دور باطل در درمان اعتیاد
گروه اجتماعی
تجربه نشان داده ترک اعتیاد اجباری که معمولا با رها کردن معتاد پس از دوره ترک همراه است، تنها هزینه است و فایده ندارد و باید ارزیابی شود چرا فرد به سمت مواد مخدر رفته و چه نوع مداخلات درمانی برای بازگشت وی به جامعه مؤثر است. بالطبع روشهای مختلفی برای درمان اعتیاد وجود دارد و تمامی روشها باید در جای خود و با بررسی شرایط بیمار بدون زور و اجبار تجویز شوند.
وقتی نگاهی گذرا به درمان اعتیاد در کشور میاندازیم متوجه میشویم که این حوزه عمر چندانی ندارد و یکی از جوانترین روندهای اجتماعی کشور است چراکه تا همین ۲۰ سال پیش هیچ روش درمانی مشخص و استانداردی در کشور وجود نداشت و با نگاه جرمگونه به اعتیاد بیشتر معتادان به سرنوشت شومی چون زندان و… دچار میشدند و به تعبیر میلاد مشایخی که از کارشناسان حوزه اعتیاد است، در دهه هفتاد ابتداییترین روشهای درمان مثل شورآباد برای برخی از معتادان استفاده شد و متأسفانه اثرات سوء آن از اثرات مثبت بسیار بیشتر بود چراکه در روشهای مقابلهای بههیچوجه به جنبه بیماری اعتیاد توجهی نمیشد. در دنیا روشهای مختلفی برای درمان اعتیاد وجود دارد و در این میان برخی مراکز ترک اعتیاد، بهخاطر عدم وجود درمان روانی اعتیاد، تنها از یک روش مانند روش جایگزینی مواد با متادون استفاده میکنند. چراکه به بیمار آموزشهای لازم برای مقابله با وسوسه مصرف نمیدهند و سعی میکنند تمامی بیماران را با وابسته کردن به یک مواد خاص، از مصرف مواد قبلی حفظ کنند.
بهرغم آنکه متادون درمانی برای تعداد اندکی از بیماران با سطح اعتیاد خاص پیشنهاد خوبی است، اما اصلا یک روش مناسب برای همه نیست و نباید بهعنوان یک درمان همگانی استفاده شود. هنگامیکه قرص متادون به بازار آمد، آن را بهمنظور درمان معتادان تزریقی و کسانی که موادمخدر شیشه و هروئین مصرف میکردند، نسبت دادند اما این دارو بهتدریج از سوی بسیاری از افراد که میخواستند اعتیاد را ترک کنند، مورداستفاده قرار گرفت.
با شروع مصرف این دارو که یک قرص سفیدرنگ است، تعدادی از معتادان و یا برخی از کارشناسان نام آن را اعتیاد سفید نامگذاری کردند چراکه به دلیل عدم استفاده درست از این دارو، بسیاری از معتادان حتی به این دارو هموابستگی شدید پیدا کردند و در حال حاضر هم از آن بهعنوان یکی از داروهای اعتیادآور نام میبرند. صاحبنظران تأکید میکنند؛ نباید تمرکز روی درمان دارویی باشد، اساس کار درمان معتادان؛ غیردارویی است، درحالیکه هماکنون ستون اصلی درمان در کشور متادون است و بیماران فقط سراغ متادون را میگیرند و پزشکان درمانهای غیردارویی و مددکاری و حمایتهای اجتماعی را زیر سؤال میبرند.
اعتیاد سفید؛ درمان یا درد
اما باید ریشهیابی کرد که متادون از کجا آمده و زمانی که به بازار آمد چه کاربردی داشته است که «سعید صفاتیان»- کارشناس حوزه اعتیاد اینطور تشریح میکند: «در ایران از سال ۸۲ مصرف متادون در مراکز در نظر گرفتهشده به تصویب رسید، اوایل مخالفت زیادی برای اجرای این طرح از سوی کارشناسان و حتی در وزارت بهداشت وجود داشت و بعدها بحث سر این بود که فقط باید مراکز دولتی، متادون درمانی برای افراد معتاد را به عهده بگیرند و این طرح باید کاملا تحت نظر سیستم پزشکان روانشناختی باشد و پزشکان عمومی حق دخالت در این زمینه را ندارند. ما ثابت کردیم که باید پزشکان عمومی و بخش خصوصی در این کار باشند و بالاخره پذیرفته شد و علاوه بر سیستم درمانی، سیستم قضائی و انتظامی هم مشکل داشتند و میگفتند متادون یک داروی مخدر است و ممکن است در جامعه دردسر ایجاد کند که درنهایت، برنامه متادون درمانی شروع شد و اکنون دومین پوشش درمان با متادون در دنیا راداریم و حدود ۳۰ درصد کسانی که متادون دریافت میکنند، از ناصرخسرو و عطاریها آن را میگیرند و تحت پوشش درمان کشور (زیرنظر پزشک و در مراکز درمانی در نظر گرفتهشده) نیستند و اینها چون تحت درمان علمی قرار ندارند، زود از سیستم درمان با متادون خارج میشوند و خانوادههای آنان نیز نسبت به این نوع درمان بیتفاوت و بیاعتماد میشوند. بنابراین شرایط ورود ما به مصرف متادون درست نبوده است و باید حتما معتادان هروئینی، تزریقی و مصرفکنندگان تریاک با دُز بالا این دارو را دریافت کنند اما متأسفانه در این مراکز حتی فردی که دو گرم موادمخدری مانند تریاک هم مصرف میکنند نیز از این نوع درمان برای آنها استفاده میشود و زمانی که این شخص متادون میگیرد دیگر نمیتواند کمککننده باشد.»
