روابط تهران باکو در پیچ دالان زنگزور
وحید عظیمنیا
حافظه تاریخی منطقه اوراسیا که در نظریه هارتلند «جان مکیندر» بهعنوان قلب سیاست جهان معرفیشده و این روزها به دلیل بازیگری برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در مرکز توجه رسانهها قرارگرفته، گواه این است که ایران در برهههای بحرانی جمهوری آذربایجان، ناجی این کشور بوده است. از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، روابط تهران – باکو بهطورمعمول در سطح مطلوبی قرار نداشته است و با فراز و نشیبهایی در دو دهه گذشته همراه بوده است که تحرکات مشکوک باکو در روزهای اخیر شاید اوج آن است.
«دالان زنگزور» پیرو نبرد قرهباغ از سوی جمهوری آذربایجان و با حمایت و فشارهای ترکیه و همکاری رژیم صهیونیستی و حتی پاکستان به ارمنستان تحمیل شده است. این دالان راه ارتباطی باکو به نخجوان را برقرار میکند؛ مسیری که پیشتر بدون هیچ مشکلی از خاک ایران میگذشت. از طرفی این دالان موجب اتصال زمینی ترکیه از طریق نخجوان به جمهوری آذربایجان میشود. اما هدف اصلی ترکیه و جمهوری آذربایجان از برقرار کردن این دالان، قطع ارتباط زمینی ایران با ارمنستان و بهتبع آن، قطع یکی از مهمترین دسترسیهای تهران به اروپاست. باکو و آنکارا در حال نقشآفرینی در زمین طراحیشده «محاصره اقتصادی» ایران هستند.
برکسی پوشیده نیست که حکومت جمهوری آذربایجان با حدود ۸۵ درصد جمعیت شیعهمذهب و پیوند تاریخی مردمش با ایران، بدون تحریکات بازیگران منطقهای و فرا منطقهای توانا و احیانا ارادهای هم برای رویارویی با جمهوری اسلامی ایران حتی در سطح دیپلماتیک ندارد؛ اما بررسی اظهارنظرهای این روزهای مقامات باکو و آنکارا جای تأمل دارد: «قدرت حسنقلیاف» نماینده مجلس و عضو حزب «جبهه متحد ملی»
جمهوری آذربایجان گفته «ما باید از طرق دیپلماتیک به ایران گوشزد کنیم که در آن کشور ۳۰ میلیون آذری زندگی میکنند و این اقدامات بر تمامیت ارضی و ثبات سیاسی ایران تأثیر مثبتی نخواهد داشت!» و یا «المان محمداف» دیگر نماینده مجلس جمهوری آذربایجان گفته است «ایرانیها به ما میگویند با دم شیر بازی نکنید. اگر دم داشته باشند آن را خواهیم چید.»
این اظهارات در حالی است روزگاری نهچندان دور صدام به بهانه اشتراک زبانی با عربهای جنوب غرب کشور عصیان کرد و اسلحه به دست گرفت، اما درنهایت از بین ۱۰ فرد مهمی که برای سرشان جایزه گذاشت که تحویل عراق داده شوند، هشت نفرشان عرب خوزستان بودند! تاریخ بهترین معلم ماست؛ لذا بهتر است به نماینده پارلمان ترکیه که در مصاحبه با «روزنامه ینیشفق» وابسته به دولت ترکیه و از مروجان رویکردهای پانترکیستی در منطقه مدعی شده است «ایران باید از روی نقشه محو شود»! عکس صدام را درحالیکه در زبالهدان تاریخ دفن شده است، نشان داد.
«الهام علیاف» با تکیه به قدرت ترکیه اردوغانی در واکنش به رویدادهای اخیر جاده «گوروش قافان» به سمت ارمنستان، که توسط نیروهای کشورش مسدود شده، گفته است: «به ایران در دفعه اول اخطار شفاهی دادیم و در مرحله بعد اخطار رسمی دادیم و در مرحله بعد بهوسیله ایست و بازرسی نظامی و پلیس جلوی تردد خودروهای ایرانی به ارمنستان و قرهباغ را گرفتیم… ترکیه به همه نشان داد که آذربایجان طرف حق است و هرکسی مقابل آذربایجان بایستد، با ترکیه طرف است». اینکه پسر حیدر علیاف حالا ترکیه را پدرخوانده میداند جای تعجب نیست، اما بعید بهنظر میرسد سرنوشت بهتری نسبت به صدام، حسنی مبارک، منصور هادی و در همین اواخر اشرف غنی در انتظار فرزندخواندهها باشد.
