حرکت بهسوی دوران پساآمریکا
ایران سرانجام بعد از ۱۵ سال بهصورت رسمی عضو سازمان همکاری شانگهای شد. ایران از سال ۲۰۰۵ بهعنوان عضو ناظر در سازمان همکاری شانگهای پذیرفتهشده و در سال ۲۰۰۸ درخواست عضویت کامل خود را به این سازمان ارسال کرده بود.
این سازمان، ازجمله سازمانهایی است که میتواند فرصتهای جدیدی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد. رسانههای بینالمللی در تحلیل در خصوص این مسئله نوشتهاند ایران سازمان همکاری شانگهای را باشگاهی متشکل از قدرتهای غیرغربی میبیند و خواستار استفاده از ظرفیت آن بهعنوان بخشی از برنامههایش در دوران پساآمریکا است. بر اساس گزارش تسنیم، علاوه بر این، پیوستن ایران به سازمانی که حدود یکسوم اراضی دنیا را در اختیار دارد و صادرات سالانهاش بالغبر چندین میلیارد دلار است برای ایران فرصتهای اقتصادی فراوانی به همراه خواهد داشت.
فرصت حضور در بازاری ارزشمند
سازمان همکاری شانگهای ابتدا در سال ۱۹۹۶ بانام شانگهای پنج بهعنوان سازوکاری برای حلوفصل مناقشات ارضی بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز به کار کرد. این سازمان کارش را با پنج عضو کامل آغاز کرد: چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان. با پیوستن ازبکستان به این اتحادیه در سال ۲۰۰۱ نام آن به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر پیدا کرد. در سالهای بعدتر هند و پاکستان هم به این سازمان پیوستند تا تعداد اعضای دائم این سازمان به عدد ۷ برسد.
این سازمان در ابتدا اهداف امنیتی را در منطقه دنبال میکرد اما همانطور که پیشبینی میشد با توجه به توان کشورهای عضو، این پیمان، نقش اقتصادی پررنگی را بر عهده گرفت. بعد از گذشت حدود دو دهه، اکنون سازمان همکاریهای شانگهای دارای صندوق کنفرانس برای اعطای وامهای ارزان و بدون بهره به کشورهای عضو است که یکی از راههای تسهیلگری تجاری محسوب میشود.
تصمیمات این اجلاس پهنه وسیعی معادل ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومترمربع از کره زمین،یعنی حدود ۲۳ درصد از کل وسعت خاکی و جمعیتی افزون بر سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر یعنی نزدیک به ۴۵ درصد مجموع جمعیت جهان را در برمیگیرد؛ ضمن آنکه ۲۵ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی جهان در قالب این پیمان منطقهای بهعنوان بزرگترین سازمان همکاری متمرکز است.مجموع ارزش صادرات درونگروهی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۷، در حدود ۳۲۹ میلیارد دلار بوده است. در این رابطه، کشور چین با۵۲ درصد بالاترین و تاجیکستان با سهم۱۸ درصد پایینترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین مجموع ارزش واردات درونگروهی کشورهای عضو سازمان در سال مزبور نیز در حدود ۹۶۴ میلیون دلار بوده است. لذا کشورهای چین و تاجیکستان به ترتیب بالاترین (۴۶ درصد) و پایینترین (۰٫۴۶ درصد) سهم را از این نظر داشتهاند.در حقیقت چین و روسیه قدرتهای تعیینکننده در سازمان همکاری شانگهای واصلیترین شرکای تجارت فرامرزی با ایران محسوب میشوند؛ بنابراین چشمانداز مناسبی از روابط تجاری میان ایران و کشورهای عضو پیمان شانگهای میتوان تصور کرد.
نظم جدید بینالمللی
مسئله حضور ایران از جهت حرکت جهان به سمت نظم جدید بینالمللی هم حائز اهمیت است. مقامهای ایرانی بارها و بارها سازمان همکاریهای شانگهای را نمودی از تغییر در کریدورهای قدرت جهان از آمریکا به سمت سازوکارهای دستهجمعی غیرغربی توصیف کردهاند.
