رودست بایدن به اروپا در افغانستان - روزنامه رسالت | روزنامه رسالت
شناسه خبر : 50484
  پرینتخانه » بین الملل, مطالب روزنامه تاریخ انتشار : 20 شهریور 1400 - 6:25 |
«رسالت» از آخرین اقدامات غرب در افغانستان گزارش می‌دهد

رودست بایدن به اروپا در افغانستان

پس از بیست سال حضور غرب در قالب ناتو در افغانستان، آمریکا درحالی از این کشور خارج می‌شود که حضورش نه‌فقط دستاوردی نداشت، بلکه امروز یک کشور بی‌ثبات و ناامن را برای افغانستانی‌ها و حتی معضلی را برای منطقه آسیای میانه بر جای گذاشته است.
رودست بایدن به اروپا در افغانستان
دکتر عابداکبری 
پس از بیست سال حضور غرب در قالب ناتو در افغانستان، آمریکا درحالی از این کشور خارج می‌شود که حضورش نه‌فقط دستاوردی نداشت، بلکه امروز یک کشور بی‌ثبات و ناامن را برای افغانستانی‌ها و حتی معضلی را برای منطقه آسیای میانه بر جای گذاشته است. راهبردهای آمریکایی که ادعا می‌شد در راستای ارزش‌های لیبرالیستی غربی، درصدد توسعه مردم‌سالاری‌ در افغانستان و برپایی حکومت مرکزی مقتدر در کابل است، امروز با شکستی قاطع مواجه شده‌اند.اگرچه برخی از این دیدگاه طرفداری می‌کنند که «اهداف و راهبرد آمریکا ایجاد بی‌ثباتی در افغانستان به‌ضرر چین، روسیه و ایران است»، اما حتی درصورت قبول این نظر، بازهم افغانستان شکستی برای اعتبار آمریکا خواهد بود که تمامی طرح‌های امنیتی واشنگتن و ناتو را در جهان زیر سؤال می‌برد. بنابراین حتی در این فرض هم دیگر «دعوت» از آمریکایی‌ها برای ثبات‌سازی یاتوسعه مردم‌سالاری که البته پوشش حضور آمریکایی‌ها در بسیاری از کشورهای جهان برای غارت دارایی‌های آنان بود معنایی نخواهد داشت. فارغ از این اختلاف‌نظرها، نوشتار حاضر به بررسی نگاه اروپایی‌ها به شکست غرب در افغانستان اختصاص یافته است که هم ازحیث همسایگی با بحران‌ها و هم به‌لحاظ مشارکت در ناتو، امروز همان شکست آمریکایی را تجربه می‌کنند.
 شکست هم‌پیمانی 
زمانی‌که بایدن تصمیم آمریکا مبتنی‌بر خروج از افغانستان را اعلام کرد، اروپایی‌ها به‌وضوح از این‌که مشورتی با آن‌ها نشده بود و موضوع به‌نوعی دیکته شد شگفت‌زده شدند.  بایدن به‌رغم سخنرانی‌های پرشورش درمورد هم‌پیمانی و احیای آن، حتی آمرانه‌تر از ترامپ در روابط فراآتلانتیکی برخورد کرد. تمرکز بایدن بر گزینه خروج آمریکا، غفلتی کامل از واقعیت ارتباط مستقیم امنیت و ثبات در افغانستان، با امنیت در اروپا بود. از دید اروپا، آمریکای بایدن مانند آمریکای ترامپ با یک جانبه‌گرایی، همان شکست را در هم‌پیمانی تجربه می‌کند. روشن شد در راه نجات هم‌پیمانی، شعار بایدن یعنی «آمریکا بازگشته است» کافی نیست  و اروپا باید در فکر تأمین امنیت خود در قالب‌های خلاقانه و جدیدی فارغ از ناتو باشد و بیشتر بر استقلال راهبردی از آمریکا تکیه کند. اروپا پس از افغانستان، شکننده، ظنین به باج‌خواهی و گم‌گشته به‌نظر می‌رسد. در دورانی که توانمندی‌ در فرافکنی قدرت کلید موفقیت دولت‌ها ست، شکست بزرگی به غرب تحمیل شد. این شکست در حوزه سیاست بین‌المللی، فقط یک نقطه عطف نخواهد بود، بلکه چشمگیر است و پیامدهای بی‌شمار در آینده خواهد داشت، اما فقط در همین ابتدای امر مشخص است قدرت چانه‌زنی اروپا را در جهان، به‌ویژه در همسایگی‌اش به‌شدت تخریب کرده است؛ به‌گونه‌ای که اروپا حتی نمی‌داند چگونه با طالبان، ایران، ترکیه و سایر بازیگران مذاکره کند. 
