زن در افق دین و انقلاب
سجاد تنها
اسلام ناب محمدی و انقلاب ایران با ظهور خود چنان به زن عزت داد که در طول تاریخ یا در پهنه جغرافیا سابقه نداشت است؛ به قول علامه طباطبایى: «زن از برکت اسلام مستقل به نفس و متکى برخویش گشت، اراده و عمل او که تا ظهور اسلام گرهخورده به اراده مرد بود. از اراده و عمل مرد جدا شد و به مقامى رسید که دنیاى قبل از اسلام با همه قدمت خود در همه ادوارش چنین مقامى به زن نداده بود. [اسلام] مقامى به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر چنین مقامى براى زن نخواهید یافت.»
تحقق دو حادثه عظیم در طول تاریخ، تحولی اساسی در جایگاه زن ایجاد کرد که باتوجه به اتفاقات متعددی که اخیرا در کشور ما رخداده است، بازخوانی آن ضروری به نظر میرسد. این رخدادها هر یک از سویی میتواند جایگاه واقعی زن را از یاد ما ببرد. فوت یک خانم در جریان رسیدگی پلیس به وضعیت حجاب او آنهم وقتی هنجارشکنی جرمآلودی از سوی او رخ نداده، و باز وقتی این وفات همراه با شائبههایی باشد و این امکان برود که دستگیری او با وفات در ارتباط بوده است، این سؤال را در ذهن ما ایجاد میکند که آیا نسبتی بین این رفتار باعلاقه و احترام اسلام به زن هست؟ از آنسو میبینیم عدهای به استادیوم رفتن بانوان را بهمثابه پیروزیای بزرگ قلمداد میکنند و آن را مصداق آزادی میخوانند. این رفتار باارزش وجودی زن در تناسب است؟ به نظر میرسد مدرنیزاسیون و سکولاریسم از سویی و رویکردهای امنیتی و بسته از سویی دیگر، هر دو زن ایرانی را تهدید میکنند. بهاینترتیب که رویکرد امنیتی با بسته نشان دادن آغوش اسلام، او را به آغوش فرهنگ غربی هر چه بیشتر هل میدهد. مدرنیزاسیون افقهای بلند و مقدس را از او میگیرد و رویکرد امنیتی و گشت ارشادی تیر خلاص را به این آرمانها و افقها میزند و او را از فرهنگ خود فراری میدهد. مقصد ونهای گشت ارشاد، جامعه سکولار است. آنها زن ایرانی را در زمین مدرنیته و سکولاریسم پیاده میکنند. هرچند ما بهحکم عقل سلیم و شرع حکیم باوجود الزام قانونی در مسئله پوشش موافقیم، اما وضعیت کنونی ممکن است مسیر را به سمت بیپوشش سوق دهد تا حجاب.
نخستین تغییر با ظهور مکتب اسلام در جامعه جاهلی رقم خورد و دومین تغییر با ظهور انقلاب اسلامی در سرنوشت زن ایرانی که عضوی از جامعه مدرن بود ایجاد شد.
به برکت این دو مقطع، زن از بردگی و رنج تا اوج عزت و سربلندی را طی کرد و هماینک در دوران رشد و شکوفایی خود به سر میبرد. بیشک انقلاب اسلامی تحولی اساسی و ژرف در وضعیت زنان جامعه ایران به وجود آورد و جایگاه و منزلت واقعی آنان را اعتلا بخشید و دامنه مشارکت آنان را نیز گسترش داد؛ نقشی که در هیچ دورهای از تاریخ چنین پررنگ و واضح نبوده است. در یککلام این انقلاب اسلامی بود که باعث شد هویت زن اصیل ایرانی به همه دنیا معرفی گردد.
در نظام مقدس انقلاب اسلامی، جایگاه زن به حدی است که یک روز را بهپاس قدردانی به وی اختصاص دادهاند. طبق منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی بازدارد یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بینصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است.
