دوراهی آموزش حضوری و مجازی
گروه اجتماعی
امروز با به صدا درآمدن زنگ شکوفهها، سال تحصیلی جدید آغازشده، گرچه آیین بازگشایی به دلیل سیطره منحوس کرونا، آن رنگ و بوی سابق را ندارد اما مهر و مدرسه را باید به فال نیک گرفت، حتی اگر وزارتخانهای به گستردگی آموزشوپرورش، بدون وزیر باشد، (که البته جای نقد دارد و باید در فرصتی مغتنم بهتفصیل به این موضوع پرداخت) و حتی اگر والدین و مدارس نسبت به این سال تحصیلی هم باتوجه به آینده نامعلوم کرونا، دچار تردید و بلاتکلیفی و سرگردانی باشند. بههرروی ما سعی کردهایم در نخستین روز مهرماه، خوشبین باشیم، چراکه امسال نسبت به سال گذشته، چندان خبری از سردرگمی و بلاتکلیفی نیست و فعلا به خاطر شرایط کرونا، مدارس بهصورت مجازی و در برخی مناطق، ترکیبی از مجازی و حضوری، فعالیت خود را آغاز میکنند و رئیسجمهور هم تأکید کرده که وزارت آموزشوپرورش و مدیران مدارس باید برنامهریزی دقیق و مشخصی بر اساس شرایط شهرها و استانهای کشور ازنظر بیماری و شمار دانشآموزان برای حضوری و یا غیرحضوری بودن کلاسها داشته باشند و آن را با دقت اجرا کنند. بااینحال، همچنان دیدگاهها و نظرات مختلف است و والدین هم دودلاند.
خانوادههایی را مجسم کنید که تا همین یک ماه قبل، بر آموزش حضوری تأکید داشتهاند اما حالا که نخستین روز مهرماه فرارسیده و احتمالا آبان ماه مدارس به شکل حضوری بازگشایی میشوند، بازهم دستودلشان میلرزد که فرزندان را راهی مدرسه کنند و گروه دیگری از خانوادهها، دلواپسیهایشان مربوط به شاخوشانهکشیهای مخاطرات روحی- روانی است که در این مدت خانهنشینی، کودکان و نوجوانانشان را حسابی تهدید کرده است و تمایل دارند از همین روزهای ابتدایی مهرماه، فرزندانِ دانشآموزشان را پشت میز و نیمکتهای کلاس درس ببینند. بنابراین آموزش مجازی یا حضوری دانشآموزان حالا پس از تجربه یک سال تحصیلی غیرحضوری متفاوت است و همچنان عدهای نگراناند از بابت سلامت جسمی و مخاطرات کرونا و عدهای ناراحتاند از بابت سلامت روحی و آسیبهایی که متوجه دانش آموزان است و این مسئله از پیامدهای خانهنشینی و انزوای اجتماعی به شمار میرود.
دوگانگی در آمارها و نظرات/ نحوه بازگشایی، به شورای مدرسه و منطقه سپرده شد
بهتر است به این آمارها نگاه کنید تا تفاوت نظرات و یا دوگانگیها را ببینید. از یکسو، علیرضا کمرئی-معاون وزارت آموزشوپرورش به آمارهایی استناد میکند که نشان میدهد، ۷۵ درصد والدین با بازگشایی مدارس بهصورت حضوری موافق هستند و تنها ۲۵ درصد اعلام نارضایتی کردهاند و از سوی دیگر نظرسنجی اخیر مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نشان میدهد که ۶۲/۵ درصد از کل جامعه آماری با موضوع بازگشایی مدارس در اول مهرماه بهصورت حضوری با توجه به شرایط فعلی کرونا مخالف هستند و ناگفته نماند که قرار است آموزش ابتدا به سبک غیرحضوری و سپس حضوری باشد. علیرضا کمرئی، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش نیز تأکید کرده شعار اصلی بازگشایی مدارس «تدریجی بودن آموزشهای حضوری و اقتضایی بودن آن» است.
