زمزمههای بحران تمامعیار در آمریکا
گروه بینالملل
بحرانهای سیاست داخلی و سیاست خارجی در ایالاتمتحده آمریکا به نقطه اوج خود رسیده است.بسیاری از جامعه شناسان، نظریهپردازان و سیاستمداران؛ بحرانهای داخلی در این کشور را نسبت به قرن گذشته بیسابقه دانسته و نسبت به آینده ساختار فعلی حاکم بر این کشور هشدار میدهند. حتی حضور جوبایدن رئیسجمهور جدید آمریکا در مسند قدرت ، نتوانسته است حس نگرانی و نارضایتی نسبت به وضعیت جاری در این کشور را از بین ببرد.
یک نظرسنجی مهم در آمریکا
درحالیکه حدود هفت ماه از حضور بایدن در کاخ سفید میگذرد، هنوز ۷۰ درصد از جمهوریخواهان آمریکا معتقدند که وی رئیسجمهور قانونی این کشور نیست! نظرسنجی مشترک دانشگاه سافولک و یو اس ای تودی نشان میدهد که تنها ۲۲ درصد از جمهوریخواهان معتقدند که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ، بایدن برنده شده است. اکثر جمهوریخواهان کماکان ترامپ را پیروز انتخابات دانسته و بایدن را رئیسجمهور غیرقانونی کشورشان میدانند.همین مسئله میتواند رقابت جمهوریخواهان و دموکراتها در سال ۲۰۲۲( انتخابات میاندورهای کنگره) را حساستر سازد. نکته جالبتوجه اینکه در میان دموکراتها، نتایج نظرسنجیها ( در خصوص صحت انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰) کاملا با جمهوریخواهان متفاوت است. ۹۶ درصد از طرفداران حزب دموکرات معتقدند که انتخابات، کاملا صحیح و سالم برگزار شده و پیروزی بایدن نیز در این رقابت قطعی میباشد.
اختلافات عمده طرفداران دو حزب
شکاف در جامعه آمریکا به این نقطه ختم نمیشود.رأیدهندگان جمهوریخواه و دموکرات نظرات کاملا متفاوتی در خصوص اولویتها و چالشهای سیاست داخلی و خارجی کشورشان پیداکردهاند. بهعنوانمثال، ۸۱ درصد دموکراتها درحالیکه به بیستمین سالگرد ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ نزدیک میشویم، تروریسم داخلی را اصلیترین چالش امنیتی در ایالاتمتحده و تنها ۱۳ درصد آنها چالش اصلی کشورشان را تروریسم خارجی میدانند. در مقابل، ۵۳ درصداز جمهوریخواهان تروریسم خارجی را مصدر بحران در کشورشان میدانند و ۴۰ درصد از آنها نیز بر روی تروریسم داخلی متمرکز هستند.
نظرسنجیهای متفاوت در خصوص افغانستان
دیدگاه شهروندان آمریکایی در قبال پرونده افغانستان نیز بر اساس تعلقخاطر آنها به یکی از دو حزب دموکرات یا جمهوریخواه تفاوت دارد.در نظرسنجی اخیر، ۵۳ درصددموکراتها معتقدند که افغانستان در آیندهای نزدیک به کانون تحرکات گروههای تروریستی تبدیل خواهد شد که ممکن است مانند ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ، ایالاتمتحده را هدف قرار دهند. این در حالی است که ۴۷ درصد دیگر معتقدند که افغانستان دیگر به کشوری که حامل گروههای تروریستی( خصوصا داعش) و مأمن آنها باشد، تبدیل نخواهد شد. نکته قابلتأمل اینکه چنین اعداد و ارقامی از سوی جمهوریخواهان موردپذیرش نیست. ۹۲ درصد جمهوریخواهان معتقدند که افغانستان در آیندهای نزدیک کانون تروریسم خواهد بود و تنها ۸ درصد از آنها چنین اعتقادی را ندارند.
