خط روح الله
رضا خراسانی فر
خدا دقیقا کسانی را می بیند که چشم بر خویش بسته باشند و در آیات خدا گشوده باشند. کسانی را عزیز می کند حضرت علیم ودود که خود را شکسته و به اخبات رسیده باشند. تجربه معاصر ما می گوید، خمینی این سلوک را در اوج داشت. خود را نمی دید و به واقع «اندرون از هوای» نفس خالی داشت لذا خدا او را دید و مهرش را چنان در دل مردمان انداخت که ایران شد سرای مهربانی امام روحالله. نسل امروز یادشان نیست اما کسانی که شمار دهه های عمرشان از پنج گذشته است به یاد دارند که او در دل و دیده مردم چنان به عظمت و مهر نشسته بود که همه کس به احترامش تمام قد برمی خاست. امام خمینی که بسیار عزیزش می داشتیم، برای خود شأنی قائل نبود. می گفت:«به من خدمتگذار بگويید بهتر است تا رهبر.» وقتی دانش آموزان دبستان فاطمیه تهران، در نامه ای برایش نوشتند:« امام عزیز، ما بچه های کلاس پنجم جهاد مدرسه فاطمیه هستیم. چون در کتاب دینی ما نامه امام محمدتقی علیه السلام را به فرمانده سیستان و نصیحت هایی را که امام، به ایشان کرده اند نوشته، ما هم تصمیم گرفتیم که برای شما نامه ای نوشته و شما را نصیحت کنیم. ولی اماما، ما شما را نمی توانیم نصیحت کنیم. زیرا شما بزرگوارید و از همه گناهان به دورید….» صمیمانه در جوابشان نوشت: «فرزندان عزیزم! نامه
محبت آمیز شما را قرائت کردم. کاش شما عزیزان مرا نصیحت می کردید که محتاج آنم. …» او خود را -حقیقتا- محتاج نصیحت آنان می دانست و به آن شایق بود. چیزی که امام را به شدت مکدر و دل آزرده می کرد، تملق بود. چرب زبانی کسانی که کلمات را به غلو، شمار می کردند. جواب امام به آنان هرگز از جنس پاسخ به کودکان نبود بلکه بر آنان می خروشید و استعاذه می کرد. از جمله بعد از صحبت مرحوم آیت الله مشکینی فرمود: من قبلا از آقای مشکینی گله کنم، ما آنقدری که گرفتار نفس خودمان هستیم، کافی است دیگر مسائلی نفرمايید که انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند، شما دعا کنید که آدم بشویم، دعا کنید که حتی به همین ظواهر اسلام عمل بکنیم، ما که دستمان به آن به واطن نمی رسد، لااقل به این ظواهر عمل بکنیم. جای دیگر هم بر مرحوم فخرالدین حجازی خروشید که اندازه نگهدارد. باری، امام در برابر نصیحت، خاضع بود حتی اگر از بچه های دبستانی باشد و در برابر «غلو» به شدت حساس بود حتی اگر از زبان یک فقیه زاهد ادا شود. این درسی است که باید فراگیریم و فراگیرند مسئولان محترم که در معرض نقد و تملق اند. اولی را قدر بدانند و منتقد را بر صدر بنشانند و متملق را خاک بر دهان پاشند که این سنت اولیای خداست و کلید سلامت جامعه. بیاموزیم از آنچه
مولا امیر مؤمنان(ع) در خطبه همام در وصف پرهیزكاران می فرماید: «هرگاه یکی از آنها «پرهیزکاران»مدح و ستایش شوند، از آنچه
درباره اش گفته شده، در هراس می افتد و میگوید: من از دیگران نسبت به خود آگاه ترم، و پروردگارم به اعمالم از من آگاهتر است
«می گوید» پروردگارا ما را به آنچه که درباره ما می گویند، مؤاخذه مفرما!..» حضرت روح الله هم به این صفت، متصف بود و تعلیم دهنده نیز بود. ما هم باید تعلیم پذیر باشیم. این پذیرش است که ما را در خط امام نگه می دارد و الا از خط او که صراط مستقیم بندگی است به هزار فرسنگ دور خواهیم ماند حتی اگر هر روز شعار خط امام بدهیم. راه این است. بکوشیم آدرس را گم نکنیم والا خود در کوچه های غرور و بی خبری و خود مطلق پنداری گم خواهیم شد.
امام خمینی (ره) , رضا خراسانی فر
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.