خطر فرونشست جدی تر از همیشه
اینکه زمین ناگهان دهان باز کند و همهچیز را ببلعد، صحنه ای به غایت ترسناک است و شاید کمی هم اغراق آمیز به نظر برسد، اما نمی توان بر واقعیت سرپوش گذاشت. امروز دامنه آثار این پدیده از دشتها عبور کرده و در بیشتر شهرهای کشور آثار آن نمایان است. چندان که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارش داده، فرونشست جان ۲۴ میلیون نفر را تهدید میکند.
براساس اطلاعات منتشر شده، استانهای تهران، خراسان رضوی، کرمان و اصفهان دارای بیشترین جمعیت در معرض خطرند. تنها استانی که تاکنون از فرونشست زمین در امان مانده گیلان است. حتی این پدیده در دو استان پرباران مازندران و گلستان هم به چالشی گریبانگیر بدل شده است. در این بین وضعیت اصفهان بغرنج تر است و دامنه فرونشست زمین به دلیل کاهش بارندگی، افت شدید سطح منابع آب زیرزمینی براثر توسعه نامتعارف صنعت و کشاورزی، حفر چاههای غیرمجاز و خشکی رودخانه زایندهرود به بطن این شهر و بخشهای مرکزی و حتی بافت تاریخی آن سرایت کرده است.
به روایت آمارها در بازه زمانی ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۹، «سه و نیم میلیارد متر مکعب آب در آبخوانهای دشت اصفهان از دست رفته است، این یعنی کشور سه برابر ظرفیت ذخیرهسازی پشت سد اصفهان را فقط از آبهای زیرزمینی یک دشت این استان برداشت کرده است.»
بر اساس تعاریف پذیرفتهشده علمی، فرونشست عبارت است از «فروریزش یا نشست سطح زمین که بهعلتهای متفاوت، در مقیاس بزرگ روی میدهد. معمولا در اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین که میتواند با بردار اندک افقی همراه باشد گفته میشود. این رخداد نمایانگر تخریب بیبازگشت آبخوانها است. یعنی حتی اگر در آینده بارندگی مناسبی رخ دهد، زمین توانایی جذب آب و پر شدن دوباره آبخوانها را از دست داده است و بارشها بهصورت سیلاب بر زمین جاری خواهد شد. این اتفاق باعث شسته شدن و از بین رفتن لایهای از خاک میشود که گیاهان در آن رشدونمو میکنند و به این ترتیب، خشکسالی در زیر زمین به بیابانی شدن در سطح منجر میشود و روند بیابانزایی کشور سرعت میگیرد.»
از مدیریت ناکارآمد منابع آب تا کشاورزی بی ضابطه
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان ««تأثیر فرونشست بر زیرساختها و راهکارهای کنترل این آثار» آمده است: «فرونشست در ایران پنج تا هفت برابر متوسط جهانی است و با نرخ سالانه ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر در سال (هر پنج سال یک متر) در کشور رخ میدهد.» آنطور که سام خسروی فرد، متخصص و تحلیلگر محیطزیست می گوید: فرونشست پدیدهای طبیعی است اما آنچه در ایران با شتابی فزاینده رخ میدهد، غیرعادی و مهلک است. این تازه شروع ماجرا است. فرونشست مرگ زمین را رقم میزند و آثار مخرب آن یکیدوتا نیست. علاوه بر آنکه سفرههای آب زیرزمینی از بین میروند و آن عرصه قابلیت سکونتگاهی را بهتدریج از دست میدهد، فرونشست بر سازهها اثر مستقیم و غیرمستقیم وارد میکند که برخی از آنها جبرانناپذیرند. فروریختگی، ترک خوردن، فرسودگی، کج شدن بناها و نیز صدمه دیدن خطوط انتقال برق و مخابرات، حملونقل (جادهای و ریلی)، شبکه فاضلاب و لولههای انتقال آب و نفت، آسیب به پایه پلها و از هم گسیختگی زمین از جمله آثار مستقیم فرونشست زمیناند که هر یک میتواند تهدیدی جدی برای جان شهروندان باشد. آثار غیرمستقیم فرونشست، اغلب هزینههای اقتصادی ناشی از ترمیم، تعمیر و بازسازی زیرساختهای آسیبدیده را در برمیگیرد. اختلال در فعالیتهای اقتصادی و کسبوکار، کاهش ارزش زمین و البته رها کردن سرزمین نیز از دیگر عوارض غیرمستقیم فرونشست است.
