درس بایدن برای غربگرایان!
وحید عظیمنیا
بالاخره بعد از ۸۰ روز پیچوتاب ناشی از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و نمایش عریان خشونت نهادینه در ساختار سیاسی این رژیم، مراسم تحلیف «جوزف رابینت بایدن جونیور» شامگاه چهارشنبه اول بهمن به وقت تهران در ساختمان کاپیتول منطقه تاریخی «کپیتال هیل» شهر واشنگتن دی سی برگزار شد.
فارغ از خندههای هیجانی «ایمی کلوبشار» عضو دموکرات سنای آمریکا در سخنرانی آغازین و یا اطوارهای «لیدی گاگا» و «جنیفر لوپز» که معالأسف از سوی رسانههای زرد و بنفش داخلی به شدت مور توجه قرار گرفت و حتی رنگ لباس «کامالا هریس» که آن را نماد وحدت دو حزب دموکراتها و جمهوریخواهان نامیدند، آنچه به زعم این قلم مهم است و نباید مورد غفلت قرار گیرد سخن گفتن «لئو اوداناوان» کشیش مراسم دعا و نیایش تحلیف از «وطنپرستی» بود که «جو بایدن» ۷۸ ساله هم به عنوان چهلوششمین رئیسجمهور سرزمین یانکیها از آن سخن راند.
البته ما به «وطندوستی» معتقد هستیم نه «وطنپرستی» به معنای ملیگرایی و یا ناسیونالیسم که در تقابل با ارزشهای اسلامی است و به قول شهریار زرشناس «ناسیونالیسم، ایدئولوژیهای اومانیستی و نفسانیتمدار و سیطرهجوست و در تقابل ماهوی با تفکر اسلامی قرار دارد». بدیهی است اگر هدف از «وطندوستی» همچون اندیشه امیرکبیر خودآگاهی ملی، حفظ منافع ملی و مقابله با نفوذ بیگانه باشد، نه تنها مورد پسند بلکه نیازمند ترویج هم خواهد بود اما اگر ناسیونالیسم کسانی همچون میرزا فتحعلی خان آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکمخان و … مدنظر است، همین میرزاها و مقلدان آنها، ایران را به دامن غربزدگی انداختند و از بیش از ۲۰۰ سال قبل آنچه باعث بدبختی این مرز و بوم شده است از همین نقطه سرچشمه میگیرد.
فارغ از «وطندوستی» یا «وطنپرستی»، نَفس توجه به وطن از سوی رئیسجمهور رژیم آمریکا مهم است؛ از این جهت مهم که غربگراها تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا آمریکا قبله آمالشان باشد از این جهت بهتر است در این یک مورد یعنی ارزش قائل شدن به وطن مانند آنها باشند و به وطن خودشان بها بدهند. بدیهی است کسی که به وطن خودش بها بدهد حتما برای هموطنانش هم بها قائل میشود و دیگر به مقامات رژیم آمریکا نامه نمینویسد و خواستار تحریم ایران نمیشود چه آنکه ۹ آذر ۸۸ چنین اتفاقی از سوی برخی افراد حزبی موسوم به اصلاحطلب رقم خورد و غلامعلی حداد عادل، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ در نطق میان دستور جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به نامه ۸ صفحهای این افراد برای درخواست تحریم ایران از سوی رژیم آمریکا اشاره کرد که «مایکل لدین» مشاور پیشین شورای امنیت ملی آمریکا و دستیار رامسفلد، وزیر دفاع پیشین این رژیم در نشریه فوربس افشا کرده بود.
