دوقطبی سازی با کرونا؟
مصطفی هدایی
ائتلافی از جریانها و افراد مخالف سیاسی در ایران و دشمنان و نیروهای ضدانقلاب در تلاش هستند تا در موضوع افزایش آمار مبتلایان و مرگومیر کرونا در ایران، حاکمیت را در رأس مقصران اصلی قرار دهند و بهتبع آن رهبر معظم انقلاب را ناجوانمردانه، مسئول این تلفات معرفی کنند.
شبههسازی و سناریوهای خیانت باری از اتاقهای فکر دشمنان علیه رهبر انقلاب به رسانهها وشبکههای اجتماعی منتقل میشود که میبایست صراحتا و بدون هیچ مصلحتاندیشی پاسخ داده شود. زمانی که مردم کشور با بلایایی چون بیماری همهگیر دستبهگریبان هستند، بهراحتی مورد هدف جنگ روانی و رسانهای قرار میگیرند تا اعتماد آنها نسبت به حاکمیت دچار خدشه شود و از کنار آن دشمن بتواند توطئههای خود را عملیاتی سازد.
در چالش خشکسالی و بحران کمبود آب شاهد بودیم که چگونه برای یک ماه بر روی طرحهای براندازانه و قرار دادن ملت و حاکمیت
روبه روی یکدیگر کارکردند تا با ایجاد امواج خشمناک در جامعه کمبود بارشها و خشکسالی را به گردن نظام بیندازند! هرچند با بصیرت مردم انقلابی ایران این طرح خنثی شد ولی دشمن در مسیر رسیدن به هدف خود از هیچ توطئه و خیانتی فروگذار نمیکند.
همهگیری کرونا در ایران و چرایی آن
نگاهی به آمار جهانی شیوع کرونا نشان میدهد که موج جدید آنکه به دلتا معروف است، بسیاری از کشورهای دیگر در دنیا را درگیر ساخته و آمار ابتلا و مرگومیر نهتنها در ایران بلکه در کشورهایی چون مکزیک، هند، برزیل، روسیه، کلمبیا، آرژانتین، بریتانیا، و حتی آمریکا همچنان بالاست و اعداد و ارقام نشان از آن دارد که جهشهای جدید کرونا بهراحتی قابلکنترل نیست.
طبق آخرین آمارها ایران با مرگ بیش از پانصد نفر در روز و در پیک پنجم کرونا در کشور، جز کشورهایی است که آمار تلفات بالایی دارد. بااینوجود با در نظر گرفتن درگیر بودن مردم با اخبار ابتلا و مرگ هموطنان در داخل، توجه چندانی به همهگیری در دیگر نقاط جهان نمیشود و تمرکز بر اخبار ایران است. این امر به معنای عدم مسئولیت ارگانها و نهادهای مسئول برای کنترل کرونا نیست ولی باید در نظر گرفت که جهان باوجود شروع واکسیناسیون همچنان با کرونا بهعنوان یک بحران در حال جنگ است و راه طولانی تا پایان آن دارد.
با توجه به چنین آمارهایی، شاهد هجمههای سنگین رسانههای فارسیزبان معاند و نیروهای ضدانقلاب در فضای مجازی هستیم تا صحنه همهگیری کرونا را جور دیگری جلوه دهند و تنها ایران را بحرانزده معرفی سازند. سویه دلتای کرونا، خطرناکترین، مسریترین و وحشیترین تا به امروز بوده و بنابر اظهارنظر کارشناسان باید منتظر جهشهای خطرناکتری نیز در آینده بود.
تزریق ترس و ناامیدی به مردم ایران و ناکارآمد نشان دادن دولت و حاکمیت در کنترل کرونا، حربهای است که در صورت تداوم میتواند خطرناک باشد. از همان زمان شیوع کرونا در ایران، رسانههای معاند بهگونهای رفتار کردند که گویا کرونا تنها متعلق به ایران است و تمام کشورهای جهان از آن عبور کردهاند!
