راههای خودمراقبتی در برابر محتوای تلخ رسانهها
برخی از ما در مواجهه با اخبار تلخ، فشار عجیبی را روی قلبمان احساس میکنیم، بدنمان داغ یا بهشدت سرد میشود، احساس گرفتگی در عضلات میکنیم، عرق میکنیم، دچار تپش قلب میشویم و سردرد میگیریم. علاوه بر این بسیاری از ما دچار اضطراب و پریشانی روحی، افسردگی و بیقراری میشویم. واقعیت این است که این روزها بیش از گذشته در معرض اخبار منفی قرار داریم و هرروز نیز پژوهشگران بیشتری درباره تأثیر مخرب خبرهای بد بر سلامت جسم و روان هشدار میدهند.
بااینحال همینکه رسانهها، خبری تلخ و ناامیدکننده منتشر میکنند، بهسرعت تعداد بازدیدکنندگانش بالا میرود اما به همان نسبت اگر خبری با رویکردی مثبت تنظیم و منتشر شود، تعداد بازدیدکنندگانش پایین میآید. اخبار هیجانی و بد همیشه پرطرفدار بوده و درگذشته خیلیها روزشان را بامطالعه صفحه حوادث روزنامهها آغاز میکردند؛ اخباری که برخی معتقدند پرداختن به آنها احساس ناامنی ایجاد میکند و البته برخی دیگر از کارشناسان جنبه آگاهیبخشی چنین خبرهایی را بیشتر میبینند! اما صرفنظر از دیدگاههای متفاوتی که دراینباره وجود دارد، کل روز ما با روانی آزرده از خبرهای بد و حوادث ناگوار به شب میرسد و معمولا یکی از واکنشهای تروماتیک ما به چنین ویدئوها یا اخباری، وسواس برای جستوجوی ویدئوهای بیشتر یا دیدن چندینباره است درحالیکه حتی یکبار تماشای آن تأثیر طولانیمدت بر روانمان بر جای میگذارد. در شدیدترین حالت آن ممکن است یک تصویر تا مدتها روز و شب همراهمان باقی بماند و در غم، اندوه یا خشم غرقمان کند. چنین تجاربی نمود یک آسیب روانی است.
احمد مقدمی، روانشناس دراینباره تأکید میکند: «در دورانی که ما از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی به بدترین فجایع انسانی، دسترسی سریع، نامحدود و بیقیدوبند داریم، خودمان باید خبرهایی را که به ما میرسد کنترل کنیم تا بتوانیم روان سالم داشته باشیم. در اخباری که میخوانیم باید تعادل را رعایت کنیم. اگر یک خبر ناراحتکننده میخوانیم، بعدازآن خبری بخوانیم که ما را امیدوار کند. این را هم باید در نظر گرفت که ما نمیتوانیم همه مشکلات جهان را حل و دنیا را نجات دهیم، پس باید بر وضعیت روانی خودمان مسلط باشیم و موبایلمان را شبها به رختخواب نبریم.»
وسواس پیگیری اخبار و نااطمینانی نسبت به آینده
این روانشناس میگوید: «لازم است بفهمیم کدام خبرها بیشتر ما را تحت تأثیر قرار میدهد. از اخباری که تأثیر منفی بیشتری روی ما دارد فاصله بگیریم. اگر با واکنشهای روانی خود در برابر خبرها بهتر آشنا باشیم، راحتتر میتوانیم عادتهای خود در پیگیری خبرها را تغییر دهیم. البته قرار نیست که حبابی از بیخبری دور خودمان بسازیم و بیتردید آگاهی از رویدادهای جهان اطراف همیشه مفید است اما مخاطبان باید تعادل را در پیگیری خبرها رعایت کنند تا شادی غیرواقعبینانه یا اضطراب بیشازحد نداشته باشند. برای خیلی از ما در معرض اخبار نبودن گزینه عملی نیست، بهویژه در فضای زندگی مدرن امروز که خبرهای سیاسی و اقتصادی رابطه مستقیم بازندگی روزمره دارند اما مسئله آن است که ما تأثیر رویدادهای خبری را بر زندگی روزانه خود دست بالا میگیریم، برای اینکه تصور میکنیم ثبات زندگی ما را از بین میبرند. به همین دلیل است که برای حفظ ثبات زندگی و آرامش ذهنی خود، وسواسگونه به دنبال پیگیری خبرهایی هستیم که عمدتا در زمره اخبار منفی دستهبندی میشود.»
