سال تعطیلی تحصیل! - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 109553
  پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه تاریخ انتشار : 29 دی 1403 - 6:25 |
عملکرد منفعلانه آموزش‌و‌پرورش در تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا

سال تعطیلی تحصیل!

افت کیفیت هوا و مجازی‌شدن آموزش‌ها سال به سال به نظام تعلیم و تربیت کشور آسیب می‌زند و آنطور که علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش می‌گوید «یک روز تعطیلی مدارس هزار میلیارد تومان هزینه دارد!» این رقم باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد، چراکه هر روز تعطیلی مدارس حتی اگر با آموزش مجازی به نحوی رفع و رجوع شود، باز هم باعث به هم‌خوردن تعادل میان زمان آموزش و حجم دروس و در نتیجه افت آموزش می‌شود. 
سال تعطیلی تحصیل!
افت کیفیت هوا و مجازی‌شدن آموزش‌ها سال به سال به نظام تعلیم و تربیت کشور آسیب می‌زند و آنطور که علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش می‌گوید «یک روز تعطیلی مدارس هزار میلیارد تومان هزینه دارد!» این رقم باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد، چراکه هر روز تعطیلی مدارس حتی اگر با آموزش مجازی به نحوی رفع و رجوع شود، باز هم باعث به هم‌خوردن تعادل میان زمان آموزش و حجم دروس و در نتیجه افت آموزش می‌شود. 
با این حال همچنان زیرساخت‌های استقرار هوای پاک در شهرها مهیا نشده و مسئولان نسخه ناکارآمد و تکراری خانه‌نشین‌شدن دانش‌آموزان را صادر می‌کنند، آن هم در شرایطی که شیوع کرونا به جهان آموخت، مدارس باید آخرین مکانی باشد که تعطیل می‌شود و اولین مکانی که باز می‌شود اما در کشور ما نه از این درس عبرت گرفته شده و نه اقدامی کارساز برای مصون ماندن مدارس از تعطیلات اجباری انجام شده است. 
حجت الله بنیادی، استاد دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگر مسائل آموزش‌و‌پرورش نیز در گفت‌و‌گو با «رسالت» تأیید می‌کند که تعطیلی و غیرحضوری‌شدن مدارس آسیب‌های جدی‌ای به همراه دارد اما معتقد است برای بررسی کمیت و کیفیت این آسیب باید با انجام پژوهشی دقیق و جامع مشخص شود تعطیلی مدارس چه تأثيری بر امر یادگیری بلندمدت دانش‌آموزان دارد. این پژوهشگر در ادامه از عملکرد منفعلانه آموزش‌و‌پرورش انتقاد کرده و می‌گوید: «این مجموعه در بسیاری از بخش‌ها علیرغم دارا بودن اختیارات قانونی منفعل عمل کرده است، از‌جمله در مورد تعطیلی مدارس این اختیار را قانون به شورای آموزش‌و‌پرورش استان داده است، رئیس آن شورا، استاندار و دبیر آن، رئیس آموزش‌و‌پرورش و مدیرکل استان است. از طرف دیگر باید مطالبه کرد که در صورت تعطیلی حمایت‌هایی برای جبران صورت بگیرد اما این موارد مغفول مانده و آموزش‌و‌پرورش سکوت پیشه کرده. اگر برای استانداری مسئولیت و تعهدی ایجاد بشود، آنگاه به سراغ ساده‌ترین راهکار که تعطیلی مدارس است نخواهند رفت. متأسفانه در قبال این تصمیم کسی از استانداری سؤال نمی‌کند و هزینه‌ای هم برای این مجموعه ایجاد نمی‌شود. ما نمی‌گوییم استانداری این اختیار را نداشته باشد. رئیس شورای آموزش‌و‌پرورش استان، استاندار است ولی در قبال تصمیماتی که می‌گیرند باید پاسخگو باشند و به‌نوعی تعطیلی‌ها را جبران کنند.»
مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.  