 شکست در درک وضعیت میدانی
از دید اروپایی‌ها، حداقلی‌ترین شکست آمریکا در تصمیم خروج از افغانستان، نداشتن درک درست از موقعیت در این کشور است. ترزا می، نخست‌وزیر سابق بریتانیا با اظهار شگفتی بارها عنوان کرده است آیا غرب اطلاعات کافی از احتمال سقوط دولت در کابل نداشت؟ آیا واقعاً این اندازه اطلاعات غرب ضعیف است؟ بی‌شک رخدادهایی که جهان در فرودگاه کابل شاهد آن بود، اعتماد اروپایی‌ها را به شایستگی دولت بایدن به‌کلی زیرسؤال برد.  با تصمیم غیرمترقبه آمریکا برای خروج کامل و سقوط غافلگیرانه دولت کابل، برخی از کشورهای هم‌پیمان که نیروهایی در افغانستان داشتند در تقلایی جانکاه برای خروج کارکنان و همکاران افغانستانی‌شان از کشور هستند و می‌پرسند اگر این هرج‌ومرج پس از بیست سال صرف زمان و میلیاردها هزینه شکست نیست، چیست.  ناتوانی در مدیریت موقعیت موجب برگشت خطرات امنیتی و تروریسم به اروپا و آمریکا خواهد شد.  ضمن این‌که موجی از مهاجران و پناهجویان را که اروپا انتظار آن را نداشت در منطقه آواره کرده، مشخص است آمریکا هیچ تصوری از این امور نداشت. 
شکست در راهبردها و اهداف 
آمریکایی‌ها خود شکست آمریکا را تأیید می‌کنند. هنری کیسینجر می‌نویسد راهبردها و اهدافی که آمریکا برای خود متصور بود ازجمله دولت‌سازی، با شکستی مفتضحانه مواجه شد و واشنگتن فداکاری هم‌پیمانان آمریکایی، چه افغانستانی‌های حاضر در میدان و چه اروپایی‌ها را نادیده انگاشت.  کهنه‌سربازان و مسئولان نظامی آمریکایی نیز عنوان کرده‌اند «آمریکا باید مسئولیت شکستش و مسئولیت ویرانه‌ای را که بر جای گذاشته  بر عهده بگیرد. ویرانه‌ای که شاید اگر به آن ورود نمی‌کرد، امروز کشوری آباد و باثبات بود.» 
بارها فرماندهان آمریکایی حاضر در میدان‌های افغانستان عنوان کرده بودند جنگ غیرقابل پیروزی است و لازم بود بسیار پیش‌تر آمریکا از این کشور خارج شود یا حتی قدم به آن نگذارد.  مهم‌ترین علت این واقعیت عنوان شده است که ازنظر ترکیب جمعیتی، اقوام مختلفی در افغانستان وجود دارند که در هریک گروهی افراطی ممکن است برانگیخته شود و علیه دیگری دست به اقدامات خشونت‌بار بزند و هر دولت مرکزی از قومی دیگر را از قدرت به پایین بکشد. تحریک این گروه‌ها و اقوام علیه یکدیگر ازسوی بازیگران خارجی همواره صلح و ثبات را از این کشور دور کرده است، لذا دخالت خارجی برای ایجاد حکومت مرکزی از ابتدا نادرست بود. 
