در تکاپوی آب
گروه اجتماعی
دو سد اکباتان و آبشینه، اصلیترین منابع تأمینکننده آب شهر همدان، در این سال آبی، کمترین میزان ذخیره را ثبت کردند و مقادیر اندک آب باقی مانده پشت سد اکباتان، غیرقابل استفاده است. تقریبا بیش از دو هفته است که آب شرب به صورت سهمیه بندی و سقایی و بسته بندی تأمین می شود. اگرچه یکی دو روز است که مردم همدان به آب آشامیدنی دسترسی دارند؛ اما آب در چند ساعت از شبانهروز قطع است و در برخی نواحی با فشار کمی در شبکه جریان دارد و هنوز تمام مردم، به آب دسترسی ندارند. طرح ضربتی آبرسانی از طریق حفر و اجاره چاههای کشاورزی اجرایی شده و قرار است خط اضطراری انتقال از سد تالوار، مشکل تاریخی آب شرب را حل کند. همدان زمانی یکی از استانهای پر آب کشور بود؛ اما تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای پی در پی و توسعه کشاورزی بی ضابطه دست به دست هم داده تا شرایط کنونی رقم بخورد.
اردیبهشت ماه امسال شرکت آب منطقهای استان همدان از کاهش ۱۵ میلیون متر مکعبی ذخیره سدهای این استان خبر داد.
محمد ضروری، مدیرعامل این شرکت گفته بود: میزان آب ذخیره شده سد اکباتان و آبشینه در مقایسه با سالهای قبل به شدت کاهش یافته است. در حال حاضر نسبت به سال گذشته شاهد نزدیک به ۱۵ میلیون مترمکعب کاهش ذخیره هستیم. روزانه بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ لیتر بر ثانیه از سد اکباتان که نفسهای آخرش را میکشد برای تأمین آب شهروندان همدان برداشت میشود.
ضروری، خردادماه حامل این خبر بد بود که حجم ذخیره آب سد اکباتان با گذشت حدود هشت ماه از سال آبی جاری و با اعمال مدیریت در مصرف بهینه حدود ۲۸ درصد است. با توجه به شرایط ناشی از خشکسالی، حجم ذخیره آب سد اکباتان در حال حاضر ۹ میلیون و ۵۶۰ هزار متر مکعب است و ۱۱۵ لیتر آب در هر ثانیه وارد این سد میشود. هزار و ۷۶ لیتر آب در هر ثانیه از ذخیره این سد برای تأمین مصرف مردم (شرب) و ۳۳۵ لیتر آب در ثانیه نیز برای مصارف کشاورزی از سد اکباتان برداشت میشود.
به گفته ضروری «از ابتدای سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۰) تاکنون به طور متوسط ۲۳۰ میلیمتر باران در استان همدان باریده که این میزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۱ درصد و در مقایسه با دوره بلند مدت ۴۱ درصد کاهش داشته است. همچنین فقط پنج درصد از گنجایش سد آبشینه نیز پر است. ذخیره آب این سد با گنجایش پنج میلیون متر مکعب، در حال حاضر حدود ۲۳۰ هزار متر مکعب است.»
برهمین اساس، اساتید گروه آب دانشگاه بوعلی سینا از مدتها قبل گمانه زنی کرده بودند که قطعی آب نزدیک است و در گفت و گو با «رسالت»، ضمن ارائه راهکارهایی، استفاده از آب به شیوه فعلی را ناصحیح می دانند.
نخستین نقد آنها متوجه «جیره بندی آب» به عنوان یکی از راهکارهاست که به اذعان این اساتید، «شهروندان در همان ساعت های جیره بندی، باتوجه به آبی که از قبل ذخیره کرده اند، به اندازه تمام روز مصرف می کنند. در واقع مشترکان، با تهیه منبع، آب را ذخیره و در طول روز با مشکل قطعی آب مواجه نمی شوند و هر قدر منبع بزرگتری تهیه کرده باشند، آب بیشتری ذخیره می کنند. مشترکینی که فاقد چنین منابع یا مخازنی هستند، به نحو دیگری نسبت به ذخیره سازی اقدام و حتی به اندازه ۲۴ ساعت، آب مصرف می کنند. بنابراین باید با سهمیه بندی مشخص، همه افراد به سمت مصرف درست هدایت شوند.»
نقد دیگر اساتید دانشگاه بوعلی سینا، متوجه کیفیت آب همدان است که هدررفت آن را در پی دارد و در این باره عنوان می کنند: «وقتی آب همدان بعد از قطعی طولانی مدت، وصل می شود، در ابتدا کیفیت مناسبی ندارد و شهروندان شیر آب را برای مدتی باز می گذارند تا گل و املاح آن خارج شده و قابل استفاده باشد، که آب هدر می رود، بنابراین نه تنها میزان مصرف کم نشده بلکه بیشتر هم شده است.»
