد و سال‌ها طول می‌کشد، سؤال من این است که شما با کدام عقل سلیم از ماده‌ای که کاملاً غیرطبیعی است که ضررش برای سلامتی صدها بار از دانه شن بیشتر است استفاده می‌کنید؟ اینکه شما بیایید مشتقات نفت را که از نفت خام بسیار بدتر است روی زمین بریزید جز اینکه فاتحه محیط‌زیست و گیاهان و جانوران و مردم آن منطقه را بخوانید چیز دیگری نیست. این  نفت بعضاً تبخیر شده و وارد ریه مردم می‌شود و بقایای آن نیز به شکل گلوله‌های سمی رسوب‌کرده و برای مدت بسیار طولانی باقی می‌ماند و کل اکوسیستم را به‌هم می‌ریزد. درحال‌حاضر تا جایی که بنده می‌دانم و از کارشناسان امر جویا شده‌ام تنها کشور دنیا که هنوز دارند مالچ نفتی می‌پاشد، ایران است. این‌کار پنجاه شصت سال پیش در یک مقطعی در شوروی سابق باب بود و سپس در ایران نیز این کار را انجام می‌دهند و تا الآن هم ادامه دارد. » 
محمدی درخصوص راهکارهای جایگزین مالچ پاشی نفتی می‌گوید:
 « جایگزین‌هایی برای مالچ نفتی وجود دارد که کم‌وبیش صحبتش می‌شود. مالچ‌های گیاهی یعنی بقایای گیاهی و خرده چوب یکی از این جایگزین‌هاست که گفته می‌شود اگر بر روی خاک یا شن ریخته شود سبب تثبیت آن می‌شود. اما واقعیت این است که چون در ایران نفت فراوان است و مالچی که می‌پاشند درواقع فضولات پالایشگاه است و دیگر هیچ کاری با آن نمی‌شود کرد، پیمانکار می‌آید با یک قیمت بسیار نازلی این‌ها را می‌خرد و باقیمتی گزاف می‌فروشد تا با ماشین‌هایشان آن را  در طبیعت بپاشند. آدم وقتی از نزدیک حیوانات و خزندگان و پرندگانی را می‌بیند که چه‌طور در قیر گیر افتاده‌اند و در زیر آفتاب سوزان از گرما می‌میرند گریه‌اش می‌گیرد. حتی گیاهانی نیز که روی آن‌ها مالچ پاشیده می‌شود به شکل خیلی بدی خشک می‌شوند و می‌سوزند. هوا نیز به‌شدت بوی نفت می‌گیرد. همه این‌ها نشان می‌دهد این کار باید جمع شود چراکه اگر گردوخاک بخوریم بهتر از این حجم از آسیب به محیط‌زیست است. یکی‌دیگر از راه‌های جایگزین کنترل چرا دام‌هاست.
 پنج شش دهه است که گفته می‌شود چرا دام بیش از ظرفیت مراتع ماست. در همین شنزارها دام سه چهار برابر بیش از ظرفیت مرتع است که اگر این عدد به یک‌سوم یا یک‌چهارم برسد هم یک معیشت پایدار برای مردم است و هم گیاهان آسیب دائمی نمی‌بینند. این مالچ پاشی خودش مانع چرا دام نیز می‌شود و معیشت مردم آن نواحی را ضایع می‌کند.  فیلم‌های زیادی در فضا مجازی وجود دارد که در آن‌ها دامداران گله و شکایت می‌کنند و خواستار توقف مالچ پاشی هستند.» 