در همین حال گروهی از کارشناسان تأکید میکنند؛ داروی بوپرنورفین خیلی بهتر از متادون است و خیلی از مشکلات متادون را ندارد و ضررهای بهداشتی و سلامتی آن کمتر است، اما این دارو نسبت به متادون گران است و اگر فرض کنیم هر میلیگرم متادون در بازار مثلا سه تومان باشد هر ورق ۱۰ تایی قرص بوپرنورفین حدود هزار تومان است، بنابراین باید این دارو بیمه شود اما بیمهها هم زیر بار این امر نمیروند پس جواب این است که درمانهای بهتر از متادون هم وجود دارد، اما گرانی آنها اجازه اجرایی کردن آن را نمیدهد.
گرچه نظام درمانی کشور ما جدا از نظام درمانی دیگر کشورها نیست، اما در برخی کشورها چیزی به نام متادون برای درمان اعتیاد استفاده نمیشود، در کشورهای غربی نیز بیشتر بر مراکز سرپایی و در کشورهای آسیای جنوب شرقی هم بیشتر بر مراکز اقامتی مانند کمپها تأکید میشود.
فرید براتی سده- پژوهشگر و کارشناس حوزه اعتیاد در این زمینه میگوید: «ما هر درمانی که در درمان اعتیاد دنیا انجام میشود راداریم و ممکن است که در اجرا تا حدودی مشکل داشته باشیم مثلا همین تأکیدی که بر درمان نگهدارنده است هرچند این درمان هم بر اساس منابع و مطالعات است، منابع میگویند که پرهیزمدار بودن یک روش بدین معنا که یک معتاد کامل درمان شود، امکانپذیر نیست و کشورها همروی آن چندان سرمایهگذاری نمیکنند بلکه بیشتر بر کاهش آسیب سرمایهگذاری میکنند بدین ترتیب که معتادانی که بهطور مستمر مواد مصرف میکنند و امکان ترک ندارند به مراکز کاهش آسیب مراجعه کنند و خطرات اعتیاد آنها با اقدامات این مراکز کاهش مییابد که بخشی از این کاهش آسیب، دادن متادون به معتاد است و حال اینکه روشهای کاهش آسیب چگونه و تا چه زمانی ادامه پیدا کند مشخص نیست.»
اگر فرآیند درمان را در یک مرکز مشاوره موردبررسی قرار دهید، متوجه میشوید که در مراکز مشاوره و ترک اعتیاد اغلب به شرایط روانی و جسمی بیمار توجهی نشده و طبعا روش درمانی مناسبی هم انتخاب و اعمال نمیشود، درحالیکه انتخاب روش درمانی درست که تنها با همکاری پزشک و روانشناس قابل انجام است، تأثیر مهمی در ترک اعتیاد دارد.
با اجبار نمیتوان اعتیاد را درمان کرد
نکته حائز اهمیت دیگر این است که علاوه بر مراکز غیرمجاز، مراکز مجاز بسیاری نیز وجود دارند که به پروتکلهای درمانی توجهی ندارند. نبود نظارت کامل و کافی بر عملکرد مراکز مجاز و غیرمجاز ممکن است مشکلات زیادی را به وجود بیاورد. مسئولین باید بهصورت مؤثری روی پروتکلهای درمانی وضعشده نظارت داشته باشند تا تمامی بیماران در محیطی درست درمان شوند و البته درمان اجباری هم مؤثر نیست. در این خصوص، براتی سده، تأکید میکند: «اصولا درمان اعتیاد درمان اجباری نیست یعنی از قانون برای یکبار که معتاد به سمت درمان بیاید میتوان استفاده کرد اما اینکه اجبار عامل اصلی درمان باشد اینطور نیست و آنجا که حرف از قانون و اجبار است هم میگویند باید بر اراده معتاد کار کرد درحالیکه در ماده ۱۶ اجبار عامل اصلی ترک است و کاملا مشخص است که با اجبار کسی درمان نمیشود.»
