دو پادشاه در یك اقلیم
محمدكاظم انبارلویی
بیش از ۲۰ روز است از انتخابات ریاست جمهوری آمریكا میگذرد. هنوز هیچ نهاد فیصلهبخشی در این كشور اعلام نكرده بالاخره ترامپ رأی آورده یا بایدن!
دو طرف منازعه هر روز برای هم شاخ و شانه میكشند و از ادعاهای خود دست برنداشتهاند. آنچه اوضاع را پیچیده میكند، آن است كه رئیسجمهور مستقر در كاخ سفید، رأی نیاورده و حاضر نیست مسند را رها كند.
این پدیده باعث میشود همه پروتكلهای انتقال قدرت در هالهای از ابهام قرار گیرد.
سعدی علیهالرحمه در تفسیر چنین اوضاعی ۷۰۰ سال پیش یك تفسیر دقیقی در دو كلمه دارد و آن اینكه؛ «دو پادشاه در اقلیمی نگنجند، ده درویش در گلیمی بخسبند.»(۱)
امروز در آمریكا دو پادشاه حكومت میكنند و هیچكدام حاضر نیستند تاج و تخت را واگذار كند. آرای ریختهشده به صندوقها نتوانسته است سرنوشت مدعیان این تاج و تخت را مشخص كند. هیچكدام نیز نمیخواهند آئین درویشی به جای آورند و هر كدام روایتی از رأی مردم دارند.
آنچه این اوضاع را پیچیدهتر میكند، آن است كه ۲۰ درصد جمهوریخواهان كه باید قاعدتا به ترامپ رأی بدهند، به بایدن رأی دادهاند و ۴ درصد از دموكراتها هم اصلا به بایدن رأی ندادهاند و ترجیح دادند براساس شرطبندی روی اسب برنده، به ترامپ رأی بدهند، اما محاسبات آنها درست از آب درنیامد.
با آن كه بایدن رأی بیشتری آورده و نیز آرای بیشتری در اخذ آرای كارت الكترال دارد، معلوم نیست نمایندگانی كه انتخاب شدهاند، در رأی نهایی خود بایدن را انتخاب خواهند كرد یا ترامپ را! هنوز از رأی دادگاه عالی هم خبری نیست. اگر این رأی هم به كنگره اعلام شود، از واكنش كنگره هم كسی خبر ندارد.
طرفداران هر دو طرف در اردوكشی خیابانی فعال هستند و این گیس و گیسكشی تا بهمنماه، روز انتقال زمانی قدرت ادامه دارد.
از واكنش دولتها و ملتها در پنج قاره جهان نسبت به وضعیت كنونی آمریكا معلوم میشود از رفتن ترامپ همه خوشحال هستند، چون یكی را «بد» و دیگری را «بدتر» میدانند.
ترامپ در این معركه در مقام «بدتر» ایستاده است. ترامپ، بایدن و طرفدارانشان مثل دو گرگ و تولههایشان در خیابانها صفآرایی كردهاند و مدام به هم چنگ میاندازند و معلوم نیست كدام طرف در این رویارویی پیروز میدان هستند.
صحنههای این تقابل نشان میدهد پرچم «جمهوریت» در ایالات نامتحد آمریكا پایین كشیده شده و همگان ناظر این منازعه هستند. مقامات امنیتی مدام هشدار میدهند كه كشور در آستانه ورود به یک جنگ داخلی است، اما سیاستمداران به این هشدارها توجه نمیكنند و رسانههای آمریكایی، آتشبیار این معركه هستند. امروز آمریكا غرق در بحران مشروعیت و بحران رهبری است و اندیشكدههای این كشور راهكاری برای برونرفت از آن پیدا نكردهاند، مردم را به خیابانها آوردهاند تا آنها خود راهی برای برونرفت پیدا كنند.
استراتژیستهای جهان بهویژه در روسیه، چین، هند، برزیل و نیز اروپا از این دوران به عنوان یک فرصت یاد میكنند تا دست تعدی آمریكاییها را از منافع خود كم كنند. بدون شک این پنجره فرصت، برای انقلاب اسلامی و كلیه كشورهای خطوط مقاومت در منطقه هم باز شده است. ما میتوانیم بر شدت مقاومت بیفزاییم و به سوی قویتر شدن گام برداریم. متأسفانه دستگاه دیپلماسی كشور بهویژه مدیران میز «آمریكا» و «اروپا» در وزارت خارجه از در ک چنین اوضاعی عاجز هستند و هنوز فكر میكنند آمریكا یک ابرقدرت است و این در حالی است كه از بیرون زیر ضربات چندجانبهگرایی و از درون، قدرت آن دچار فرتوتی، پوسیدگی و افول است.