لزوم اتخاذ سیاستهای درست
با تمامی این تفاسیر، مدیریت بحران کرونا تا جایی که امکانات و رویکردها امکان میدهد میبایست بر مبنای جلوگیری شیوع و کاهش مرگومیر قرار داشته باشد. اما در کنار تمامی آمارهای مرگومیر در جهان، باید سیستم بهداشت و مدیریت درمان با کارآمدی بیشتری دست به تصمیمگیری و اجرایی شدن موارد سیاستگذاری شده بپردازد. هرگونه تعلل و از دست دادن زمان مساوی با مرگ عزیزانمان خواهد بود.
مواردی را نیز میتوان ذکر کرد که در صورت وجود آنها، همهگیری کرونا تا به این میزان افزایش نمییافت. اولویت بودن پیشگیری بر درمان که هم نیاز به فرهنگسازی دارد و هم اعتقاد مدیران بهداشت و درمان را میطلبد، در کشورمان جدی گرفته نمیشود. سالهاست که حتی در سیاستهای اصلاح الگوی مصرف در نظام بهداشت بر آن تأکید شده ولی همچنان درمان اولویت دارد. تعلل ستاد ملی کرونا در تصمیمگیری برای تعطیلی یا قرنطینه و همچنین عدم اجرایی شدن کامل تصمیمات در سطح جامعه و نبود بازدارندگی لازم در برابر تخلفات، از موارد دیگری است که شیوع را گستردهتر ساخته است. برای نمونه زمانی که ممنوعیت سفر تصویب میشود، سفرها همچنان ادامه دارد و تنها به جریمه متخلفین اکتفا شده است! متأسفانه در دولت قبل اولویت قرار دادن اقتصاد بر مدیریت بحران کرونا باعث شد تا دولت به خاطر اینکه نخواهد کسبوکارها را موردحمایت مالی قرار دهد، مردم مجبور به حضور در سطح جامعه بهمانند ایام عادی بودند! درحالیکه با یک برنامه حمایتی کوتاهمدت سطح همهگیری کاهش مییافت و نیاز به هزینههای هنگفت برای درمان میلیونها مبتلابه کرونا نبود.
اما باید اذعان کرد که کشورهایی که نظام سفتوسخت برای مقابله با کرونا را اجرایی کردند در سویه دلتا کرونا بار دیگر درگیر شدند، هرچند درگیری آنها سطح بحرانی ندارد.
تولید و واردات واکسن کرونا
از زمانی که بهتدریج برخی از شرکتهای سازنده واکسن توانستند مجوز مصرف اضطراری ارائه واکسن کرونا در بازار را کسب کنند، بیش از ۶ ماه میگذرد و در این ماهها برخلاف رویههای مرسوم واکسنسازی که زمانی حدود یک دهه را برای انواع تستها میطلبد، واکسن کرونا به انسان تزریق شد. دانشمندان و شرکتهای دارویی و پزشکی و دانشبنیان ایرانی نیز دراینبین بیکار ننشسته و همزمان با جهان در امر واکسن کرونا ورود کردند.
ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد برکت در کنار واکسنسازی رازی و پاستور و حرکت جهادی برای نجات مردم ایران و جهان را و همچنین شکستن انحصار ساخت واکسن کرونا را آغاز کردند و به نتایج بسیار شگفتانگیزی رسیدند.
حال واردات واکسن در کنار تولید آن نیز در دستور کار بود و از طرق مختلف ایران میبایست واکسن ایمن و مورد تایید را وارد میساخت. باوجود نیازهای انسانی به واکسن شاهد رفتارهای رقتانگیز دشمنان برای جلوگیری از مبادله مالی برای خرید واکسن نیز بودیم. تحریمهای مالی باید دور زده میشد تا سبد واکسن ایران در کواکس به کشور وارد شود.
