دریاچهای در برزخ مرگ و زندگی
جویای حالش میشوم، حالِ دریاچه دوستداشتنی ارومیه که چندان هم بد نیست، ظاهر تثبیتشدهای دارد و میتوان به جان گرفتنش امیدوار بود. بماند که برخی از تحلیلگران محیط زیستی، درست یا غلط، خوب یا بد، نسبت به روند تثبیت و احیاء مردد هستند. حق هم دارند، همین چند سال پیش بود که بهرغم برنامهریزی و صرف هزینههای هنگفت، دریاچه نفسش بالا نیامد و همانی نشد که باید بشود. حالا هم اگر نیمهجان است که هست، نباید همهچیز را به پای ستاد احیاء نوشت و از کوششهای بیوقفه ابر و باد و مه و خورشید و فلک غافل شد.
نشریه آمریکایی فوربس در گزارشی، مشابه همین حرفها را تکرار میکند و ترکیبی از تلاشهای بشر و بارندگی بیشتر را سبب بازگشت دریاچه به روزهای خوبش میداند، هرچند ستاد احیاء هم در این ۶ سالی که از آمدنش میگذرد، کارهایی کرده تا ارومیه به روزهای اوج اش بازگردد و بشود همان دریاچه سابق، با همان دب دبه و کب کبه، با همان جلال و شکوه. حالا اگر همه کارها درست پیش برود، زنده و سرحال میشود، درست مثل روزهای اولش. اما خب راه طولانی در پیش است تا سر از بالین مرگ بردارد. هنوز یادمان نرفته که گاهی فقط ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب داشته، یعنی شانه به شانه مرگ نفس کشیده،آن هم برای دریاچه ای که روزی روزگاری در ایده آل ترین شرایط، سطح آبی اش بیش از ۵ هزار کیلومتر مربع بوده و شاید اگر بارندگیهای خوب دو سال متوالی نبود،وخامت حال دریاچه عیان می شد… بگذریم، برای اینکه بیش از اندازه بدبین قلمداد نشویم با «ناصر خیاط خلقی»، پژوهشگر و کارشناس ارشد منابع آب، گفتوگو کردیم، آنچه در ادامه میآید، حاصل پرسشهای ما و پاسخهای اوست.
*دریاچه تا احیاء فاصله زیادی دارد
*سالهاست ستادی تحت عنوان احیای دریاچه ارومیه در دولت حسن روحانی ایجاد شده و این ستاد اقداماتی هم در جهت حفظ و احیاء این دریاچه انجام داده است. منتها بر سر این موضوع که احوال فعلی دریاچه تمام و کمال مرهون اقدامات ستاد باشد، کمی تردید و البته اختلافنظر وجود دارد، دیدگاه شما چیست؟
هر دو فاکتور در تغییر سطح نسبی آب دریاچه ارومیه بیتأثیر نبوده و اگر بخواهیم ادعا کنیم که وضعیت دریاچه نسبت به چند سال گذشته بدتر شده، درواقع پاک کردن یک سری از واقعیتهاست. سالهای قبل در آستانه خشکیدگی کامل بود، اما شمای اصلی دریاچه نشان می دهد که تراز اکولوژیک آن حدود ۱۲۷۴٫۱ سانتیمتر است و ما هنوز با این تراز بسیار فاصله داریم. احیای دریاچه ارومیه مشروط بر اعمال سیاست یکپارچه منابع آب(IWRM)در حوضه آبریز بزرگی است که ۱۵میلیون انسان را تحتالشعاع خود قرار داده؛ قسمتی از آذربایجان غربی و شرقی و کردستان تحت تاثیر این حوضه آبریز و ویژگی های هیدرولوژیک و هیدروژئولوژیکی اش هستند، گرچه ستاد احیاء اقدامات خوبی انجام داده اما مسئله اساسی این است که بارندگیهای مطلوب در سال گذشته و امسال تا حدی توانست تراز آب دریاچه را بالا ببرد و این تراز در حال حاضر با توجه به مسائلی که وجود دارد، هنوز به آن حدی نرسیده تا بگوییم دریاچه احیاء شده است. احیاء مستلزم یک سری اقدامات اساسیتر است، ما بحثی داریم به نام مدیریت یکپارچه منابع آب که مطابق این اصل، برنامه ریزی حوضه های آبریز به طور منفک خطاست و سدسازیهای بیرویهای که طی دهها سال در حوضه آبریز ارومیه به وجود آمده از عوامل بسیار