داغی بر جان درختان
| گروه اجتماعی- حنیف رضا گلزار/ عضو هیئتمدیره جمعیت دیدهبان طبیعت |
آمارهای رسمی و غیررسمی از سوختن هکتارها جنگل در استانهای مختلف حکایت دارد که جمعبندی سادهای از آنها نشان میدهد طی سالهای اخیر، کوره عظیمی در جنگلهای ایران روشن شده و درختان را در کام خود بلعیده است و این آتشسوزیها داستانی تکراری است که با وجود خسارتهای شدید هرساله، گویا برنامه جامع و چارهای مؤثر برای مقابله با آن وجود ندارد. اگرچه برای جلوگیری از بروز و اطفای حریق راهکارهای متعددی وجود دارد که در نوشتاری مستقل مورداشاره قرار خواهند گرفت، اما تداوم این آتشسوزیها و مشکلات موجود در راه مقابله با حریق و کمبود امکانات اطفاء، بهطور ویژه در دهه گذشته، ریشه در یک موضوع اساسی دارد و آن مسئلهای جز ناتوانی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در مدیریت این بحران نیست.
نبود تجهیزات کافی در اطفاء حریق
بهتازگی بیش از ۳۰۰ هکتار از جنگلها و مراتع شهرستان گچساران طعمه حریق شده، گرچه آتشسوزی در تمامی کشورها رخ میدهد اما کشورهای پیشرفته با ایجاد ناوگان پیشرفته و واکنش سریع، حریق را به گونه مهار میکنند که حداقل خسارات را به همراه دارند اما در ایران به علت نبود سیستم آمایش و کنترل لحظهای و نیروی انسانی متخصص و همچنین تجهیزات اطفاء حریق ابتدایی و قدیمی، خسارات آتشسوزیها بسیار گسترده و غیرقابل جبران است. در همین مورد آخر یعنی آتشسوزی جنگلهای گچساران، نبود امکانات و تجهیزات کافی به یک چالش در مهار حریق تبدیل شد تا جایی که در برخی مواقع سرشاخه درختان تنها ابزار به کار گرفته برای خاموشی بودهاند! آنطور که «غلامحسین حکمتیان»، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد گفته، «یک ریال از اعتبارات استانی به منابع طبیعی اختصاص داده نشده است» و «نه امکانات هست و نه تجهیزات (…) داوطلبان بدون تجهیزات آتش را خاموش میکنند».
خاستگاه طبیعی یا انسانی در حریق جنگلها
به هر ترتیب، آتشسوزی در جنگلها و مراتع میتواند دارای خاستگاه طبیعی یا انسانی باشد. پدیدههایی مانند آذرخش، افزایش شدید و ناگهانی دمای هوا و بهویژه همزمانی آن با وزش بادهای گرم میتواند موجب آتشسوزیهایی با خاستگاه طبیعی در جنگلها و مراتع گردد. امکان رخداد آتشسوزیها با خاستگاه طبیعی بهطور ویژه در تابستان سالهایی که بهار پربارشی را گذراندهاند بیشتر میگردد چرا که پوشش علفی سطح زمین در این سالها گستردهتر است و این میتواند احتمال آتشسوزی را افزایش دهد. آتشسوزیهای طبیعی هم اگرچه ممکن است موجب آسیب به زیستگاهها شوند ولی بهناچار بهعنوان پدیدهای طبیعی باید به رسمیت شناخته شوند.
بین ۹۰ تا ۹۵ درصد آتشسوزی در پهنههای طبیعی، ریشه انسانی دارد
بررسیهای انجامشده از سوی دستگاههای متولی منابع طبیعی و محیطزیست بیانگر آن است که شوربختانه در کشور ما بیشتر آتشسوزیها خاستگاه غیرطبیعی و ریشه انسانی دارند. آمارهای رسمی بیانگر آن است که بین ۹۰ تا ۹۵ درصد آتشسوزیهای رخ داده در پهنههای طبیعی کشور ریشه انسانی دارد. برخی از این آتشسوزیها با خاستگاه انسانی غیرعمدی و برخی دیگر عمدی هستند. برای نمونه ممکن است حضور یا همسایگی انسان با رویشگاههای طبیعی بهعنوان دامدار، شکارچی، گردشگر، یا کشاورز موجب آتشسوزیهای غیر عمد گسترده گردد. زمینهسازی انسان برای ایجاد آتشسوزیهای غیرطبیعی و غیرعمدی در طبیعت تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه آتشسوزیهای عمدی است که اگرچه آمار رسمی و قابلاثباتی برای آن وجود ندارد اما شواهد بیانگر آن است که این دست از آتشسوزیها در سالهای گذشته متأسفانه از روندی افزایشی برخوردار بوده است. برای نمونه در چند سال گذشته شاهد آتشسوزیهای گستردهای در پناهگاه حیاتوحش میانکاله بودهایم که موجب شده تا چندین هزار هکتار از زمینهای این زیستگاه ارزشمند به همراه حیاتوحش آن نابود شود. اگرچه اسناد رسمی و دادگاه پسند برای اثبات غیرطبیعی و عمدی بودن این آتشسوزیها وجود ندارد اما وقتی ساختار و روابط میان جوامع محلی ساکن در منطقه و بهرهبرداران از این زیستگاه ارزشمند را مثلا با متولیان دولتی مسئول حفاظت از این زیستگاه خاص مورد واکاوی قرار دهیم به رهیافتهای نگرانکنندهای میرسیم که میتواند اثباتکننده نوعی تلاش از جانب عامل انسانی برای انتقام یا واکنش به الگوی رفتاری خاص از سوی متولیان امر باشد که جوامع محلی و بهرهبرداران حاضر در این زیستگاه آن را نمیپسندند یا با منافع خود در تضاد میبینند. نشانههای قابلارائه دیگری هم از آتشسوزیهای گسترده عمدی با منشأ انسانی وجود دارد که سوختن صدها اصله پایه اُرس در منطقه چهارباغ در داخل منطقه حفاظتشده جهاننما در البرز شرقی تنها یکی از این موارد است. در این آتشسوزی گسترده پایههای اُرس با سن بیش از ۵۰۰ سال در آتش سوخت و از بین رفت و با اینکه چندین سال از وقوع این آتشسوزی میگذرد هنوز گزارش یا پیگیری قانونی در مورد آن صورت نگرفته یا منتشر نشده است.