اما مهرداد نهاوندچی، کارشناس محیط زیست، چالش آب همدان را ناشی از عدم برنامه ریزی های لازم در گذشته دانسته و به «رسالت» می گوید: «مطابق اظهارات مسئولان مصرف آب در سال گذشته ۱۸۰۰ متر بر ثانیه بوده و امسال ۲ هزار و ۳۰۰ متر بر ثانیه است که از افزایش مصرف حکایت دارد و حدود ۴۵ درصد کاهش بارندگی داشتیم و سال گذشته، خشک ترین سال آبی نیم قرن اخیر را در همدان تجربه کردیم. بنابراین در مسئله آب، دو عامل مطرح است، اول از همه افزایش مصرف و سپس تغییرات اقلیمی و کاهش بارش که باعث شده همدان با کم آبی و قطع مکرر و متناوب آب شرب شهری مواجه شود. لذا این سؤال به ذهن متبادر می شود که چرا برنامه ریزی لازم از مدتها قبل صورت نگرفته و اگر قرار است همدان به عنوان یک کلانشهر معرفی شود، باید منابع آبی بیشتری پیش بینی کرد تا صرفا بر سد اکباتان متکی نباشیم. در گذشته باید توجه می کردند که این سد به عنوان منبع اصلی تأمین کننده آب همدان، ممکن است براثر آلودگی از مدار خارج و یا خشک شود. بنابراین منبع جایگزینی برای آب شرب همدان نداشتیم. این در حالی است که ۱۰ درصد آب کوهستان الوند، برای یک سال کفاف آب شرب همدان را می دهد.»
سد تالوار، منبع آب پایدار؟
طرح احداث و تکمیل سد تالوار که بین سه حوضه همدان و زنجان و کردستان است، قرار بود آب را در شرایط اضطراری به شهر همدان انتقال دهد که با گذشت ۱۷ سال معطلی و بلاتکلیفی، پس از ماجرای قطعی آب، این پروژه به سرعت پیشرفت فیزیکی خود را طی کرده است. البته به گفته نهاوندچی، بحث انتقال آب با چالش هایی همراه است و در میان فعالان و کارشناسان محیط زیست طرفدار ندارد و به عنوان آخرین گزینه مطرح است، آن هم برای استانی که در گذشته، منابع آب کافی را در اختیار داشته است.
او توضیح می دهد: «مسئولان از این پروژه تحت عنوان منبع «آب پایدار» نام می برند، اما در حوزه محیط زیست با عدم قطعیت های بسیاری روبه رو هستیم، بنابراین نمی توان حتمی و صریح، این پروژه را منبع آب پایدار دانست، زیرا در این بخش هم احتمال دارد با تغییرات اقلیمی و کاهش بارش مواجه باشیم. ضمن آنکه این حوضه، بین سه استان قرار گرفته و احتمالا وزارت نیرو سهم هر استانی را تعیین می کند. اگرچه قرار است این آب در همدان برای شرب خانگی به مصرف برسد، اما نمی دانیم در آینده چه اتفاقی رخ می دهد و به دلیل آنکه در محیط زیست عدم قطعیت های زیادی وجود دارد، ممکن است با سناریوهای متعددی مواجه شویم. اگر نگاهمان بدبینانه باشد، لازم است منابع آب بیشتری را باتوجه به افزایش مصرف و افزایش جمعیت برای سالها و دهه های بعد در نظر بگیریم، ضمن آنکه باید با اعمال مدیریت هزینه و حرکت به سمت توسعه پایدار، آب را با بهره وری بالاتری مصرف کنیم تا به انتقال آب بین حوضهای نیازی نباشد، چون این مسئله اثرات اکولوژیکی بسیاری به همراه دارد.»
پیامد نامطلوب پروژههای انتقال آب از نگاه دیگر کارشناسان محیط زیست، ولع مصرف در مقصد است، نتیجه آنکه هر زمان به آب بیشتری نیاز باشد، به سرعت طرح های انتقالی در دستور کار قرار می گیرد. پژوهشگران آب به «رسالت» توضیح می دهند که «همدان در گذشته آب لازم را در اختیار داشت و باید مدیریت صحیحی صورت می گرفت. الگوی کشت بهینه نقش مؤثری دارد، در حال حاضر بخش اعظمی از منبع آب دشت همدان- بهار برای کشاورزی استفاده می شود، درحالی که باید روند مصرف و الگوی کشت اصلاح شود، در این صورت نیازی به اجرای پروژههای انتقال آب بین حوضه ای نیست.»