پس از انقلاب تغییرات اساسی قانون حقوق واقعی برای زنان در نظر گرفته شد که رفتهرفته باجان گرفتن نهال نو پای انقلاب اسلامی این حقوحقوق به ثمر رسید، زنان در مشاغل دولتی و حتی خصوصی بهصورت جدی ورود کردند و در برخی از جایگاههای فنی و تخصصی توانستند به سهولت به افقهای روشن ذهنشان برسند. در سالهای اخیر زنان حتی در استانها و شهرستانهای دورافتاده ایران امکان حضور اجتماعی و رشد استعداد و مهارتهایشان رادارند و این انقلاب باعث شد که هویت زن اصیل ایرانی به همه دنیا معرفی گردد و این ذهنیت که فقط زنان ایرانی در خانه هستند و به کار خانه مجبور و مشغولاند و امکان تحصیل و یا حضور اجتماعی را ندارند، از افکار رخت بست.
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، اسلام و انقلاب از همان ابتدا نردبان ترقی برای صعود ملکوتی زن به همراه داشتهاند،تا آنجا که بهشت را زیر پای خود میبیند. کرامتی که به زن در اسلام و انقلاب بخشیده شده است نه در قالب آرزو و خیال، بلکه واقعیتی است که اگر صفحات تاریخ را از همان ابتدا تا به امروز ورق بزنیم نخواهیم یافت.
حضور فعال زنان ایرانی در عرصههای مختلف، خط بطلان بر اندیشههای ارتجاعی کشید و نشان داد که اسلام و بهویژه فقه شیعه بهترین دفاع را از حقوق زنان به عمل میآورد. ازاینرو باید گفت مشارکت زنان در اجتماع درواقع نیازمند درکی نو از واقعیتهای موجود است، ناگفته نماند که با همه همراهیها و باز بودن فضا برای رشد اجتماعی هنوز با رسیدن به مطلوب واقعی فاصلههایی وجود دارد که لازمه آن هموار شدن تمامی مسیر توسعه برای همگان است.
رهبر معظم انقلاب در سخنانی میفرمایند: خانوادهها اجازه دهند دخترهایشان درس بخوانند. مبادا پدر و مادری، از روی تعصب دینی، خیال کنند که باید جلوی دختر را بگیرند تا تحصیلات عالیه نکند؛ نه، دین چنین چیزی نگفته است. دین، برای تحصیل علم، میان دختر و پسر فرقی نمیگذارد. اگر پسر شما مشغول تحصیلات عالیه است، بگذارید دخترتان هم به تحصیلات عالیه بپردازد. بگذارید دختران جوان ما درس بخوانند؛ علم بیاموزند؛ آگاهی پیدا کنند؛ به شأن خودشان واقف شوند و قدر خود را بدانند تا بفهمند که تبلیغات استکبار جهانی در خصوص زن، چقدر بیپایه و اساس و پوچ است. در سایه سواد، میشود اینها را فهمید.
زن در فرهنگ جاهلی قبل از اسلام موجودی درجه دوم محسوب میشد و زیر بار انواع ستمها و ظلمها لهشده بود و بسیاری از دختران بعد از تولد به بهانههای واهی ترس از فقر و بیآبرویی به دست پدران خود زندهبهگور میشدند؛ پس از هیچگونه ارزش و جایگاهی برخوردار نبودند. اما با نزول دین اسلام و سیره پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم در برخورد با زنان و دختر خویش حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها به زنان ارزش و مقام واقعی آنها را در دین اسلام نشان داد. رهبران انقلاب اسلامی نیز به پیروی از روش قرآن و سیرۀ معصومین علیهمالسلام جایگاه حقیقی زنان را بیان نمودهاند. ایشان زنان مقدس و بزرگواری چون حضرت زهرا، حضرت خدیجه کبری، حضرت زینب و حضرت مریم را بهعنوان یک الگوی کامل و والای انسانی معرفی نمودهاند که میتوانند برای تمامی افراد بشر بهعنوان الگو قرار بگیرند.
در پایان ذکر این نکته ضروریست که رهبران دینی انقلاب اسلامی به تأسی از قرآن و عترت شخصیت والای زنان را بازگو نمودهاند و اندیشمندان بسیاری نیز به تألیف کتبی در این زمینه پرداختند: ازجمله حقوق زن در اسلام شهید مطهری، زن در آینه جلال و جمال آیتالله جوادی آملی، حقوق زن از دیدگاه قرآن کریم محمدبیستونی، ناشنیدههایی دربارۀ قدرت و شکوه زن در کلام امام و رهبری از علیرضا پناهیان و سایر آثار و تألیفاتی که دراینباره نگاشته شدهاند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.