مؤثر در کاهش خروجی رودخانههایی بوده که وارد دریاچه شده و این مسئله غیرقابلپذیرش است، البته چنین روندی قبل از دولت یازدهم و دوازدهم هم وجود داشته، اما رساندن دریاچه به آن تراز اکولوژیک و جلوگیری از عقبنشینیاش منوط بر این است که برنامه منسجمی داشته باشیم و این مسئله به سیاستهای کلان مملکتی بازمیگردد، یعنی ستاد احیاء یک سری اعتبارات و پولهای هنگفتی نیاز دارد. ظاهرا این مسئله از شعارهای حسن روحانی بوده، اینکه دریاچه را احیاء کند اما صددرصد بارندگیهای سال ۹۸ و امسال در افزایش میزان ۵۸ سانتیمتری تراز دریاچه ارومیه در بهار ۹۹ مؤثر بوده و آن را به ۱۲۷۱ متر رسانده است. طبق گفته مدیرعامل وقت آب منطقهای آذربایجان غربی، ۶۵ درصد دریاچه طی یک سال حدود ۴ میلیارد و ۷۰ میلیون مترمکعب افزایش آب داشته، وسعت این دریاچه از ابتدای ۹۸ تا ابتدای امسال، مقداری افزایش یافته و به ۲۹۷۸ کیلومتر مربع رسیده که ۴۷۵ کیلومتر مربع آن، مربوط به رهاسازی۲۷۰ میلیون متر مکعب آب از طریق سدهاست که اگر یک بازه ۳۰ ساله را بررسی کنیم، تقریبا تراز این دریاچه در سال ۱۳۷۴ افزایش پیدا کرده اما به دلیل کاهش بارش و آبهای ورودی، بهآرامی کاهش یافته،به گونه ای که تا سال ۱۳۹۷ حدود ۸ متر تراز دریاچه کاهش داشته و طی بارندگیهای زمستان ۹۷ و بهار ۹۸ و امسال، این تراز یک متر افزایش یافته، البته پیشبینی میکنم تابستان امسال مقداری کاهش پیدا کند. نمودار تغییرات ۳۰ ساله دریاچه ارومیه بر پایه دادههای ماهوارهای نشاندهنده آن است که هنوز با اهداف موردنظر برای احیاء دریاچه ارومیه، بسیار فاصله داریم و افزایش بارندگی با اعمال سیاستهای ستاد احیاء در افزایش تراز آب دریاچه بیتأثیر نبوده است.
* نگاه ستاد احیاء دریاچه ارومیه، زیستمحیطی و فنی نیست
*با توجه به سخنانی که مطرح کردید، ستاد احیای دریاچه ارومیه چه اقداماتی انجام داده و چقدر تأثیرگذار بوده؟
بیتردید یک سری اقدامات انجام گرفته اما این اقدامات برای احیاء کافی نیست. همانطور که اشاره کردم، ادعا میشود حدود ۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب به پتانسیل آبی این دریاچه اضافه شده و تراز آن در بهار امسال به ۱۲۷۱ متر افزایش یافته است. اما اجرای پروژههای عظیمی نظیر همین احیاء دریاچه که کاهش ۸ متری را تا سال ۱۳۹۷ طی سالیان متمادی به همراه داشته، کار آسانی نیست و نمیتوان بهیکباره این کاهش را جبران کرد، ضمن اینکه ما در کشور شاهد نبود مدیریت منابع آب کارآمد هستیم و خلأ و فقدان این مسئله یک شعار پوچ و توخالی نیست. نتایج چنین مدیریتی را در آبخوانهای کشور و پایین رفت سطح آب استاتیک آکیفرهای کشور ملاحظه میکنیم. ما بیش از ۶۰۰ دشت در کشور داریم که تعداد زیادی از نظر بهرهبرداری منابع آب، ممنوعه است و تعداد زیادی، علاوه بر ممنوعه بودن، بحرانی هستند و هیدروگراف معرف آب زیرزمینی دشتها در گزارشهای مختلف نشان میدهد که تعدادی از دشتهای ما، کم آب نبودهاند اما به دلیل مدیریت غلط و نبود یک الگوی کشت مناسب و راندمان بسیار پایین آبیاری و عدم تناسب میزان مصرف در صنایع و شرب و بهویژه کشاورزی با میزان متوسط بارندگی کشور که یکسوم متوسط بارندگی جهانی است، نتوانستهایم آنطور که باید و شاید آبخوانها و دریاچهها و تالابها را مدیریت کنیم، بنابراین باید یک سری اقدامات بنیادی انجام دهیم که جزء دستورالعمل تعادل بخشی