خدانگهدار دلواپس عزت ایران
سعید نوروزی
در روزی که توافق هستهای ظرف مدت ۲۰ دقیقه در مجلس تایید شد و همان زمان که محمدجواد ظریف در صندلیهای ردیف جلو مجلس خوشحال از تایید برجام آنهم با کمک علی لاریجانی بود، یک نماینده در انتهای صحن نسبت به روند تصویب جزئیات طرح برجام انتقاد داشت و شروع به اشک ریختن کرده بود و از بیآبرویی میگفت و فریاد میزد که بد کردید.
آن موقع اشکهای علیاصغر زارعی حتی مورد تمسخر جناح مخالف قرار گرفت و از او و دیگرانی که به برجام انتقاد داشتند با واژه «دلواپسان» نام میبردند.
حتی در همان زمان رئیسجمهور روحانی، مخالفان توافق هستهای را «كاسبان تحريم» خواند و خطاب به آنها گفته بود: «چه كسانی از تحريم سود میكنند؟ چه كسی هست كه از افتخار ملت ايران ناراحت است؟ چه كسی هست كه از غرور ملت ايران ناراحت است؟ چه كسانی از رفع تحريم ناراحت هستند؟ والله شما هم ضرر نمیكنيد بعد از تحريم اين منفعت برای شما هم خواهد بود، نگران نباشيد دكان شما كساد نمیشود.»
از آن کنایهها، اشکها و لبخندها گذشت تا شب یکشنبه که اعلام شد؛ «نمایندهای که در روز تصویب برجام گریه میکرد، درگذشت.»
علیاصغر زارعی، پس از مدتها تحمل رنج بیماری و جانبازی، در سکوت دارفانی را وداع گفت و از او دلسوزی و غیرتش ماند در ذهن مردم.
حالا از آن روز که به زارعیها برچسب کاسبان تحریم زده شد و مورد توهین و تمسخر قرار گرفتند، چیزی حدود ۵ سال میگذرد؛ از همان برجامی که «فتحالفتوح» و «آفتابتابان» میخواندند حالا یک توافق «مرده» مانده و دستاوردش برای مردم «تقریبا هیچ» بوده است. وعدههایی که دولت داده بود برای رفع تحریمها هم به نتیجه نرسید و وضعیت اقتصاد کشور که گره زدند به برجام و غربیها، آنقدر اسفناک شده که خود دولتمردان همفکرش را نمیکردند اینچنین شود. شاید اگر آن روزبه اشکهای زارعی کمی توجه میشد، وضعیت امروز کشور و مردم اینگونه نبود و اینهمه هزینه برای یک قرارداد یکطرفه پرداخت نمیکردیم.
امروز اما ثابت شد که فریادهای مخالفان برجام نه برای منفعت بود و نه کاسبی. آنها میخواستند جلوی یک ترکمانچای را بگیرند. از اعتماد به آمریکا نگران بودند و میدانستند نتیجه برجامی که با ابهامات بسیاری همراه است چه میشود؛ شاید آنها ادامه تحریمها، عدم عمل به توافق از جانب کشورهای دیگر، نچرخیدن چرخ صنعت هستهای و از همه مهمتر کوچک شدن سفره مردم و دلار ۳۰ هزارتومانی و مرغ ۳۸ هزارتومانی و پراید ۱۲۰ میلیون تومانی را دیده بودند که آنطور فریاد میزدند و گریه میکردند.
هرچه بود با بیمحلی روحانی و ظریف گذشت اما افسوس که دراینبین عمر ملتی گذشت و سالهایی که میتوانست به شکوفایی ایران بینجامد تباه شد.
افسوس که جواب دلواپسیهای منتقدان برجام، بیتوجهی، توهین و بیشناسنامه خواندن آنها بود و حتی هنوز هم دولتمردان حاضر نیستند برای اشتباهی که مرتکب شدند و به کدخدای خیالی اعتماد کردند، یک عذرخواهی از مردم کنند.
زارعی با اشکها و غیرتش رفت و ماندگار شد در تاریخ سیاسی کشور. قضاوت در مورد دلواپسان و مدافعان برجام هم به تاریخ سپرده خواهد شد.
سعید نوروزی , علیاصغر زارعی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.