او پیشتر مطرح کرده، در مدارس کمجمعیت که کلاسهای زیر ۱۵ نفر داریم بازگشایی حضوری بهصورت حتمی انجام خواهد شد ولی در مدارسی که تعداد دانش آموزان بالاتر از ۴۵۰ نفر است باید با برنامهریزی دقیق، دانش آموزان در کلاسهای درس حضورداشته باشند تا بتوانیم با رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی، با مراقبت از سلامتی دانش آموزان، شاهد حضور آنها در مدارس باشیم.
از مدتی قبل هم این بحث مطرح بود که بازگشاییها بهسرعت واکسیناسیون جامعه و حالا هم منوط به واکسینه کردن دانش آموزان
در گروه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال است اما به هر ترتیب از مجموع موارد پیشگفته، میتوان دریافت که تصمیمگیری برای آموزش حضوری یا غیرحضوری سخت است. در حال حاضر واکنش والدین به واکسیناسیون فرزندانشان نیز متفاوت است و آنها به دو گروه موافق و مخالف واکسن تقسیمشدهاند. همین موضوع نیز کار را برای تدبیر و چارهاندیشی در این حوزه دشوار میکند. دراینارتباط، دکتر حمیدرضا جماعتی – دبیر کمیته علمی کشوری کرونا از والدین کودکان ۱۲ تا ۱۸ سال میخواهد که نترسند و واکسیناسیون فرزندانشان را انجام دهند: «واکسن عارضه جدی نداشته است و تنها در تعداد محدودی بروز تب و لرز یا بدندرد خفیف را داشتیم. انجام واکسیناسیون کمک میکند چرخه پاندمی کرونا در کشور شکسته شود و بچهها پس از واکسیناسیون کامل میتوانند به مدارس بازگردند تا عوارض ناشی از تحصیل مجازی جبران شود.»
به گفته دبیر کمیته علمی کشوری کرونا، در مجامع علمی عنوان میشود که با شروع فصل پاییز و بازگشایی مدارس ممکن است در اواخر مهر یا اوایل آبان ماه پیک دیگری از کرونا رخ دهد. با توجه به واکسیناسیونی که انجام شد و آغاز واکسیناسیون کودکان و تعیین شرط بازگشایی مدارس با تزریق دو دُز واکسن، انتظار داریم اگر پیکی هم رخ میدهد مانند پیک پنجم چندان شدید نباشد.
اما سوای این اظهارات دلگرمکننده، اوضاع حکایت از مردد بودن دارد و برخی والدین بر سر دوراهی واکسینه کردن و نکردن دانش آموزان و آموزش مجازی و حضوری ماندهاند و اگرچه نسبت به سال قبل رضایت بیشتری دارند که فرزندانشان در کلاس درس حاضر شوند، ولی بخشی از تردیدها و دودلیها بر سر جای خود باقیاست. این را هم باید مورد تأکید قرار داد که در این سال تحصیلی، اختیار و تصمیمگیری در نحوه بازگشایی، به شورای مدرسه و منطقه سپردهشده است و علیرضا کاظمی- سرپرست آموزشوپرورش گفته است که هر منطقه باوجود شرایطی که دارد تصمیم به چگونگی بازگشایی مدارس میگیرد.
«کاظمی» آسیبهای دوری از مدرسه را هم تشریح کرده است: «دانش آموزان در مدارس، چگونگی زندگی کردن در اجتماع، مهارت ارتباط با همسالان و مهارتهای زندگی اجتماعی را میآموزند و در فضای کلاس همراه با آموزش، مسائل تربیتی را یاد میگیرند. عدم حضور دانش آموزان در مدارس، سبب فقدان این مهارتها شده و آسیبهایی را به دانش آموزان و حتی خانوادهها، وارد کرده است که اگر فرصتها را بهسادگی از دست ندهیم، قابل جبران است.»
