خطابه حکمت و شجاعت
تاریخ یهود بنیاسرائیل، بسیار پرماجرا است. حکایت قومی است که خدا برایشان سنگ تمام گذاشت و بیشترین تعداد پیامبران را به سویشان فرستاد، اما آدم نشدند و روز به روز رذالتهایشان بیشتر شد و خباثت و جنایتهایشان سنگینتر. شاید نقطه عطف تاریخ بنیاسرائیل گوسالهپرستیشان باشد. آن روز که از خدای موسی روی برگرداندند و به گوساله سامری کرنش کردند، دیگر این بنیاسرائیل آن بنیاسرائیل سابق نشد.
خدا در آیات ۴ تا ۷ سوره اسراء، سرنوشت بنیاسرائیل را پیشبینی کرد، که البته گویا این خبر را در تورات گفته بود و اینجا در قرآن رونوشت کرده است، فرمود: ما برای شما بنیاسرائیل در کتاب، چنین مقدر کردهایم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و به یک سلطه و قدرت و برتری بزرگی دست خواهید یافت. وعده اول که فرا میرسد و روز اولین انتقام که میآید، بندههایی از خودمان به جان شما خواهیم انداخت که از درون و پستوی خانهها بیرونتان میکشند و پدرتان را در میآورند. و این وعدهای است که بروبرگرد ندارد؛ (فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولا). اما فرصت دوبارهای به شما خواهیم داد و به شما این امکان را میدهیم که دوباره به بندگان ما حمله کنید و بر آنها چیره شوید. و این بار اموال و فرزندانتان را زیاد میکنیم و جمعیت مهاجرتان را هم بیش از پیش قرار میدهیم؛ (وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفيرا). «نَفر» به معنای مهاجرت برای یک مأموریت است. و از این واژه میتوان فهمید که جمعیت بنی اسرائیل در نوبت بعدی، یک جمعیتِ پرتعدادِ مهاجر به سوی یک سرزمین است. در آیه ۱۰۴ سوره اسراء، باز خدا از وعده دوم سخن گفت که گویا منظور، همین وعده دومِ انتقام است. آنجا فرمود: به بنی اسرائیل گفتیم در این سرزمین [مصر و شام] فعلا زندگی کنید، اما به وقت وعده دوم، شما را در حالی که در اقوام و جاهای مختلف پراکنده شدهاید کنار هم جمع خواهیم کرد؛ (فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ جِئْنا بِكُمْ لَفيفا).
الفاظ و اشارههای آیات، همخوانی عجیبی با وضع اسرائیل دارد و امیدوارمان میکند که وعده اولی گذشته باشد و وعده دوم عن قریب فرا برسد. گر چه نمیشود به قطع و یقین گفت. خدا را چه دیدی شاید وعده اولی هم نرسیده و مثلا فاصله بین اولی و دومی نه چند هزار سال بلکه چند ماه یا چند سال اندک باشد. به هر حال این میدان، میدان صبر و استقامت است و با عجولان ناسازگار است.
وقتی یهود بنی اسرائیل دوباره قدرت پیدا کردند و وقت انتقام از آنها فرا رسد، قرآن نمیگوید چه کسانی را این بار به جانشان خواهیم انداخت؛ انگار که گفتن ندارد و همان جماعتاند. همان «عباداً لنا» که بار اول وارد پستوی خانههایشان شدند و از داخل خانه بنیاسرائیل را بیرون کشیدند، این بار جوری بر سرشان خواهند ریخت که روی بنی اسرائیل را برای همیشه سیاه خواهند کرد. این بار وارد مسجد خواهند شد و هر چه بنی اسرائیل سلطه و جلال و جبروتی برای خود ساخته و پرداختهاند، تا همیشه با خاک یکسان خواهند کرد؛ (فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيرا).
سخنرانی تاریخی سید حسن نصرالله حاوی این نکته بود که روز اجل اسرائیل هنوز نرسیده است و گویا ما همچنان تا آمدن وعده دوم کار داریم. و لابد روشن است که در این مرحله میانی که اگر چه دوران ضعف اسرائیل است اما روز زوال و نابودیاش نیست، نمیشود چک بیمحل نوشت یا هر چه در چنته داشت رو کرد. آن را باید گذاشت برای «وعد الآخرة» که ان شاء الله دیر هنگام نیست ولی فعلا زود است و وقتش نیامده.
معلوم شد جنگ طوفان الأقصی، اگر چه شاهکاری بینظیر در تاریخ مقاومت است، اما قرار نیست کار را یکسره کند. کاری که این جنگ کرد این است که چند گام بلند به سوی نابودی اسرائیل برداشت و کاری کرد که اسرائیل دیگر اسرائیلِ سابق نخواهد شد. اما برای نتیجه نهايی فعلا زود است. این دیر و زود بودن را رهبران قهرمان حکیمِ در میدان میفهمند؛ نه من و امثال من! سید حسن به فراخور این مرحله میانیِ مانده تا «وعد الآخرة» سخنرانی کرد و به حق باید گفت، در این مرحله از این محکمتر و حماسیتر نمیشد صحبت کرد. اگر آتشش را بیشتر میکرد چک بیمحل بود.
بنیاسرائیل
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.