دشتهاست و بهطور غیرمستقیم دریاچه ارومیه را هم تحتالشعاع خودش قرار میدهد، برای مثال اگر پساب تصفیهخانههای ارومیه و تبریز را تصفیه کنیم، رقمی در حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب میشود. این میزان را میتوان وارد دریاچه ارومیه کرد و تا حدود زیادی آن را از وضعیت فعلی نجات داد. منتها در اینجا یک مسئله پیش میآید، اینکه کارشناسان یا متخصصان عرصه آب بر پیادهسازی طرح تعادل بخشی و سازگاری با کمآبی در دشتها تأکید نمودهاند و اگر ما ۳۰۰ میلیون مترمکعب از پساب ارومیه و تبریز را انتقال دهیم، تعداد چاههای غیرمجاز و بهرهبرداریهای نامتناسب و آبخوانهای کشور افزایش مییابد اما یکی از پارامترهایی که بسته به ویژگیهای زمینشناسی و هیدرولوژیکی و ژئولوژیکی منطقه میتواند آبخوانها را در یک بازهای به تعادل برساند، همین موارد است و چنانچه ۳۰۰ میلیون مترمکعب را به دریاچه ارومیه انتقال دهیم، در کنار احیاء، دشتها هم بیآب میشوند، پس باید این پساب را در دشتها تصفیه و مورد استفاده قرار داد و چاهها را بست و پتانسیل بهرهبرداری و میزان فشار بر روی آبخوانها را کاهش داد. از سوی دیگر در جریان احیاء، دو نقطهنظر متفاوت وجود دارد، عدهای معتقدند انتقال آب از سرشاخه رودخانه زاب در شمال غرب کشور باید انجام شود که این اتفاق افتاده و چیزی در حدود
۳۶ کیلومتر تونل انتقال آب زاب بوده و حدود ۳۳ کیلومتر آن، حفر و مابقی را بهطور دقیق اطلاع ندارم که آیا کامل شده یا نشده است. این مسئله، هیدروپلتیکی بین ایران و اقلیم کردستان عراق است که ۵۰ درصد آب متعلق به ما و ۵۰ درصد هم برای آنهاست، درعینحال بالغ بر یک میلیارد و ۲۰۰ مترمکعب آب وجود دارد که چیزی در حدود ۶۲۳ میلیون مترمکعب از کشور خارج و حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب را میخواهیم انتقال دهیم که ضررهای بسیار بزرگی دارد. سال ۱۳۹۴ مدیر اداره محیط زیست آذربایجان غربی اعلام کرد که سد کانی سیب را برای انتقال آب رودخانه زاب در نظر گرفتهایم و همان زمان رئیس اداره حفاظت محیط زیست از این مسئله حمایت و اعلام نمود که مقادیری آب را بهصورت ثقلی به دریاچه ارومیه میریزیم اما کارشناسان و متخصصان محیط زیست مخالف این پروژه بودند و هر نوع انتقال بین حوضهای منابع آب را برای محیط زیست مضر میدانستند، یکی از دلایل عمده آنها برای طرح چنین ادعایی افزایش میزان ریزگردها بود، درواقع یک حوضه را خشک میکنند تا تالاب و دریاچه دیگری را نجات بدهند و بعد از چند سال خشکی به ریزگرد تبدیل میشود. ضمن اینکه کشور ترکیه سالهاست در طرحهای غولآسای GAP، صدها بند و سد کوچک و بزرگ توسط دولتهای مختلف ساخته و اینها سدی به نام آتاتورک را احداث کردند که در زمان خودش، بزرگترین سد خاکی جهان بود و با ظرفیتی بالغ بر ۵۰ میلیارد مترمکعب جلوی رود فرات را گرفته است. از طرفی سد ایلیسو هم جلوی رودخانه دجله را بسته و سال گذشته به بهرهبرداری رسیده، با این حساب ما با هیچ کشوری حوضه آبریز مشترکی نداریم. پس اینکه ستاد احیاء دریاچه ارومیه بتواند حداقل تا سال ۱۴۰۶ دریاچه را به آن سطح تراز اکولوژیکی ۱۲۷۴٫۱ سانتیمتری با ۱۴ میلیارد مترمکعب آب برساند، خوشبین نیستم، چون نوع نگاه این ستاد، زیستمحیطی و فنی نیست و فقط میخواهد سطح تراز دریاچه را بالا بیاورد به این معنا که یک نقطه را آباد و نقطه دیگری را نابود کند.