اگر تحولات و تحرکات اخیر میان تهران-باکو را در قالب شبکهای از روابط درهمپیچیده، در لایههای مختلف تعاملات ببینیم، درخواهیم یافت که «مسئله قدرت» خودنمایی میکند، قدرتی که برای تأمین امنیت و منافع ملی اهمیت بسزایی دارد. درواقع از بین سه دینامیک اقتصاد (ژئواکونومیک)، قدرت (ژئوپلیتیک) و فرهنگ (ژئوکالچر) که تعاملات بین دولتی را شکل میدهد باید گفت تنش موجود بین تهران – باکو وارد فاز ژئوپلیتیکی شده است چراکه جمهوریآذربایجان به تحریک برخیکشورها تلاش میکند «دالان زنگزور» را تصرف کند تا ایران هیچ مرزی با ارمنستان نداشته باشد؛ باکو بنا دارد تا با یک تیر دو نشان بزند؛ هم ایران محاصره شود و راه ارتباطی خود را با اروپا از دست بدهد و محتاج جمهوریآذربایجان شود. هم ارمنستان در خفقان ماه و ستاره دستوپا بزند!
با توجه به ویژگی که کشور جمهوری آذربایجان دارد این کشور اکنون مجری مثلث قائمالزاویهای شده است که ذکر چند نکته در این مورد خالی از لطف نیست:
۱. یک ضلع این مثلث رژیم صهیونیستی است که تلاش دارد با ایران هممرز شود روزی از طریق کردستان عراق و تحریک بارزانی و امروز در کنار الهام علیاف! درواقع تمام جان کندنهای اسرائیل این است که، چون ایران در لبنان و فلسطین با سرزمینهای اشغالی هممرز است حالا باید با ایران به هر طریقی شده هممرز شود. البته سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان اخیر تأکید کرد که ایران چنین چیزی را برنمیتابد.
۲. ترکیه ضلع دیگر است. اردوغان کماشتباه نداشته است که تازهترین آن مربوط به بحران سوریه و حمایت از داعش بود و حالا به دنبال رقابت با ایران و روسیه شده تا بلکه یاد عثمانیها را زنده کند، اما اردوغان از یکچیز خبر ندارد آنهم عضویتش در ناتو و خوشخدمتی به آمریکا طی سالهای اخیر است همین موضوع سیل بند رفتارهای ترکیه در منطقه است و این کشور استقلال رفتاری محض ندارد نمونه آن را میتوان در خرید سامانه اس ۵۰۰ از روسیه دید که آمریکا حسابی از خجالتش درآمد بنابراین ترکیه اردوغان پسر بازیگوش غرب در غربآسیاست که تاحدی اجازه بازی دارد.
۳. اما ضلعی که مثلث را قائمه کرده از واشنگتن دی سی میگذرد. آمریکا در حالی به دنبال خروج از منطقه و کمرنگتر کردن حضور فیزیکی خود است که تلاش دارد بهصورت نیابتی و با کمترین هزینه معادلات را به نفع خود تغییر بدهد. در اینجاست تل آیو، باکو، آنکارا و حتی اسلامآباد ناخودآگاه در یک خط سیر قرار میگیرند تا مخالفان آمریکا نظیر روسیه و ایران را بهعنوان یک بازیگر چالشگر مهار کنند و درعینحال مانع از گسترش و حضور بازیگرانی نظیر چین در منطقه شوند.بهطورکلی ازاینپس ما در منطقه شاهد تنشهای نیابتی گسترده خواهیم بود، لذا ترسیم یک نقشه راه بسیار اهمیت دارد که نمونه برجسته آن را امروز در شمال غرب کشور میبینیم. بههرروی، جمهوری اسلامی ایران همانگونه که طی هفتههای اخیر و برای چندمین بار اقدام به انهدام مقر گروهکهای تروریستی در شمال عراق کرد و نشان داد در عین متعهد بودن به «عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشورها»؛ درباره تأمین امنیت و تمامیت ارضی خود با هیچکس شوخی و مماشات نمیکند، در صورت نیاز، بهراحتی توان «ادب کردن» دیگران را نیز دارد.
برآیند بررسیها نشان میدهد، ازآنجاییکه سیاستهای ایران درمنطقه قفقاز جنوبی بر منافع اقتصادی و امنیتی مبتنی بر الزامات ژئوپلیتیک استوار است، تهران باید در نظم جدیدی که در حال شکلگیری است و در تدوین استراتژیهای خود که نمود آن را در سیاست خارجی ایران میتوان دید، باید به مهمترین منافع میانمدت و طولانیمدت خود یعنی حفظ امنیت مرزها و تمامیت ارضی، حاکمیت و وحدت ملی، تأمین امنیت انرژی و توسعه اقتصادی پایدار و هژمونی منطقهای تمرکز داشته باشد. درنتیجه، ایران باید یک استراتژی مبتنی بر منافع ملی و واقعگرایی درباره قرهباغ تنظیم کند که برای تأمین و تضمین این اهداف و منافع، نیاز به اتخاذ و اعمال تاکتیکهای چندبعدی و چندوجهی است.
آذربایجان , اوراسیا , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.