دغدغه ها روی تخته سیاه
| گروه اجتماعی |
امسال هفته معلم با همیشه متفاوت است. ویروس کرونا به واسطه سرعت سرایتی که دارد کلاسهای درس را به عرصه مجازی کشانده و باعث شده آموزگاران، ساعت های مختلف در طول روز، مشغول تدریس، ارسال صوت و دیدن تکالیف دانشآموزان باشند. آنان به رغم فراهم نبودن زیرساخت های مجازی و چالش های غم انگیز پیام رسان «شاد»، تابِ نظارهگری و کنارهگیری از صحنه آموزش را ندارند.
معلم اهوازی، مطالب درسی را روی درِ یخچال منزل می نویسد و از طریق فضای مجازی به دست دانشآموزان میرساند. معلمانی بعد از ظهر هر روز با تشکیل کلاس درس در باغ کشاورزی خودشان در شهرستان دلگان با رعایت نکات بهداشتی به برپایی کلاس درس اقدام میکنند. چون هیچ کدام از دانش آموزان نه گوشی تلفن همراه دارند و نه در روستای آنها خبری از اینترنت است. آموزگاری هم با پیمودن مسافت طولانی و تحمل گرمای طاقت فرسا با موتورسیکلت روستا به روستا می رود تا علاوه بر توزیع بسته های آموزشی در دیدار حضوری با دانش آموزان دروس را با آنها مرور کرده وتکالیف شان را بررسی کند. معلمانی دیگری هم هستند که فضای باز خانه هایشان را کلاس درس کرده اند تا دانش آموزانی که به اینترنت و ابزار هوشمند دسترسی ندارند از تحصیل باز نمانند. در نقطه مقابل آموزگاری در تخت بیمارستان بستری است اما فرصت را از دست نمیدهد و با دستی کتاب درسی و با دستی دیگر تلفن همراه را به کمک میگیرد تا مبادا کلاس درس مجازیاش تعطیل شود و
دانش آموزانش از درس عقب بمانند.
امروز به مناسبت هفته معلم از آموزگاران و فعالان عرصه تعلیم و تربیت خواستیم دغدغههایشان را از حرفه معلمی برایمان بنویسند و به چالش های نوپدیدی اشاره کنند که امسال گریبان آموزش را گرفته است.
*حفیظ الله مشهور- معلم: سازمان قانونی متشکل از معلمان برای اثرگذاری در تصمیمات وجود ندارد
باتوجه به فرارسیدن روز معلم باید به چندمسئله اشاره کرد ازجمله «رتبه بندی»
و «فضای مجازی و پیام رسان ها»، در مورد رتبه بندی باید گفت، آنچه در قانون به عنوان رتبه بندی از آن یاد شده و در زمان حاج بابایی نیز مطرح بود این است که طرح مذکور در واقع یک بحث ترمیم حقوق نیست، بلکه طرحی است در راستای افزایش انگیزه معلمان و اعطای امتیازی مالی در ازای تلاش های علمی، تحصیلات، موفقیت های تدریس و در این راستا شاخص های مختلفی برای آن تعریف شده و قرار بر این بود که موارد طی یک لایحه از سوی دولت به مجلس تقدیم شده و به صورت یک قانون مجزا تصویب و اجرا شود. همچنین افزایش حاصل از این طرح حقوق یک معلم را باید نزدیک به حقوق فردی هم رتبه وی در هیئت علمی دانشگاه می رساند و مزایایی همچون بورسیه تحصیلی و … در اختیارش قرار می گرفت.
