دروغهای برجامی غرب
گروه بینالملل
طی روزهای اخیر، مقامات آمریکایی و اروپایی اجرای نمایش ویژهای را در حوزه «دیپلماسی آشکار» و در خصوص توافق هستهای با کشورمان کلید زدهاند! جو بایدن رئیسجمهور آمریکا از«آمادگی واشنگتن»برای مذاکره با بازیگران اروپایی بر سر بر جام و آنچه «احیای توافق هستهای» خوانده ، خبر داده است و بازیگران اروپایی نیز خواستار«امتناع ایران از عدم اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی»و «مذاکرات دوباره میان تهران –واشنگتن» شدهاند.در این خصوص، نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت:
مذاکرات آمریکا-اروپا مدتهاست ادامه دارد
نخست اینکه واشنگتن و تروئیکای اروپایی از آبان ماه امسال تاکنون، مذاکرات مستمری را با یکدیگر و در قالب «دیپلماسی پنهان» بر سر چگونگی مواجهه با برجام آغاز کردهاند.حتی آنها تاکتیکهای موازی و همزمانی که باید در این راستا اجرایی شود را بارها با یکدیگر مرور کردهاند.مقامات اروپایی و آمریکایی بهگونهای وانمود میکنند که گویا «تصمیمات برجامی مشترک بازیگران غربی» محصول رایزنیهای آشکار روزهای اخیر آنها بوده و مقامات دولت بایدن با«سخاوت تمام» از پیشنهاد اروپائیان جهت بازگشت دوباره به مذاکرات برجامی
( و تعیین تکلیف توافق هستهای ) استقبال کردهاند! واقعیت امر این است که مدتهاست میان واشنگتن و تروئیکای اروپایی در این خصوص مذاکراتی مستمر در جریان بوده و پس از پیروزی بایدن نیز این مذاکرات با ایفای نقش آنتونی بلینکن،جیک سالیوان و رابرت مالی ادامه پیداکرده است. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی-اروپایی قصد دارند بازی را از حوزه «دیپلماسی پنهان» به حوزه «دیپلماسی آشکار» هدایت کنند.
بایدن هم دروغ میگوید
نکته دوم به ماهیت اظهارات اخیر جوبایدن رئیسجمهور آمریکا و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در خصوص برجام بازمیگردد. هر دو سیاستمدار غربی،در مواضعی مبهم، صرفا از آمادگی خود برای مذاکره دوباره بر سر برجام سخن گفتهاند بدون آنکه مکانیسم بازگشت به توافق هستهای با ایران را برای مخاطبان بینالمللی خود تشریح کنند! آنچه امروز در قالب رفتار مشترک برجامی آمریکا-اروپا قابل رصد و تحلیل میباشد، چیزی جز تاکتیک «پیچیده سازی صحنه بازی» نیست! مقامات آمریکایی و اروپایی از یکسو سخن از احیای برجام و لزوم حفظ توافق هستهای به میان آورده و از سوی دیگر، بر روی پیچیده بودن این روند و لزوم بسط برجام تأکید دارند.در این میان، اتحادیه اروپا در ظاهر رویکرد نرمتری اتخاذ کرده و حتی امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه از میانجیگری خود بین تهران و واشنگتن خبر داده است.به نظر میرسد میان واشنگتن و مهرههای اروپایی آن بر سر نحوه مواجهه با پرونده هستهای ایران نوعی «تقسیم کار » صورت گرفته و مواضع اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی نیز خروجی همان تقسیم کار میباشد. بر اساس این تقسیم کار،قرار است بازگشت به برجام بهمثابه «»پروسهای سخت» از سوی آمریکا و بازیگران اروپایی مورد شناسایی، معرفی و تأکید قرار گیرد! این در حالی است که در عمل این پیچیدگی ماهوی، حقوقی و اجرایی وجود ندارد.
