خانواده مُهره کلیدی در پیشگیری از انحرافات اجتماعی
گروه اجتماعی- نادیا احمدی
خانواده رکن اصلی جامعه، کانون ثبات رفتاری و رشد شخصیت است و درصورتی که دارای کارکردی مطلوب باشد بهترین مکان برای پیشگیری از انحرافات است. فرهنگ عمید، خانواده را کوچکترین واحد اجتماعی که شامل پدر، مادر و فرزندان است تعریف و فرهنگ معین خانواده را مجموعه افرادی دارای پیوند سببی و نسبی که در زیر یک سقف زندگی میکنند تعریف کرده است و همچنین دانشنامه روانشناسی خانواده را یک واحد زیستی دانسته است که تشکیل آن مبتنی بر روابط زناشویی است که براساس آن افراد دارای رابطه نسبی و سببی بوده و با یکدیگر خویشاوند هستند.خانواده یکی از مهمترین گروه های اولیه است. بدان لحاظ که اعضای آن نه به دلیل اهداف رسمی که برای مقاصد عاطفی با هم در ارتباط هستند و نوع روابط آنها نیز غیررسمی، عاطفی و چهره به چهره است. اگرچه خانواده در مقایسه با سایرگروه های اجتماعی، گروهی کوچک محسوب میشود، اما در عمل پایه و اساس تمامی نهادهای اجتماعی دیگر مانند نهادهای اقتصادی، آموزش و پرورش، مذهب و حتی حکومت نیز در خانواده بنا نهاده میشود.
خانواده پایه واحدی است که سلامت روانی افراد در آن شکل میگیرد و در تامین بهداشت روانی و مراقبت و حمایت از سلامتی افراد خود نقش بسیار تعیین کنندهای دارد.
خانواده برای فرزندان کم سن و سال معرف دنیایی است که او را احاطه کرده و تصویری که فرد از خود میسازد و انعکاسی که اعضای خانواده نسبت به او دارند، در همین نهاد شکل میگیرد. براین اساس به لحاظ جرم شناسی یکی از کارکردهای خانواده ایجاد امنیت و آرامش است که در واقع از عوامل بازدارنده جرم به شمار میرود. خانواده با نظارت و کنترلی که بر اعضای خود اعمال مینماید فعالیت آنان را جهتدار و معنیدار میسازد. از این رو، بزهکاری و انحرافات اجتماعی در اثر خطای خانواده رخ میدهد چراکه قادر به انتقال ارزشها و هنجارها نبوده است و گاه براثر پرخاشگری در محیط خانواده، کودک در بزرگسالی به دنبال تلافی و آسیب رساندن به دیگران است و فرد زمانی که به هدف خود نمیرسد و ناکام میماند با اعمال ضداجتماعی ناکامی خود را جبران میکند. از سوی دیگر، روانشناسان معتقدند، تجربههای دوران کودکی و حوادث تلخ این دوران در ذهن کودک میماند و در زمانی که شرایط مهیا شود خود را نشان میدهد و از فرد شخصیتی جامعه ستیز میسازد که او را به اعمال ضداجتماعی سوق میدهد. «نکورا رسولی» در قامت جامعهشناس، با اشاره به نقش و اهمیت خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی، اعتیاد را مثال میزند که پدیدهای چندوجهی است که هیچ گاه یک عامل در شکلگیری آن نقش ندارد. او به ما میگوید: «عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، زیستی و فرهنگی در تعامل با یکدیگر موجبات مصرف مواد مخدر را فراهم میآورند و از بین این عوامل، عامل خانواده مهمتر است و اعتیاد و عملکرد خانواده رابطهای دوسویه دارند، زیرا نه تنها عملکرد خانواده اعتیاد را گسترش میدهد بلکه کیفیت زندگی را کاهش میدهد و به شکل منفی رفتارهای اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد و در صورتی که الگوهای اعتیاد با مداخلات مناسبی روبه رو نشوند از نسلی به نسل بعد منتقل میشوند. ضعف حمایتی والدین هم باعث اعتیاد میشود زیرا بسیاری از جهت گیریها پیش از ورود به جامعه در درون خانواده تکوین مییابد و حمایتی که فرد از خانواده دریافت میکند او را از بسیاری از تمایلات مخرب مصون میدارد.دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده که میانگین سن اعتیاد در ایران، ۲۴ سال و چند ماه و همچنین نرخ شیوع اعتیاد در جمعیت فعال کشور ۵ درصد است.