کارشناس و صاحبنظرانی همچون سعید صفاتیان نیز معتقدند، با سگ درمانی و آبجوش و آب یخ نمیتوان معتاد را درمان کرد، بنابراین فعالیت مراکز ترک اعتیاد اجباری باید متوقف و موردبازنگری قرار گیرد: «این مراکز نباید توسعه یابد و ارزیابی علمی نیز در مورد این مراکز انجامنشده و تاکنون میلیاردها تومان برای مراکز درمان اجباری هزینه شده است. بهتر است گسترش مراکز متوقف ودر صورت ارزیابی براساس نظرات کارشناسی این طرح را ادامه دهیم. مشخص نیست وقتی معتاد از این مراکز مرخص میشود چه وضعیتی دارد و ممکن است بلافاصله به سمت موادمخدر برود.»
به بیان صفاتیان، درمان اجباری باعث میشود معتاد در سیستم درمان دچار مشکل شود. او که موافق فعالیت مراکز ماده ۱۶ نیست، تأکید میکند: ارائه دارو و مددکاری در این مراکز نسبت به مراکز خصوصی و مطبها ضعیف است. مراکز درمان اعتیاد در بخش خصوصی با پایه پزشکان عمومی در تمام دنیا فعال است. در این مراکز دوره درمان ۱۴ روزه نگهداری معتادان با متادون و دورههای درمان
غیر دارویی انجام میشود. معتادان در این کلینیکها عمدتا زیر نظر پزشک عمومی هستند و این در حالی است که باید علاوه بر پزشک، روانکاو، مددکار وپرستار نیز در این مراکز وجود داشته باشند.
عدم ماندگاری معتادان و گرایش دوباره آنها به اعتیاد
میگویند، ماندگاری معتادان کشور در این نوع درمان تنها ۱۰ درصد در طول سال است. این در حالی است که در بازدید پژوهشگران حوزه مواد مخدر از مراکز ۲۲ کشور دنیا، تنها در دو کشور ماندگاری معتادان در یک سال ۴۰ درصد بود و در بقیه کشورها ماندگاری معتاد تنها ۲۰ درصد در پایان سال است.
صفاتیان، بیکاری را دلیل اصلی عدم ماندگاری معتادان و گرایش دوباره آنها به اعتیاد دانسته و افزوده است: علاوه بر بیکاری، نداشتن بیمه درمان نیز یکی از دلایل عمده ناموفق بودن این روش ترک است. در کشور ما هیچگونه مددکاری نیز در این روش وجود ندارد.
به گفته وی هماکنون در کلینیکهای ترک اعتیاد در دنیا الگوهای مختلفی اجرا میشود و نمیتوان همه معتادان را با یک نسخه و متادون درمان کرد. باید دانست فرد چند سال مصرفکننده بوده، چند بار سابقه ترک دارد. معتاد ابتدا باید به مراکز مشاوره مراجعه کند. باید دانست که یک معتاد نیاز به چه چیزی دارد. وقتی فردی مصرفکننده هروئین بوده و چند سالی است که ترک کرده است میتواند سایر معتادان را درک کند. این روش نیز دارای موفقیتهایی است و میتواند مؤثر واقع شود.
معضل اعتیاد در کشور حدود ۲۰ سال است که بهصورت جدی تبدیل بهشاخصترین آسیب اجتماعی شده است و در ۵ سال گذشته رتبه اول را در این حوزه بهخود اختصاص دادهایم. اعتیاد یک بیماری مزمن و پیشرونده است، بر همین اصل هیچگاه یک درمان قطعی و بدون بازگشت بهصورت تضمینی وجود ندارد و سیستمهای درمانی در کشور ما بعد از درمانهای نظامی و قهری مثل بستن معتادان یا حبس آنها درجایی مشخص، به درمان جسمی و فیزیولوژی اعتیاد توجه کردند چراکه روشهایی مثل عوض کردن خون مطرح شد. در این روش منسوخ صرفا به مباحث فیزیولوژی اعتیاد تکیه شد که متأسفانه هم در کشور و هم در دنیا به بیراهه رفت و سپس تمرکز بر مباحث روانشناختی به میان آمد. در علم جدید اعتیاد این بیماری چهار جنبه دارد که برای درمان به هر ۴قسمت آن یعنی بحث جسمانی یا همان فیزیولوژی بحث روانی و روانشناختی، مبحث اجتماعی و عوامل جامعهشناختی و بحث معنویت که برای درمان باید به همه این مسائل توجه کرد چراکه این بیماری تحت درمان تنها با توجه به یک جنبه قابلبهبود نیست و باید اصول درمان استاندارد همراه با پروتکلهای دقیق موردتوجه باشد.