اما واقعیت آن است که دولت ها همواره از این طرح فقط برای تبلیغات استفاده کردند و به واسطه بار مالی حاصل از اجرای درست آن هیچ عزمی برای اجرای قانونی آن از خود نشان ندادند و این طرح را به افزایش های اندک و ترمیم حقوق بدون توجه به اهداف تنزل دادند. عدم ارائه لایحه به مجلس باعث شد دولت بخشی از ظرفیت قانونی تبصره ۱۰ قانون خدمات کشوری را که حق مسلم معلمان بدون هیچ قید و شرطی بود با عنوان جعلی رتبه بندی اجرا کند و برای همین حق مسلم نیز شرط آزمون و سابقه خدمت و … بگذارد. بسیاری از کارشناسان از همان ابتدا بارها تاکید داشتند که طرح های اجرا شده رتبه بندی نیست و این افزایش ها در قانون برای همه کارمندان بدون قید و شرط پیش بینی شده است. مسئله ای که با افزایش ۵۰ درصد فصل دهم در سایر ارگان ها به اثبات رسید و افزایش های بسیار بالاتر بدون شرط را در سایر سازمان ها شاهد بودیم.
متاسفانه عدم وجود یک سازمان قانونی متشکل از معلمان که بتواند در تصمیمات اثرگذار باشد و از طرفی مسئولانی در راس آموزش و پرورش که بیشتر به فکر رضایت دولت و سازمان برنامه و بودجه هستند تا پیگیری حقوق معلمان باعث این وضعیت شده است. نکته عجیب تر آنکه اطلاع رسانی های پرتکرار افزایش حقوق و واریزی های معلمان، خود نشان از وجود مشکلات معیشتی فراوان در این قشر و از سویی فشار معلمان بر دولت برای احقاق حقوقشان دارد. اما مسئولان آموزش و پرورش بجای گام برداشتن در راستای احقاق حقوق معلمان با خبری کردن موارد عادی و افزایش های اندک سعی در کاهش فشار داشته و متاسفانه در طی چند سال اخیر این اخبار با بدعت عدم صداقت نیز همراه شده است از جمله اعلام رقم های غیر واقعی افزایش حقوق در دو طرح رتبه بندی مهرماه ۹۸ و افزایش ۵۰ درصدی فصل دهم در اسفندماه به گونه ای که چهره ای زیاده خواه از معلمان در جامعه ایجاد کرده است.
فارغ از این مسئله، امسال جامعه فرهنگیان، فشار مضاعفی را متحمل شدند و تا انتها پای کار ایستادند. مدیریت شرایط بحران می طلبد از امکانات موجود حداکثر استفاده را ببریم و انرژی و ظرفیت خود را در جهت تامین کاستی ها بسیج کنیم. باید به این نکته اشاره کنم که پیام رسان به هیچ عنوان ابزار آموزش آنلاین نیست، با این حال از همان ابتدای اسفند بسیاری از مدارس و معلمان با وجود کاستی ها و ضعف های این نوع از آموزش از ظرفیت شبکه های اجتماعی موجود ودر دسترس خانواده ها استفاده کردند تا حداقل آن بخش از دانش آموزانی
که به این ابزارها دسترسی دارند متضرر نشوند. آموزش و پرورش در حالی که باید اولویت اول خود را یافتن راهی برای دسترسی و فراهم کردن سخت افزار های لازم همچون تبلت های آموزشی و اینترنت رایگان جهت استفاده دانش آموزان محروم از آموزش مجازی قرار می داد و در مرحله بعد بدون شتاب زدگی به دنبال طراحی یک نرم افزار آموزش با قابلیت برگزاری کلاس صوتی و تصویری آنلاین و امکان گفت و گوهای چند طرفه و قابلیت بازخوردگیری از دانش آموز حین تدریس
می بود، (شبیه آنچه در کلاس های آنلاین دانشگاه های مجازی هم اکنون هم استفاده می شود و البته با محیط کاربری فارسی و آسان تر) اما متاسفانه وقت و انرژی خود را صرف تهیه یک پیام رسان نمود که با دارا بودن محدودیت های فراوان نسبت به پیام رسان های
موجود و نیاز به گوشی های هوشمند جدید جهت نصب و راه اندازی عملا بخش دیگری از دانش آموزان را از این آموزش ها محروم کرد.
