توهم غربزدهها در آستانه دو انتخابات
وحید عظیمنیا
مرحوم جلال آلاحمد که به قول رهبر حکیم انقلاب «یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی» و «به راستی نعمت بزرگی بود» حدود نیم قرن پیش به خوبی بیماری غربزدگی را (ولو با اقتباس از آثار احمد فردید) تشریح کرده است. او معتقد بود «آدم غربزده چشم به دست و دهان غرب است». (غربزدگی – ص ۱۲۷).غربی که جلال از آن حرف میزند بعد از جنگ جهانی دوم بهمنظور بسط هژمونی خود به تأسیس نهادهای بهاصطلاح بینالمللی روی آورد تا با حفظ ظاهرِ همهجانبهگرایی، هر ملت و کشور مستقلی را که برخلاف منویات تزریقی آنها گام برمیدارد، حذف کند. این مشی از حدود یک قرن پیش حاکم بوده است و این روزها بهواسطه حرکت غرب به سمت فروپاشی، عیانتر شده و این نهادهای بهاصطلاح بینالمللی نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، عملابهصورت علنی ابزار رژیم وحشی آمریکا شده است.
حتی کسانی که صاحب کرسی در دوران طاغوت بودند و مقابل سرنگونی یک دولت (کودتای ۲۸ مرداد) سکوت کرده بودند، نسبت به رفتار دوگانه غرب ولو با غرزدنهای زیرلب انتقاد میکردند.
سید فخرالدین شادمان(۱۳۴۶-۱۲۸۶) سردبیر هفتهنامه ادبی طوفان (با مدیرمسئولی محمد فرخییزدی) که در دهه ۱۳۳۰ چندین مقام عالی دولتی از وزارت دادگستری و اقتصاد گرفته تا عضو شورای فرهنگی سلطنتی داشت، بزرگترین گناه اروپا را این میدانست ؛ درحالیکه پیوسته از مزایای آزادی و دموکراسی لاف میزند آزادی را بر غیراروپائیان روا نمیدارد. (روشنفکران ایرانی و غرب – ص۹۹).
صدای خُردشدن هیمنه غرب متوحش در حالی به گوش میرسد که غربزدگان مفلوک نهتنها بنا دارند آن را نشنوند که حتی در تلاش هستند تا توجه دیگران به این تغییرات را منحرف کنند. تغییراتی که طبق قاعده باید انجام شود و انشاءالله انجام خواهد شد چه آنکه مولایمان علی (ع) در خطبه ۸۸ نهجالبلاغه میفرمایند: خدا هرگز جباران دنیا را درهم نشکسته مگر پسازآنکه مهلتهای لازم و نعمتهای فراوان بخشید و هرگز استخوانِ شکسته ملتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمایشها و تحمل مشکلات.جمهوری اسلامی ایران با پشت سرگذاشتن ۴۰ سال تهدید و تحریم و تحریف، گام دوم خود را با آغاز دهه پنجم، مقاوم و باصلابت آغاز کرده است تا «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» رقمزده شود. طبیعتا این گام فارغ از سرزنش خارهای غربزدگی نیست، اما در بیابان گر بهشوق کعبه خواهی زد قدم، سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور.نزدیکی انتخابات رژیم تروریستی آمریکا که شخصی همچون ترامپ مسئول برگزاری و نامزد آن است، زمینه تحرک جریان غربزده داخلی را فراهم آورده تا بار دیگر به بزک کردن این رژیم وحشی بپردازند. این قماش که بهجز خسارت محض هیچ آورده و سودی برای کشور ندارند و همواره نق میزنند، این استدلال رادارند حالا که ترامپ برای پیروزی در انتخابات بهعکس یادگاری با مسئولان ایرانی نیاز دارد، تن به این ذلت بدهیم تا بلکه دست از آزار ایران بکشد، ولی هرگز پاسخ نمیدهند، کدام غیرت و منطق و عقل و قانون اجازه میدهد با رژیم کثیفی که حقیرانه، سردار امت اسلام شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ویاران عزیزش را شبانه ترور کرد، مذاکره کرد؟!