گزارش مرکز پژوهشها بهصراحت از «مدیریت ناکارآمد منابع آب و نیز سیاستهای خودکفایی محصولات کشاورزی بهویژه گندم انتقاد میکند.» بی تردید وقوع فرونشست در یک منطقه «نشانه بیماری زمین» است و اولین اقدامی که باید در آن نقاط متوقف شود، کشاورزی بی ضابطه است. حال اینکه وسعت زمینهای کشاورزی ایران بین ۱۳۰ تا ۱۸۵ هزار کیلومتر مربع برآورد شده که حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار کیلومتر مربع به کشت آبی و بقیه به کشت دیم اختصاص داده شده است.
بنابر آمار وزارت نیرو، بیش از ۹۰ درصد آب کشور توسط بخش کشاورزی به مصرف میرسد که این امر یکی از بزرگترین چالشهای مرتبط با بحران آب و فرونشست زمین است. بسیاری از محصولات تولیدی کشاورزی در ایران آببری بسیار بالایی دارند. الگوی کشت در سالهای اخیر یکی از چالش برانگیزترین مباحث مطرح شده در حوزه کشاورزی کشور بوده و بسیاری از کارشناسان و متخصصان نابسامانیهای تولید و حتی بازار محصولات کشاورزی را ناشی از عدم اجرای الگوی کشت مناسب میدانند.
این درحالی است که هیچ اقدامی برای توقف فعالیت کشاورزی و اصلاح الگوی مصرف آب صورت نگرفته است. براساس اطلاعات و آمار وزارت جهاد کشاورزی، «تولید غلات که بیش از نیمی از آن تا دو دهه پیش به صورت دیم برداشت میشد، اکنون نسبتی بر عکس یافته و در سالهای اخیر نزدیک به ۸۰ درصد از تولید غلات به صورت آبی به دست آمده است. همچنین تولید نباتات علوفهای نیز که تا پیش از دهه ۹۰، سهم کمتری از تولیدات را نسبت به غلات داشت، در دوران کنونی یا بیشتر از تولید غلات شده و یا با آن برابری میکند. نکته دیگر تولید سبزیجات در استانهایی مانند هرمزگان، کرمان، همدان و فارس است که همه این استانها بهطور جدی با بحران آب و خطر فرونشست زمین مواجه هستند. به استناد آمار و اسناد به دست آمده، به موازات شدت خشکسالی، تولید محصولات کشاورزی آببر در استانهایی رواج یافته که با تنش آبی و خشکسالی دست به گریبانند.»
(با تکیه بر مطلبی در خبرگزاری ایرنا) در بخشی از گزارش مرکز پژوهش ها آمده است: «در ایران طی سالیان اخیر، زنگ خطر بیآبی به صدا درآمده است. این مسئله علاوه بر ماهیت جغرافیایی ایران (که عمدتا کشوری با منابع آبی ناچیز است)، متأثر از مدیریت نامناسب، ضعف و کاستی در اجرا و نظارت بر اجرای قوانین و نهایتا حکمرانی ضعیف در بحث منابع آب است. لزوم پیگیری سیاستهای سنتی و عمدتا بدون پشتوانه مرتبط با تولید غذا و خودکفایی در تولید محصولات غذایی مهم در کشور مانند گندم، بروز بحرانهای جهانی مرتبط با تغییرات اقلیمی مانند خشکسالی در نتیجه کاهش نزولات جوی، مدیریت نامناسب منابع آب و آگاهیبخشی ضعیف و نامناسب به آحاد جامعه و اصناف درگیر بحران منابع آب مانند ذینفعان بخش کشاورزی و صنایع آببر از دلایل اصلی بروز بحرانهای بزرگتر در آینده است.»
