شناسه خبر : 68550
پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه, ویژه
تاریخ انتشار : 07 تیر 1401 - 6:29 |
اقشار کمدرآمد به دلیل عدم تمکن مالی از خدمات روانشناسی استفاده نمیکنند
خدمات روانشناسی در ایستگاه گرانی
یکسوم جمعیت کشور «به خدمات روانشناختی فوری نیاز دارند»، رئیس سازمان روانشناسی با اعلام این موضوع، عدم مراجعه به روانشناس به دلیل گرانی خدمات مشاوره و رواندرمانی را خطرناک توصیف کرده است. گرچه هنوز کرونا به آخر خط نرسیده، اما با آرام گرفتن این بیماری، موجی از اختلالات روحی ازجمله افسردگی، اختلال شخصیت، بروز خشونت و حتی انتقامگیریهای کورکورانه افراد از یکدیگر شدت گرفته است.
گروه اجتماعی- نادیا احمدی
یکسوم جمعیت کشور «به خدمات روانشناختی فوری نیاز دارند»، رئیس سازمان روانشناسی با اعلام این موضوع، عدم مراجعه به روانشناس به دلیل گرانی خدمات مشاوره و رواندرمانی را خطرناک توصیف کرده است. گرچه هنوز کرونا به آخر خط نرسیده، اما با آرام گرفتن این بیماری، موجی از اختلالات روحی ازجمله افسردگی، اختلال شخصیت، بروز خشونت و حتی انتقامگیریهای کورکورانه افراد از یکدیگر شدت گرفته است. در این میان خدمات روانشناسی به علت تعرفههای بالا، به «کالایی لوکس» و خارج از دسترس اقشار کمدرآمد تبدیلشده و گروهی از روانشناسان بهصورت غیرقانونی، فراتر از تعرفههای اعلامی برای هر جلسه ۴۵ دقیقهای، بهصورت میانگین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان ویزیت دریافت میکنند و میزان آن بر اساس موقعیت جغرافیایی محل انجام مشاوره و شهرت و تبحر متخصص روان، متغیر است. این در شرایطی است که خدمات روانشناسی، تنها محدود به یک جلسه نمیشود و معمولا یک دوره درمان، حداقل ۱۲جلسه است. بااینکه تعرفههای تصویبشده برای خدمات روانشناسی و مشاوره برای جلسه ۴۵دقیقهای، بین ۱۳۰هزار تومان تا ۱۸۷هزار تومان تعیینشده، اما بسیاری از متخصصان روانشناس و روانپزشک، بیتوجه به تعرفههای تصویبشده، نرخ تعیین میکنند.
افزایش هزینه معیشت و ناتوانی مالی، موجب شده خانوادهها برخی کالاها، ازجمله سلامت و درمان را از سبد هزینه خود حذف کنند، بنابراین اقشار در معرض خطر و کمدرآمد به دلیل اینکه تمکن مالی بسیار پایینی دارند از خدمات روانشناسی بهرهمند نمیشوند و محمد حاتمی، رئیس سازمان روانشناسی خبر داده است که صرفا افرادی که تمکن مالی دارند از این خدمات استفاده میکنند.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ بر مبنای شاخصهای رسمی اعلام کرده است نزدیک به ۳۶ درصد جمعیت کشور زیرخط فقر قرار دارند و این آمار بدان مفهوم است که اقشار آسیبپذیر کشور که معیشت شان با مشکل مواجه شده، ازنظر روانشناختی و مسائل شخصی و فردی دچار مشکلاتی هستند که به تعبیر روانشناسان دچار فشار روانی شده و این فشار میتواند منشأ بسیاری از مشکلات برای فرد باشد و به مشاورهها و خدمات درمانی نیاز دارند، اما همانطور که رئیس سازمان روانشناسی میگوید، هزینه خدمات روانشناسی برای اقشار کمدرآمد گزاف است.
محمد حاتمی که میگوید از هر سه نفر ساکن در ایران «یک نفر نیاز به خدمات روانشناختی فوری دارد»، بارها از دولت خواسته است که خدمات روانشناسی و مشاوره تحت پوشش بیمه درمانی قرار گیرد اما پیگیریهای مستمر و نامهنگاریها، «به هیچ نتیجهای نرسیده است».