 تعطیلی مکرر مدارس به علل مختلف از‌جمله آلودگی هوا و مدیریت مصرف انرژی چه آسیب‌هایی به‌دنبال داشته، آیا اساسا پژوهشی در این زمینه صورت گرفته است؟ 
تردیدی نیست که این موضوع آسیب بسیار جدی‌ای به نظام تعلیم و تربیت وارد کرده است. وضعیت دانش‌آموزان در آزمون‌های تیمز و پرلز و از طرفی در نتایج امتحانات نهایی به وضوح مشخص است. مدیر مرکز مطالعات تیمز و پرلز در گفت‌وگویش با رسانه‌ها اعلام کرده «به‌تازگی در نتایج مطالعات مشاهده می‌کنیم که پاسخ سفید دانش‌آموزان خیلی زیاد شده است و بسیاری از آنان به سؤالات جواب نداده‌‌اند. در برخی دروس مانند ریاضی به ۲۲ درصد پاسخ سفید رسیده‌ایم که در گذشته ۱۴درصد بود.» ولی اینکه چه سهمی از افت تحصیلی و کسب نتایج ضعیف در آزمون‌های بین‌المللی متوجه تعطیلی مدارس است، روشن نیست، چون در این بخش با خلأ پژوهشی مواجهیم. به عبارت دیگر، متولیان پژوهش در آموزش‌و‌پرورش و دانشکده‌های علوم تربیتی مطالعه و تحقیقی انجام نداده‌اند که تعطیلی مدارس چه تأثيری بر امر یادگیری بلندمدت دانش‌آموزان دارد و آیا آموزش‌و‌پرورش راهکاری برای جبران این تعطیلی‌ها اتخاذ کرده است؟ متأسفانه مؤسسات پژوهشی دولتی به این مسئله ورود نکرده‌اند و اگرهم پژوهشی صورت پذیرفته، نتایج آن منتشر نشده است تا مدیران نظام آموزشی و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان، سازوکار‌ها و فرآیند‌ها را به‌نوعی اصلاح کنند. اما به طورکلی شکی نیست که تعطیلی مکرر مدارس آسیب‌زاست و همه کارشناسان در این زمینه اشتراک نظر دارند و برای بررسی کمیت و کیفیت این آسیب حتما به یک پژوهش دقیق و جامع نیاز است.
 بدون تردید آموزش مجازی در شرایط اضطراری مثل آلودگی هوا و بارش برف کمک کننده است و موجب می‌شود دانش‌آموز در چرخه آموزش نگه داشته شود و معلم می‌تواند حداقل آموزش را داشته باشد اما چرا این نوع آموزش نتوانسته در کشور ما کارآمد باشد؟  
این ناکارآمدی به عدم تعریف درست از آموزش مجازی برمی‌گردد. قرار بود شبکه دانش‌آموزی شاد بستری برای آموزش مجازی باشد و بتواند نرم‌افزار‌ها و خدمات خوبی ارائه کند، اما تعریف نادرستی از این نوع آموزش در کشور ما صورت گرفته است، به همین علت آموزش آنلاین خلاصه شده در اینکه معلم، همان محتوایی که در کلاس درس آموزش می‌دهد را پشت دوربین هم ارائه و دانش‌آموز صرفا تدریس را مشاهده کند. سایر کشورهای جهان از یک دهه قبل و شاید هم بیشتر، نرم‌افزار‌های رایگان را برای آموزش مفاهیم دروس مختلف تولید کرده‌اند، این نشان می‌دهد آموزش‌و‌پرورش ما در بحث آموزش مجازی بسیار ضعیف عمل کرده و پس از خاتمه کووید ۱۹ بستر‌ها و زیرساخت‌های آموزش آنلاین را تقویت نکرده‌اند. این سبک آموزشی به معنای درست آن می‌تواند در مقوله تحقق عدالت و دستیابی دانش‌آموزان روستا‌ها و مناطق دوردست به آموزش با‌کیفیت سهم بسزایی داشته باشد که این اتفاق نیفتاده است. از طرفی می‌توانستیم از نرم‌افزار‌ها و تجارب بسیار گرانبهای سایر کشور‌ها استفاده کنیم، اما مرکز توسعه آموزش‌ مجازی، فناوری و امنیت اطلاعات؛ محتوا، فعالیت و برنامه‌ای برای توسعه آموزش‌های مجازی ارائه نکرده و اصلا مشخص نشده چگونه باید از این فضا استفاده کرد، حتی والدین دانش‌آموزان هم اطلاعی در این زمینه ندارند. در برخی مواقع والدین آن توانمندی را ندارند که وارد سامانه شاد بشوند، اگرچه ممکن است درصد این والدین اندک باشد ولی بازهم قابل‌توجه است. 