حرکت جامعه آمریکا بهسوی رادیکالیسم
مخالفت عیان و گسترده شهروندان آمریکایی با یکدیگر بر سر موضوعات کلان و مهم امنیتی و سیاسی در این کشور، مولد بحرانهای عمیقی در این کشور خواهد بود.چنانکه پیشبینی میشد، دونالد ترامپ رئیسجمهور جنجالی آمریکا پس از شکست در انتخابات، نقش بسزایی در تقویت این شکاف و دوگانگی در ایالاتمتحده داشته است. این موضوع قطعا خود را در انتخابات سال آینده ( انتخابات میاندورهای کنگره در سال ۲۰۲۲) نشان خواهد داد. در چنین شرایطی کاملا نگرانی استراتژیستها، جامعهشناسان و تحلیلگران آمریکایی درخصوص وقوع شورش و بحرانهای مزمن امنیتی و داخلی در این کشور کاملا قابل درک است.امروز قطعات پازل «بحران داخلی عمیق در آمریکا » با سرعتی بیسابقه در کنار یکدیگر چیده شده است. خشم و عصبانیت طرفداران دو حزب دموکرات و جمهوریخواه از یکدیگر نیز این روند را تسریع و تکمیل میکند. اکنون، طرفداران این دو حزب بههیچعنوان توان تحمل چهارساله یکدیگر در مسند قدرت و خصوصا کاخ سفید را ندارند.
ساختارهای التهاب آفرین در آمریکای بحرانزده
در این میان، ساختارها و مجاری انتخاباتی و سیاسی در آمریکا بهاندازهای بحرانساز هستند که بهطور طبیعی، تقابل شکلگرفته میان شهروندان را تقویت خواهند کرد. نخستین ضلع شورش در آمریکا را ساختار انتخاباتی کالج الکترال شکل داده است. ساختاری که بهصورت سنتی متقلبانه بوده و بر اساس تجمیع آرای شهروندان شکل نگرفته است. در ساختار کالج الکترال، هر ایالت برحسب جمعیت و اهمیت خود، امتیاز الکترال خاصی دارد و فراتر از آن، اگر نامزدی حتی یک رأی بیشتر نسبت به نامزد دیگری در یک ایالت به دست آورد، کل آرای الکترال آن ایالت را به حساب خود واریز میکند. در این ساختار، درنهایت آرای مخالف نامزد پیروز در یک ایالت نیز به آرای موافق تبدیلشده و امتیاز آنها به سبد حزب برتر واریز میشود. همین ساختار شکننده باعث شده است در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۶ میلادی، جمهوریخواهان بهرغم کسب آرای عمومی کمتر، در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند.
بحرانهای نهادینهشده در آمریکا
امروز دیدگاه بسیاری از تحلیلگران بر روی معضلات ساختاری جامعه آمریکا متمرکز شده است. معضلاتی که حلوفصل آنها آسان به نظر میرسد. بهعنوانمثال، فارغ از اینکه چه کسی در رأس قدرت ( در کاخ سفید یا کنگره) قرار داشته باشد، ما با نوعی «نژادپرستی سیستماتیک»و «تبعیض نهادینهشده»مواجه هستیم. اگرچه بسیاری از رسانههای آمریکایی و اروپایی سعی در تقلیل اعتراضات نژادپرستانه به دولت ترامپ و محدود کردن ابعاد این خیزش عمومی داشتند، اما واقعیت ماجرا چیزی دیگر است. ما فارغ از تحلیلهای هیجانی و تبلیغاتی برخی رسانههای هضم شده در جریان قدرت در آمریکا، میبینیم اکثر تحلیلهای جامعهشناسانهای که در این خصوص ارائه میشود، ناظر به همین اعتراض ساختاری بوده و مؤلفهها و فرضیات ضعیف و بدون پشتوانه در خصوص هیجانی بودن اعتراضات را زیر سؤال میبرد.اختلافات طبقاتی ، سوء مدیریت در مواجهه با بحرانهایی مانند شیوع کرونا در آمریکا و تحقق شکستهای نظامی واشنگتن در مناطق متعدد جهان ،جملگی نقش بسزایی در تزلزل زیرساختها و بنیانهای سیاسی، نظامی ، امنیتی و اجتماعی در ایالاتمتحده داشتهاند. روندی که در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.