مقدمی معتقد است: وسواس پیگیری اخبار ما را نسبت به آینده نامطمئن میکند و همین موضوع باعث اضطراب میشود. با توجه به اینکه رویدادهای آینده ناشناخته است، پیگیری وسواسگونه خبرها به ما این حس را میدهد که اوضاع روزبهروز بدتر میشود. مقدمی تأکید میکند: «بر اساس نظریه روحیهمحور در روانشناسی، افرادی که مضطرب هستند خودشان بیشتر تمایل دارند که به دنبال خبرهای اضطرابآور بروند و به همین دلیل تصور میکنند که حجم این خبرها در رسانهها زیاد است. خبرهای منفی ممکن است باعث شود که تصور کنیم دنیا روزبهروز تاریکتر میشود. باید تلاش کنیم تا با مصرف عامدانه خبرهای مثبت، در مقابل این تصور بایستیم. در غیر این صورت، این موضوع بر روی تصمیمگیریهای روزمره ما تأثیر منفی دارد، حتی اگر در باور به اینکه دنیا هرروز جای بدتری میشود در اشتباه باشیم. درواقع زندگی بشر نسبت به قرنهای گذشته روند روبهپیشرفت داشته است، تنها نکته آن است که با توجه به پیشرفت صنعت ارتباطات، امروز فجایع بیش از گذشته در مقابل چشمان ما قرار دارند.»
مراقب کودکان باشید
اگرچه همه ما در مواجهه با اخبار تلخ، فشار عجیبی را روی قلبمان احساس میکنیم، بدنمان داغ یا بهشدت سرد میشود، احساس گرفتگی در عضلات میکنیم، عرق میکنیم، دچار تپش قلب میشویم و سردرد میگیریم. علاوه بر این بسیاری از ما دچار اضطراب و پریشانی روحی، افسردگی و بیقراری میشویم اما این وضعیت برای کودکان بغرنجتر است و بههیچعنوان نباید اجازه داد آنان در معرض اخبار و بهویژه تصاویر خشونتبار قرار گیرند. چنین تجربهای برای کودکان بیش از گروههای بزرگسال غیرقابلجبران است. حتی اگر به صفحه موبایل یا تلویزیون نگاه نکنند، بازهم از میان صدای ویدئوها و یا مکالمات بزرگترها در معرض محتوای آسیبزننده قرار میگیرند.
نیما ستارزاده، روانشناس بالینی کودکان در این زمینه میگوید: «حواستان به کودکان باشد. مدلی که آنها اخبار بد را درک میکنند، با بزرگسالان متفاوت است. مراقب باشید وقتی دارید اخبار یک فاجعه را دنبال میکنید، کودکان شما بهقدر کافی دور از صدا و تصاویر باشند. این روزها حجم اخبار خشونتآمیز و نگرانکننده در سراسر جهان بالاست و شبکههای اجتماعی نیز در انتشار خبرها و کلیپهای بد
و منفی پیشگام هستند، در چنین وضعیتی، یکی از مهمترین وظایفی که به دوش والدین گذاشتهشده، مراقبت و حمایت روانی از کودک و دورنگه داشتن او از اخبار تهدیدکننده است: «روز گذشته پدری با دختر ۱۳ سالهاش به مرکز مشاوره ما مراجعه کرد. او توضیح داد که شب قبل از آن، دخترک دچار حملات هيستریک شده است. دخترک در حضور من به یکگوشه خیره شده بود درحالیکه ناخنهایش را تا انتها جویده بود. بعد از گفتوگو با کودک و والدینش، متوجه شدم با تماشای یک کلیپ در اینستاگرام بهشدت احساس ناامنی، ترس و اضطراب کرده و تصور میکند زندگیاش در معرض تهدید و خطر است.»
به گفته این روانشناس، کودکانی که در معرض اخبار تلخ یا تصاویر خشونتبار قرار میگیرند، ممکن است ابتدا به اضطراب، افسردگی و ترس شدید مبتلا یا حتی بعد از چند هفته، به «پیتیاسدی» یا سندرم اضطراب بعد از واقعه دچار شوند: «آنها مقایسه و همذات پنداری میکنند. چراکه لازم نیست کودکان خودشان بهطور مستقیم در معرض قتل، انفجار، جنگ یا گروگانگیری باشند تا اضطراب بعد از واقعه را تجربه کنند بلکه واکنش کودکان نسبت به حوادثی که از طریق شبکههای اجتماعی از آن خبردار میشوند، ممکن است متفاوت باشد.»
ستارزاده بیان میکند: «واکنش انسانها به حوادث تلخی که رخ میدهند، یکسان نیست: «یک کودک ممکن است نسبت به اتفاقات وحشتناکی که خارج از دایره خانه و خانواده رخ میدهد، بیتفاوت باشد و هیچ واکنشی نشان ندهد. در نقطه مقابل، کودک دیگر ممکن است با دیدن یا حتی شنیدن اخباری که تصور میکند همان حوالی در حال رخ دادن است، خیال کند که این اتفاق ممکن است در آینده برای خودش یا عزیزانش رخ بدهد. به همین دلیل هم بهشدت دچار اضطراب و حتی حمله هیستریک و واکنشهای روانی شود. هرگز تصور نکنید کودکان از اخبار سر درنمیآورند یا میتوانید با مشغول کردنشان به درس و بازی و سرگرمی، حواس آنها را از اخبار ناخوشایند پرت کنید.»