شاید بزرگترین دلیل این تصمیمات غیر کارشناسانه به رغم شعارهای فراوان عدم باور به مدرسه محوری و تفویض اختیارات به مناطق باشد تا هر منطقه با توجه به شرایط اقلیمی و امکانات موجود بهترین روش آموزش را انتخاب نماید. از سوی دیگر عدم آشنایی طراحان برنامه شاد با آنچه در دنیا از آن با عنوان آموزش آنلاین یاد می شود باعث شد که یک پیام رسان که فقط می تواند یک ابزار تکمیلی در آموزش حضوری و آنلاین جهت ارسال و دریافت تکالیف باشد به عنوان ابزار آموزش آنلاین معرفی شود و با اجبار معلمان و خانواده ها به استفاده از آن باعث سنگ اندازی در روند تدریس معلمان و عمیق تر شدن شکاف های آموزشی بین خانواده های دارا و ندار گردد.
*محمدرضا نیک نژاد، آموزگار: حقوق معلم و شکاف وسیع آن با حداقل های یک زندگی معمولی
امسال روز معلم با سال های گذشته متفاوت است. کرونا مدرسه ها را به تعطیلی کشانده و بسیاری از معلمان برای آموزش و یادگیریِ مجازی، در میانهی نبودِ زیرساخت های درخور و تاثیرگذار، درگیر درس و مشق و تمرین و پرسش و پاسخ و آزمون و … هستند و البته همچنان دلنگرانی های معلمی دارند و استرس پایانِ کار به بهترین شکل ممکن و با کمترین آسیب آموزشی به دانش آموزان و آموزش. گرچه آموزش و آموزشگری به شکل معمول تعطیل است اما دغدغه های این دو گستره درهم تنیده همچنان پابرجا و حتی در حال گسترش است.
این روزها یکی از مهمترین و بنیادی ترین دلنگرانی های چند دهه ای فرهنگیان، یعنی حقوق و شکاف وسیع آن با حداقل های یک زندگیِ معمولی، آبرومند و کم چالش است. پس از اعمال فصل ۱۰ قانون مدیریت خدمات کشوری برای کارمندان ستادی آموزش و پرورش دوباره این قانون و مادهها و فصل هایش بر سر زبانها افتاد. گلایه های چند دهه ای معلمان، تفاوت دریافتی خود نسبت به بسیاری از کارمندان دولت بود اما این بار، نیروهای مدرسه از شکاف میان دریافتی خویش با بخش دیگری از همکارانشان در ستاد دلچرکین شدند؛ همکارانی که به حق شامل افزایش حقوق شده بودند. دلگیری معلمان نه از باب افزایش حقوق این همکاران بود بلکه به خاطر تبعیض آشکار و دردآوری بود که این بار در مجموعه آموزش و پرورش، چهره زشت و آزار دهنده خویش را نشان
می داد. از طرفی قانون مدیریت خدمات کشوری در حالی دوباره بر سر زبانها افتاده است که یکی از مهمترین بخش هایش، نه اکنون، که هیچ گاه اجرایی نشده است؛ و آن افزایش حقوق کارمندان دولت، از جمله معلمان، دستکم برابر نرخ تورم است. در قانون بودجه سال ۹۹ نرخ افزایش دستمزدها ۱۵ درصد است و نرخ تورم رسمی نزدیک به ۳۰ درصد! و این یعنی فراختر شدن رسمیِ شکاف آسیب زای
درآمد و هزینه و کوچکتر شدن زندگی اقتصادی و به دنبال آن فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و … معلم و خانواده اش؛ گرچه به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی و حتی تجربه روزمره هر ایرانی، تورم بیش از اینهاست.