*یکی از اصلیترین شعارهای دولت تدبیر و امید و همچنین شخص رئیسجمهور مسئله احیای دریاچه ارومیه بود، ماجرایی که نهتنها برای دولت، که برای همه مردم ایران و مردم این منطقه حیاتی و مهم بوده و خواهد بود، چقدر دولت در این زمینه به وعدهاش عمل کرد و چقدر توفیق داشت؟
اصولا ما به دلیل اعمال سیاستهای نادرست، دریاچه را نابود کردهایم، طبعا مقداری از موفقیت پروژه، به خاطر کاهش و جلوگیری از بهرهبرداری چاههای غیرمجاز حوضه آبریز ارومیه بوده، در این منطقه طبق اعلام نظر مدیر وقت آب منطقهای آذربایجان غربی، حدود ۶۲ هزار حلقه چاه داشتهایم و این تعداد یک میلیارد و ۱۰۸ میلیون مترمکعب آب داشته و از این میزان در حدود ۳۷ درصد یعنی ۲۹۷ میلیون متر مکعب، چاههای غیرمجاز بوده است. بنابراین وقتی در مورد مدیریت ناکارآمد منابع آب سخن میگوییم، مصداق همین مواردی است که اشاره کردیم. اگر طرح احیاء و تعادل بخشی را به معنای واقعی کلمه در کشور پیاده میکردیم، آیا نیازی به این حجم از چاه غیرمجاز و چاههایی که نباید پروانه دریافت میکرد، بود؟ اگرچه بررسیهای برخی افراد نشان میدهد، آنچه باعث نفوذ از آبخوان به دریاچه ارومیه میشود، رقم چندان زیادی نیست ولی توسعه زمینها و اراضی کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه و افزایش سدهای این منطقه، عامل اصلی خشک شدن دریاچه بوده است. ستاد احیاء اگر بخواهد کاری صورت بدهد باید این مسائل را در نظر داشته باشد: اول اینکه ما خشکسالی و تغییر اقلیم را در سالهای اخیر، مسبب خشک شدن دریاچه ارومیه نمیدانیم. اگر چنین چیزی بود چرا برادر دوقلوی این دریاچه که هم وسعت ارومیه است، آنسوی مرز ترکیه در وان، همین اقلیم و همین مشکلات و کمبود بارشها را داشته اما هیچگاه وضعیتش همانند دریاچه ارومیه نشده. بهاینعلت که ما نزدیک به ۶۰ سد در حوضه آبریز ارومیه و بیش از دو دهه، ۲۲ سد را فقط در آذربایجان غربی احداث کردهایم که یک تعداد به بهرهبرداری رسیده و یک تعداد در فاز مطالعاتی و اجرا هستند. در آذربایجان شرقی ۳۶ سد احداث شده که ۲۲ سد به بهرهبرداری رسیده و همه آنها را وزارت نیرو احداث نکرده، یک تعداد را وزارت جهاد کشاورزی احداث و ۴ سد هم در کردستان ایجاد شده که در دست احداث است. وزارت نیرو خودش اعلام کرده که در رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه، ۴۴ سد احداث شده و میخواهد این تعداد را به ۹۰ سد برساند. آیا این اظهارنظر کارشناسی است؟ البته در سال ۱۳۹۳ عدهای گفتند که با سدسازیها جلوی منابع تأمینکننده آب ارومیه توسط رودها و سیلابها گرفته شده و این عمدهترین دلیل خشک شدن دریاچه است اما وقتی این موارد را به وزارت نیرو میگوییم، بههیچعنوان قبول نمیکنند. اگر ما از مورد مدیریت یکپارچه و صحیح آب صحبت میکنیم، به این خاطر است که احیاء نیازمند یک سری برنامهریزیهای دقیق و سیستماتیک است و وقتی با یک سازه جلوی رودخانهای را میگیریم، ظاهر امر این است که فقط آب را جمع میکنیم اما تجمیع آن برای منابع پاییندست، بسیار پرضرر است که یکی از مهمترین ضررهایش این بوده که جلوی خروج آب به داخل دریاچه ارومیه را گرفته است.