نامشخص بودن تکلیف دانش آموزان و معلمانی که به ابزارهای هوشمند دسترسی ندارند
«محمدرضا نیک نژاد» از معلمان و کنشگران عرصه آموزش در گفتوگو با «رسالت» به این آسیبها اشاره دارد و به تجاربی که از آموزش مجازی کسب کردهایم و دانشآموزانی که همچنان از دسترسی به وسایل ارتباطی و حضور در کلاسهای مجازی محروماند. او میگوید: «امسال دانش آموزان و معلمان نسبت به سال گذشته آمادگی بیشتری برای آموزش مجازی دارند و پیامرسان شاد هم تغییراتی داشته و گفتهاند زیرساختهایی را برای ارتباطات آنلاین و تصویری در این پلتفرم فراهم کردهاند. اگر با سال گذشته مقایسه کنیم، جلوتر هستیم و خانوادهها و نیروهای ستادی و معلمان یک سال فعالیت در بستر آموزش مجازی را در چنته دارند و میتوان گفت که تا حدودی از آن وضعیت آزمونوخطای قبل فاصله گرفتهایم. این تجارب میتواند در سال تحصیلی جدید راهگشا و مؤثر باشد ولی اگر بنا به مقایسه با سایر کشورهای جهان باشد، بازهم با اماواگرهایی همراه است و وضعیت آن۳ تا ۴ میلیون و یا ۳۰ درصد دانشآموزی که به فضای مجازی دسترسی ندارند همچنان نامشخص است؛ اینها یا به دلیل عدم زیرساختهای لازم و یا به دلیل وضعیت اقتصادی خانوادهها به تبلت یا گوشی دسترسی ندارند و ما نمیدانیم تکلیف آنها در سال تحصیلی جدید چیست و چگونه قرار است در جریان آموزش قرار بگیرند و معلوم نیست امسال باید چه کنند و چطور از آموزش بهرهمند شوند. ما ندیدهایم دولت در این فاصله ۳تا ۴ ماههای که فرصت داشته تا وضعیت آموزش را بهتر کند، کار خاصی انجام دهد، درحالیکه این موضوع، بیعدالتی عریان است، سؤال ما از دولت این است که آیا برای کسانی که به گوشی و تبلت دسترسی ندارند، ابزارهای لازم را تهیهکرده تا در اختیارشان بگذارد؟ آیا کمکهزینهای به این افراد پرداخت کرده و یا تسهیلاتی در اختیارشان قرار داده تا این خانوادهها قادر به تهیه وسایل ارتباطی برای حضور فرزندان دانشآموزشان در کلاسهای مجازی باشند؟ مشخص است که دولت بازهم برنامهای برای این افراد ندارد. از سوی دیگر، باتوجه به مخالفت دولت با فوقالعاده ویژه و رتبهبندی معلمان، آموزگاران نیز گلایههایی دارند و میگویند ما نمیخواهیم از وسایل شخصی خودمان یعنی تبلت و لپ تاپ و گوشی برای کلاسهای آنلاین استفاده کنیم و حرف درستی هم میزنند، زمانی که آموزش حضوری بود، معلم برای تخته و ماژیک و یا گچ و صندلی از جیب خودش هزینه نمیکرد و واقعیت هم این است که آموزگاران باید آن توان و انرژی و علم و دانششان را به مدرسه ببرند و نباید برای ابزارهای آموزش از جیبشان هزینه کنند و این را هم باید موردتوجه قرار داد که تفاوت طبقاتی بین جامعه معلمان هم زیاد است، درست مثل دانش آموزان که همه از یک طبقه اقتصادی نیستند. برخی معلمان قبل از شیوع کرونا به ابزارهای ارتباطی و گوشیهای هوشمند و یا تبلت و لپ تاپ دسترسی داشتهاند و بعد از شیوع این بیماری کمتر دچار مشکل شدهاند اما ما آموزگارانی داشته و داریم که اینها لپ تاپ و تبلت ندارند و یا گوشیهایشان هوشمند نبوده است و دولت زیربار این هزینهها نرفته و مثل همیشه به دنبال اداره ارزان آموزش بوده است. بنابراین به لحاظ تجربه آموزش مجازی وضعیت ما نسبت به سال گذشته متفاوت است و زیرساختهای ارتباطی هم بهتر شده اما برای آن گروهی که به ابزارهای ارتباطی دسترسی نداشتهاند، همچنان امکان این دسترسی فراهم نیست و آموزگاران و دانشآموزانی داریم که اینها قادر نیستند بهای اینترنت را بپردازند و مسئولان ما برای اینها فکری نکردهاند. فقط آن گروه ازدانش آموزان و معلمانی که سال تحصیلی گذشته تجربه آموزش مجازی را داشتهاند، امروز در شرایط بهتری قرار دارند. »