همهگیری کرونا و فشار مالی دو عامل مهم در افزایش مشکلات روحی و روانی است.
پیش از کرونا وزارت بهداشت آماری را ارائه کرد که نشان میداد ۲۳٫۸ درصد جامعه به خدمات فوری روانشناختی نیاز داشته و با اختلال روانی همراه هستند. اما سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که در دوران کرونا بهطور متوسط، در زمینه مشکلات روانشناختی به این آمار در کشورهای مختلف
۱۰ درصد اضافهشده است. یعنی ۳۳٫۸ درصد در کشور ما با مشکلات روانشناختی مواجهاند.
طبق اعلامیه سازمان بهداشت جهانی، میان کرونا و اختلالات روانی در سالهای گذشته، رابطهای مستقیم برقرار است و همهگیری کرونا موجب افزایش بروز افسردگی و اضطراب شده است. سازمان بهداشت جهانی از همه کشورهای جهان خواسته تا سرمایهگذاریهای خود را در حوزه سلامت روان افزایش دهند. این سازمان تأکید کرده که رنج و مشکلات افراد در این زمینه بسیار زیاد است و با همهگیری کووید ۱۹ نیز تشدید شده است.
بر اساس آنچه این سازمان در بزرگترین مطالعه خود در مورد سلامت روان اعلام کرده؛ حتی قبل از شروع همهگیری کرونا، حدود یک میلیارد نفر در جهان از نوعی اختلال روانی رنج میبردند و در طول سال اول همهگیری، میزان افسردگی و اضطراب در جهان یکچهارم افزایش یافت، بااینحال، بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سرمایهگذاریهای موردنیاز برای رسیدگی به این موارد افزایشی نداشته است؛ زیرا تنها ۲ درصد از بودجه سلامت ملی و کمتر از یک درصد از کل کمکهای بهداشتی بینالمللی صرف سلامت روان میشود. این ارقام بسیار ناچیز است و در این گزارش اشارهشده که از هر ۸ نفر در جهان یک نفر از اختلالات روانی رنج میبرد. این وضعیت برای افرادی که در مناطق درگیری زندگی میکنند حتی بدتر است و تخمین زده میشود که از هر پنج نفر یک نفر از مشکلات سلامت روان رنج میبرد.
در گزارش این نهاد همچنین آمده است که شکاف گستردهای میان کشورها در زمینه دسترسی به مراقبتهای بهداشت روان وجود دارد. درحالیکه بیش از ۷۰ درصد افراد مبتلابه روانپریشی در کشورهای با درآمد بالا تحت درمان قرار میگیرند، این میزان در کشورهای کمدرآمد بهزحمت به
۱۲ درصد میرسد.
این مطالعه، با تشویق به تخصیص بودجه در حوزه سلامت روان، بر اینکه «سرمایهگذاری در حوزه سلامت روان، سرمایهگذاری برای زندگی و آینده بهتر برای همه است، تأکید میکند.
کرونا در ایران و جهان مهارشده، اما اثرات روانی آن مشهود است. با این شرایط اما بسیاری از افراد قادر نیستند به روانشناس مراجعه کنند و هزینههای خدمات رواندرمانی آنچنان بالاست که شهروندان تصور میکنند، بهجای پرداخت این هزینه، باید به فکر تأمین معاش و هزینه سرسامآور اجارهبها باشند.
نکته ریشهایتر آن است که مخاطبان حوزه روانشناسی در فضای مجازی افزایشیافته و سید علی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی میگوید: امروزه باوجودآنکه تلاش شده است که حق مشاوره با حداقل افزایش مواجه شود اما بسیاری از بیماران از پرداخت همین حق مشاوره هم عاجز هستند و بیمهها حمایتهای لازم را از بیماران سلامت روانی به عمل نمیآورند. به دلیل این مشکلات، کسانی که نیاز به مشاوره دارند؛ با توجه به هزینهها و نبود بیمههای حمایتی، امکان دسترسی و یا امکان بهرهمندی ندارند و تلاش میکنند مشکلات خود را نه در فضای حقیقی بلکه در فضای مجازی حل کنند.