اهداف مشترک واشنگتن-اروپا در قبال ایران
نکته بعدی ، به اهداف مشترک آمریکا و کشورهای اروپایی در قبال جمهوری اسلامی ایران بازمیگردد.کشورمان در خصوص دائمی کردن محدودیتهای هستهای در برجام، ممنوعیت تست و آزمایش موشکهای بالستیک قارهپیما و کاهش برد موشکها، تحدید مناسبات نظامی با گروههای مقاومت در منطقه و تن دادن به بازرسیهای نامحدود آژانس بینالمللی انرژی اتمی از اماکن نظامی هدف مشترک آمریکا و تروئیکای اروپایی محسوب میشود. واشنگتن و شرکای اروپایی آن معتقدند که «بازگشت حقیقی به برجام» و « رفع واقعی تحریمهای ایران »، مانع از چینش میز مذاکرات موشکی- منطقهای با جمهوری اسلامی ایران خواهد شد زیرا دیگر اهرم فشاری علیه کشورمان جهت حضور پای میز« مذاکرات محدودکننده» وجود نخواهد داشت! ازاینرو غرب نسبت به برجام بهمثابه یک «متغیر تاکتیکی وابسته» و نه یک «متغیر حقوقی مستقل»مینگرد.
غرب نمیخواهد تضمین بدهد
نکته سوم، به گریز هدفمند غرب از ارائه تضمینهای برجامی به ایران بازمیگردد. واشنگتن و تروئیکای اروپایی خود نیز بهوضوح آگاه هستند که «ارائه تضمین» به جای «تکرار صدباره تعهدات»، پاشنه آشیل آنها در هرگونه تقابل برجامی با ایران محسوب میشود. در نظام بینالملل و نظام حقوقی جهان، تعهد و تضمین مقولههایی متفاوت از یکدیگر محسوب میشوند. تعهد صرفا بر روی کاغذ میآید اما تضمین ابزارهای لازم برای عینیت یافتن یک تعهد است، بهگونهای طرف متعهد، گریزی جز انجام تعهدات خود به واسطه آن ابزار یا اهرم فشار نمیبیند. رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که اکنون باید به جای تعهد از طرف مقابل تضمین بخواهیم، بهگونهای که واشنگتن و شرکای آن، چارهای جز اجرای تعهدات خود نداشته باشند. بدیهی است که «راستی آزمایی تضمینهای غرب» نیز نه برعهده سازمانهای بینالمللی و نه بر عهده کشورهای طرف برجام ، بلکه بر عهده جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. به عبارت بهتر، «پذیرش تضمینهای طرف مقابل» نیز اختیاری است که جمهوری اسلامی به لحاظ حقوقی و قانونی دارای آن میباشد.بهتر است بایدن و شرکای اروپایی کاخ سفید آگاه باشند که تنها راه “احیای برجام” و بازگشت ایران به تعهدات برجامی خود، بازگشت واقعی بازیگران غربی به توافق هستهای از طریق ارائه تضمینها و رفع عملیاتی تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان میباشد.
در این معادله، مسیرهای میانبر ، میانی یا انحرافی قطعا جایی نخواهند داشت.اکنون، واشنگتن «بازیگریاغی برجام» و اتحادیه اروپا«بازیگر غیرمتعهد برجام» شناخته میشوند و هرگونه کاهش تعهدات برجامی ایران نیز در واکنش به این طغیانگری و بی تعهدی صورت گرفته است. بنابراین، اولین بازیگری که اینجا ملزم به جبران خطای خویش میباشد، آمریکا و اتحادیه اروپا هستند. در این میان، تأکید مستمر و محکم دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان بر مواردی مانند لزوم بازگشت اولیه طرف مقابل به برجام، لزوم ارائه تضمینهای لازم جهت اجرایی شدن تعهدات برجامی غرب و ناممکن بودن بسط برجام به حوزههای موشکی و منطقهای،رمز موفقیت ما در مواجهه با نقشه طراحیشده آمریکا و تروئیکای اروپایی در این منازعه محسوب میشود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.