این روزها بازهم شاهد فشلیسم در آموزشِ کشور هستیم! فشلیسمی که سر راست دودش در چشم آموزش و دانش آموزان و البته فرهنگیان می رود. گلایه می کردیم که هوشمندسازی مدرسه ها شعاری است و زمینه های درخور برای اجرایش در مدرسه ها فراهم نیست و البته با فشار بالا دستی ها و به شکل ویترینی و نمایشی- حتی در حد چند کامپیوتر زهوار دررفته- اجرا شد؛ و امروز شاهد اجبار برای پیشبرد آموزشِ مجازی با نرم افزار کاربردی “شاد” آن هم با فشار بر مدیرو معلم و مدرسه و ترساندن خانواده ها و بمباران تبلیغاتی آنان و … هستیم! این است مدرسه-محوریی که در سندهای بالادستی آمده است، و این است دادن اختیار به مدیر و معلم به عنوان رهبران آموزشی، و این است چهره واقعی آموزش که
می بینیم، و این است حقیقتِ در جا زدن آموزش و پرورش در کشور، و این می شود زمینه سازی برای توسعه ای که دهه هاست شعارش را می دهیم، و این می شود پرورش یافتگی شهروندان، و این می شود
خیل دانش آموختگان بیکار، و این می شود اقتصادی که باید در شان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان باشد، و این می شود ….
*محمودرضا اسفندیار- کارشناس آموزش: وعده پرداخت حق التدریس شاغلین، کماکان بر زمین مانده است
قصد دارم در این روز که با نام معلم عجین است، مروری بر وقایعی داشته باشم که طی یک سال اخیر رخ نموده است. پس از شایعه استعفای بطحایی که برخی سعی کردند آن را در اعتراض به عدم اجرای رتبه بندی معلمان جلوه داده و برخی دلیلش را نامزدی مجلس قلمداد کردند و درنهایت با تایید سخنگوی دولت در ۱۶ خرداد ماه محقق شد، طوفانی خودساخته شکل گرفت. گویا سیاست دولت تدبیر، به هنگام تغییر در راس حوزه آموزش و پرورش
استعفای وزرا بوده، چراکه پیشتر فانی نیز به همین شکل کناررفته و وزارت مستعجل دانش آشتیانی نیز مجال استعفا را نداد و با پایان عمر دولت یازدهم او نیزبا حواشی پیش آمده آن روزها از گزینه اصلی وزرات آ.پ در دولت دوازدهم کنار رفت.
۱۹ خرداد ماه ۹۸ به فاصله ۳ روز از پذیرش استعفای بطحایی که در نهایت سر از ریاست سازمان سما دانشگاه آزاد درآورد و سراغی هم از نمایندگی مجلس نگرفت و با رفتنش طرح پر طمطراق رسانه تعاملی سینا هم رفت، سید جواد حسینی از نیروهای شناخته شده که سوابق اجرایی متعددش در حوزه سیاسی بر آموزشی
می چربید و طی سال های ۹۲ تا ۹۵ عهده دار مدیر کلی آموزش و پرورش خراسان رضوی بود، منصوب و نوید روز های بهتری داد و دعوت به هم اندیشی برای برون رفت از چالش های موجود در حوزه آموزش، منزلت و معیشت معلمان، اعتبارات بهتر هزینه ای و تملک و دارایی های سرمایه کرده و نشان داد که آمده برای ماندن که علیرغم همه پیش بینی ها، به عنوان گزینه اول تصدی وزارت معرفی نشد و در نهایت به عنوان یکی از معاونین حوزه ستادی به ریاست سازمان آموزش و پرورش استثنایی منصوب شد.
در روز ۱۲ شهریور ماه ۹۸ پس از اخذ رای اعتماد مجلس حاجی میرزایی با ۲۰۰ رای موافق و ۸۸ مخالف و ۷ ممتنع بر اساس اصل ۸۷ و ۱۳۳ قانون اساسی با حکم رئیس جمهور رسما تصدی وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفت تا در فرصت ۲ ساله تا شهریور ۱۴۰۰ بتواند منشاء اثر واقع گردد که اتفاقا در راس برنامه های راهبردی خود بهبود راهبری و مدیریت در آموزش و پرورش ( مدرسه محوری ) ، ایجاد تحول ، ساماندهی فضا ها ( آموزشی ، پرورشی و ورزشی) و توسعه و ترویج فرهنگ پرسشگری و پژوهشگری را قراردادند.
