راهبرد اصلاحطلبان براي انتخابات آينده
کمتر از دو سال به انتخابات مجلس يازدهم و دو سال و اندي به انتخابات رياست جمهوري سيزدهم باقي است. در همين رابطه، جناح ها و مجموعه هايسياسي آهسته و بي صدا خود را براي اين هماورد سياسي آماده مي کنندو طبيعتا اين آمادگي، مستلزم هدايت افکار عمومي به سمت جناح مطلوب هرکدام است. در […]
کمتر از دو سال به انتخابات مجلس يازدهم و دو سال و اندي به انتخابات رياست جمهوري سيزدهم باقي است. در همين رابطه، جناح ها و مجموعه هايسياسي آهسته و بي صدا خود را براي اين هماورد سياسي آماده مي کنندو طبيعتا اين آمادگي، مستلزم هدايت افکار عمومي به سمت جناح مطلوب هرکدام است. در اين راستا؛ ليدرها و شخصيت هاياصلي جريان اصلاحات، با کنش هاي سياسي خود؛ سعي در تاثيرگذاري بر افکار عمومي دارند و اين در حالي است که آن ها در سال هاي ۹۲ و ۹۶ با حمايت از حسن روحاني و با نشستن بر بالاترين مناصب اجرايي کشور؛ با حداکثر ظرفيت در قدرت حضور پيدا کرده و خسارات جبران ناپذيري بر کشور تحميل کرده اند . شاه بيت اين خسارت هاي هنگفت “بحران اقتصادي ناشي از سوء مديريت “در کشور است؛ حال اينکه امروز هيچ برنامه قابل ضمانتي براي برون رفت از اين وضعيت ندارند. با اين وجود همه قراين از عزم جزم اصلاح طلبان براي حضور تاثير گذار در آوردگاه هاي انتخاباتي آتي خبر مي دهد.
به طور کلي مي توان برنامه هاي جريان اصلاحات در جلب آراي مردم رابر چند سناريو استوار دانست: ۱٫ انتقاد از ناکارآمدي دولت : اصلاحطلبان که در سال هاي۹۲ و ۹۶ دست روحاني را به عنوان اسطوره رفع مشکلات معيشتي و اقتصادي بالا بردند ؛ با بحراني شدن وضعيت اقتصادي کشور، محقق شدن تحليل هاي جريان رقيب و عيان شدن ناکارآمدي دولت اعتدال؛ بهترين راه را تشديد انتقادات مي دانند تا از اين طريق خود را در افکار عمومي تطهير کرده و از زير بار مسئوليت حمايت از روحاني و بحران اقتصادي جامعه شانه خالي کنند.
۲٫ عبور از روحاني: ايجاد فاصله انتقادي با دولت و جدا کردن تدريجي مسير خود از رئيس جمهور به منظور نپذيرفتن مسئوليت عملکرد دولت و حواله دادن آن به غير؛ راهبرد انتخاباتي ديگر اصلاح طلبان است که در يک سال اخير در اظهارات تئوريسين ها
و شخصيت هاي اصلي جريان اصلاحات ديده مي شود. همچنان که سعيد حجاريان چند ماه قبل در گفتوگويي با تاکيد بر اينکه روحاني به هيچ يک از شعارهاي خود وفادار نمانده است، گفته بود: «شايد بهتر بود اساساً عطاي انتخابات را به لقايش ميبخشيديم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحاني گره نميزديم. بايد گفت که آقاي روحاني خودش از خودش عبور کرده است! ..»
هر چند برخلاف حسابي که اصلاح طلبان بر شانس فراموشي مردم باز کرده اند با توجه به حمايت تام و تمام اين جريان از روحاني در هر دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ تحقق اين مساله تقريبا غيرممکن به نظر مي رسد ودر قضاوت عمومي مردم تاثيري نخواهد داشت.
۳٫عمليات رواني براي تغيير اولويت هاي مردم: اشتغال، ازدواج ، مسکن و به طور کلي بهبود معيشت طبق نظرسنجي ها اولويت اول مردم است. اما برخي مدعيان اصلاحات و اعتدال با جو سازي هاي رسانه اي و استفاده از تاکتيک “حواس پرتي جمعي” تلاش مي کنند تا به جاي پوشش دغدغههاي مردم که عملا بستر ريزش پايگاه اجتماعي آنها را تشديد ميکند؛ اينگونه القا کنند که مسائلي همچون دموکراسي خواهي ، مذاکره با آمريکا، کنسرت، ورود زنان به ورزشگاه، کلنجار با حجاب و… اولويت اصلي زندگي مردم است .
اگرچه با توجه به وضعيت نابسامان معيشتي مردم بيشتر قشر مرفه جامعه جذب اين عمليات رواني خواهند شد.
۴٫ اتهام به نظام: اصلاحطلبان به خوبي مي دانند که سناريوهاي قبلي به تنهايي افکار عمومي را اقناع نخواهد کرد لذا هرازگاهي با دفاع کلي از عملکرد دولت؛ همزمان با تکرار «نميگذارند کار کنيم» يا عباراتي همچون «دست هاي پشت پرده» و «دولت پنهان» نظام اسلامي را مورد اتهام قرار مي دهند. همچنان که خاتمي اخيرا در گعده سياسي با همقطارانش، ضمن دفاع از برجام گفته «نظام اسلامي بايد اصلاح پذير و انعطاف پذير باشد.» وي همچنين گفته :« جرياني مي خواهد اثبات کند که تمام مشکلات کشور بر عهده اصلاح طلبان و دولت است!»
در واقع ليدرهاي جريان اصلاحات تلاش دارند تا با اتهام زني به نظام با رويکرد فرافکني دامن خود و همپياله هايشان را از مشکلات امروز بپيرايند.
اصلاحطلبان , انتخابات , انتخابات مجلس
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.