غیرمجاز بودن ۴۰ درصد چاههای موجود در کشور
این گزارش به نرخ ۵۵ درصدی برداشت از آبهای زیرزمینی اشاره دارد؛ مسئلهای که ایران را با بحران مواجه کرده است. «این در حالی است که افزایش تعداد چاههای غیرمجاز برداشت آب، تحلیل واقعی وضعیت فعلی و روند آتی را با چالشهایی روبهرو کرده است. بر اساس برخی گزارشها، ۴۰ درصد چاههای موجود در کشور غیرمجاز تلقی میشوند. در حالی که هر روز بر تعداد این چاههای فاقد کنترل، مجوز و شناسنامه و دیگر موارد بهرهبرداری افزوده میشود، نیاز مبرم کشور است که با بهبود حکمرانی در حوزه منابع آب، مدیریت و اصلاح مصرف و حتی قطع فوری بهرهبرداری از بسیاری چاههای مجاز و شناسنامهدار، روند وخامت وضعیت کند و در نهایت متوقف شود.»
شدیدترین آسیب این پدیده از دست رفتن پتانسیل ذخیره آب در آبخوانها است که به عنوان ذخایر استراتژیک آب و منبع حیاتی در زیست پذیری بخش عمدهای از فلات مرکزی و نوار شرقی کشور به شمار میرود. به روایت دکتر بهروز گتمیری، استاد دانشگاه تهران عدم توجه به این مسئله تا به امروز پیامدهای چالش آفرین بسیاری را به همراه داشته و مرز بحران را نیز درنوردیده است و اگر سریعا در برنامهریزیهای کلان و سیاستگذاریهای کشور به آن پرداخته نشود، علاوه بر تشدید بحران در عرصه طبیعی، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بزرگی رخ خواهد داد.
گتمیری، با تأکید بر اینکه میزان برداشت آبهای زیر زمینی در دنیا ۶۰ درصد و در ایران۹۰ درصد است، خاطر نشان می کند: از حدود یک میلیون و ۲۴ هزار چاه حفر شده برای استخراج آب زیر زمینی در کشور، مجموع چاههای غیر مجاز کشور به حدود ۴۲۲ هزار حلقه رسیده که از این تعداد ۱۶۰ هزار حلقه چاه بعد از سال ۸۵ حفر شده است.
وی ادامه می دهد: از مجموع حدود ۶۰۱ هزار حلقه چاه دارای پروانه و مجاز، ۵۰۰ هزار حلقه مربوط به بخش کشاورزی است. کل تخلیه مجاز و غیر مجاز چاهها حدود ۴۹ میلیارد متر مکعب در سال است که از این مقدار ۴۰۸۰۰ میلیون متر مکعب مربوط به بخش کشاورزی، ۲۵۱۴ میلیون متر مکعب سهم بخش صنعت و ۵۷۳۸ میلیون متر مکعب سهم بخش شرب و بهداشت و خدمات شهری میشود.
گرچه پدیده فرونشست در همه کشورها رخ میدهد
ولی آنطور که این استاد دانشگاه می گوید:
در اکثر کشورها به محض نزدیک شدن به مرز نرخ فرونشست ۴ میلیمتر در سال، کمیتهها و کارگروههای تخصصی در سطوح بالای حاکمیت تشکیل شده و به سیاستگذاری برای کاهش این پدیده اقدام کردهاند ولی متأسفانه در ایران سیاستگذاری مناسبی در ۵ دهه اخیر که پدیده فرونشست مشاهده شده و افزایش پیدا کرده است، انجام نگرفته است.
عجیب تر آنکه در برنامههای توسعه، معضل فرونشست جایی ندارد. کنشگران حوزه محیطزیست با اشاره به برنامه ششم توسعه می گویند، در این برنامه قرار بود مسئولان به مقدار ۱۱ میلیارد متر مکعب مدیریت آبهای زیرزمینی را در نظر داشته باشند تا بیلان منفی موجود جبران شود، اما بعد از اجرای این برنامه، بیلان منفی مدیریت آبهای زیرزمینی نهتنها جبران نشد، که حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب افزایش پیدا کرد. در واقع مسئله مدیریت آبهای زیرزمینی به مدیریت چاهها گره خورده و نهتنها کنتورگذاری و حفر چاه برای برداشت آب متوقف نشده یا کاهش نیافته، که در برخی استانها تشدید هم شده است.