ظاهرا روزهای خوبی در برابر حاجی میرزایی بیگانه با فضای آموزش و پرورش قرار گرفت و همه اعم از دولت و مجلس و حوزه ستادی پای کار آمدند تا برنامه های حاجی میرزایی و تحولی که هم در اسناد بالادستی (سیاست های ابلاغی رهبری، سند چشم انداز ۱۴۰۴، سند تحول بنیادین و برنامه ششم توسعه) مطالبه و هم روز رای اعتماد نویدش را دادند بتدریج جامه عمل پوشد، چراکه جامعه فرهنگیان پس از سه دهه گفتار درمانی امیدوار شدند حال که وزیری از بدنه دولت در راس نظام آموزش رسمی و عمومی قرار گرفته بتواند بواسطه ارتباطات گسترده خود با بدنه دولت، کار را ازسخن به عمل برآورد. از بخت بد حاجی میرزایی حتی بدبین ترین افراد هم تصور چنین روز ها و ماه های سختی را نداشتند، چالشها از مهر ماه رخ نمودند ؛
اعم از درون سازمانی تا برون سازمانی من جمله طرح یک فوریتی ۵۷ نماینده مجلس مبنی بر برون سپاری آموزش زبان انگلیس در ۱۸ مهر که خود پس گرفتند تا مصوبه تنظیم بخشی از مقررات مالی اداری و پشتیبانی آموزش و پرورش بویژه حذف تنوع مدارس در آن که در نهایت با عنایت به اصل ۵۷ قانون اساسی در شورای نگهبان رد و به مجلس عودت گردید. در این مصوبه تامین اعتبار اعمال مدرک دوم فرهنگیان از محل رتبه بندی نیز قرار داشت که به دلیل مغایرت با اصل ۷۵ رد شد و تا کنون نیز علی رغم اینکه این قانون مغایر با ماهیت شغلی فرهنگیان و ارتقای علمی و روز آمدی است ، راه برون رفتی برای آن اندیشیده نشده است. حوزه ستادی با شیوه ای
منطقی خود را از طرح ها و مصوبات پر چالش مهر و آبان دور نگاه داشت اما حاجی میرزایی شاید فکر نمی کرد بعد از حل نفس گیر کمبود چند ۱۰ هزار نفری معلمان که با طرق مختلف موفق به انجام آن شد (حق التدریس آزاد، حق التدریس شاغلین، حق التدریس بازنشستگان، استمرار بازنشستگان، سرباز معلم، نیروهای خرید خدمت، نیروهای ماده ۲۸ و فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان و در نهایت ۶ ساعت غیر موظف اختیاری)، توزیع کتب درسی در مهر ماه، توانمندی او را در مدیریت حوزه عریض و طویل آموزش و پرورش به چالش بکشد که در نهایت با ورود به این موضوع این چالش نیز علیرغم آسیب هایی که به دانش آموزان فاقد کتاب وارد کرد، حل شد که قطعا با تدابیری که بکار خواهند بست، در مهر ۹۹ چنین چالشی را نخواهیم دید.چالش مسبوق به سابقه آلودگی هوا این بار برخلاف سال ۹۷ که چالش جدی ای را رقم نزد ، به گونه ای دیگر رخ نمود که درفاصله ابتدای مهر تا ۶ دی ماه ۹۸در کنار عواملی چون ریزگردها ، زلزله ، باران شدید و سیل ، شیوع انفلوآنزا ، برودت هوا و بازگشت زائرین کربلا در شهر مرزی مهران در مجموع توانست مدارس ۱۴استان را از۱تا ۱۲ روز( شهر تهران) به تعطیلی کشانده و رکوردی تاریخی ثبت کند که کاری از دست حوزه ستادی ساخته نبود جز آنکه از همان رهگذر مقدمات زیر ساخت سیستم اطلاعات مدیریت آموزش (EMIS ) کلید می خورد و آن طرح ابترپیشین هر دانش آموز یک تبلت آموزشی به جریان می افتاد و این بار معلم را نیز بر آن می افزودند و اعتباری معادل۱۳۸۰۰ میلیارد تومان بر بودجه ۶۴۰۰۰ میلیاردی ۹۹سال حوزه آ.پ می افزودند که در دل کل بودجه ۲۰۱۷۶۰۱۶۷۹۴۰۰۰۰۰میلیارد تومانی (عمومی و شرکت های
دولتی و.. ) ۹۹ رقمی به حساب نمی آمد اما قطعا با عنایت به جایگاه حاکمیتی آموزش و پرورش قدمی بزرگ و ماندگار بود که به زعم نگارنده، حاجی میرزایی هنوز می تواند با روابط و تعاملات خود با دولت و نهاد های حاکمیتی این مهم را محقق کند تا درکنار سامانه شاد جدیدترین شیوه های آموزش مجازی نیز بتدریج در دسترس دانش آموزان و معلمان قرار گیرد.