در مقابل طیف دیگری از غربزدههای بیهویت، که به قول مرحوم جلال «چشم به دست و دهان غرب» دارند، از نتیجه برجام بدفرجام که خسارت محض بود عبرت نگرفتهاند و هنوز معتقدند اگر حزب رقیب ترامپ، پیروز انتخابات رژیم آمریکا شود، آتشبر خلیل، گلستان میشود، اما فارغ از اینکه «حاج قاسم»ها همه بتهای آذری بشکستهاند.اما چرا نتیجه انتخابات رژیم آمریکا و پیروزی هرکدام از نامزدها، تأثیری در رهیافت سیاست خارجی آنها با جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت. قرینهها و دلایل مختلفی وجود دارد که اشاره به مواردی از آن خالی از لطف نیست. در جمهوری اسلامی ایران دولتها رأسا میتوانند نسبت به تقویت یا کاهش روابط با کشوری اقدام کنند – مثلا دولت فعلی در سالهای ابتدایی به امید نزدیکی به غرب از شرق دور شد، اما وقتی با سراب مواجه شد مجددا رهیافت توجه به شرق را در دستور کار قرار داد و همین امر باعث جیغ بنفش غربزدههای داخلی شده است – اما دولتهای رژیم آمریکا بهتنهایی نمیتوانند نسبت به تغییر روابط خارجی خودشان دست بزنند چه آنکه این کار مستلزم هماهنگی حدود ۵۰ نهاد رسمی و غیررسمی نظیر لابی صهیونیستها، شرکتهای بزرگ تسلیحاتی و … است. اینگونه شرکتها در غرب آسیا مشتریانی دارند که با ایران هراسی، آنها را سرکیسه میکنند و حتی به آنها لقب گاو شیرده هم میدهند بنابراین چنین قدرتهایی اجازه نمیدهند، دولتهای رژیم آمریکا بهتنهایی نسبت به تغییر مواضع با ایران اقدام کنند. البته اگر شاهد تغییراتی در ظاهر هستیم به تاکتیک دولت مستقر در آمریکا برمیگردد نه راهبرد این رژیم وحشی. مثلا دموکراتها از راههای حقوقی و سیاسی که به قدرت نرم مشهور است، ورود میکنند و اتفاقا مهمترین تحریمهای ایران هم از سوی دموکراتهای موذی اعمالشده است، اما جمهوریخواهان همچون ترامپ به دنبال سیاست عینی هستند یعنی از مؤلفههای ملموس تهدید استفاده میکنند، اما درهرصورت، راهبرد کلانشان یکی است و صرفا راهبردها فرق دارد.از طرفی رژیم آمریکا باهمان سیاست ایران هراسی، به سران کشورهای پولدار حاشیه خلیجفارس، امنیت میفروشند و این فروشندگی تا زمانی اعتبار دارد که ایران بهعنوان یک تهدید برای آنها معرفی شود، بنابراین رژیم آمریکا هیچوقت حاضر به کاهش تنش با ایران نمیشود چراکه نتیجه آن نزدیکی این کشورها با ایران و بینیاز از گاو شیرده آمریکا بودن میشونداز طرف دیگر، مذاکره با آمریکا برای ایران همسودی در برندارد چراکه هدف آنها از مذاکره «محدودکردن» ایران است نه «ایجاد گشایش» برای ایران. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران علیرغم تحمل همه سختیها و مشکلات، بحمدالله فصل سخت تهدید و تحریم را پشت سرگذاشته و به برکت همین تحریمها، به ترمیم ساختار اقتصادی همدست زده است و اگر این رویه ادامه داشته باشد انشاءالله شاهد اقتصادی شکوفا خواهیم شد؛ بنابراین کاسبان روابط ایران و آمریکا کسانی هستند که برای جیبهای گشاد خودشان برنامه دارند و آنکه در قامت تئوریسین فلان حزب شناخته میشود در قالب وارداتچی گندم کاسبی میکند.
آمریکا , ایران , روابط ایران و آمریکا , وحید عظیم نیا
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.