اساساً حوزه سلامت روانی و در کل روانشناسی حوزه جذاب و پرطرفداری است و اتفاقاً به دلیل وجود منابع زیاد در این حوزه و در دسترس بودن آن افراد بامطالعه، خود را متخصص فرض میکنند و ازآنجاییکه مردم ترجیح میدهند از طریق فضای مجازی با حداقل هزینه و یا حتی بدون هیچ هزینهای به راهکاری برای حل مشکلات خود دست یابند، به روانشناسان فضای مجازی رجوع میکنند و اگر این خدمات تحت پوشش بیمه قرار گیرد، میزان مراجعه به روانشناسان افزایش مییابد.
یک فعال حوزه خانواده و جمعیت بر تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی تأکید کرده است. دکتر شهیده جهانیان به موضوع مهمی اشاره دارد، اینکه ارائه خدمات انواع بیمهها برای بیماریهای مختلف جسمی در حال اجراست و گاه تا صد درصد هزینههای مشاورههای پزشکی، بررسیهای تشخیصی و درمانی بیماران از طریق بیمهها پرداخت میشود که متأسفانه برای مسائل روانشناختی درون خانواده و فردی که میتواند منجر به بیماریهای روحی و روانی و تربیتی فراوانی شود و هزینههای بسیار سنگینتر و غیرقابل جبرانی را به کشور تحمیل کند، مغفول مانده است.
این فعال حوزه خانواده و جمعیت با اشاره به بند هشت سیاستهای کلی تأمین اجتماعی مبنی بر «ارائه خدمات لازم بهمنظور تحکیم نهاد خانواده و فرزندآوری» و تحت پوشش بیمه نبودن خدمات روانشناسی و مشاوره بهویژه برای زوجین جوان، عنوان میکند: ممکن است دختر و پسر در ابتدای ازدواج و برای آشنایی و شناخت از یکدیگر و یا پس از ازدواج در راستای استحکام خانواده و درک متقابل نیاز به استفاده از خدمات روانشناسی و مشاوره را حس کنند اما به دلیل هزینههای بالای این خدمات از مراجعه به روانشناس پشیمان میشوند. در این میان تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی و مشاوره بسیار حائز اهمیت است. بنابراین یکی از راههای صیانت از نهاد خانواده این است که خدمات روانشناسی و مشاوره را تحت پوشش بیمه قرار دهیم چراکه خلاء جدی آن به لحاظ تأثیرات گسترده در محیط خانواده و اجتماع و روند رشد جمعیت خانواده بهخوبی در کشور احساس میشود.
بیتردید انجام مشاوره مؤثر و توجه به آن اهمیت بسزایی دارد بهطوریکه در بسیاری از موارد به مراجعه مداوم زوجین نیاز است و با یک یا دو جلسه، مشکلات قابلشناسایی و برطرف شدن نیست. حدود ۵۰ درصد طلاقها در پنج سال اول زندگی ثبتشدهاند، چنانچه پیوند ازدواج، به علت انتخاب نادرست و یا عدم شناخت کافی دختر و پسر از یکدیگر برای زندگی مشترک و یا فقدان فراگیری مهارتهای زندگی در آستانه فروپاشی قرار گیرد، با انجام مشاورههای تخصصی و ارائه راهکارهای مناسب جهت کسب مهارتهای لازم زندگی میتوان انتظار داشت که با ایجاد همدلی، صبر، گذشت و مسئولیتپذیری، نشاط و شادابی بین زوجین حاکم شود. بااینحال به علت هزینههای سنگین مشاوره که هر خانوادهای قادر به پرداخت آن نیست، زوجین از همان ابتدا از ادامه مسیر مشاوره بازمیمانند و وقتیکه مشکلات شدت و عمق بیشتری پیدا کرد، ممکن است درمانهای بعدی نتواند مانع تداوم سردی روابط زناشویی و حتی جدایی بین آنها شود و این موضوع مهمی است که باید در برنامهها و سیاستگذاریهای حوزه خانواده بیشتر موردتوجه مسئولان کشوری قرار گیرد. شهیده جهانیان بابیان اینکه زوجین جوان بهخصوص در پنج سال نخست زندگی مشترک، ممکن است نیاز فراوانی به کسب مهارتهای زندگی و آموزشهای لازم برای رفع مشکلات خود داشته باشند، میگوید: بهرهگیری از مشاوران آگاه و کارآمد و بهکارگیری توصیههای آنان میتواند در رابطه با بهبود نگرش فرد از زندگی مشترک، انتخاب صحیح همسر، پیشگیری از اختلافات زناشویی، مدیریت صحیح تعارضات زندگی مشترک و درنتیجه کاهش آمار طلاق بسیار مؤثر باشد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است، اهمیت مشاورههای قبل و پس از ازدواج به حدی است که در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب در حوزه خانواده با عنوان «ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی ایرانی» و در جهت «استحکام خانواده» مورد تأکید قرارگرفته است.