مشکلات آموزش ترکیبی/ تعطیلی مدارس باعث نابودی زیست فکری دانشآموز میشود
نیک نژاد در ادامه تأکید میکند: «امسال معلمان و خانوادهها کمتر دچار سردرگمی هستند، چون بازگشایی و شیوه آموزش را به منطقه آموزشی و شورای مدرسه سپردهاند و شورای مدرسه هم ترکیبی از نیروهای ستادی هستند و در شهرهای بزرگ اعلام کردهاند که آموزش قطعا مجازی است و باتوجه به آنکه به شورای مدرسه سپردهشده شاهد گستردگی تصمیمات دراینباره هستیم، البته این کار خوب است، چون هر مدرسهای شرایط مختص به خود را دارد و بعضی کلاسها با حضور ۳۵ دانشآموز تشکیل میشود و به هیچ ترتیبی امکان آموزش حضوری فراهم نیست، وضعیت در روستاها و شهرهای کوچک نیز متفاوت است و مطابق برداشت من، آموزش تا آبان ماه مجازی است اما از آبان ماه به بعد ردهها با جمعیت کم بهصورت حضوری برگزار میشود و شهرهای بزرگ نیز تا چند ماه به شکل غیرحضوری خواهد بود تا واکسیناسیون معلمان تکمیل و وعده واکسینه کردن دانش آموزان نیز محقق شود و بعد کلاسها را بهصورت حضوری برپا میکنند اما فکر نمیکنم دراینبین از آموزش ترکیبی استقبال شود، چون این سبک از آموزش، مشکلات خاص خودش را به همراه دارد و درمجموع سبک ترکیبی برای مدارسی که هر کلاس تعداد دانشآموزانش ۲۰ نفر و یا کمتر است، امکانپذیر است اما برای سایر مدارس چنین امکانی فراهم نیست. سال گذشته هم آزمونوخطاهایی صورت گرفت تا معلم هم برای آنهایی که منزل هستند و هم برای دانشآموزانی که در کلاس درس حضور دارند، درس بدهد، درحالیکه معلم نمیتواند هرروز در مدرسه و یا فضای مجازی حضورداشته باشد و تدریس همزمان نیز ممکن نیست. تصور کنید که امروز باید به آنیک سومی که در کلاس درس حضور دارند، آموزش داد، پس تکلیف آنیک سوم دیگری که در منزل هستند چه میشود؟ من بهعنوان معلم که نمیتوانم همزمان در دوجا باشم، یعنی حضوری و مجازی را باهم آموزش دهم. نکته دیگری که باید در همین آغاز سال تحصیلی به آن اشاره کرد این است که در یکسال و نیم اخیر، بار آموزشی بر معلمان زیاد شده است. خودم را مثال میزنم که ۲۹ سال سابقه تحصیلدارم و طبیعتا وقتی میخواهم به کلاس درس بروم، تمامی سرفصلهای درسی و مواردی را که باید آموزش دهم در آرشیودارم ولی سال قبل وضعیت فرق میکرد و باید متناسب با فضای مجازی، محتوای درسی را تهیه میکردم و توضیحات عمیقتری میدادم تا دانش آموزان نکته درس را متوجه شوند و بهشخصه برای خودم، یکسوم کارم افزایش پیدا کرد ولی در سال تحصیلی جدید باتوجه به جمعآوری محتوا متناسب با فضای مجازی نیاز نیست کار مضاعفی انجام دهم. از طرف دیگر، این روزها ما میبینیم و میشنویم که بسیاری از کارشناسان به دلیل افت تحصیلی دانش آموزان، بر حضور بچهها حتی یک روز در هفته در مدرسه