کارشناسان حوزه محیطزیست بارها درباره اصلاح الگوی کشاورزی سخن گفتهاند، با اینهمه، کشاورزان همچنان طالبی و هندوانه را که پرآببرترین محصولات کشاورزی هستند، میکارند. چراکه وزارت جهاد کشاورزی هیچ اقدامی برای اصلاح الگوی کشت انجام نمیدهد.این کارشناسان، مدیریت آب و مدیریت کشاورزی را «در هم گره خورده» توصیف کرده و عنوان میکنند: «کاشت میوههای جالیزی مثل طالبی و هندوانه در مناطق کویری، یکی از مسائل بحثبرانگیز حوزه محیطزیست است، چراکه این میوهها عمدتا صادر میشوند و این یعنی صدور بخشی از سرمایه آبی ایران بهصورت سفید و ناشمرده. درحالی که وزارت جهاد کشاورزی به موضوع تغییر الگوی کشت، آموزش کشاورزان یا حتی پروژههای ناکشت که راهکاری کوتاه مدت
است ورود نمی کند.»
طرحهایی نظیر نکاشت، به کشاورزان پول پرداخت میکند تا در زمین خود چیزی نکارند. این پروژهها در برخی مناطق از جمله سیستانوبلوچستان، اطراف دریاچه ارومیه و حتی اصفهان در سالهای گذشته اجرا شد اما با زیان و خسران مالی گسترده کشاورزان همراه شد، چراکه پرداخت مبالغ به آنها بهدرستی صورت نگرفت و کشاورزان هم تصمیم گرفتند با کاشت محصول روی زمینها، معیشت خود را تأمین کنند.
راهکارهای برون رفت
فرونشست زمین، مثل زلزله نیست که در چند ثانیه اتفاق بیفتد و همه چیز را ویران کند، بلکه پدیدهای است که در طول زمان اتفاق میافتد و به قول کارشناسان همین خصوصیت این شانس را به ما میدهد که با شناسایی مخاطرات، عوامل ایجادکننده آن را کنترل و متوقف کنیم. در این باره نسخه های متعددی ارائه شده و گفته می شود، تغذیه مصنوعی آبخوان ها از طریق مهـار یا هدایت جریان های سـطحی و افزایش پروژههای آبخیزداری شـهری و غیرشهری، کاهش انتخابی حجم بهره برداری از آبهای زیرزمینی، اصلاح الگوی کشـت، افزایش بهـره وری در روشهای آبیاری، اصلاح یا تغییر روشهای آبیاری، تولید محصولات با آببری کمتر و استفاده از آبهای سطحی جایگزین، تعطیلـی چاه های مجـاز و غیرمجاز می تواند به عنوان تجربیات جهانی مورد استفاده قرار گیرد. کارشناسان حوزه آب راهکار برونرفت از این چالش را محافظت از طبیعت ایران در مقابل بارگذاریهای جدید دانسته و معتقدند: «منابع آب زیرزمینی و سطحی ما نیز دیگر امکان تحمل بارگذاری جدید را ندارد. ما باید بهسرعت هر نوع توسعهای را که به استفاده بیشتر از آب در حوزه صنعتی و کشاورزی منجر میشود متوقف کنیم. تنها اولویت باید تأمین آب شرب و سپس تأمین حقابه محیط زیستی باشد.»به گفته آنها، دولت باید طرح تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی را مدنظر قرار دهد. چاههای غیرمجاز را پلمب کند و تمام فاضلابهای شهری و صنعتی بعد از تصفیه، به سفرههای آب زیرزمینی وارد شوند تا طرح تعادلبخشی سفرههای زیرزمینی به سرانجام برسد. همچنین باید کسبوکارهایی در کشور تعریف شوند که نیاز به مصرف آب نداشته باشند و از آنها بهعنوان کسبوکار سبز یاد میشود.
براین اساس مرکز پژوهشهای مجلس هم چندین روش را برای مهار یا کنترل فرونشست برشمرده است؛ از جمله مقاومسازی و بهسازی خاک به روش تزریق (که سبب افزایش مقاومت بارگذاری میشود) و بهسازی با انحراف مسیر آب.
