جهاد تبیین ضرورتی غیرقابل کتمان
مصطفی هدایی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی در ۱۹ بهمنماه بار دیگر به موضوع رسانه و جنگ روانی دشمن اشاره کردند و نشان دادند که این مقوله تا به چه میزانی در نگاه ایشان دارای اولویت و اهمیت است: «امروز نیز مقابله با تهاجم دشمن برای تحریف واقعیتها، دستاوردها، پیشرفتها و اقدامات حماسهآمیز نظام اسلامی نیازمند یک حرکت دفاعی و تهاجم ترکیبی با محوریت فریضه فوری و قطعی جهاد تبیین است.»
دغدغه مهم رهبر انقلاب اسلامی درباره نحوه رسانهای کردن پیشرفتها در بخشهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و دفاعی و … زمانی اهمیت پیدا میکند که در جبهه مقابل برخی از کمکاریها و کاستیها را بزرگنمایی میکنند و با
کوچک شماری پیشرفتها، القای پسرفت نظام جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته را پیش میبرند. ایشان نسبت به کمکاری رسانهها و بهخصوص رسانه ملی در بازخورد دستاوردها گلایه کردند و خواهان جهاد تبیین شدند. اما چه باید کرد؟ کشور درگیر یک تهاجم ترکیبی گسترده توسط دشمن شده ولی همانگونه که مقام معظم رهبری معتقدند، در حوزه رسانه و تبیین موفق نبودهایم.
آسیبهایی که متحمل شدیم!
گفتیم فی سبیل الله است و ریا نشود!
بدون تعارف ما موفق نبودهایم تا محتوای غنی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را بهصورت جذاب و همهپسند ارائه دهیم. ذهنیت این بوده که برای نمونه پل ساختهشده و کار خوبی صورت گرفته و دیگر نیازی نیست آن را در بوق و کرنا کنیم! در دو دهه اول انقلاب که نگاه کاملا الهی و فی سبیل الله بود و اکثریت مسئولین و مقامات خالصانه تنها در فکر کار و تلاش شبانهروزی بودند و نسبت به پیوست تبلیغی و رسانهای کارها غافل بودند. برخی نیز دلیل میآوردند که ریاکاری میشود و قس علیهذا… این جنبه هرچند خداپسندانه بود ولی ما را از فعالیتهای رسانهای دشمن غافل ساخت که چگونه در حال تدوین سند بلندمدت ناکارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی هستند. به گفته مقام معظم رهبری تا جایی پیشرفتهاند که جنایتها و شکنجههای ساواک را هم بزک میکنند!
جذابیت فراموششده
رسانه و فعالیت در این حوزه نیاز به مهارت، خلاقیت، سواد رسانهای و آیندهپژوهی دارد. سواد رسانهای در چند سال اخیر است که جدی گرفتهشده و آنهم به خاطر گسترش شبکههای اجتماعی و ماهوارهای یعنی یک نیازی وجود داشته و در برابر آن نیاز، ما مجبور به تبیین درسی درقالب سواد رسانهای برای دانش آموزان و دانشجویان و … شدهایم. رسانه خود را به ما تحمیل کرد و اگر دشمنان تهاجمی نمیکردند، شاید خیلی از مسئولین ،رسانه را اصلا جدی هم نمیگرفتند چه برسد برای آن سرمایهگذاری کنند! اما رسانه در مفهوم کلی آنکه تمام عناصر بصری، شنیداری و … را در برمیگیرد، اولویت اصلی در هر نظام سیاسی است. همین است که رهبر انقلاب عنوان میکنند اگر در این جایگاه نبودند، رئیس رسانه کشور میشدند.
تعارف را کنار بگذاریم، بسیاری از تولیدات رسانهای در ایران جذاب نیستند یا تنها برای یک قشر خاص جذابیت دارند. البته در این سالها تعداد کمی برنامه خوب تولید و به نمایش درآمده ولی کلیت قابلقبول نیست. در طول دهه هفتاد بهتدریج دیشهای ماهواره بهصورت قارچ روی پشتبامها سبز شدند، دلیل آنچه بود؟ کاملا مشخص است که صداوسیمای جمهوری اسلامی جذابیتی برای اقشار مختلف نداشت و خوراکی که آنسوی مرزها تهیه میکرد، بیننده داشت و حاضر بود برای دیدن آن هزینه کند و حتی قانون را دور بزند! دور زدن قانونی که سیاستگذار را مجبور کرد دیگر از سیاست مشت آهنین جمعآوری دیشها پرهیز کند! سیاست صداوسیما بهجای تولید برنامههای جذاب در برابر این هجمه، افزایش شبکههای ملی و استانی بود! کمیت بدون توجه به کیفیت افزایش یافت.
رسانههای مکتوب و مجازی نیز تقریبا روی همین منوال حرکت میکردند و تنها چند سایت بازدیدکننده خوبی داشت و تیراژ تعداد کمی مجله یا روزنامه به چند ده هزار میرسید. جذاب نوشتن و جذاب به تصویر کشیدن حلقه گمشدهای است که همچنان وجود دارد. برخی از سیاستهای دست و پاگیر باید منسوخ شوند برای اقشار مختلف جامعه ما باید بسته فرهنگی و رسانهای داشته باشیم وگرنه جذب محتوای آنسو خواهند شد. در جنگ رسانهای نمیتوان منتظر زمان ماند و همین امروز باید تصمیم گرفت که آیا باید تسلیم شویم چون برخی از محدودیتها وجود دارد یا آنکه با تسهیل و ملغی کردن محدودیتهای دست و پاگیر رسانه را نجات داد. باید به این بیندیشیم که در صورت ادامه جذب مخاطب ایرانی توسط رسانههای بیگانه، آنها هر نوع محتوایی که بخواهند به خورد ایرانیان خواهند داد و دراینبین محتوایی میتواند منتقل شود که کاملا بر ضد ایران و نظام جمهوری اسلامی باشد. نجات جامعه در دست تصمیم سازانی است که الان باید انتخاب کنند که مخاطب را همچنان رها کنند یا محدودیتهای دستوپا گیر را برداشته و محتوای جذاب و مخاطب پسند ارائه دهند. فایده این کار آن است که مانع از پیشبرد اهداف توسط دشمنان از طریق رسانه خواهیم شد و مدیریت مخاطبان در دست سیاستگذاران داخلی خواهد بود تا آنسوی مرزها.
