ریــشه عاشــورا
برای شناخت معارف اسلامی منابع مختلفی به دست ما رسیده است. این منابع در کلیترین تقسیمبندی به دو بخش کتاب و سنت تقسیم میشود. کتاب تنها یک مصداق دارد اما سنت خود به دو دسته اقوال و افعال پیامبر اکرم و ائمه هدی تقسیم میشود. اقوال نیز دستههای مختلفی دارند. بخش مهمی از اقوال پیامبر و معصومین علیهم السلام، خطبههای ایشان است.
از خطبههای پیامبر گرفته تا خطبه امیرالمؤمنین علیه السلام و تا خطبههای حضرت زین العابدین در شام. یکی از مهمترین این خطبهها خطبه فدکیه است. یک سخنرانی مفصل، منسجم و صریح که مضمون کلی آن، انتقاد از مردم و شماتت آنان است بابت تغییری که در مسیر جامعه اسلامی پس از درگذشت رسول خدا ایجاد کردند. این دال مرکزی متن خطبه فدکیه است. خطبه با سه فراز در مدح و بیان توحید خداوند آغاز میشود. سپس به معرفی پیامبر خدا و کتاب الهی میپردازد و پس از آن دین اسلام و ارکان و آموزههای آن را تبیین میکند.
سپس بیان میدارد که این احکام و آموزهها، کتاب خدا و خود رسولالله و امیرالمؤمنین چگونه یک جامعه منحط را تمدن بخشیدند و این کار چقدر برای آنها سخت بود و آنها چقدر در این سختی تنها بودند. چنین مقدمهای منطقا نمیتواند ذیالمقدمهای چون غصب فدک داشته باشد. مگر آنکه غصب فدک، خود ذیل ظلم بزرگتری تعریف شود. حتی پایان خطبه فدکیه با بحث فدک نیست، بلکه صراحتا با بحث خلافت است. «پس خلافت را بگیرید، ولی بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است، و پای آن سوراخ و تاولدار، عار و ننگش باقی و نشان از غضب خدا و ننگ ابدی دارد، و به آتش شعلهور خدا که بر قلبها احاطه مییابد متصل است». پایان کلامی تا این پایه منسجم، علیالقاعده باید جمعبندی مطالب آن باشد. خاصه آنکه ابوبکر هم در پاسخ حضرت به خلافت اشاره میکند و میگوید خلافت را مردم به او دادهاند. حضرت زهرا پیش از این فراز نیز میفرماید: «آگاه باشید میبینم که به تنآسایی جاودانه دل داده، و کسی را که سزاوار زمامداری بود دور ساختهاید، با راحتطلبی خلوت کرده، و از تنگنای زندگی به فراخنای آن رسیدهاید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندید، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خدای بزرگ از همگان بینیاز و ستوده است».
دختر پیامبر در این فراز تلویحا از کفر مردم سخن میگوید. گویی مردمی که مخاطب حضرت هستند، از تمام مقدماتی که ایشان فرمود دور شدهاند و به تمام آن چیزهایی که در عصر جاهلیت در آن غوطه میخوردند، نزدیک. آنها از خدا، پیامبر، قرآن، اسلام و احکام دین دور شده بودند و این نتیجهای جز بازگشت به جاهلیت در بر نداشت. دین خدا حالا دست منافقان میافتاد، کسانی که هیچچیز از این دین باقی نمیگذاشتند. مردم قدم به راهی گذاشته بودند که امتداد آن به بنیامیه میرسید؛ کسانی که حتی ادای مسلمان بودن را هم در نمیآوردند اما خود را خلیفه پیامبر میخواندند.
با این حساب شاید عجیب نباشد اگر این خطبه را به جای فدکیه، علویه بخوانیم. این خطبه حضرت زهرا، گویی فصل دوم خطبه غدیریه است. خطبهای که به اقتضای شرایط، صریحتر است و مردم را از عاقبت همراهی با منافقان بر حذر میدارد. این خطبه فصلهای دیگری نیز دارد. ادامه آن را باید در نهجالبلاغه و الغارات خواند و فصل پایانی آن نیز در کوفه و شام ایراد شد. همه این خطبهها حول رابطه مردم با امام است. مردمی که در غدیر با امام بیعت کردند اما در سقیفه برابر ظلم منافقان ساکت شدند؛ سپس چون به امام روی آوردند او را اطاعت نکردند و نهایتا در اعظم مصائب دستشان به خون پسر پیامبر خود آلوده شد. آنها سوار شتری بودند که مادر امت، مقصد آن را آتش جهنم دیده بود.
خطبه فدکیه , خطبههای پیامبر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.