بر اساس ماده ۶۹ قانون برنامه ششم توسعه کشور، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات باید با همکاری وزارت آموزش و پرورش، تا پایان سال دوم اجرای قانون برنامه هوشمندسازی مدارس؛ امکان دسترسی الکترونیک (سخت افزاری، نرم افزاری و محتوا) به کتب درسی، کمک آموزشی، رفع اشکال، آزمون و مشاوره تحصیلی، بازی‌های رایانه‌ای آموزشی، استعدادسنجی آموزش مهارت‌های حرفه‌ای و مهارت‌های فنی و اجتماعی را به رایگان برای تمام دانش‌آموزان شهرهای زیر ۲۰ هزار نفر، روستاها و حاشیه شهرهای بزرگ فراهم می‌کرد.
 اما همچنان امکان دسترسی به محتوای مناسب، به ویژه بازی‌های رایانه‌ای آموزشی برای دانش‌آموزان بسیار اندک و محدود است. 
 آیا در سایر کشور‌ها نیز همانند ایران میزان تعطیلی مدارس تا به این حد زیاد است، چرا راهکار‌های دیگری مدنظر قرار نمی‌گیرد و تعطیلی مدارس به‌عنوان ساده‌ترین راهکار مورد‌توجه مسئولان است؟ 
ببینید آمار دقیقی ندارم ولی در سالیان گذشته نتایج پژوهش‌ها نشان می‌داد وضعیت آلودگی هوا در هندوستان و برخی از کشور‌های آسیایی همانند ایران است و اتفاقا گزینه تعطیلی اعمال می‌شود اما مشخص است که میزان تعطیلی مدارس در کشور ما به نسبت سایر کشور‌ها بیشتر است و دلیل آن هم واضح است؛ چون معاون عمرانی استانداری تصمیم می‌گیرد که به‌عنوان مثال فردا مدارس تعطیل بشود، در صورتی که این اختیار را قانون به شورای آموزش‌و‌پرورش استان داده است. رئیس این شورا، استاندار و دبیر آن، رئیس آموزش‌و‌پرورش و مدیرکل استان هستند. با این حال معاون عمرانی استانداری می‌بیند که به هر دلیلی، ساده‌ترین راه برای اینکه مشکل را از استانداری به‌جای دیگری انتقال بدهد، تعطیلی مدارس است. در صورتی که اگر برای استانداری مسئولیت و تعهدی ایجاد بشود، آنگاه به سراغ ساده‌ترین راهکار که تعطیلی مدارس است نخواهند رفت. متأسفانه در قبال این تصمیم کسی از استانداری سؤال نمی‌کند و هزینه‌ای هم برای این مجموعه ایجاد نمی‌شود، بنابراین یک خلأ بسیار جدی وجود دارد. ما نمی‌گوییم استانداری این اختیار را نداشته باشد. رئیس شورای آموزش‌و‌پرورش استان، استاندار است ولی در قبال تصمیماتی که می‌گیرند باید پاسخگو هم باشند و به‌نوعی تعطیلی‌ها را جبران کنند، و یا به‌جای تعطیلی کل استان یا شهر تهران، فقط مناطقی که آلودگی بیشتری دارد را تعطیل کنند. در حال حاضر این‌گونه نیست و حتی برای زمان تعطیلات هم اگر دقت کنید چنین وضعیتی وجود دارد. 
 راهکاری که معمولا در این‌طور مواقع ارائه می‌شود، تغییر تقویم آموزشی است و یا اینکه آغاز سال تحصیلی، شهریورماه باشد و دی ماه دانش‌آموزان تعطیل باشند تا به این طریق لطمه کمتری متوجه نظام آموزشی باشد، دیدگاه شما در‌این‌باره چیست؟ 
ببینید وضعیت هوا در ماه‌های آذر، دی و بهمن مناسب نیست و آلوده است، بنابراین نمی‌توان با پیچیدن نسخه تعطیلی مدارس در دی ماه مسئله را حل کرد. اغلب نقاط جهان یک محدوده کلی را برای شروع و پایان سال تحصیلی تعیین کرده‌اند. آغاز سال تحصیلی می‌تواند از ابتدا تا انتهای شهریور و پایان آن نیز از ابتدا تا انتهای خردادماه باشد. در‌واقع اغلب نقاط جهان این دو ماه را مشخص می‌کنند ولی ابتدا و انتهای آن را نمی‌بندند. می‌گویند یک دانش‌آموز پایه اول ابتدایی به فرض باید ۳۶ هفته در کلاس درس حضور داشته باشد و هرقدر هم تعطیلی اتفاق بیفتد، مدرسه و نظام تعلیم و تربیت مکلف هستند این ۳۶ هفته آموزشی را برای دانش‌آموز تکمیل و جبران