دراینبین شبهه بزرگی رقم خورد تا بیانات رهبر انقلاب مبنی بر ممنوعیت ورود واکسن ساخت کشور آمریکا و انگلیس بهعنوان ممنوعیت واردات واکسن القا شود. معظم له هیچگاه مخالف واردات واکسن نبودند ولی از مبدأ مطمئن و قابلپیگیری آمریکایی که از روشهای خصمانه برای جلوگیری از مبادلات مالی جهت خرید دارو و تجهیزات پزشکی استفاده میکرد، به دنبال فروش واکسن به ایران حتی در صورت درخواست کشور نبود. در کنار این کافی است نگاهی به رقابت کشورهای غربی برای خرید واکسن و ملزمات مقابله با کرونا کنیم. تنها دزدیدن محمولههای ماسک توسط آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسپانیا و … را جستجو کنید تا نتایج اسفبار رقابتها را مشاهده کنید. محمولههای ماسک در فرودگاه توسط کشورهای مدعی حقوق بشر ضبط میشد یا با چند برابر قیمت محموله سفارش دادهشده توسط یک کشور را برای خود برمیداشتند. این ماجرا در موضوع واکسن نیز پیش آمد و برای چند ماه یا یک سال تولید واکسن فایزر را پیشخرید میکردند.
با تمامی این خباثتها و کاهش تقاضا در جهان برای واکسن در کشورهای غربی، ایران بهتدریج توانست واردات واکسن را شتاب دهد ولی این همزمانی شتاب واردات همزمان با پیک پنجم و سویه دلتا شد. نکته اصلی، همزمانی افزایش واردات با ورود واکسن
کو برکت به سیستم بهداشت و درمان کشور برای تزریق به مردم بود. تا قبل از آن سهمیه جهانی واکسن ایران بهراحتی قابلدسترس نبود ولی بهمحض گرفتن مجوز تزریق کوبرکت، سختگیریها برای ارسال واکسن به ایران کمتر شد.
سخن پایانی
جریان معاند و ضدانقلاب بهمانند همیشه سعی در تضعیف جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی دارد و تمام تلاش خود را به کار میبرد تا در مشکلات و چالشها رأس نظام یعنی رهبر انقلاب را نشانه بگیرد. تقریبا بهغیراز جنگ تحمیلی، تا به این حد اختیارات در اختیار دولت برای مقابله با بحران یا چالشی قرار نگرفته بود. تصمیمگیریهای ستاد ملی کرونا که رئیسجمهور در صدر آن قرار داشت، ضمانت اجرایی بالای داشت و هیچکس نمیتوانست در برابر آن مقاومت یا تخطی کند. ازاینرو عملکرد این ستاد در مقابله با همهگیری کرونا میبایست موردبررسی و کنکاش قرار گیرد. رهبر معظم انقلاب بنابر اذعان مسئولین، تمامی دستورات و تصمیمات ستاد ملی کرونا را بدون هیچ کم و کاستی اجرا و به دیگران نیز توصیه میکردند تا نصب العین قرار دهند. ایشان از همان ابتدا به نیروهای مسلح و نهادهای انقلابی دستور دادند در کنار دولت برای مقابله با کرونا قرار گیرند و تمامی امکانات موردنیاز را در اختیار دولت قرار دهند. ایشان بهعنوان رهبر نظام اسلامی، واکسن کوبرکت را تزریق کردند تا حمایت تمام و کمال خود را از تزریق واکسن و تشویق دیگران به این امر نشان دهند. ولی ضدانقلاب به دنبال دوقطبی سازی میان ملت و حاکمیت از طریق کرونا برآمده و هدف را نیز رهبر انقلاب قرار داده است که دراینبین میبایست تمامی مسئولین، تصمیم گیران و رسانههای کشور به مقابله با این موج ناجوانمردانه و غیرانسانی بپردازند و در مقابل شبهات روشنگری کنند.
کرونا , مصطفی هدایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.