نشانههای زیادی از کاهش قدرت آمریکا وجود دارند. آمریکایِ «ترامپ» و «بایدن» بسیار ضعیفتر از آمریکایِ «اوباما» یا «بوش» است و عوامل کاهنده قدرت آمریکا هم بسیارند. آمریکا تا دهه آینده همچنان جزو بزرگترین قدرت اقتصادی-سیاسی-نظامی-فرهنگیِ جهان خواهد بود، اما قدرتی که کمکم سهمش را به «دیگران» وامیگذارد. این «دیگران»، همان قدرتهای شرق هستند؛ یعنی چین، هند، روسیه و برخی قدرتهای منطقهای در آسیا. ایران درست در مرکز این روند انتقال قدرت قرار دارد و عضویت در پیمان شانگهای این سازمان شرقی را قادر میسازد تا نفوذ خود را در غرب آسیا گسترش دهد.طی چند دهه گذشته بهموازات کاهش هیمنه و هژمونی آمریکا، برخی کشورهای دیگر به توسعه قدرت خود در ابعاد گوناگون پرداختهاند. روسیه بعد از فروپاشی شوروی و تحقیر تاریخی که در پی آن متحمل شده بود به دنبال توسعه قدرت خود است. چین نیز با اتخاذ رویکرد توسعهگرایی اقتصادی و دوری از تنش، توانسته به رشد چشمگیر اقتصادی دست یابد و فاصله خود را با اقتصاد اول دنیا کم کند. کشورهای دیگری همچون هند نیز توانستهاند در نیمقرن گذشته قدرت خود را افزایش دهند.
افول قدرت کاخ سفید و ورود به دوران پساآمریکا
این تحولات در کنار تعمیق مشکلات داخلی آمریکا و مشکلات روزافزون اروپا در حوزههای شکافهای سیاسی و مشکلات اجتماعی ناشی از چالشهایی چون جنگ در اوکراین، سبب تسریع در روندی شده که از سالها قبل با عنوان «تغییر نظم جهانی» و «آغاز دوران پساآمریکا» توسط استراتژیستهای بزرگ غربی پیشبینی میشد.
امروز باگذشت سالها این پیشبینی رنگ واقعیت گرفته و کشورهایی که مناسبات کنونی جهانی را ناعادلانه و متناسب باقدرت و جایگاه کنونی خود نمیدانند و آن را بهصورت یکجانبه در خدمت اهداف آمریکا بهطور خاص و اهداف غرب بهطور عام میدانند ،در پی ایجاد بلوکبندیهای جدید قدرت جهانی هستند تا به تغییر نظم جهانی شتاب بیشتری دهند و جایگاه شایسته خود را در این نظم به دست بیاورند.
درواقع یکی از پیشرانهای تغییر نظم جهانی، ایجاد و تقویت بلوکبندیهای جهانی متفاوت از ساختار فعلی قدرت و ایجاد نظم جدید است.سازمان شانگهای را باید یکی از مهمترین بلوکبندیهای جهانی دانست که در کنار گروه بریکس در پی تقویت بلوکبندیهای نظم جدید است. عضویت ایران در این سازمان علاوه بر منافع بزرگ اقتصادی و ژئوپلتیکی که برای کشور دارد ،سبب تقویت روند بلوکبندی جهانی برای تغییر نظم موجود است.گروه موسوم به «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در آمریکا که جزو فعالترین اندیشکدهها در داخل آمریکا برای طراحی سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه ایران بودند و به همین دلیل در فهرست تحریمی وزارت خارجه جمهوری اسلامی قرارگرفتهاند، در مقالهای چند روز پیش بهشدت از پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای ابراز نگرانی کرده است.
ایران , پساآمریکا , قدرت کاخ سفید
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.