باتوجه به اظهارات شهیده جهانیان، فعال حوزه خانواده و جمعیت به این واقعیت پی میبریم که باید مشاورههای ازدواج و خانواده تحت پوشش بیمه قرار گیرند، چراکه با فعال شدن بیمهها برای خدمات روانشناسی و مشاوره، هزینه کمتری از سبد مالی خانوادهها پرداخت میشود. همچنین با توجه به تأکید مقام معظم رهبری در مورد تحکیم نهاد خانواده، لازم است این بعد از ابعاد تأثیرگذار در استحکام خانواده و سلامت جامعه مورد پشتیبانی و حمایت دولت قرار گیرد. به نظر میرسد اگر بحث بیمهای برای خدمات روانشناسی و مشاوره فعال شود، ناخودآگاه زوجین و خانوادهها پیش از بروز آسیبهای جبرانناپذیری نظیر طلاقهای پنهان و آشکار، به فکر درمان مشکلات خود میافتند و اینگونه میتوان برای اجرایی شدن بند ۸ سیاستهای کلی تأمین اجتماعی که اختصاص به «تحکیم خانواده و فرزندآوری» دارد، قدم مثبتی برداشت.
«اگر این خدمات بیمه شود، دیگر فشار مالی به مردم وارد نمیشود. حتی بیمههای تکمیلی هم میتوانند این خدمات را بیمه کنند تا مردم توانایی مراجعه به مراکز درمانی را داشته باشند.» سخنی که مجید صادقی، رئیس انجمن علمی روانپزشکان با اشاره به آن، تأکید میکند: «منطقه جغرافیایی مراکز و مطبهای روانشناسی، حرف اول را در تعیین تعرفهها میزنند؛ بهطوریکه قیمت ویزیت، بر اساس اینکه مطب یا مرکز در کجای شهر است، تعیین میشود. بنابراین مطبهای شمال شهر، ویزیتهای سنگینتری دریافت میکنند.»
بااینحال، حمید یعقوبی، دانشیار روانشناسی بالینی و رئیس مرکز مشاوره دانشگاه صنعتی شریف و عضو هیئتمدیره انجمن روانشناسی ایران، عنوان میکند: «قیمتگذاری در وزارت بهداشت، تابع شرایط مختلفی است که به نظر نمیرسد مکان واقعشدن مطب، نقشی در میزان تعیین تعرفه داشته باشد. البته ممکن است تعرفه شهرهای مختلف و بخشبندی و قیمتگذاریها باهم متفاوت باشد. البته در تعیین تعرفهها، نوع خدمات ارائهشده در نظر گرفته نمیشود و همین نکته، ویزیت را تغییر میدهد.»
یعقوبی به این مسئله اذعان دارد که افراد برای مراجعه به مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت روان سواد و بینش کافی رادارند، اما به دلیل ناتوانی مالی نمیتوانند به مشاور مراجعه کنند: «در چنین شرایطی باید بیمهها حمایتگر باشند اما چنین شرایطی وجود ندارد و درنهایت این مسئله به ضرر سلامت جامعه است. بههرحال مردم، عصبانی، غمگین، مضطرب، افسرده و سرگردان در هر موقعیتی که باشند، قطعا بهنظام سلامت جامعه آسیب میزنند. شناخت ناکامیهای افراد میتواند تا حد زیادی میزان خشم و اضطراب را در جامعه کاهش دهد و به همین ترتیب، وقتی افراد کمتر دچار نزاع و پرخاشگری شوند، جامعه هم ازنظر روان سالمتر خواهد بود.»