۶۵۰۰ هکتار از پهنههای جنگلی در پی آتشسوزیها از بین میرود
براساس گزارش FAO در ایران سالانه ۶۵۰۰ هکتار از پهنههای جنگلی در پی آتشسوزیهای عمدی یا طبیعی از بین میرود. ۶۵۰۰ هکتار معادل ۰۶/۰ درصد از کل پهنههای جنگلی کشور است که برای کشوری واقع در کمربند خشک و نیمهخشک کره زمین و سرانه اندک و زیر خط فقر فضای سبز طبیعی عدد به نسبت بزرگی به شمار میرود و همین موجب شده تا ایران در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا رتبه چهارم آتشسوزی پهنههای طبیعی را به خود اختصاص دهد.
آمارهای منتشرشده در مورد تعداد و وسعت آتشسوزیهای رخداده در پهنههای طبیعی ایران بسیار پراکنده و گاهی متناقض است. متأسفانه آمار شفاف و قابل استنادی که در یک دوره طولانیمدت مثلا ۵۰ ساله تعداد و وسعت این آتشسوزیها را در رویشگاههای پنجگانه کشور مشخص و مقایسه نماید تاکنون منتشر نشده است. یکی از این مراجع آماری پراکنده بررسیشده بیانگر آن است که بین سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ در مجموع ۱۱۵۳ مورد آتشسوزی در پهنههای جنگلی و مرتعی کشور رخ داده که در پی آن بیش از ۱۷۳۵۵ هکتار از این رویشگاهها و زیستگاههای ارزشمند خاکستر شده است. دادههای آماری دیگر هم بیانگر آن است که بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۶ در مجموع ۳۰۶۳ فقره آتشسوزی در رویشگاههای طبیعی کشور رخ داده که موجب شده تا ۱۳۷۰۰ هکتار از این رویشگاهها از بین برود. اگر دادههای این دو مرجع آماری که مربوط به اوایل تا اواسط دهه ۷۰ و ۹۰ است را مقایسه کنیم درمییابیم که تعداد آتشسوزیها به لحاظ آماری به شکل معناداری کاهش یافته اما مساحت اراضی دچار آتشسوزی از روند افزایشی برخوردار بوده است.
نگاهی به پیامدهای حریق جنگلها و مراتع
نگاه سنتی و حاکم بر آتشسوزیهای پهنههای طبیعی کشور صرفا متمرکز بر نابودی پوشش گیاهی است. یعنی وقتی بخشی از جنگلها یا مراتع دچار آتشسوزی میگردد، همه نگاهها تنها سوختن درختان و درختچهها و پوشش گیاهی مرتعی و علفی را میبیند. اگرچه از بین رفتن پوشش گیاهی در پی آتشسوزی ناگوار و جبران خسارات آن شاید امکانناپذیر باشد اما باید به این نکته توجه داشت که آتشسوزی در جنگلها و مراتع افزون بر نابودی پوشش گیاهی و زیستگاه حیاتوحش، پیامدهای جبرانناپذیر دیگری هم به همراه دارد که یکی از این پیامدها آسیب به ساختار خاک بهعنوان بستر رویش پوشش گیاهی و ذخیرهگاه آب است. بررسیهای صورت گرفته بیانگر آن است که آتشسوزی در جنگلها و مراتع میتواند ساختارهای بیولوژیکی، شیمیایی، بیوشیمیایی و بیوژئوشیمیایی خاکها را حتی تا طولانیمدت تغییر دهد. آتشسوزی پهنههای طبیعی موجب افزایش شدید دمای خاک شده و این افزایش دما میتواند با توجه به حجم، گستردگی و شدت آتشسوزی لایههای زیرسطحی خاک را متأثر نماید.
نخستین پیامد این افزایش شدید دمای خاک از بین رفتن باکتریها، قارچها و اکتینومایستهای خاک است. پویایی و تداوم فعالیت این میکروارگانیزمها رمز زنده ماندن خاک است و خاکی که به هر دلیل جامعه میکروبی خود را از دست بدهد، از تعریف و شمول خاک خارج میگردد. اگرچه آتشسوزی میتواند افزایش رویش برخی از گونههای علفی یا مرتعی را موجب شود اما این کارکرد در رویشگاههای جنگلی میتواند به ضرر تجدید حیات برخی گونههای ارزشمند چوبی تمام شود. تغییرات در مقدار pH خاک که معمولا افزایشی است، افزایش شوری خاک، از بین رفتن مواد آلی موجود در خاک بهویژه در افقهای سطحی، سوختن ذخیره بذر موجود در خاک و تغییر در غلظت برخی عناصر غذایی موجود در خاک از دیگر پیامدهای آتشسوزی در پهنههای جنگلی است که آثار آن ممکن است حتی چندین دهه، خاک بستر جنگل یا مرتع سوخته را تحت تأثیر خود قرار داده و مانع از انجام عملکرد درست خاک بهعنوان یکی از اجزای اصلی زیستگاهها گردد.
آتش سوزی , جمعیت دیدهبان طبیعت , جنگل , حنیف رضا گلزار , طبیعت
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.