*اگر تاریخچه دریاچه ارومیه را نگاه کنیم، از سال ۷۵ رو به خشکی رفت و تراز آن نزولی بود، درحالیکه بارشهای بالای ۳۸۰ و ۴۰۰ میلی متر داشته است. بعد از سال ۹۱ بارشها بالای ۲۰۰ میلی متر است. علت آن چه بود که وقتی ۴۰۰ میلی متر بارش داشتهایم، دریاچه هر سال ۴۰سانت کاهش داشته است؟
ما از سال ۷۵ به بعد، حدود ۳۸۰ تا ۴۰۰ میلی متر بارندگی داشتهایم که البته شاهد نزول تراز سطح آب بودهایم و بعد در سال ۹۱ این میزان بارندگی به ۲۰۰ میلي متر در سال کاهش مییابد. به عبارت دیگر، بارشها حدود دو برابر بوده اما سالانه، با افت سطح ارتفاع و تراز ۴۰ سانتی متری دریاچه روبهرو بودهایم که علت آن، ایجاد سدهای بیرویه و جلوگیری از ورود آبهای سطحی به درون دریاچه است. نزدیک به
۲۳ سد احداث شده و هنوز یک سری سد هم در حال احداث و بهرهبرداری است و حدود ۴۱ سد هم در حال مطالعه است بنابراین یکی از بزرگترین عواملی که باعث کاهش سالانه ۴۰ تا ۵۰ سانتی متری تراز آب دریاچه شده و حتی در هنگامیکه میزان بارندگی تا سال ۹۱ دو برابر بوده، این کاهش ادامه یافته، سدسازیهای بیرویه است اما اگر سدی نسازیم، آبخوان و آکیفرها پرآبتری خواهیم داشت و دیگر نیازی نیست ۶۲ هزار حلقه چاه مجاز و غیرمجاز فقط در یک حوضه آبریز حفاری کنیم.
*باید از سد زدنها و انتقال آب زاب جلوگیری کنیم
*همانطور که میدانید برای احیای دریاچه تلاشهای زیادی صورت گرفته و بسیار هم درباره اهمیت آن حرف زدهاند. ارومیه چقدر ارزش داشت و دارد و چقدر در ساختار طبیعی و زیستمحیطی منطقه اطرافش مؤثر است که باید احیا شود، آنهم به هر قیمتی؟ برخی میگویند دیگر امیدی به این دریاچه نیست و باید کاربری آن را تغییر داد.
موافق این نیستم که دریاچه ارومیه را احیاء نکنیم، چون برای منطقه شمال غرب و کل ایران دارای ارزش حیاتی است. باید در نظر داشت که سازمان محیط زیست
و وزارت نیرو و جهاد کشاورزی و افرادی که بهطور مستقیم و غیرمستقیم متولی آب و انتقال آن هستند، حتما باید از تالابها و دریاچهها و رودخانهها محافظت کنند و چنین رویکردی، بیش از اینکه وظیفه تخصصی و فنی باشد، یک وظیفه انسانی و ملی است اما نحوه تعامل ما برای احیاء باید درست باشد و از سد زدنها و انتقال آب زاب جلوگیری کنیم. این انتقال به کشور همسایه یعنی اقلیم کردستان عراق هم آسیب میزند، حتی اگر منجر به احیای دریاچه ارومیه هم بشود در نقطه دیگری باعث ایجاد ریزگرد خواهد شد، اگر چنانچه مدیریت، مبتنی بر مصرف صحیح باشد و به معنای واقعی کلمه، طرح تعادل بخشی دشتها اجرا شود، آنگاه نیاز آبی دشتهای ما و شرب و صنعت و کشاورزی ۱۵ میلیون انسانی که در آن منطقه زندگی میکنند، تحتالشعاع یک سری مسائل مدیریتی نادرست قرار نمیگیرد، بنابراین عامل انسانی با دخالت خودش، مسائلی را به وجود آورده که برای ارتقاء تراز اکولوژیکی در حد چندمتر به این مصیبت گرفتار شدهایم که باید ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب را هر طور شده از یک نقطه به نقطه دیگر انتقال بدهیم. بنابراین در جمعبندی باید بگویم، با برداشت ۳۰۰ میلیون مترمکعب، آبِ پساب تصفیهخانههای تبریز و ارومیه مخالفم. درواقع از یک سو معتقدم، نباید آب زاب را به ارومیه انتقال داد، چون زاب خشک میشود و از سوی دیگر پساب را هم نباید به این دریاچه انتقال داد، ما باید مرحله به مرحله طرح تعادل بخشی را اجرا و اعتبارات کافی را اختصاص دهیم، بعد هم آن میزان آبی که لازم است، پشت سدها جمع نشود را رها کنیم تا به طرف دریاچه برود و اگر مجبور شدیم، مقداری از پساب تصفیه شده، حداکثر تا میزان ۱۰۰ میلیون مترمکعب را انتقال بدهیم و بازهم اگر مجبور شدیم، درنهایت ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب را از رودخانه زاب انتقال بدهیم، اما چنانچه، آب زاب را بهطور کامل به ارومیه انتقال بدهیم و پساب ارومیه و تبریز را کامل به دریاچه منتقل کنیم، دشتها نابود شده و در اطراف زاب، کانون ریزگرد دیگری به وجود میآید.
احیای دریاچه ارومیه , ارومیه , دریاچه ارومیه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.