یکسوم جمعیت کشور «به خدمات روانشناختی فوری نیاز دارند»، رئیس سازمان روانشناسی با اعلام این موضوع، عدم مراجعه به روانشناس به دلیل گرانی خدمات مشاوره و رواندرمانی را خطرناک توصیف کرده است. گرچه هنوز کرونا به آخر خط نرسیده، اما با آرام گرفتن این بیماری، موجی از اختلالات روحی ازجمله افسردگی، اختلال شخصیت، بروز خشونت و حتی انتقامگیریهای کورکورانه افراد از یکدیگر شدت گرفته است. در این میان خدمات روانشناسی به علت تعرفههای بالا، به «کالایی لوکس» و خارج از دسترس اقشار کمدرآمد تبدیلشده و گروهی از روانشناسان بهصورت غیرقانونی، فراتر از تعرفههای اعلامی برای هر جلسه ۴۵ دقیقهای، بهصورت میانگین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان ویزیت دریافت میکنند و میزان آن بر اساس موقعیت جغرافیایی محل انجام مشاوره و شهرت و تبحر متخصص روان، متغیر است. این در شرایطی است که خدمات روانشناسی، تنها محدود به یک جلسه نمیشود و معمولا یک دوره درمان، حداقل ۱۲جلسه است. بااینکه تعرفههای تصویبشده برای خدمات روانشناسی و مشاوره برای جلسه ۴۵دقیقهای، بین ۱۳۰هزار تومان تا ۱۸۷هزار تومان تعیینشده، اما بسیاری از متخصصان روانشناس و روانپزشک، بیتوجه به تعرفههای تصویبشده، نرخ تعیین میکنند.
افزایش هزینه معیشت و ناتوانی مالی، موجب شده خانوادهها برخی کالاها، ازجمله سلامت و درمان را از سبد هزینه خود حذف کنند، بنابراین اقشار در معرض خطر و کمدرآمد به دلیل اینکه تمکن مالی بسیار پایینی دارند از خدمات روانشناسی بهرهمند نمیشوند و محمد حاتمی، رئیس سازمان روانشناسی خبر داده است که صرفا افرادی که تمکن مالی دارند از این خدمات استفاده میکنند.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ بر مبنای شاخصهای رسمی اعلام کرده است نزدیک به ۳۶ درصد جمعیت کشور زیرخط فقر قرار دارند و این آمار بدان مفهوم است که اقشار آسیبپذیر کشور که معیشت شان با مشکل مواجه شده، ازنظر روانشناختی و مسائل شخصی و فردی دچار مشکلاتی هستند که به تعبیر روانشناسان دچار فشار روانی شده و این فشار میتواند منشأ بسیاری از مشکلات برای فرد باشد و به مشاورهها و خدمات درمانی نیاز دارند، اما همانطور که رئیس سازمان روانشناسی میگوید، هزینه خدمات روانشناسی برای اقشار کمدرآمد گزاف است.
محمد حاتمی که میگوید از هر سه نفر ساکن در ایران «یک نفر نیاز به خدمات روانشناختی فوری دارد»، بارها از دولت خواسته است که خدمات روانشناسی و مشاوره تحت پوشش بیمه درمانی قرار گیرد اما پیگیریهای مستمر و نامهنگاریها، «به هیچ نتیجهای نرسیده است».
همهگیری کرونا و فشار مالی دو عامل مهم در افزایش مشکلات روحی و روانی است.
پیش از کرونا وزارت بهداشت آماری را ارائه کرد که نشان میداد ۲۳٫۸ درصد جامعه به خدمات فوری روانشناختی نیاز داشته و با اختلال روانی همراه هستند. اما سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که در دوران کرونا بهطور متوسط، در زمینه مشکلات روانشناختی به این آمار در کشورهای مختلف
۱۰ درصد اضافهشده است. یعنی ۳۳٫۸ درصد در کشور ما با مشکلات روانشناختی مواجهاند.