وی در پاسخ به این پرسش که برخی مسئولین در دفاع از مالچ پاشی آن را مفید دانسته و نهال‌کاری بعدازآن را دارای فوایدی ازجمله تبدیل‌شدن به زیستگاهی مناسب برای پرندگان می‌دانند، اظهار می‌دارد: « اگر این حرف صحت دارد چرا مشکل ریزگرد و شن از پسِ چهار پنج دهه مالچ پاشی آقایان حل‌نشده که هیچ هرسال هم تشدید شده است؟ اتفاقاً آن نهال‌هایی هم که کاشته شده ذغال یا خشک‌شده‌اند. واقعیت این است که طبیعت نمی‌تواند دست‌کاری به این سنگینی را تحمل کند. چه‌کاری است که ما  برویم در طبیعت نفت بریزیم و بعد لابه‌لای آن نهال بکاریم؟ خب همین الآن در آنجا درختچه‌هایی است که متعلق به خود آن سیستم است. اگر ما آسیب مان
 را کم کنیم خود این باعث تثبیت و افزایش پوشش گیاهی می‌شود و تا حدی هم به چرای گوسفندان کمک می‌کند. » 
این فعال محیط‌زیست با شکایت و ابراز ناراحتی از سامانه فساد موجود در سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری بیان می‌دارد: « بنده ابایی از به کار بردن کلمه فساد ندارم. می‌خواهم بگویم سیستم فسادی دراین سازمان است که متأسفانه همه‌چیز را به‌صورت پروژه می‌بیند. آدم‌هایی دراین سازمان هستند که پروژه  می‌دهند برای مالچ‌پاشی، نهال‌کاری، برنامه‌های تثبیت خاک و غیره. متأسفانه بسیاری از کارشناسان آنجا اعم از شاغل و یا بازنشسته علاوه بر اینکه حقوق و بیمه و مزایای دولتی را می‌گیرند، خود شرکت‌هایی دارند که متصدی این پروژه‌ها هستند. وقتی‌که دولت یا دستگاه‌های دولتی به‌جای اینکه ناظر بر کار دیگران و تسهیل‌کننده بخش خصوصی باشند خود بدل به بنگاه اقتصادی می‌شوند و افرادی که در این دستگاه‌های دولتی هستند به پیمانکار بدل می‌شوند نتیجه‌اش چیزی جز فساد نیست. صحبت از مفید بودن مالچ‌پاشی دروغی بیش نیست.  افرادی این را می‌گویند که از اجرای این عملیات‌ها سود می‌برند. چیزی که ما می‌گوییم این است که بگذارید طبیعت به حال خودش باشد و یا به جوامع محلی کمک کنید در مدیریت آنجا شرکت بکنند. 
خب طبیعی است مشارکت مردم محلی یا کم کردن فشار بر طبیعت برای پیمانکار جماعت سودی ندارد و علت اینکه حرف ما پیش نمی‌رود همین است نه اینکه ما نمی‌فهمیم یا آن روستایی نمی‌فهمد. 
حتی خود آقایانی هم که این کار را می‌کنند به بطلان این قضیه کاملاً آگاه هستند ولی پول و فساد اقتصادی مانع می‌شود. » 
محمدی در خصوص موضوع مالچ پاشی در منطقه بیت کوصر، امیدها را در توقف این عملیات با روی‌کارآمدن مدیر جدید سازمان بیابان، جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، زیاد دانسته و دیدگاه‌های محیط زیستی ایشان را مثبت ارزیابی کرده و می‌گوید: « بنده روز دوم خرداد همین امسال با جمعی از دوستان سمن‌های محیط زیستی به دیدار دکتر منصور- رئیس جدید سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری رفتیم و موضوع مالچ‌پاشی را با ایشان در میان گذاشتیم.  خوشبختانه ایشان در آن جلسه به ما گفتند که کلیه عملیات‌ مالچ‌پاشی را برای سال  ۹۹ متوقف کرده‌ایم و تخصیص بودجه‌ای در رابطه با این موضوع صورت نخواهد گرفت. منتها ایشان گفتند یکی دو پروژه است که مربوط به سال گذشته است، ازجمله همین بیت کوصر که چون قراردادش با پیمانکار بسته‌شده  انجام می‌گیرد. البته تا آن روز این‌گونه بود و نمی‌دانم الآن متوقف‌شده است یا خیر!

نویسنده : گروه اجتماعي- زهره سادات موسوي |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای سماجت بر نسخه‌های منسوخ و غیرقانونی! بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.