متأسفانه روشهای بسیار غیرعلمی مثل داروهای ماهوارهای یا عطاریهای غیرمجاز که با ترکیب داروهای مختلف اقدام به ترک مینمایند، روش بسیار خطرناکی است که بیشتر جنبه اقتصادی و سودجویی دارد و هیچ اثر درمانی در آن وجود ندارد. پروتکلهای درمانی باید بهگونهای باشد که دیگر معتاد برای درمان خود به سمت غیرمجازیهایی مانند عطاریها نرود. درمجموع در بهترین شرایط اثربخشی درمان در بهترین روشها ۲۰ درصد است یعنی از ۱۰۰ معتاد حدود ۲۰ نفر میتوانند درمان موفقی را داشته باشند و بدون عود و بازگشت به زندگی خود ادامه دهند و این امر تنها با اصول پیشگیری قابلکنترل است و بر همین اصل، تمام توجه دولتها باید بر مبحث پیشگیری معطوف باشد. اگر در حوزههای سلامت، پیشگیری اولویت بر درمان دارد این امر در حوزه اعتیاد چندین برابر ازنظر اعتیاد و اثربخشی مهم است.
این نکته را هم باید متذکر شد که اعتیاد به مواد مخدر از مهمترین آسیبهای اجتماعی به شمار میرود که پس از تصادفات جادهای، حوادث، بیماریهای قلبی، عروقی و افسردگی در رتبه چهارم طبقهبندی بار بیماریها قرار دارد و در مردان جوان ۱۳ تا ۳۱ ساله اعتیاد بعد از تصادفات جادهای، سوانح و حوادث، در مقام دوم طبقهبندی بار بیماریها قرار میگیرد. یکی از مشکلاتی که در درمان اعتیاد مانع از رسیدن به هدف میشود و خانوادهها را با دردسر مواجه میکند، عدم پذیرش فرد معتاد به اعتیاد خود است. بیشتر افرادی که در دام اعتیاد افتادهاند، مشکل خود را قبول نمیکنند و اغلب عقیده دارند در هر زمان که اراده کنند قادر به قطع مصرف مواد هستند. تا زمانی که خود شخص به این باور نرسد که وابستگی دارد و این وابستگی بر تمام جنبههای زندگیاش اثرات سوئی وارد میکند، فرآیند ترک موفقیتآمیز نخواهد بود.
برای اثبات بیماری و باور به اعتیاد فقط کافی است برای چند روز از مواد مخدر دور بمانند. برخی از افراد در این شرایط تازه به میزان وابستگی و وجود بیماری اعتیاد در خود پی میبرند و آن را میپذیرند اما برخی دیگر بعد از مصرف دوباره مواد، معتقدند اوضاع را تحت کنترل خوددارند و مواد را تنها برای تفریح مصرف میکنند. ۹۰ درصد معتادان بهبودیافته به دلیل فقدان حمایتهای اجتماعی و خانواده دوباره به چرخه اعتیاد بازمیگردند چراکه درمان معتادان در مراكز درمان خلاصه نمیشود، حمایت جامعه از معتادان و ورود آنها به چرخه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی این گروه را از بروز مجدد به اعتیاد دور میکند. بیتردید اعتیاد، طلاق و بیكاری مثلثی است كه همه در قبال آن مسئول هستند چراکه این موارد میتواند زمینه بروز اعتیاد را در جامعه فراهم كند. بنابراین برای جلوگیری از افزایش آسیبهای اجتماعی ناشی از پیامدها و عوارض اعتیاد در جامعه، اشتغال و پذیرش معتادان بهبودیافته همزمان با درمان آنها نیازمند عزم همگانی است. آموزشهای فنی و حرفهای به معتادان در دوران درمان انجام میشود تا بتوانند پس از بهبودی وارد اجتماع شوند البته این موضوع مستلزم همراهی و همكاری همه جامعه بوده كه در صورت عدم همكاری، احتمال بازگشت این قشر به اعتیاد بسیار زیاد است.
اعتیاد , ترک اعتیاد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.