طبق اعلامیه سازمان بهداشت جهانی، میان کرونا و اختلالات روانی در سالهای گذشته، رابطهای مستقیم برقرار است و همهگیری کرونا موجب افزایش بروز افسردگی و اضطراب شده است. سازمان بهداشت جهانی از همه کشورهای جهان خواسته تا سرمایهگذاریهای خود را در حوزه سلامت روان افزایش دهند. این سازمان تأکید کرده که رنج و مشکلات افراد در این زمینه بسیار زیاد است و با همهگیری کووید ۱۹ نیز تشدید شده است.
بر اساس آنچه این سازمان در بزرگترین مطالعه خود در مورد سلامت روان اعلام کرده؛ حتی قبل از شروع همهگیری کرونا، حدود یک میلیارد نفر در جهان از نوعی اختلال روانی رنج میبردند و در طول سال اول همهگیری، میزان افسردگی و اضطراب در جهان یکچهارم افزایش یافت، بااینحال، بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سرمایهگذاریهای موردنیاز برای رسیدگی به این موارد افزایشی نداشته است؛ زیرا تنها ۲ درصد از بودجه سلامت ملی و کمتر از یک درصد از کل کمکهای بهداشتی بینالمللی صرف سلامت روان میشود. این ارقام بسیار ناچیز است و در این گزارش اشارهشده که از هر ۸ نفر در جهان یک نفر از اختلالات روانی رنج میبرد. این وضعیت برای افرادی که در مناطق درگیری زندگی میکنند حتی بدتر است و تخمین زده میشود که از هر پنج نفر یک نفر از مشکلات سلامت روان رنج میبرد.
در گزارش این نهاد همچنین آمده است که شکاف گستردهای میان کشورها در زمینه دسترسی به مراقبتهای بهداشت روان وجود دارد. درحالیکه بیش از ۷۰ درصد افراد مبتلابه روانپریشی در کشورهای با درآمد بالا تحت درمان قرار میگیرند، این میزان در کشورهای کمدرآمد بهزحمت به
۱۲ درصد میرسد.
این مطالعه، با تشویق به تخصیص بودجه در حوزه سلامت روان، بر اینکه «سرمایهگذاری در حوزه سلامت روان، سرمایهگذاری برای زندگی و آینده بهتر برای همه است، تأکید میکند.
کرونا در ایران و جهان مهارشده، اما اثرات روانی آن مشهود است. با این شرایط اما بسیاری از افراد قادر نیستند به روانشناس مراجعه کنند و هزینههای خدمات رواندرمانی آنچنان بالاست که شهروندان تصور میکنند، بهجای پرداخت این هزینه، باید به فکر تأمین معاش و هزینه سرسامآور اجارهبها باشند.
نکته ریشهایتر آن است که مخاطبان حوزه روانشناسی در فضای مجازی افزایشیافته و سید علی آذین، متخصص پزشکی اجتماعی میگوید: امروزه باوجودآنکه تلاش شده است که حق مشاوره با حداقل افزایش مواجه شود اما بسیاری از بیماران از پرداخت همین حق مشاوره هم عاجز هستند و بیمهها حمایتهای لازم را از بیماران سلامت روانی به عمل نمیآورند. به دلیل این مشکلات، کسانی که نیاز به مشاوره دارند؛ با توجه به هزینهها و نبود بیمههای حمایتی، امکان دسترسی و یا امکان بهرهمندی ندارند و تلاش میکنند مشکلات خود را نه در فضای حقیقی بلکه در فضای مجازی حل کنند.
اساساً حوزه سلامت روانی و در کل روانشناسی حوزه جذاب و پرطرفداری است و اتفاقاً به دلیل وجود منابع زیاد در این حوزه و در دسترس بودن آن افراد بامطالعه، خود را متخصص فرض میکنند و ازآنجاییکه مردم ترجیح میدهند از طریق فضای مجازی با حداقل هزینه و یا حتی بدون هیچ هزینهای به راهکاری برای حل مشکلات خود دست یابند، به روانشناسان فضای مجازی رجوع میکنند و اگر این خدمات تحت پوشش بیمه قرار گیرد، میزان مراجعه به روانشناسان افزایش مییابد.