شاید بتوان مهمترین نقطه قوت حاجی میرزایی درمدت کوتاه مسئولیتش در حوزه آموزش و پرورش را به نسبت زمان بیشتری که سایر وزرای دولت یازدهم و دوازدهم در اختیار داشتند، تامین اعتبار بخش مهمی از معوقات سال های پیش و پرداخت حق التدریس
شاغلین تا پایان بهمن ۹۸ برشمرد که البته قرار بر این بود حق التدریس
شاغلین نیز همچون حق التدریس نیروهای آزاد ، ذیل فصل یک قرار گرفته و ماهانه پرداخت گردد که در این بعد این وعده کماکان بر زمین مانده. اما در حوزه مالی آموزش و پرورش مهمترین موضوع تصویب بودجه ۶۴ هزار میلیاردی سال ۹۹ بود که با رقم ۷۴ هزار میلیاردی مد نظر حوزه ستادی ۱۰ هزار میلیارد تفاوت است که با توجه به موضوعات شکل گرفته احتمالا در طول سال ۹۹، رقم اولیه مد نظر حاجی میرزایی ( ۷۴هزار میلیارد )به نحوی محقق گردد.
اتفاق خوب و به یاد ماندنی حوزه معیشتی در دی ماه ۹۸ با پیگیری و رایزنی حاجی میرزایی طی مصوبه ۴ دی ماه هیئت دولت شکل گرفت و آن مرحله دوم رتبه بندی معلمان بود که توانست به نسبت رضایتمندی ای را در جامعه معلمان به عنوان نقطه عطف ارتقای منزلت و معیشت شکل دهد که معلوم نشد چرا به یکباره این طعم شیرین در ۷اسفند ۹۸ با بخشنامه افزایش تا ۵۰ درصدی فصل ۱۰ قانون خدمات کشوری و مصاحبه ای جنجالی از سوی معاونت توسعه مبنی بر افزایش یک و نیم تا دو میلیونی حقوق معلمان در مجموع احکام دی و اسفند که هر چند اصلاح شد، به تلخی گرایید و حاجی میرزایی با ذکاوت خاصی وعده اصلاح داد که قرار بود پس از نشست نمایندگان تشکل های فرهنگیان در اردیبهشت ماه ۹۹ با سازمان مدیریت، نهایی و تا قبل روز معلم عملیاتی شود.
از وقایع شیرین اسفند ۹۸ می توان به تصویب اساسنامه تاسیس سازمان نظام معلمی در کمیسیون اجتماعی مجلس اشاره کرد که قطعا با حمایت حوزه ستادی باید این مهم اتفاق افتاده باشد که امید است حاجی میرزایی با مامور کردن مشاور امور تشکلها و همچنین معاون پارلمانی خود به تصویب آن در صحن مجلس دهم همت گمارد تا افتخار تاسیس سازمان نظام معلمی که خلاء چنین نهادی تخصصی با شخصیت حقوقی مستقل سال هاست به چشم می آید پر شده و به عنوان مهمترین بازوی مشورتی ایشان و وزرای آتی به کمک حوزه ستادی برای برون رفت از چالشها آید و کمتر بعد از آن شاهد آزمون و خطاهای مکرر باشیم و کمتر شاهد طرح و برنامه های ابتر و هدر رفت اعتبارات قلیل آموزش و پرورش باشیم.
