خطشکنی «آقازاده»
سریال آقازاده بهعنوان یکی از پربینندهترین سریالهای شبکه خانگی توانست با موضوعی خاص اقبال مخاطبان و جریانهای سیاسی را جلب کند، اما این سریال را همانطور که میشود سیاسیترین سریال تلویزیونی در شبکه نمایش خانگی دانست به همان اندازه هم میشود عنوان اقتصادیترین مجموعه را هم به آن اختصاص داد، چراکه سریال روی موضوع حساس و ملتهب این روزها و سالها دست گذاشت؛ تورم غیرقابلکنترل شده، قیمت طلا و دلار ثانیهای بالا میرود، مردم روزبهروز فقیرتر میشوند و در موازات این تراژدی، معدود نفراتی هستند که خود یا پدرانشان دلیل همین تورماند، شکاف طبقاتی ایجاد کردهاند و با سرمایه همین مردم، لاکچری زندگی میکنند و فخر میفروشند.امروز یکی از انتقادهای مهمی که به سریالهای نمایشخانگی وارد است بحث محتوای دمدستی، سخیف، بیخاصیت و برخورنده است. یعنی از طرفی حجم اتفاقها و داستانها کم و بیتأثیرند و از طرفی دیگر آنقدر نمایشهای زندگی لوکس و لاکچریاند که ناخودآگاه مخاطب بیش از لذت، حسرت میخورد، اما سریال «آقازاده» این تابو را شکست و با بررسی آسیبهای آقازادگی، نمایش پشت پرده رانت و قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حوزه خلیجفارس، سوءاستفادههای صاحبان قدرت، زندگی لاکچری برخی مسئولان که با رانت به آن جایگاه رسیدهاند توانست رویکرد جدیدی در نمایش خانگی برای مخاطب ارائه دهد؛ مخاطبی که هیچگاه انتظار چنین سریالی را نداشت.در «آقازاده» ماجرا پیرامون چند قصه فساد سیاسی، امنیتی و اقتصادی بود که درهمتنیده شده و داخلی بودن شخصیتهای فیلم برای مخاطب، پیگیری آن را جذابتر کرده است،اما آنچه بیشتر از همه کنجکاوی مخاطبان را برانگیخته، پیدا کردن پروندهها و شخصیتهای مابهازای بیرونی سریال است.آثاری که با موضوعات جنجالی چون فساد اقتصادی، اختلاسها و رانت خواری های برخی آقازادهها ساخته شود همیشه و تحت هر شرایطی به سریالهای پر سروصدا تبدیل میشوند اما در دو دهه اخیر چندین سریال با این موضوعات ساختهشده است که در میان آنها یکی، دو سریال بیشتر از همه موردتوجه قرار گرفت و همچنین با حواشی و مشکلاتی مواجه شد؛ اما سریال «آقازاده» با ضرب و ریتمی غافلگیری و شعار «این قصه با خون تموم میشه» توانست مخاطبان را غافلگیر کند و مخاطب تا پایان این سریال را دنبال کند.سازندگان آقازاده با الهام گیری از واقعیاتی که در جامعه رخ میدهد و کسی درباره آن علنی صحبت نمیکند، ماجرای سریالشان را پیش بردند و بهخوبی توانستد گوشهای ازآنچه در فضای اقتصادی و برای برخی آقازادهها رخ میدهد به نمایش بگذارند و بعضا با واکنش و تحسین طیفهای مختلف سیاسی روبهرو شد.مقوله آقازاده بودن یکی از موضوعات داغ سالهای اخیر فضاهای عمومی و رسانههای تصویری در ایران است که آثار مختلف به طرق گوناگونی به آن پرداختهاند. در همین راستا
«آقازاده» با طراحی ویژه و خاص بین دو سر طیف تلاش کرد تا این مسئله را از منظری متفاوت بررسی کند و دوئل آقازاده خوب و آقازاده بد را مقابل چشم مخاطب قرار دهد.سریال آقازاده روایت آقازادههایی است که ما اکثرا آنها را نمیشناسیم. آقازادههای منفی آقازادههای پرسروصدایی هستند. قدیم هم اینها بودند اما اینقدر سروصدا نداشتند. امروز در دادگاههای مفاسد داریم با اسمورسم اینها را میبینیم و دربارهشان میشنویم. در اینکه چه شد به این شرایط رسیدهایم، حتماگناه پدران کمتر از پسران نیست.