یک فعال حوزه خانواده و جمعیت بر تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی تأکید کرده است. دکتر شهیده جهانیان به موضوع مهمی اشاره دارد، اینکه ارائه خدمات انواع بیمهها برای بیماریهای مختلف جسمی در حال اجراست و گاه تا صد درصد هزینههای مشاورههای پزشکی، بررسیهای تشخیصی و درمانی بیماران از طریق بیمهها پرداخت میشود که متأسفانه برای مسائل روانشناختی درون خانواده و فردی که میتواند منجر به بیماریهای روحی و روانی و تربیتی فراوانی شود و هزینههای بسیار سنگینتر و غیرقابل جبرانی را به کشور تحمیل کند، مغفول مانده است.
این فعال حوزه خانواده و جمعیت با اشاره به بند هشت سیاستهای کلی تأمین اجتماعی مبنی بر «ارائه خدمات لازم بهمنظور تحکیم نهاد خانواده و فرزندآوری» و تحت پوشش بیمه نبودن خدمات روانشناسی و مشاوره بهویژه برای زوجین جوان، عنوان میکند: ممکن است دختر و پسر در ابتدای ازدواج و برای آشنایی و شناخت از یکدیگر و یا پس از ازدواج در راستای استحکام خانواده و درک متقابل نیاز به استفاده از خدمات روانشناسی و مشاوره را حس کنند اما به دلیل هزینههای بالای این خدمات از مراجعه به روانشناس پشیمان میشوند. در این میان تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی و مشاوره بسیار حائز اهمیت است. بنابراین یکی از راههای صیانت از نهاد خانواده این است که خدمات روانشناسی و مشاوره را تحت پوشش بیمه قرار دهیم چراکه خلاء جدی آن به لحاظ تأثیرات گسترده در محیط خانواده و اجتماع و روند رشد جمعیت خانواده بهخوبی در کشور احساس میشود.
بیتردید انجام مشاوره مؤثر و توجه به آن اهمیت بسزایی دارد بهطوریکه در بسیاری از موارد به مراجعه مداوم زوجین نیاز است و با یک یا دو جلسه، مشکلات قابلشناسایی و برطرف شدن نیست. حدود ۵۰ درصد طلاقها در پنج سال اول زندگی ثبتشدهاند، چنانچه پیوند ازدواج، به علت انتخاب نادرست و یا عدم شناخت کافی دختر و پسر از یکدیگر برای زندگی مشترک و یا فقدان فراگیری مهارتهای زندگی در آستانه فروپاشی قرار گیرد، با انجام مشاورههای تخصصی و ارائه راهکارهای مناسب جهت کسب مهارتهای لازم زندگی میتوان انتظار داشت که با ایجاد همدلی، صبر، گذشت و مسئولیتپذیری، نشاط و شادابی بین زوجین حاکم شود. بااینحال به علت هزینههای سنگین مشاوره که هر خانوادهای قادر به پرداخت آن نیست، زوجین از همان ابتدا از ادامه مسیر مشاوره بازمیمانند و وقتیکه مشکلات شدت و عمق بیشتری پیدا کرد، ممکن است درمانهای بعدی نتواند مانع تداوم سردی روابط زناشویی و حتی جدایی بین آنها شود و این موضوع مهمی است که باید در برنامهها و سیاستگذاریهای حوزه خانواده بیشتر موردتوجه مسئولان کشوری قرار گیرد. شهیده جهانیان بابیان اینکه زوجین جوان بهخصوص در پنج سال نخست زندگی مشترک، ممکن است نیاز فراوانی به کسب مهارتهای زندگی و آموزشهای لازم برای رفع مشکلات خود داشته باشند، میگوید: بهرهگیری از مشاوران آگاه و کارآمد و بهکارگیری توصیههای آنان میتواند در رابطه با بهبود نگرش فرد از زندگی مشترک، انتخاب صحیح همسر، پیشگیری از اختلافات زناشویی، مدیریت صحیح تعارضات زندگی مشترک و درنتیجه کاهش آمار طلاق بسیار مؤثر باشد.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است، اهمیت مشاورههای قبل و پس از ازدواج به حدی است که در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب در حوزه خانواده با عنوان «ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی ایرانی» و در جهت «استحکام خانواده» مورد تأکید قرارگرفته است.
