حکمت در حکومت
در آستانه شهادت بزرگمرد تاریخ و هدایتگر بشر حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، توجه و نگاه به ابعاد مختلف وجودی ایشان کاری بسیار دشوار است که در این مقال نمیگنجد، اما در این مطلب تلاش شد تا برخی از ابعاد شخصیتی ایشان مورد واکاوی قرار گیرد. حجتالاسلام حامد کاشانی کارشناس و پژوهشگر مسائل دینی با بررسی ابعاد مختلف سیره مولای متقیان علیهالسلام به تبیین این وجوه پرداخته است.دلیل مبارزه یا سکوت
چرا امیرالمؤمنین علیهالسلام گاهی کوتاه میآید گاهی کوتاه نمیآید؟ وقتی کوتاه نمیآید که نقطه حق و باطل ممزوج میشود. اگر این اتفاق نیفتد اجازه نمیدهد باطل رخ بدهد، مگر اینکه بسط ید نداشته باشد. یعنی حضرت موقع ممزوج شدن حق و باطل مقاومت میکند. اما اگر این روشنگری رخ داد، بعدازاین مرحله فشار آوردند، توان اداره نداشت، آنوقت کوتاه میآید. مثلا در دوره دو خلیفه اول تقریباً ساکت بود، دید فایدهای ندارد، ولی همه میدانستند زهرای مرضیه سلامالله علیها بیعت نکرد. خلیفه دوم از دنیا رفت، امیرالمؤمنین علیهالسلام روش او را تأیید نکرد، با اینکه میتوانست ۱۳ سال زودتر به حکومت برسد. عثمان آمد، فضا فراهم بود او را نقد کرد.
مبارزه با سنتهای غلط
خود حضرت به حکومت رسید. به حکومت که رسید روشهای افراد قبلی را از بین برد. روش تقسیم بیتالمال را به هم زد ولو اینکه نابود شود. مثلاً زبیر گفت: ما یکعمر طرفدار تو بودیم، بیتالمال را برای ما کم گذاشتند، یک استان هم به ما بده کمی جبران شود، ما عین عبارت او را ترجمه بهروز کردیم.
گفتند: ما سالها از بیتالمال محروم بودیم، یک استان را چند وقت به دست ما بده ما هم بتوانیم کمبودها را جبران کنیم. حضرت فرمود: بگذارید بررسی میکنم، مگر نمیدانید من کسی را به ولایت جایی می گمارم که «أَرضی لِدینِهِ وَ أَمَانَتِهِ»، از دین او و امانتداری او مطمئن باشم، بگذارید بررسی کنم به شما میگویم. آنها رفتند قیام کردند. ولو قیام کنند حضرت کوتاه نیامد. هر جا نقطه انحراف است کوتاه نمیآید، وگرنه در بقیه موارد کوتاه میآید، عرض میکنم.
گوشهای از مظلومیت امام
برای اینکه شما حال امیرالمؤمنین علیهالسلام را بیشتر درک کنید یک روایتی را برای شما میخوانم که مقدمه خطبه ۳۳ نهجالبلاغه است. اینهایی که من عرض میکنم در خطبه نیامده است. گردآورنده نهجالبلاغه که سید رضی است تلخیص کرده است، در ارشاد شیخ مفید است. شما اوضاع را ببینید. گاهی امام جامعه حرفهایی میزند، مخاطبین که از طرفداران او هستند میگویند چرا الآن این حرف را میزنید، باید آن حرف را بزنید. چرا این کار را میکنید، باید آن کار را بکنید. چرا این اولویت شما است، باید آن اولویت شما باشد. میخواهند اولویتهای او را جا به جا کنند. چرا راجع به این موضع گرفتید، راجع به آن موضع نگرفتید. این درد است دیگر!
زمامداری حکومت، بیارزشتر از کفش وصلهدار
وقتی وصله کفش حضرت تمام شد گفت: این کفش چقدر ارزش دارد؟ گفته شد: هیچ ارزشی ندارد. گفت: حالا اگر بخواهید یکچیزی بگویید چطور؟ گفته شد: نصف درهم. نصف درهم یعنی مثلاً در حد ۱۲۰۰ تومان. فرمود: این کفش نصفهنیمه وصلهخورده از حکومت بر شما بیشتر میارزد، مگر اینکه بتوانم یک حقی را احقاق کنم. شما دنبال چه چیزی هستید که ما پیروز شویم؟ دنبال احقاق حق هستید یا اینکه کم نیاوریم؟ اگر بتوانم جلوی یک انحرافی را بگیرم میارزد، اگرنه بهاندازه این کفش هم نمیارزد.
مقابله برخی افراد مهم
دو کار انجام داد که شما ببینید امیرالمؤمنین علیهالسلام هم حاضرشده گاهی مصلحتاندیشی کند، به بعضی افراد حکومت بدهد. اما نه به معاویه، به معاویه بدهد یعنی امضای باطل. وقتی خوارج جمع شدند حضرت یکی از یاران خود را فرستاد. در ماجرای خوارج وقتی مردم قهر کردند بیرون رفتند و یک عده از مردم کوفه، ریشبلندها با حکومت درافتادند. مثلاً حوزه علمیه با امیرالمؤمنین علیهالسلام درافتاد. نه اینکه همه عالمان با امیرالمؤمنین علیهالسلام مقابله کردند، نه اینکه همه افراد خوب با امیرالمؤمنین علیهالسلام مقابله کردند، ولی یک عده از افرادی که بهظاهر آبرو داشتند با امیرالمؤمنین علیهالسلام مقابله کردند. حکومت حضرت آسیب دید. قراء با امیرالمؤمنین علیهالسلام مقابله کردند.
امیر المومنین , حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام , حضرت علی(ع)
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.