در اواخر بهمن ندایی به گوش رسید که شاید در ابتدا تصور می شد آن نیز می گذرد اما هنوز عرق فعالان ستادهای اجرایی انتخابات در مناطق کشور خشک نشد که ندای تعطیلی کامل مدارس به دلیل مهمان ناخوانده ای بنام کووید ۱۹ یا همان کرونا به گوش رسید و ابتدا با مقاومتی سعی در ممانعت از تعطیلی شد اما در نهایت چاره ای جز تعطیلی مجدد مدارس این بار نه ۱۴ استان به تناوب که همه ۷۵۰ منطقه آموزش و پرورش را شامل شد و این چالش مسبوق به سابقه نبوده و آموزش و پرورش همچون سایر بخش ها غافلگیر شد اما معلمان خودجوش سعی کردند به نحوی از تهدید پیام رسانها و شبکه های اجتماعی این بار به بهترین نحو به عنوان فرصتی برای کاستن از غافلگیری سود ببرند که در جای خود قابل تقدیر است چراکه سیستم آموزشی کشور تا کنون نه ابزار مختص آموزش مجازی را در اختیار قرار داده بود و نه آموزش استفاده ازآن و نه از سیستم اطلاعات مدیریت آموزش (EMIS ) خبری بود. لذا خلاف برخی اظهار نظرهای غیر منصفانه باید از این اقدام خودجوش معلمان بدون امکانات ممنون باشند.
چالشی که حوزه ستادی را برآن داشت شیوه ای را به سرعت بیابد تا بتواند به قول کمره ای معاون آموزش متوسطه وزیر، عادلانه بودن آموزش و حداکثر فراگیری، مهیا بودن امکانات ، رعایت پروتکلهای وزارت بهداشت و انعطافپذیری در آموزشها، همه را با هم در خود جمع کند که برون دادش شد شاد اما اجبار و الزام پیوستن به آن که با مشکلات عدیده ای همراه است قدری در همین آغاز از شادی آن کاست که امید واریم از رنگ الزام آن بکاهند و بر انعطافش بیفزایند تا این کار بزرگ که نظیری در حوزه آموزش رسمی و عمومی نداشته با خاطری آرام به خانه ها راه یابد و آن شادی مد نظر را با خود به ارمغان آورد. پیشنهاد می شود تامین ابزار اولیه یعنی یک تبلت آموزشی در فرصت باقی مانده تا مهر ۹۹ به دست گروه هدف ۱۵۵۵۰۰۰۰۰ نفری در سراسر کشور برسد، تولید محتوای آموزشی به معلمان به شکل کاربردی آموزش داده شود، فایل های آموزشی از طریق انجمن اولیا و مربیان به تبلت دانش آموزان بواسطه شبکه اینترنت پر سرعت رایگان منتقل و زمینه یک کلاس آنلاین در بیشتر مناطق فراهم آید و در این بین موانع کاربردی سامانه شاد نیز
به عنوان مقدمه ای برای آموزش مجازی مرتفع گردد. قطعا کرونا می تواند علیرغم همه آسیبها درسی برایمان داشته باشد و اگر در روش های موجود من جمله در حوزه آموزش تغییرات اساسی شکل ندهیم و به آموزش و پرورش صرفا در حد سخن به عنوان دستگاه حاکمیتی بنگریم اما در تخصیص اعتبارات و امکانات لازم به آن طبق فرموده رهبری، نگاه سرمایه محور را حاکم نکنیم، در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.