چرا همدان به این نقطه رسید؟
کمآبی در شرایطی رخ داده که این شهر پیشتر دارای رشتهقناتهای متعددی بود و به گفته کارشناسان، «سوء مدیریت» در زمینه مصرف آب، این استان را به شرایط امروز رسانده است و از مواردی چون کشاورزی غرقآبی، کشت محصولاتی که به آب فراوان نیاز دارند، عدم توسعه مناسب کشت گلخانهای، حفر چاههای عمیق کشاورزی، احداث نیروگاه در دشت ممنوعه فامنین، احداث بیرویه باغات شخصی و عدم حفظ قناتها، از دلایل بحران بیآبی در همدان یاد میشود.
نهاوندچی در تشریح این مسئله، کشاورزی را به عنوان مهمترین عامل بی آبی معرفی کرده و می گوید: «حدود ۹۵ درصد آب استان همدان در بخش کشاورزی و یک تا دو درصد در بخش شرب خانگی و دو تا سه درصد نیز در بخش صنعت به مصرف می رسد که البته همدان شهر صنعتی نیست و ظرف دهه های اخیر، قطب کشاورزی بوده اما تابع الگوی کشت صحیحی نیست و محصولات آب بر و غیراستراتژیک، کشت می شود.
در واقع بازاری هم برای این محصولات دیده نشده و با رهاسازی در دشتهای اسدآباد و اقصی نقاط استان همدان عملا آبی که صرف شده، به هدر می رود، بنابراین بهره وری کشاورزی ما پایین بوده و گامی به سمت روش های آبیاری مدرن برنداشته ایم، از طرفی بحث تغییرات اقلیمی نیز یک هم افزایی ایجاد کرده تا چالش آبی استان همدان که تا حدی عجیب و غریب است به وضعیت کنونی برسد.»
نیروگاه حرارتی شهید مفتح نیز که در شمال شرقی شهر همدان ساخته شده، به علت استفاده از آبهای زیر زمینی دشت فامنین و به تبع آن کاهش سطح آبهای زیر زمینی در منطقه موجب ایجاد فروچاله در اطراف خود شده که نهاوندچی، این مسئله را هم یکی از عوامل بی آبی همدان ذکر می کند: «نیروگاهی که مکان یابی آن اشتباه بوده و خشکی دشت کبودرآهنگ و نابودی کشاورزی این منطقه را در پی داشته و بسیاری از روستاها خالی از سکنه شده است، بنابراین باید به توسعه پایدار در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی توجه کرد، تا با اصلاح و تغییر الگوی کشت و آمایش سرزمینی، بهره وری آب را بالا برد؛ به طوری که در دشتهای ممنوعه، نباید هیچ صنعتی مستقر شود و با گام برداشتن در مسیر نیروگاه خورشیدی و انرژی های بادی، باید مدیریت هزینه را اعمال کرد، اگر همچنان بر مدار توسعه ناپایدار گام برداریم، احتمالا به تخلیه روستاها منجر شده و حتی احتمال دارد که افراد از همدان به شهرهای بزرگتر مهاجرت کنند، بنابراین یکی از اثرات این مسئله، به هم خوردن بافت اجتماعی است و بر روی محیط زیست، اکولوژیک منطقه، پوشش گیاهی و خاک، کشاورزی و سلامت انسانها اثر می گذارد.»
توسعه ناپایدار دامنه گسترده ای دارد؛ پیدایش دولت حجیم با وزارتخانه های ویرانگر و اصلاحات ارضی در دهه ١٣٣٠ و ١٣٤٠ سبب شد برای تأمین آب با تهاجم به رودها و سدسازی، روش های متكی بر تجربه هزاران ساله مدیریت آب محلی- بومی و سازگار با اقلیم به فراموشی سپرده شده و از دیگر سو، الگوهای توسعه صنعتی ناپایدار نیز مانند ساخت صنایع آب بر فلز و فولاد در حوضه خشک مركزی و یا معدنكاوی های سوداگرانه و ویرانگر كوهها و دشتها و زیست بوم ها توام با كوهخواری و زمین خواری از سوی وزارت صنایع و معادن جایگزین صنایع فلز و دیگر صنایع چند هزار ساله سازگار با اقلیم شود. الگوهای فرمایشی جنگلداری نیز توام با جنگلخواری یا الگوهای كشت آب بر با سود بیشتر مانند باغ سیب به جای انگور دیم آذربایجان یا مارچوبه و نیشكر صنعتی به جای غلات خوزستان توسط وزارت كشاورزی، جایگزین كشاورزی های محلی -بومی و سازگار با كهن ترین تمدن كشاورزی جهان شود. دستاورد این اقدامات از بالا به پایین دولت ها و شوربختانه ادامه لجوجانه آن، منابع آبی را به نقطه کنونی رسانده است.
براین اساس نهاوندچی، مهمترین کلید حل مسئله را توسعه پایدار عنوان کرده و می گوید: «این مسئله مفهومی بسیار پیچیده است و تحقق آن کار ساده ای نیست، اما به هر شکل باید جزئیات این توسعه باتوجه به میزان جمعیت، مدیریت و منابع طراحی شود.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.