اسکندر مؤمنی، نرخ شیوع اعتیاد در میان دانشآموزان را نیز ۲ درصد عنوان کرده است.
او اگرچه با اشاره به این آمارها نتیجه گرفته است که وضعیت ایران در زمینه مصرف مواد مخدر، با بسیاری از کشورها فاصله زیادی دارد، اما یک روز پیشتر، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران نسبت به افزایش مصرف مواد مخدر در ایران به ویژه در میان جوانان ابراز نگرانی کرده بود.
عبدالوهاب حسنوند در گفتوگو با خبرگزاری مهر با اشاره به «روند افزایشی» کشف مواد مخدر در تهران تصریح کرد که در سال گذشته نزدیک به ۳ تن مواد مخدر کشف شده؛ امری که به گفته او «اصلا سابقه نداشته است.»
به اذعان حسنوند، زنگ خطر شیوع مواد مخدر نوظهور در بین جوانان زده شده و مسئولان باید برای پیشگیری اقدامات موثرتری داشته باشند.
تاکنون آمارها و گزارشهای مختلفی درباره مشکل اعتیاد منتشر شده که نشان میدهد، اعتیاد یکی از بزرگترین چالشهای اجتماعی کنونی به شمار میرود. بنابراین به بیان «نکورا رسولی» در خانوادههایی که درگیری زیاد است افراد توان ماندن در خانه را ندارند و ترجیح میدهند با دوستان باشند، این باعث گرایش آنها به سمت اعتیاد میشود. طلاق هم با اعتیاد رابطه دارد زیرا افراد به کمبود عاطفی دچار شده و برای جبران آن به اعتیاد روی میآورند.
این جامعهشناس در ادامه میافزاید: «دوره نوجوانی؛ دوره تحول جسمی و روانی است. بلوغ فشارهایی را از درون بر نوجوان وارد میکند که در نظرش ناشناخته است و نگرانیهایی را در او پدید میآورد، در نتیجه با والدین اختلاف پیدا کرده و به ستیز میپردازد. بنابراین خانواده دراین دوران نقش بسیار مهمی دارد و به مثابه سنگ بنای جامعه محسوب میشود، لذا افراد پیش از آنکه به جامعه تعلق داشته باشند درون خانواده رشد یافتهاند. در جریان جامعهپذیری ، شکلگیری شخصیت و نحوه مواجه با مسائل و انتخابها درون خانواده جهت دهی میشود و خانواده جایگاه مهمی در شکلگیری ویژگیها، جهان بینیها و تمایلات افراد دارد و یکی از جنبههای مهم عملکرد خانواده بُعد ارتباطی آن است به طوری که ارتباط موثر بین اعضای خانواده موجب رشد احساسات و ارتقاء میشود وبدون ارتباط موثر نمیتوان خانواده را سالم قلمداد کرد که این روابط موثر موجب پیشگیری از آسیبهای اجتماعی میشوند. علاوه بر اینها، خانواده باید دارای کارکردهای مثبتی برای تربیت فرزندان، تامین نیازهای اعضای خانواده، جامعهپذیری فرزندان، تکوین شخصیت کودکان، تامین آرامش و تعادل و تامین محلی برای ابراز دوستی و محبت باشد که نوجوان به سوی رفتارهای ضداجتماعی نرود زیرا اگر نوجوان به این نتیجه برسد که خانواده، مدرسه و دوستان به او بیتوجه هستند، ممکن است واکنشهای پرخاشگرانهای از خود نشان دهد و یا به جامعه بدبین شده و دست به رفتارهای ضداجتماعی بزند.در نتیجه خانواده نقش مهمی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دارد. در مجموع خانواده با توجه به تغییر جوامع دارای منزلت بالایی است، به صورتی که پژوهشهای دیگر نیز به اهمیت خانواده پی بردهاند.» براین اساس زمانی که والدین برخلاف مسئولیت خود عمل کرده و در تربیت کودک سهلانگاری کنند، آن زمان کودک پرورش یافته در این نوع خانواده به سهولت در معرض بزهکاری قرار میگیرد.
