ردپای کرامت در آموزههای دین
گروه فرهنگی
کرامت در یککلام، نقطه اوج و فوران اخلاق انسانی است. نمیتوان آن را در یک کلمه خلاصه کرد یا با یک واژه ترجمه. بااینحال آن را «بزرگواری» معنا کردهاند که بازهم معنی گنگی است، یعنی اخلاق بزرگان. آن را معادل بخشش یا سخاوت نیز دانستهاند اما کرامت معنایی بزرگتر از سخاوت دارد. سخاوت یکی از میوههای درخت تناور کرامت است.
کرامت بهطور خلاصه به معناى دورى از هرگونه پستى، کوچکی، تنگنظری، حقارت و فرومایگى بوده و روح بزرگوار و منزه از هر نوع از پستى را کریم میخوانند. کرامت در مقابل دنائت، ذلت و خوارى است. براى رسیدن به اوج قله بلند کرامت، تنها باید به سلاح تقوا و پرهیزگارى مجهز گشت و بدون تقوا نمیتوان به قله کرامت دستیافت. به فرموده حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام: «آنکس که تقواپیشه کند به هر چه که دوست دارد جاودانه دسترسى پیدا میکند؛ خدا او را در منزل کرامت خویش مسکن میدهد. خانهاى که مخصوص خداست. سقف آن عرش پروردگارى و روشنایى آن از جمال الهی و زائرانش فرشتگان و دوستان و همنشینان پیامبران الهی هستند.»
رسول مکرم اسلام صلواتاللهعلیه میفرماید: «خداى بزرگ، کریم است و کرم را دوست میدارد».
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید:
«کسى که قبل از سؤال میبخشد، کریم است».
«حوادث ناگوار در روح کریم اثر نمیگذارد».
«کریم، انسانى است که از حرام اجتناب کند و از همه عیبها منزه و پاک باشد».
«انسان کریم از چیزى که لئیم به آن فخر میکند، بیزار است».
«کریم، انسانى است که آبروى خود را با مال حفظ میکند، ولى لئیم کسى است که مال را بهوسیله آبرو حفظ میکند».
«اگر کسى روح را به کرامت و عظمت بشناسد همه دنیا در چشمش کوچک میشود».
به فرموده رسول مکرم اسلام : «دوستى دنیا ریشه هر معصیت و ابتداى هر گناه است»؛ لذا دنیا، دنیا نامیده شد، چونکه «بیمقدارتر از هر چیزى است». چون دنى و دنائت و دنیا همریشهاند ازاینرو نمیتوان کرامت و بزرگوارى را در دوستى دنیا جستجو نمود؛ چراکه به فرموده حضرت امیر: «دنیا انسان را خوار و ذلیل میکند».
پس کرامت نقطه مقابل ذلت و خوارى است. باید براى رسیدن به قله بلند کرامت و پرهیز از گناه، دنیاطلبى، هوا و هوس، به سلاح تقوا مجهز گشت. به فرموده امیرالمؤمنین: «کرامت بدون تقوا حاصل نمیشود». همچنین به فرموده خداى بزرگ در قرآن کریم: باکرامتترین (گرامیترین) شما نزد خداوند باتقواترین شماست.
خداى بزرگ میفرماید: «ما انسان را گرامى داشتیم». چون در خلقت او گوهرى کریم به کار رفته است. اگر انسان مانند سایر موجودات فقط از خاک خلق میشد، کرامت براى او ذاتى یا وصف اولى نبود. ولى انسان داراى فرع و اصل است؛ فرع او به خاک برمیگردد و اصل او به الله منسوب است.
خداى کریم در قرآن مجید روح را به خود نسبت داد و جسم را که به خاک و طبیعت مرتبط است به طین منسوب کرد. نفرمود: من انسان را از گل و روح مجرد خلق کردم! بلکه فرمود: انسان را از گل ساختم، سپس از روح خود در او دمیدم. پس روح انسانى به خداوندى که معلم اکرم است، ارتباط دارد. بنابراین سهمى از کرامت داشته و روح الهی به معناى روح کرامت است.
در ایران ده روزی که میان ولادت فاطمه معصومه سلامالله علیها و امام هشتم علیهالسلام فاصله است را دهه کرامت میخوانند. چه نامی بهتر از کرامت برای این دهه وقتی خواهر ملقب به کریمه است و برادر متصف به رئوف؟
کرامت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.