 شکست در مسئولیت حمایت
درحدود سه‌چهارم از آمریکایی‌ها بر این باورند که راهبردها و سیاست‌های آمریکا در دو دهه گذشته در افغانستان با شکست مواجه بوده  و شاهد این مدعا خون‌های ریخته شده و آوارگانی در سراسر جهان است. بیش از ۲۳۰۰ نفر آمریکایی جان خود را از دست داده و ۲۰ هزار نفر مجروح شدند؛ درحدود ۱۱۴۵ نفر از نیروهای هم‌پیمان در این جنگ کشته شدند؛  و حداقل ۵۰۰ هزار نفر افغانستانی نیز جان باخته یا مجروح شدند.بسیاری از سربازان آمریکایی که در افغانستان حضور داشتند و به‌سبب سیاست‌های غلط مقامات این کشور در روزها و ماه‌های اخیر جان خود را از دست دادند، حتی سن‌شان به قدمت این جنگ نمی‌رسید. این وضعیت برای مردم افغانستان بسیار دردناک‌تر و بدتر است، مردم درحالی جان خود را با اندک توشه‌ای به دوش گرفته و به مقصدی نامعلوم می‌گریزند که حتی فرصت طرح پرسش از چرایی ورود و خروج آمریکا را ندارند. 
به گفته جوزف بورل، خروج آمریکا، نخست فاجعه‌ای برای مردم افغانستان؛ سپس شکستی برای جهان غرب و همچنین تغییر دهنده بازی در روابط بین‌الملل خواهد بود.  بسیاری از دیگر کارشناسان بر این باورند که اگر خروج آمریکا از افغانستان تلاش برای تمرکز بر رقابت با چین بود، امروز این راهبرد هم شکست خورده و اعتبار آمریکا در رقابت با چین و روسیه از بین رفته است.  از دید اروپا، امروز دیگر پس از افغانستان، آمریکا یک کشور عادی مانند سایر کشورها به‌شمار خواهد آمد نه یک هژمون.  از دید اروپایی‌ها، جغرافیا به آن‌ها دروغ نمی‌گوید و شکست آمریکا به‌معنای افزایش شمار پناهجویان افغانستانی است که ترجمان آن در اروپا افزایش حامیان راست افراطی خواهد بود .
 این‌بار مقامات اروپایی به‌ویژه در فرانسه و آلمان باتوجه‌به انتخابات مهم پیش رو در این دو کشور، به‌شدت نگران موج پناهجویی هستند و سیاست درهایی بسته دارند که این به‌معنای دردی بیشتر برای مردم افغانستان است. 
سخن پایانی 
مشخص نیست چه زمانی آمریکا و اروپا، به‌ویژه اروپایی‌ها به درک بیهودگی جنگ‌ها با دنباله‌روی از آمریکا برسند. آن‌چه از افغانستان برای غرب باقی ماند شکستی همه‌جانبه است. اگرچه آدمی به امید زنده است و برای مردم افغانستان، کورسوی امیدی ازجمله گفت وگو با طالبان وجود دارد، اما ممکن است ناگهان بسیار دیر شود و نظامی‌گری بار دیگر سراسر کشور را بگیرد. 
چشم‌انداز این وضعیت، بی‌ثباتی افغانستان خواهد بود و به‌نظر نمی‌آید در آینده نزدیک بین گروه‌های سیاسی مختلف افغانستان، طالبان با دیگر گروه‌های افغانستانی توافقی حاصل شود و این روند بی‌ثباتی کماکان ادامه خواهد داشت و متهم بی‌ثباتی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها خواهند بود.
نویسنده : دکتر عابد اکبری |
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : دیدگاه‌ها برای رودست بایدن به اروپا در افغانستان بسته هستند

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.