خانواده در ساختار نظام اجتماعی تاثیر شگرفی دارد و به حتم میتوان این نهاد را شالوده و سنگ بنای هر جامعهای دانست، خانواده محور تربیت نسل بعدی و محلی برای آرامش و سکنی یافتن افراد فعلی جامعه و بزرگترین تولیدکننده منابع انسانی است.از این رو جامعهشناسان و مردمشناسان معتقدند برای تصحیح بسیاری از روشها و همچنین الگوریزی درست ارزشی در جامعه میبایست خانواده مبنا و محور قرار گیرد. اعطاء آزادیهای بیحد و حصر برخی خانوادهها به فرزندان، اعتماد به جامعه برای جامعهپذیری نسلهای نوپا، دور کردن فرزندان از محیط خانواده به خاطر اشتغال والدین و رها کردن کودکان و خردسالان در مهد کودکها از جمله مشکلاتی است که کارکرد خانوادهها را با چالش جدی مواجه کرده است. این قبیل معضلات، فرزندان را نیز با مشکلات روحی – روانی، سست شدن پیوندهای عاطفی و ارتباطات کلامی و سرانجام کم رنگ کردن نقش والدین در تربیت فرزندان، بحرانهای روحی و عاطفی آنان و فاصله میان نسلها روبه رو کرده است.بسیاری از خانوادههایی که فرزندان آنها دچار ناهنجاریهای رفتاری میشوند سعی دارند ریشه این ناهنجاری را در درون اجتماع جستجو کنند و در این خصوص توجهی به نقش خود و خانواده در بروز ناهنجاریها ندارند. اما این مسئله به هیچ عنوان صحیح نیست و خانواده مستحکم و قاعدهمند میتواند فرزندانی مستحکم پرورش دهد،اگر خانواده دارای ارکان قدرتمند نباشد و پایههای آن سست باشد یا اینکه فرد دارای خانوادهای از هم گسیخته باشد، فرزند میتواند پس از رسیدن به سن بلوغ در معرض آسیبهایی ملموس قرار گیرد.خانواده هم در عرصه پیشگیری از بحرانهای اجتماعی و هم در عرصه درمان این بحرانها اصلیترین نقش را دارد، بدیهی است که برخی خانوادهها پس از مواجهه با آسیبهای فردی و اجتماعی تبلور یافته در درون فرزندانشان به خود آمده و مشی خود را به سمت و سوی رویهای مثبتو تعامل برانگیز تغییر میدهند.بسیاری از افراد، سرمنشا اصلی انحراف خود را کمبودهای عاطفی در درون خانواده عنوان میکنند، بدون تردید در نوجوانی و جوانی تامین سلامت روانی افراد نیز به خانوادهها بستگی دارد، بدون شک اگر در خانواده فضایی صمیمی حکمفرما باشد و فرزندان بتوانند صادقانه مشکلات خود را در آن مطرح کرده و با هدایت والدین برطرف سازند بسیاری از مشکلات اجتماعی ما بر طرف خواهد شد.
اعتیاد , نادیا احمدی , ناهنجاری های اجتماعی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.