باتوجه به اظهارات شهیده جهانیان، فعال حوزه خانواده و جمعیت به این واقعیت پی میبریم که باید مشاورههای ازدواج و خانواده تحت پوشش بیمه قرار گیرند، چراکه با فعال شدن بیمهها برای خدمات روانشناسی و مشاوره، هزینه کمتری از سبد مالی خانوادهها پرداخت میشود. همچنین با توجه به تأکید مقام معظم رهبری در مورد تحکیم نهاد خانواده، لازم است این بعد از ابعاد تأثیرگذار در استحکام خانواده و سلامت جامعه مورد پشتیبانی و حمایت دولت قرار گیرد. به نظر میرسد اگر بحث بیمهای برای خدمات روانشناسی و مشاوره فعال شود، ناخودآگاه زوجین و خانوادهها پیش از بروز آسیبهای جبرانناپذیری نظیر طلاقهای پنهان و آشکار، به فکر درمان مشکلات خود میافتند و اینگونه میتوان برای اجرایی شدن بند ۸ سیاستهای کلی تأمین اجتماعی که اختصاص به «تحکیم خانواده و فرزندآوری» دارد، قدم مثبتی برداشت.
«اگر این خدمات بیمه شود، دیگر فشار مالی به مردم وارد نمیشود. حتی بیمههای تکمیلی هم میتوانند این خدمات را بیمه کنند تا مردم توانایی مراجعه به مراکز درمانی را داشته باشند.» سخنی که مجید صادقی، رئیس انجمن علمی روانپزشکان با اشاره به آن، تأکید میکند: «منطقه جغرافیایی مراکز و مطبهای روانشناسی، حرف اول را در تعیین تعرفهها میزنند؛ بهطوریکه قیمت ویزیت، بر اساس اینکه مطب یا مرکز در کجای شهر است، تعیین میشود. بنابراین مطبهای شمال شهر، ویزیتهای سنگینتری دریافت میکنند.»
بااینحال، حمید یعقوبی، دانشیار روانشناسی بالینی و رئیس مرکز مشاوره دانشگاه صنعتی شریف و عضو هیئتمدیره انجمن روانشناسی ایران، عنوان میکند: «قیمتگذاری در وزارت بهداشت، تابع شرایط مختلفی است که به نظر نمیرسد مکان واقعشدن مطب، نقشی در میزان تعیین تعرفه داشته باشد. البته ممکن است تعرفه شهرهای مختلف و بخشبندی و قیمتگذاریها باهم متفاوت باشد. البته در تعیین تعرفهها، نوع خدمات ارائهشده در نظر گرفته نمیشود و همین نکته، ویزیت را تغییر میدهد.»
یعقوبی به این مسئله اذعان دارد که افراد برای مراجعه به مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت روان سواد و بینش کافی رادارند، اما به دلیل ناتوانی مالی نمیتوانند به مشاور مراجعه کنند: «در چنین شرایطی باید بیمهها حمایتگر باشند اما چنین شرایطی وجود ندارد و درنهایت این مسئله به ضرر سلامت جامعه است. بههرحال مردم، عصبانی، غمگین، مضطرب، افسرده و سرگردان در هر موقعیتی که باشند، قطعا بهنظام سلامت جامعه آسیب میزنند. شناخت ناکامیهای افراد میتواند تا حد زیادی میزان خشم و اضطراب را در جامعه کاهش دهد و به همین ترتیب، وقتی افراد کمتر دچار نزاع و پرخاشگری شوند، جامعه هم ازنظر روان سالمتر خواهد بود.»
برچسب ها
روانشناس , روانشناسی , نادیا احمدی
به اشتراک بگذارید
https://resalat-news.com/?p=68550
تعداد دیدگاه : دیدگاهها برای خدمات روانشناسی در ایستگاه گرانی بسته هستند
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.