دولت پس از خسارت محض و اشتباه برجام، باید به مدار عزت ملی و قدرت مردم برگردد و در رفتار خود در برابر تحولات غرب تجدیدنظر كند و به كاربست راهبرد عزت، حكمت و مصلحت در سیاست خارجی فكر كند. دولت باید از تردید درباره قابلیتهای اقتصادی و توانمندیهای داخلی و ظرفیت نیروهای خود دست بردارد و با تكیه بر آن در برابر وسوسههای اجانب بایستد و از خوشخیالی در رسیدن به اهداف ملی از طریق «گفتوگو» و «مذاكره» دست بكشد.
دولت در چند ماهه باقیمانده به پایان دوره خود باید روی چند امر مهم متمركز شود:
۱- تمركز روی امور خدمت به مردم و پاسخگویی به مطالبات معیشتی آنها و وعدههایی كه در طول مبارزات انتخاباتی به مردم داده و به آن عمل نكرده است.
۲- همكاری با قوا برای افزایش اقتدار ملی و مقابله با تهدیدها.
۳- پرهیز از انباشت بدهیها. دولت نباید یک زمین سوخته برای دولت بعد به جای بگذارد.
۴- تحرکبخشی به سیاست خارجی، صیانت از روابط راهبردی با روسیه، چین، هند و توسعه روابط با همسایگان.
۵- صیانت از قانون و اخلاق در حكمرانی و احترام به درک و شعور سیاسی مردم.
۶- عدم مداخله در انتخابات آینده و حفظ بیطرفی و صیانت از آرای مردم.
۷- طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها»، طرح نمایندگان مجلس برای مقابله با زیادهخواهیهای آمریكاست. دولت با مجلس همراهی كند تا همیشه طمع دستاندازی آمریكا به تأسیسات هستهای قطع شود.
۸- تاریخ اسلام و شیعه نشان میدهد، ائمه ما از جابهجایی قدرت در میان دشمنان اسلام بهترین و بیشترین استفاده را بردهاند، فقط یک هوش سیاسی لازم است تا از فرصت پدیدآمده به نفع تحكیم قدرت ملی و به نفع اسلام بهره ببریم.
۹- رئیسجمهور، اختلاف وزارت صمت و وزارت جهاد كشاورزی و برخی دستگاههای مربوط را حل كند تا مردم در تأمین نیازهای اساسی خود هر روز با یک مشكل روبهرو نشوند.
سخن آخر اینكه؛ ترامپ گفته بود: «بولتون احمقترین آدمی بود كه افتخار همكاری با او را داشتم.» بولتون هم گفته است: «ترامپ یک احمق خودشیفته است.» ناظران جهانی میگویند: احوط جمع این دو نظر است.
این دو گزاره نشان میدهد احمقها در كاخ سفید حكومت میكنند. حماقت بایدن و تیمش دستكمی از ترامپ ندارد. این را در زمانی كه معاون اول اوباما بود، ثابت كرده است. گفتوگو با احمقها شرط عقلانیت نیست.
مولانا از قول حضرت مسیح میگوید: حضرت مسیح روزی در كوچه فرار میكرد
از او پرسیدند از چه فرار میكنی؟ گفت: از شر این احمق.
از احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها بریخت
منظور از گریز، فرار از گفتوگو و مذاكره و توافق نیست. ما با این جماعت گفتوگو و توافق كردیم، به تعهدات خود هم عمل كردیم، فقط مانده است «لغو تحریمها»! برخی در دولت از همه چیز سخن میگویند الا «لغو تحریمها.» مردم میگویند مذاكره شده، توافق شده، چرا تحریمها لغو نشده است. مذاكره با احمقهایی كه به قول و قرار خود عمل نكردهاند، نوعی حماقت است. باید از آن پرهیز كرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با رؤسای قوا و اعضای شورای هماهنگی اقتصادی فرمودند: «مسیر رفع تحریم ها را یک بار امتحان کردیم و چند سال مذاکره کردیم،اما به نتیجه ای نرسید.»
راستی چرا برخی نمیخواهند بپذیرند که رفع تحریم ها از طریق مذاکره ممکن نیست. چرا به این در بسته دخیل می بندند و می خواهند خسارت محض را تبدیل به خسارت مضاعف کنند.
پینوشت:
۱) سعدی – گلستان – باب اول در سیرت پادشاهان
آمریکا , بایدن , ترامپ , محمد کاظم انبارلویی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.