کامن سنس مدیا سازمانی غیرانتفاعی که هدفش آموزش خانوادهها در حوزه تکنولوژی و رسانه ایمن برای کودکان است، پیشنهاد میکند بچههای زیر هفت سال را بهکل باید از اخبار و رادیو و تلویزیون و شبکههای خبری دورنگه داشت. اگر روزنامه میخوانید، آن را دور از دسترس کودکان نگاهدارید. دلیل عمده این تأکید این است که کودکان پیش از دبستان بهراحتی واقعیت را با خیال و فانتزیهای بسیار ترسناک اشتباه میگیرند. تماشای تصاویر خشونتآمیز، جنگ، فجایع طبیعی، سوانح و سوگواریها یا شنیدن درباره این مسائل برای کودکان زیر هفت سال بسیار ترسناکتر از آن است که ما فکر میکنیم
ستارزاده تأکید میکند: «اگر بچهها کنجکاوی میکنند یا به نحوی در معرض اخبار قرارگرفتهاند و سؤال دارند، به پیشنهاد آکادمی پزشکان کودک آمریکا، بهترین راه این است که اطلاعات را از طریق گفتوگو به آنها بدهید و همچنان مانع رودررو شدن تصویری یا حضوری آنها با مسائل بشوید. این گفتوگو بهتر است با پرسیدن درباره آنچه میدانند و احساسشان درباره اتفاقها شروع شود، بنابراین توصیه سازمان کامن سنس مدیا جدی و ضروری است و والدین باید مانع شوند از اینکه فرزند خردسال آنان اخبار تلخ روز یا تصاویر و خبرهای ناامیدکننده صفحات اجتماعی را ببیند و بشنود. گاهی با والدینی برخورد میکنم که معتقدند باید فرزندانشان را برای داشتن آمادگی لازم در مقابله با واقعیتها و مشکلات آینده زندگی، در معرض اتفاقات ناخوشایند هم قرار بدهند، «یک مادر به داستان بودا اشاره میکرد که وقتی شاهزاده بود، تا سن جوانی هیچ درکی از پیری، بیماری و مرگ نداشت اما در ادامه زندگی، ناچار شد با حقایق تلخ زندگی مبارزه کند و برای همین هم منطقی نیست که فرزندمان را لای پر قو بزرگ کنیم چون امروز تمام کشورها مستعد اخبار و حوادث تلخ هستند و وظیفهداریم کودکانمان را آماده این حوادث کنیم. اما این نظریه بهشدت انحرافی و اشتباه است و توصیه میکنم والدین هرگز در این تله خطرناک نیفتند.»
این روانشناس بالینی توضیح میدهد که افراد بزرگسال دارای مکانیزمهای دفاعی متعددی برای مقابله با اخبار تهدیدکننده هستند اما مغز کودکان فاقد چنین مکانیزمی برای مواجهه با اخبار بد است. او تأکید میکند لزومی ندارد کودکان را در معرض غیرضروریاتی گذاشت که بیدفاع و نگرانشان میکند: «در مقابل پرسشهای آنان، با صبوری برخورد کنید و البته توضیح لازم را بدهید اما لزومی ندارد توضیحاتتان را بسط بدهید یا وارد جزئیات بشوید. لزومی ندارد ویژگی آدمهای بد یا اتفاقات بد را بشمارید یا در مورد مواجهه با مرگ، وارد جزئیات ترسناک بشوید. میتوانید آنها را مطمئن کنید که هر اتفاقی که رخ بدهد، شما او را تنها نمیگذارید. اما گاهی کودکان بهشدت کنجکاوند؛ مثل دختر یکی از مراجعینم که میگوید دختر ۱۲ سالهاش بهشدت نسبت به اتفاقات دلهرهآور اجتماعی کنجکاو است: «بهمحض گوش دادن به اخبار، توجهش جلب میشود و اطراف من میچرخد و مدام مرا تحت پرسشهای مختلف قرار میدهد؛ مثلا چرا فلان کشور به کشور دیگر حمله کرده یا چرا کارگران فلان جا اعتراض میکنند یا فلان فروشگاه دستمزد کارگرهایش را نمیدهد؟ بعد به شکل رگباری با سؤالات متعددی مواجه میشوم که شیوه پاسخگویی درست به آنها را نمیدانم. تصور میکنم او در سن و سال قضاوت کردن یا تصمیم گرفتن در مورد نیروهای خیر و شر دنیای اطراف است.» نیما ستارزاده توصیه میکند که به بچهها نباید دروغ گفت: «بهطور مصنوعی وانمود نکنید که خوشحال هستید یا از یک موضوع، عصبانی. اجازه بدهید احساسات واقعیتان بروز کند اما این احساسات را تا حدی کنترل کنید تا ویرانگر و سهمگین نباشند و به مرحله تعادل نزدیک باشند. فرزند ما حق دارد بداند ما در مورد فلان اتفاق غمگین یا در مورد فلان واقعه شادیم و آن اتفاقات، ارزش شاد بودن یا غمگین بودن رادارند. اما همهچیز باید تحت کنترل ما باشد. احساسات ما نباید فوران کنند یا هیجانی و غیرقابلکنترل باشند؛ خصوصا در مورد اتفاقات بد، لازم نیست همه حقیقت ماجرا را در منظر کودکمان عریان کنیم.»
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.