آقازادهها پس از انقلاب و با توجه به حضور پدرانشان در عرصه تصمیمگیریهای حساس حکومتی وارد فعالیت اقتصادی شدند. درواقع آنان مجوز برخی فعالیتهای ناممکن اقتصادی را برای شرکای خود فراهم میکردند بیآنکه نامشان در میان باشد. محدودیت خبررسانی هم موجب شد تا دامنه آنچه در افکار عمومی بهعنوان گمانهزنی از آن یاد میشد از شایعهها هم فراتر رود، کوه سریال «آقازاده» با تزیینی خاصی توانست این زاویه پنهان را برای مخاطب به نمایش بگذارد و اتفاقا موافقان و مخالفان نیز بر این تیزبینی صحه گذاشته و آن را عامل موفقیت سریال میدانند هرچند که در نقدهایی نسبت به برخی شخصیتهای این سریال دارند اما ورود حامد عنقا به موضوعی سیاسی برای منتقدان نیز قابلتوجه بوده است.عنقا در مصاحبهای گفته بود«آقازاده» مثل یک پلاک به گردن این سریال است و طبعا آقازاده هم اسمورسم نشانداری است که ناخودآگاه همه نگاهها را به سمتوسوی فساد و نکبتی که در ذهن عامه از آقازاده و آقازادگی شکلگرفته میبرد، اما چاقوی دو لبه سریال دقیقا همینجاست. نویسنده در فیلمنامهاش نخواست با «چاقوی آقازاده»
به ذهن و روان مخاطب زخم بزند و برای مخاطب عام روشن کرد که خواص را نباید با یک تیغ زد. اگر آقازادههایی هستند که دُم شان را با رانت، سوءاستفاده و هزار کار دیگر در خفا گرهزدهاند اما نجیبزادگانی مثل حامد هم هستند که از حق عوام دفاع میکنند.
سریال آقازاده نمونهای از یک جریان فاسد را در جامعه افشا کرد که بر جان و مایه این کشور چنگ انداختهاند و جنس کلاهبرداریشان از بیتالمال با آن کلاهبردار میدان شوش که ضبطصوت دستدوم را جای نو به ما میاندازد، فرق دارد چراکه جریانی در کشور وجود دارد که دلش میخواهد ما بامعنای لفظی آقازاده و بدوبیراهی که ممکن است در کوچه و خیابان به هرکسی که شبیه آقازادههاست میدهیم، سرگرم باشیم، اما خودش با فراغ بال به آقازادگیاش برسد.
در این میان عکسالعملهای برخی چهرههای سیاسی و هنری به این تولید تازه حامد عنقا نشان میدهد که روند داستان و قصه سروصدای زیادی به پا کرده است. نایبرئیس اول مجلس شورای اسلامی با قدردانی از ساخت سریال «آقازاده» گفته بود پدیده آقازادگی متأسفانه انحرافی است که در نظام اتفاق افتاده اما این موضوع را باید قاطعانه اعلام کنم که در نظام اسلامی موضوعی به نام آقازاده نداریم.
در تفکر نظام اسلامی مفهوم ریاست نداریم و معتقدم رئیس کلمه غلطی است؛اما ساخت زنجیرههایی همانند آقازاده و امثال آن در مسیر مبارزه با فساد و نشان دادن پشت پرده برخی از شخصیتهای سیاسی میتواند بسیار مثمر ثمر و نتیجهبخش باشد. توجه به علل و عوامل فساد و راهکارهای مبارزه با آن، نیازمند نگاه چندجانبه در سطوح خرد و کلان است زیرا فساد در یک فرآیند تاریخی و در رابطه متقابل بین این سطوح تولید و بازتولید شده است؛اما آنچه درسریال «آقازاده» به تصویر کشیده شده، افشای لایههای زیرین پدیده «آقا زدگی» است. از زمانی که به جامعه این اجازه داده شد که به مبحث آقازادهها و یقهسفیدها وارد شود، ما این موضوعات را در فیلمها دیدیم و تلویزیون هم جرئت پیدا کرد که در این حوزه به تولید فیلم و سریال بپردازد. در این میان ما آثاری از جناح راست و چپ میدیدیم که هرکدام ضدقهرمانشان که همان آقازاده باشد را به جناح دیگر ربط داده و شروع به تخریب جناح مقابل میکردند، اما آقازاده به درو از هرگونه نگاه سیاسی توانست رضایت جناحها را در نمایش پدیده آقازادگی نمایش دهد.
سریال آقا زاده
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.