بخیل نباشیم
سیاستگذار باید دست رسانهها و خبرنگاران را برای مطالبه گری و پیگیری کم و کاستیها باز بگذارد. قوانینی وجود دارند که باعث میشود خبرنگار از پیگیری یک موضوع به خاطر عواقب حقوقی آن صرفنظر کند. حتی در پروندههای فسادی که در قوه قضائیه در حال پیگیری است، متهمان به بهانه اعاده حیثیت، شکایتهایی علیه خبرنگاران یا مطالبه گران در محاکم قضائی طرح کردهاند. موارد متعددی از قوانین دستوپا گیربرای کار خبر وجود دارد که هم به محتوا و هم به جذابیتهای خبر آسیب وارد میکند. این در حالیاست که رسانههای فارسیزبان خارج از کشور بدون هیچ محدودیت قانونی ایران، تمام ارکان نظام و مقامات و مسئولین را مورد هجمه قرار میدهند ولی حتی اگر یک رسانه داخلی در برابر این عمل قصد داشته باشد اقدامی انجام دهد، بازهم ممکن است مجبور به رعایت قواعدی شود که رویداد کامل روایت نشود.
خروج از حالت تدافعی
یکی دیگر از آسیبهایی که دامن رسانههای داخلی را گرفته، پاسخگویی به مجموعهای از اتهامات، هجمهها و تخریبها و عملیاتهای رسانهای دشمنان و معاندین است. دقت کنید بخش عمدهای از تولیدات رسانهای به مقابله اختصاص دارد ولی اصل کار رسانه باید تولید بستههایی باشد که دشمنان را در موقعیت تدافعی قرار دهد. همان چیزی که رهبر انقلاب بهعنوان تهاجم ترکیبی یادکردهاند و در تعریف مؤلفهها رسانه را نیز لحاظ کردهاند. تهاجم با ابزار رسانه بهگونهای که دشمن وادار شود بخش عمدهای از انرژی خود را صرف مقابله با رسانههای داخلی ایران کند.
سرعت در اطلاعرسانی
شاید بتوان اذعان کرد در بیش از ۹۰ درصد تحولات مهم و عمده رسانههای داخلی به خاطر ملاحظات از رسانههای دشمن در اطلاعرسانی رویدادهای مهم و حساس عقبماندهاند. در حوادث مهم ازجمله در حوزه امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی رسانههای دشمن از همان ثانیههای نخست در قالب خبر فوری سمپاشی و تحریف از واقعیت را آغاز میکنند و زمانی که رسانه داخلی بخواهد به آن موضوع ورود پیدا کند، ذهن مخاطبان مسموم شده و باید هزینه و انرژی بیشتری برای پاکسازی این ذهنیت تحریفشده صرف کرد. اینجاست که سیاستگذاران میبایست دست رسانههای داخلی را در پرداختن به خبرهای فوری و مهم و حساس باز بگذارند تا روایت اصلی و اول از داخل کشور مدیریت شود تا از سوی دشمنان.
دستاوردها و پیشرفتهای پشت ابر مانده
در طول چهار دهه اخیر در تمامی حوزهها ما پیشرفت داشتیم. بهبود وضعیت بهداشتی، سواد، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، قانون پذیری
، امنیتی و اطلاعاتی و نظامی و … با مقایسه کوچک قابلاثبات است. اما این پیشرفتها از دید مخاطب مخفی ماندهاند و ابتکار عمل متأسفانه در اختیار رسانههای دشمن قرار گرفت؛ چراکه با توجه به آسیبشناسیای که صورت دادیم، رسانه در داخل بیشتر در قالب پاسخگویی و روابط عمومی نهادها و ارگانها و شخصیتها ظاهر شد تا مطالبه گرو روایتگر و … بخش عمدهای از فعالیتهايی که صورت پذیرفته اصلا رسانهای نشدند، چراکه به تبلیغات باور نداشتیم. برای نمونه سپاه پاسداران تنها چند سال است که بخش کوچکی از فعالیتهای محرومیتزدایی و سازندگی خود را رسانهای میکند و تا پیش از آن حتی ابا داشت تا گفته شود این کار توسط سپاه پاسداران یا یکنهاد انقلابی انجامشده است! اهمیت جهاد تبیین اینجا روشن میشود که چرا ما باید از تبلیغ دستاوردهای خود ابا داشته باشیم و عقبماندهایم! روش هم کاملا مشخص است. زمانی که بحث جهاد تبیین میشود نباید بهسرعت با اقدامات نمایشی و کوتاهمدت، از تبیین در میانمدت و بلندمدت با بستههای جذاب برای تمام اقشار جامعه و حتی جهانیان غفلت کرد. یک نکته را باید سیاستگذاران در نظر بگیرند هر آنچه در حوزه فرهنگی و رسانه انجام شود، هزینه نیست بلکه سرمایهگذاری است برای نسل کنونی و نسلهای آینده ولی باید مانع از بیبرنامگی و کارهای نمایشی شد!
مصطفی هدایی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.