دومینوی عادیسازی انحرافات اخلاقی در هالیوود
در حالی که عمده خبرهای سینمای هالیوود حول دو فیلم باربی و اپنهایمر میگذرد، در داخل آمریکا فیلم دیگری سر و صدا به پا کرده است. «صدای آزادی» فیلمی در مورد مبارزه با پدوفیلها (گرایش جنسی به کودکان) است. اما چرا این فیلم باید جنجال بهپا کند؟ این فیلم با وجود سرمایه ۱۵ میلیون دلاری که سرمایه کمی به حساب میآید توانسته در چند روز نخست اکران، به فروش بیش از ۲۵ میلیون دلاری برسد. همچنین بازخورد مخاطبان تا اینجای کار نسبت به این فیلم بسیار مثبت بوده است. توجه فراوانی که به این فیلم شده نشان میدهد انحراف پدوفیلی در جامعه ایالات متحده یک مسئله است.
مسئلهای آنقدر فراگیر که ساخت چنین فیلمی میتواند به معنای مقابله با یک موج بزرگ و مخرب باشد. عمدتا رسانههای وابسته به دموکراتها و جناح راست نسبت به این فیلم بازخورد منفی نشان دادهاند. سازندگان این فیلم بر این باورند که جریان رسانهای آمریکا در مورد پدوفیلی هم همان سیاستی را در پیش گرفته است که در مورد همجنسگرایی و تغییر جنسیت اتخاذ کرده: حساسیتزدایی. طرح پدوفیلی به عنوان یک گرایش طبیعی مثل همجنسگرایی هنوز عمومیت ندارد. چراکه جامعه هنوز اجازه طرح رسمی این ادعا را نمیدهد. اما نمیتوان فراموش کرد که تا چند وقت پیش، همجنسگرایی هم همین وضعیت را داشت؛ اما امروز تا حد بسیار زیادی عادی و عاری از حساسیت شده است. فیلم Sound of Freedom داستان بر اساس واقعیت تیم بالارد، یک مأمور سابق امنیت داخلی است که برای نجات قربانیان قاچاق جنسی کودکان کار می کند.
وضعیتی که امروز انحرافات جنسی پیدا کرده، در دهههای گذشته درون جامعه غرب غیر قابل تصور بود. نشانههایی وجود دارد که میگوید برخی از اشکال قبیحتر و ظالمانهتر انحرافات جنسی، مشمول پروژه عادیسازی است. مثل ازدواج با محارم (که در فرانسه قانونی شد، اما میان قانونی شدن تا عادی شدن فاصله است) و گرایش شوم و بیمارگونه پدوفیلی. رد پای عادیسازی ازدواج با محارم در رمانهای پست مدرن نیمه دوم قرن بیستم هم به چشم میخورد. اما پدوفیلی همواره مذموم و غیرقابل طرح بوده است. آیا این گرایش قبیح هم همچون همجنسگرایی، روزی در فیلم و سریالهای آمریکایی موج میزند؟
این سؤال وقتی جدیتر میشود که در نظر بگیریم به تصویر کشیدن و پذیرش انحرافاتی که امروز به اختصار LGBTQ نامیده میشود، در هالیوود یک تحول آهسته بوده است که هنوز در حال شدت گرفتن است. در بیشتر تاریخ هالیوود، همجنسگرایی تابو در نظر گرفته میشد و یا به شدت توسط صنعت فیلم مورد سانسور قرار میگرفت.
اما جنبش حقوق همجنس گرایان در اواخر قرن بیستم این هنجارها و تعصبات در صنعت سرگرمی را به چالش کشید. چندین ستاره و فیلمساز برجسته در هالیوود کلاسیک به عنوان همجنس گرا یا دوجنس گرا شناخته میشدند، اما مجبور بودند هویت خود را مخفی نگه دارند و اغلب تنها برای حفظ ظاهر با زنان ازدواج می کردند.
تا دهههای ۱۹۶۰ و ۷۰ بود که شخصیتها و داستانهای همجنسگرا به طور آزمایشی روی پرده ظاهر شدند، اما معمولاً فقط بهطور غیرمستقیم یا با تصاویر منفی. فیلمها به دلیل سانسور مانند کد هایس که نمایش همجنسگرایی را ممنوع میکرد، مجبور بودند به شدت به کنایهها و متنهای فرعی تکیه کنند. جنبش New Queer Cinema در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ در ارائه داستان های متنوع تر LGBTQ پیش قدم بود. در همین حال، بحران ایدز، فعالان و هنرمندان همجنسگرا را برانگیخت تا به عدم دیده شدن و حقوق LGBTQ رسیدگی کنند. با این حال، جریان اصلی هالیوود در اتخاذ تصویرهای ظریف از شخصیت های همجنس گرا کندتر بود.
تا همین اواخر، تمایلی به نمایش بازیگران و سازندگان آشکارا همجنس گرا وجود نداشت. در دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، دیدگاههای جامعه به سرعت به نفع برابری LGBTQ تغییر کرد. برنامه های تلویزیونی مانند Will & Grace، Glee و Moden Family به عادی سازی روابط همجنس گرایان کمک کردند. در همین حال، رسانههای اجتماعی به سازندگان LGBTQ اجازه میدهند تا دروازهبانها را دور بزنند و داستانهای اصلی را طبق شرایط خودشان به اشتراک بگذارند.اگر این روند ادامه پیدا کند، خواهیم دید که آزادی ادعایی جوامع غربی چگونه خودش را خواهد بلعید. اینگونه آزادی به سمت اباههگری مفرط سوق پیدا میکند و به ناامنی مطلق منجر میشود. در جامعهای که در آن کودکان امنیت نداشته باشند، هیچ امنیتی محترم و معتبر نیست. همچنین مهمترین پناهگاه انسان در جامعه خانواده است. در جامعهای که خانواده ضرورت نداشته باشد، هیچجا امن نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.