کنند. ولی در کشور ما به این صورت است که فعالیت مدرسه از ابتدای مهرماه آغاز و انتهای خردادماه به‌پایان می‌رسد و در قبال تعطیلات غیررسمی هیچ گونه برنامه‌ریزی‌ای نمی‌شود، درحالی که موضوع تعطیلی‌ها تازگی ندارد. حداقل ۱۰ تا ۱۵ سال است که با موضوع تعطیلات نابهنگام مواجهیم، اما نهاد‌های پژوهشی در آموزش‌و‌پرورش و دانشکده‌های علوم تربیتی، پژوهشی در این زمینه انجام نداده و راهکاری ارائه نکرده‌اند. البته در برخی موارد به دلیل غلبه نگاه سیاسی و غیرکارشناسی، راهکار‌های کارشناسی بر زمین مانده است. در این زمینه نکات دیگری هم وجود دارد که در قالب سؤال باید مطرح شود، اینکه آیا نظام تعلیم و تربیت ما، معلمان را برای چنین موقعیت‌هایی آماده کرده است که اگر مدرسه به هر دلیلی به مدت یک هفته تعطیل شد، معلم بتواند کلاس درس را از راه دور مدیریت کند، آموزش مجازی تا چه حدی در برنامه‌های درسی دانشجویان دانشگاه‌های فرهنگیان و شهید رجایی که دانشگاه‌های تخصصی تربیت معلم هستند گنجانده‌ شده؟ بسیاری از بخش‌هایی که باید از یک دهه گذشته دراین مورد چاره‌اندیشی و مطالبه‌گری می‌کردند و مانع افزایش تعطیلات می‌شدند و یا در مورد تعطیلی‌ها راهکار ارائه می‌کردند، منفعل بوده‌اند. آیا نمی‌شد از این فرصت برای آموزش و توانمندسازی معلمان استفاده کرد؟ به نظرم این بهترین فرصت بوده و هست اما آموزش‌و‌پرورش برنامه‌ای ندارد که آموزش با‌کیفیت و مبتنی بر نیاز  را به معلمان در هنگام تعطیلی مدارس ارائه کند تا آموزگاران نیز به بهترین شیوه مفاهیم را به شکل آنلاین به دانش‌آموزان انتقال دهند. بخش مهمی از اهداف رتبه‌بندی همین است که آن نیاز آموزشی معلم برمبنای سنجش شایستگی احصا شده و آموزش ببینند، ما این مسئله را هم تعطیل کرده‌ایم. یعنی نظام تعلیم و تربیت در قبال این موضوع و سایر موضوعات کاملا منفعل عمل کرده و نهاد‌هایی که مسئول هستند و فلسفه وجودی‌شان این است که در قبال این اتفاقات فعال و تأثيرگذار باشند، سکوت پیشه کرده‌اند. 
 صرف نظر از انفعالی که به آن اشاره کردید، برداشتم از صحبت شما این است که آموزش مجازی می‌تواند به نظام آموزشی ما کمک کند، مشروط به اینکه معلمان در این زمینه آموزش ببینند!
مشروط به اینکه سازوکار و یا مجمعی با حضور معلمان تشکیل شود و آموزگاران نرم‌افزار‌ها و دانشی که در دنیا مورد استفاده قرار‌گرفته را به اشتراک بگذارند، در این صورت می‌تواند تا حدودی مباحث دانشی را جبران کند ولی جبران نهایی این مسئله منوط به اصلاح برنامه آموزشی کلان ماست که به‌جای تعیین محدوده زمانی، حجم زمان را مشخص کنیم. یکی از نهاد‌هایی که می‌تواند خیلی در این زمینه نقش‌آفرین باشد و متأسفانه سکوت پیشه کرده، شورای عالی آموزش‌و‌پرورش است. این شورا در قبال خیلی از بحران‌هایی که در آموزش‌و‌پرورش رخ داده کاملا بی‌تفاوت بوده است. آیا این شورا نمی‌توانست ورود کرده و مصوبه جامعی را هم در حیطه آموزش‌های مجازی و آموزش‌های معلمان و هم در حیطه اصلاح برنامه تربیت معلم متناسب با موقعیت‌های این چنینی داشته باشد و تدابیر لازم را اتخاذ کند؟ متأسفانه این اتفاق رخ نداده و آموزش‌و‌پرورش ما در بسیاری از بخش‌هایی که اختیارات قانونی هم دارد، آن اختیارش را به دیگر بخش‌ها سپرده، از‌جمله در مورد تعطیلی مدارس که مطابق با قانون اختیارش با شورای آموزش‌و‌پرورش استان است، نه معاون عمرانی استاندار و از طرف دیگر باید مطالبه کرد که در صورت تعطیلی، حمایت‌هایی برای جبران صورت بگیرد.