البته وقتی سخن از وطن میشود تاریخ ۷ هزار ساله ایران کهن با عمر ۲۴۴ سال و ۶ ماه و ۲۱ روزه رژیم آمریکا قابل قیاس نیست؛ رژیمی که با قلعوقمع مردم بومی آن سرزمین یعنی سرخپوستان و با قتل و غارت بنا نهاده شد و آنچه موسوم به بیانیه استقلال آمریکاست ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ میلادی برابر با ۱۴ تیر ۱۱۵۵ شمسی قرائت شد. این بیانیه، دستیابی مردم به استقلال و یافتن مقامی برابر با دیگر قدرتهای روی زمین را حقی میداند که در قوانین طبیعت و آفریدگار طبیعت به آنان ارزانی داشته است.»(نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب – ص ۳۵). حالا بایدن در حالی در مراسم تحلیف مدعی شد «ملت بزرگ و برگزیدهای هستیم» که حتی به بیانیه استقلال کشورشان مبنی بر «همگانی بودن استقلال» پایبند نیستند و حداقل در مورد کشورمان ایران اسلامی، چون روی استقلال تأکید داریم از بیش از چهار دهه قبل انواع فشارها را تحمیل میکنند.
نخستین رئیسجمهور آمریکا یعنی «جورج واشنگتن» و حتی ۹ نفر از ۵۶ نفری که بیانیه استقلال این رژیم را امضا کردند، فراماسونر بودند و فراماسونگری هم ساخته و پرداخته بورژوازی است که سرشت اصلی آن، استعمارگری است؛ بنابراین بدیهی است از چنین رژیمی نباید انتظاری غیر از خوی گرگ بودن داشت، اما مهم غربزدههایی هستند که با تمام توان راه را برای ورود این کفتارها به نظام سیاسی کشور باز میکنند و معالأسف این رویه از همان زمانی در ایران کهن نضج گرفت که حقوقبگیران غرب در ایران رگ امیرکبیر را در حمام فین کاشان زدند تا ریشههای غربزدگی بیش از پیش در این مرز و بودم دوانده شود؛ روزی از سوی حقوقبگیران انگلیسی و روزی هم توسط حقوقبگیران آمریکایی.
آن دسته از کسانی که به روشنگران غرب مشهور هستند به قول عبدالهادی حائری، آنچه فئودالیته و ضد کلیسا بود، آزادی، قانون و پیشرفت نامیدند، ولی بهگاه سخن درباره خاورزمین و مردم سرزمینهای واپسمانده به روشنی به استعمار و به بردگی کشیدن انسانهای زحمتکش مهر تأيید گذاشتند و همآنها در گفتهها و نوشتههای خود به ناروا و به دروغ به جهانیان باوراندند که جهان آن سوی مرزهای غرب از مردمان وحشی تشکیل یافته و صرفا این غرب است که شایستگی چیرگی بر امور جهان را دارد و این توطئه به سه طریق انجام شد:
۱. سکوت در برابر شکوه و عظمت تمدنهای غیر اروپایی
۲. وارونه جلوه دادن ارزشهای تمدن دیگران ۳. وانمود کردن به جهانیان که آنچه اروپا را برتر از دیگران کرد دور شدن از ژست و عادات کهنه بود نه لزوما دستیابی به دانش و فن کشاورزی. مورد سوم برای آن بود تا دیگران وارد حوزه دانش نشوند و در این حوزه صرفا نیازمند غرب شوند و به خاطر همین موضوع یعنی پیشرفت علمی غرب، سایر ملتها برده غرب شدند. امروز به برکت پیروزی انقلاب اسلامی ایران و رویش «حاج قاسم»ها و «محسن فخریزاده»ها و «حسن طهرانیمقدم»ها و «مجید شهریاری»ها و «مسعود علیمحمدی»ها و «مصطفی احمدیروشن»ها و هزاران جوانی که در عرصههای حساس علمی گام بر میدارند، توانستهاند انحصار علمی غرب را در هم بشکنند تا از این رهگذر به سیادت چند صدساله غرب نیز پایان دهند، چه آنکه معتقدند «إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا» و همین رهیافت باعث شده است تا پای هوش مصنوعی به صنعت دفاعی باز شود و یا جای پای ایران در حوزه صنعت مهم و فاخر هستهای بیش از پیش محکم شود.
در هنگامهای که ایران اسلامی در آغاز گام دوم برای نیل به تمدن نوین اسلامی قرار دارد، انتظار میرود غربزدهها از ادعای بایدن درباره وطندوستی درس بگیرند و به وطنشان خیانت نکنند.
آمریکا , بایدن , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.