دجله و فرات قدرت طبیعت یا قدرت سیاست
اسدالله قاضی مرادی- عضو بازنشسته هیئتعلمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور، بخش تحقیقات مهندسی رودخانه
رودخانه شریان زندگی است و اگر نتواند آب را به مقدار لازم به تمام مناطق حوضه آبریزش برساند، برخی از مناطق آن دچار ضعف عملکرد طبیعی میشوند و سایر مناطق حوضه از کارایی بهینه افتاده و درنهایت کار توسعه در آن به توسعهای کاریکاتوری میانجامد نه توسعهای مبتنی بر اصول قوانین حاکم بر طبیعت و واقعبینانه. اهمیت این موضوع راجع به رودخانههای بینالمللی که از چند کشور عبور میکنند دوچندان است، زیرا یکی از این اصول که اصل جامعیت و یکپارچگی موردنیاز برای مدیریت این رودخانههاست تحت تأثیر تفاوتهای سیاسی حاکم بر کشورهای مشمول به حاشیه میرود وبدینجهت است که رعایت آن در حوضه آبریز رودخانههای دجله و فرات را میتوان عامل به وجود آمدن تمدنهایی از سومری تا اسلامی گذشته در این حوضه آبریز بهحساب آورد و یا یکپارچگی حاکمیت قوی سیاسی حکومت عثمانی بر حوضه آبریز یادشده طی چهارصد سال، توانست ضمن بهرهمندی آن از قدرت طبیعت، آن را از بروز مشکلاتی از قبیل بحران آب، بحران ریزگردها، ناپایداری توسعه و بحران مدیریت بهصورت چالشهای بسیار جدی که امروز با آن دستبهگریبان است دور نگه دارد.
قدرت طبیعت دریکی از «جنات اربعه دنیا» به نام سرزمین بینالنهرین قابلمشاهده است. در این سرزمین، رودهای دجله و فرات و تمامی آبراههای فرعی این دو رود در حوضه آبریز بزرگی به مساحت حدود ۶۰۰هزار کیلومترمربع قرار دارد که اصلیترین سیستم رودخانهای غرب آسیا بهحساب میآید. آنها از کشور ارمنستان در شرق ترکیه سرچشمه گرفته و با گذشتن از سوریه و عراق به خلیجفارس میریزند.
حوضه آبریز رودخانههای دجله و فرات
حفظ و تأمین پایداری در حوضه رودخانهها نیازمند توجهی عمیق و نگرشی جامع است كه اساس آن را برخورداری از نگاه اكوسیستمی به رودخانهها تشكیل میدهد که الزامات چنین اكوسیستمی عبارتاند از: الف) بهرهبرداری تا حدومرز آن است، زیرا اگرچه تجدیدپذیر است، آسیبپذیر و شکننده نیز هست. ب) اصول لایتغیری بر آن حاکم است که رعایت نمودن آنها، انسان را بهجای بر آنها بودن بهطرف با آنها بودن میبرد که این به رویارویی انسان با طبیعت نمیانجامد. در فقدان چنین نگاهی است که مدیریت منابع آب ضعیف در حوضه آبریز با اقداماتی نظیر تغییر مسیر آبهای سطحی، احداث سدها و استفاده بیشازاندازه و نابجا از منابع آب باعث میشود دشتها و تالابها خشک شوند، زمینهای کشاورزی براثر تغییر حسابنشده دبی جریان آب به حال خود رها و برای تشدید تولید ریزگردها آماده شوند و به این دلیل است که طوفانهای گردوغبار در این حوضه آبریز در منطقه غرب آسیا ازجمله پدیدههای طبیعی – انسانی در اکوسیستم منطقه هستند که در سالهای اخیر به لحاظ گستره مکانی و فراوانی وقوع، رشد سریع و غیرطبیعی داشتهاند. قدرت سیاسی در شرایط کنونی، مشکلاتی را بر این دو رودخانه و حوضه آبریز آن حاکم کرده است. این مشکلات عبارتاند از: فقدان رژیم حقوقی آبی موردقبول هر سه کشور برای تعیین میزان حقابه موردنیاز و طبیعی، مقطعی بودن پیشینه مذاکرات سه کشور دراینباره، ضعف دولتهای عراق و سوریه و جنگهای طولانیمدت منطقهای و نبود اراده معطوف به حل کامل مسئله میان این سه کشور است. چنین شرایطی، پرداختن به مسائل محیطزیستی را عملا از حوزه اولویتهای کشورهای منطقه بهطور عموم و کشورهای پاییندستی بهطور خاص خارج کرده است. برای مثال، روند توسعه ناهماهنگ جنوب شرق ترکیه بهعنوان یکی از غنیترین و حاصلخیزترین مناطق جغرافیایی این کشور در قالب پروژهای با عنوان گاپ (GAP) ادامه دارد که در اثر مهار آب، گسست اکولوژیک بین بالادست و پاییندست حوضه به وجود میآید. در همین رابطه دکتر ناصر کرمی، استاد دانشگاه برگن نروژ و متخصص مسائل آب و محیطزیست معتقد است: آنسوی این اقدامات ترکیه یک هشدار خطرناک بینالمللی وجود دارد زیرا اقدامات ترکیه بسیار پیچیده، خطرناک و البته سیاسی هستند. پدیدهای که به چنین شرایطی دامن میزند استفاده ابزاری از آب توسط کشورهایی مثل آمریکاست. بنا بر اظهارنظر آقای صمد قائم پناه، کارشناس مسائل بینالملل و استاد دانشگاه، آمریکا که از حقوق بشر بهعنوان یک اهرم در سیاست خارجی خود استفاده میکند، قطعا ممکن است چنین وضعیتی را مخصوصا در منطقه خاورمیانه پیدا کند و بهعنوان اهرمی مهم در روابط سیاست خارجی کشورها حائز اهمیت شودو نهایتا اینکه، یکی از جوهرههای جهان بدون مرز را تحکیم نگرش و بینش همراه با طبیعت و محیطزیست بودن، تشکیل میدهد که هدف آن جلوگیری از ایجاد شکاف بین رابطه انسان و محیط پیرامون آن و رویارویی این دو است. در چنین جهانی سرنوشت کشورها هر روز به هم وابستهتر میشود و این جهان، جهانی نخواهد بود که در آن هر کشوری راه خود را برود. بنابراین چنانچه کشوری بخواهد از آب بهعنوان قدرت سیاسی بهره ببرد باید بداند بدون در نظر گرفتن واقعیت قدرت طبیعت به نتیجه نمیرسد زیرا کار او نشستن بر شاخه و بُن بریدن است که درنتیجه آن پرداختن به مسائل محیطزیستی عملا از حوزه اولویتهای کشورها خارج میشود که استاد دانشگاه برگن آن را یک هشدار خطرناک بینالمللی میداند.
اسدالله قاضی مرادی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.