این مرکز با انتشار گزارشی با عنوان «تأثیر فرونشست بر زیرساختها و راهکارهای کنترل آن» تأکید کرده است که اگرچه تلاش اصلی باید بر مدیریت مصرف و احیای سفرههای آب زیرزمینی باشــد، اما مقاومسازی به عنوان یک روش علاجبخش میانمدت باید در دستور کار قرار گیرد، به بیان دیگر با ایجاد تغییراتی در ساختار خاک یا طراحی زیرساختها از آسیب و خرابی زیرساختها جلوگیری کنیم. این دسته از راهکارها شامل همان روشهای بهسازی زمین به وسیله تغییر در خصوصیات و جنس خاک(با مخلوط کردن مصالح مناسب، اختلاط عمیق و تراکم سطحی یا استفاده از مواد افزودنی) و یا اضافه کردن المانهای غیرخاکی به خاک (مانند تزریق با فشار بالا، یا ژئوسنتتیکها، ستونهای شنی، شمعهای عمیق و ریزشمعها، انکراژ یا میخکوبی، ژئوفوم) است. همچنین در برخی از راهکارها، تغییر در روند طراحی سازه بر اساس فرونشست یا اضافه کردن المانهای تقویتی پیشنهاد میشود.
«بهسازی خاک به روش تزریق» یکی دیگر از راهکارهای پیشنهاد شده در این گزارش است که درباره آن آمده است: «ﺑﻬﺴﺎزی ﺧﺎك ﺑﻪ روش ﺗﺰرﯾﻖ ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺑﺎرﺑﺮی ﺧﺎك، اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺎرﮔﺬاری ﺟﺎﻧﺒﯽ شمعها، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﻧﺸﺖ آب و ﻧﺸﺴﺖ در ﺳﺎزه ﺑﻪﮐﺎر میرود. در اﯾﻦ روش، اﺑﺘﺪا چالههایی ﺑﻪ ﻓﻮاﺻﻞ ﻣﻌﯿﻦ ﺣﻔﺮ ﮐﺮده، ﺳﭙﺲ درون چالهها را ﺑﺎ دوﻏﺎب ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻓﺸﺎر و سرعت بالا ﭘﺮ میکنند. در كشورهایی مانند چین با استفاده از روباره تولید شده در منطقه، دوغاب تهیه و با فشار بالا به داخل گمانه تزریق میشود که باعث ایجاد ستونهای قوی میشود. با پر شدن فضای خالی یک لایه سخت میانی به وجود آمده و ناحیه ایزوله و محافظت شده ایجاد میشود که باعث کاهش نرخ فرونشست و حفظ زیرساختهای منطقه میشود. اﯾﻦ روش، ﭘﺮﻫﺰﯾﻨﻪ ﺑﻮده و در ﻣﻮاﻗﻊ ﺧﺎص ﺑﻪﮐﺎر میرود و ﺑﻪ ﭼﻬﺎر دﺳﺘﻪ ﺗﺰرﯾﻖ ﺗﺮاﮐﻤﯽ در ﺧﺎك، ﺗﺰرﯾﻖ ﻧﻔﻮذی در ﺧﺎك، ﺗﺰرﯾﻖ ﺟﺖ درﺧﺎك و ﺗﺰرﯾﻖ ﺷﮑﺴﺖ ﻫﯿﺪروﻟﯿﮑﯽ در ﺧﺎک ﺗﻘﺴﯿﻢ میشوند.»
«بهسازی فرونشست با انحراف مسیر آب» راهکار دیگری است. بر اساس این گزارش «پکن» کلانشهری است که با کمبود جدی منابع آب همراه است و بر خلاف سایر نقاط چین که فرونشست عمدتا در اثر استخراج معادن ایجاد شده است، برداشت منابع آب زیرزمینی از عمده دلایل فرونشست در پكن است كه طی سالها با یک روند افزایشی درحال توسعه بود. در نهایت با اجرای طرح انحراف آب از جنوب به شمال، میزان استخراج آبهای زیرزمینی تغییر پیدا کرده و باعث کاهش نرخ فرونشست شده است.»
فرونشست زمین
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.