 گفته شده ۴۰ درصد دانش‌آموزان علیرغم حضور در کلاس درس با فقر یادگیری مواجهند، فکر می‌کنید این آمار در شرایطی که آموزش به شکل آنلاین است، تا چه رقمی افزایش پیدا کند؟ 
باتوجه به شیوه‌ای که ما از آموزش مجازی استفاده می‌کنیم، تصورم بر این است که این عدد ۴۰ درصدی بسیار افزایش پیدا کند. البته عدد خاصی را نمی‌توانم اعلام کنم، ولی اگر آموزش مجازی را به شکل درست و به‌عنوان تکمیل کننده آموزش عمومی در نظر بگیریم، کمک‌کننده است. در آموزش حضوری آنچه اهمیت دارد و باید برای آن وزن بیشتری قائل شد، آموزش مهارت‌های اجتماعی است. آموزش شناختی و دانشی از طریق نرم‌افزار‌های برخط قابل انجام است و خیلی از مفاهیم را می‌توان از طریق بازی‌های جذاب به دانش‌آموزان منتقل کرد. باتوجه به اینکه بسیاری از معلم‌های ما متأسفانه مهارت‌های لازم را برای تدریس ندارند و تعدادی از این معلمان در رشته‌های غیرمرتبط تدریس دارند و دوره‌های لازم و کافی را ندیده‌اند، شاید آموزش مجازی به شکل درست آن بتواند وضعیت ما را بهبود ببخشد. به طورکلی نمی‌توان آموزش مجازی و استفاده از فناوری را به‌عنوان یک ضعف قلمداد کرد. امروز دانش‌آموزان ما بسیاری از کار‌هایشان را با تلفن همراه انجام می‌دهند و خیلی از اطلاعات را از طریق فضای مجازی کسب می‌کنند، ولی اشکال از آنجایی آغاز می‌شود که استنباط بسیاری از مدیران و تصمیم‌گیران آموزش‌و‌پرورش از آموزش آنلاین این است که معلم همان تدریس حضوری را در فضای آنلاین انجام بدهد و صرفا از قاب مجازی برای دانش‌آموزان سخنرانی کرده و محتوای درس را به دانش‌آموز تفهیم کند، درحالی که مفهوم آموزش مجازی این نیست و این یک خطای بزرگی بود که در دوران همه‌گیری کووید ۱۹ رخ داد و تا به اکنون این‌رویکرد غلط همچنان استمرار دارد. 
 تصور می‌کنید حضور کمرنگ دانش‌آموزان در مدرسه، علیرغم پیامد‌هايی که در زمینه افت تحصیلی دارد، چه تبعاتی در زمینه شخصیت اجتماعی دانش‌آموزان خواهد داشت؟
بدون تردید بیشترین آسیب متوجه مهارت‌ها و رفتار‌های اجتماعی است. البته در بسیاری از مدارس، نیروی لازمی که بتواند رفتار‌های اجتماعی درست را برای دانش‌آموزان تداعی و نهادینه کند، نداریم. اما موضوعی که نمایانگر بی‌عدالتی آموزشی است، باز بودن مدارس غیردولتی به هنگام اعلام تعطیلی مدارس است. یعنی حتی در زمانی که استانداری مدارس را تعطیل می‌کند، خیلی از مدارس غیردولتی باز هستند و فعالیت عادی‌شان را انجام می‌دهند. درحالی که مدارس دولتی تعطیل هستند و این خلأ  دیگری است که کمتر به آن توجه می‌شود و طبیعتا دانش‌آموزان مدارس دولتی از این نظر به لحاظ کسب مهارت‌ها و رفتار‌های اجتماعی بیشتر آسیب می‌بینند. همه این موارد نیاز به پژوهش میدانی دارد. بدون تردید مهارت‌های اجتماعی را دانش‌آموز در جمع همسالانش می‌آموزد وبا توجه به این تعطیلی‌های مستمربهتر است متولیان امر، نفع و ضرر  تعطیلی‌ مدارس را روی کفه ترازو قرار دهند و ببینند که انجام چه کاری به نفع دانش‌آموزان کشور است.  
|
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.