تأکیددارند و یا از آموزش ترکیبی سخن میگویند، شاید این اظهارات به لحاظ نظری درست باشد اما مدارس ما استانداردهای لازم را ندارند که بتوانیم دانشآموز را به مدرسه بفرستیم و یا آموزش را ترکیبی کنیم. البته همچنان تأکیددارم که در صورت واکسینه شدن ۸۰ تا ۹۰ درصد جامعه نگرانیها کمتر شده و با اعتمادسازی میتوان مدارس را بازگشایی کرد اما در شرایط کنونی مواردی که تحت عنوان دستورالعمل و یا آموزش ترکیبی مطرح میشود، امکان تحقق ندارد. کلاس درسی که ۳۸ دانشآموز دارد را نمیتوان ترکیبی اداره کرد. ضمن آنکه حرف نهایی را باید متخصصین بهداشت و درمان بگویند و سال قبل نیز آنها تشخیص دادند که آموزش به شکل حضوری تعطیل شود. معلوم است که آموزش حضوری برای من معلم بهتر است و حتی برای دانشآموز هم بهتر است و آموزش غیرحضوری برای بخشی از جامعه بهمثابه خودکشی فکری بچههاست و درست مثل این است که زیست فکری دانشآموز را از بین ببریم و با این ناکارآمدیها و مهیا نبودن بستر آموزش مجازی برای همه افراد و باتوجه به آنکه کارآیی آموزش مجازی بهمراتب از آموزش حضوری کمتر است، زیست فکری دانشآموز نابود میشود ولی چاره دیگری نداریم، چون هنوز که هنوز است آشفتگی فکری و آشفتگی در تصمیمگیریها را مشاهده میکنیم و البته شاید تا حدودی هم طبیعی باشد. دلیلش این است که ساختار آموزشی نمیتواند حرف آخر را در این زمینه بزند و تصمیمگیری اصلی در جای دیگری است ولی میتوانستند از سه یا چهار امکانی که برای آموزش در ایران وجود دارد، استفاده کرده و برنامهریزی و امکانسنجی کنند.»
جلب اعتماد خانوادهها برای بازگشایی مدارس
این کنشگر عرصه آموزش در خاتمه، شاهکلید بازگشایی مدارس بهویژه در شهرهای بزرگ را اعتماد خانوادهها میداند: «گرچه ما به روند واکسیناسیون سرعت بخشیدهایم، اما در سطح جامعه میبینیم که بسیاری از افراد تابع پروتکلها نیستند و ماسک نمیزنند و خانوادهها در شهرهای بزرگ همچنان هراس دارند. بنابراین باید به سمت و سویی رفت که اعتماد خانوادهها را جلب کرد، والدین در حال حاضر که سخن واکسیناسیون دانش آموزان به میان آمده، منتظر تحقق این وعده هستند و همینکه آمار بستریشدگان و فوتیهای روزانه کاهش پیداکرده، میتواند زمینهساز اعتماد خانوادهها باشد و اگر این آمارها به حدی پایین بیاید که اطمینان خاطری را در والدین ایجاد کند و یا پروتکلها رعایت شده و وعده واکسینه کردن دانش آموزان بهطور کامل محقق شود، والدین فرزندشان را به مدرسه میفرستند. بیش از آنکه معلمان از آموزش حضوری در شرایط بد کرونایی نگران باشند، این خانوادهها هستند که نگران فرزندانشان هستند، چون معلمان که کارمند دولتاند و مثل پرستاران که جانشان را کف دستشان گرفتهاند، معلمان نیز جانشان را کف دست میگیرند و در سنگر آموزش حضور پیدا میکنند، بنابراین اطمینان خاطر باید در والدین ایجاد شود تا مدارس زودتر بازگشایی شود چون سطح امیدواری بهشدت در جامعه کاهش پیداکرده و واقعا همه خسته و کلافهاند و فشارهای روحی- روانی معلمان و دانش آموزان و خانوادهها را از پای درآورده است.»
آموزش آنلاین , بازگشایی مدارس , کرونا , وزارت آموزش و پرورش
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.