توحید اصل کلیدی وحدت
علی پژوهش
برخی تصور میکنند حوزه علمیه و دانشگاه دو نهادی هستند که جمع شدن آنها در یک ظرف ناممکن است و ادامه حیات هرکدام از آنها وابسته به زوال دیگری است، اندیشهای بهغایت نادرست که افراط گریان هردو گروه پیرو آن هستند.
روشن است که هر دو دستگاه در جامعه امروزی ما مملو از نقاط قوت و دارای نکات قلیل منفی در دل خود هستند، البته نکته روشنتر این است که حذف یا تکروی هیچکدام مسیر سعادت در جامعه انقلابی اسلامی نیست.
دین اسلام بهعنوان خاتمه دهنده سلسله ادیان الهی، آیینی مترقی است که به هردو بعد علم و اندیشه اسلامی میپردازد. اندیشه دینی طرفدار رشد علمی جوامع بشری است و شاهد این مدعا هزاران دانشمند بزرگی هستند که مستقیم یا باواسطه در مکتب امام باقر علیهالسلام بهعنوان شکافنده علوم، حضرت امام صادق علیهالسلام، امام رضا علیهالسلام و سایر امامان شیعه رشد یافتهاند. دانشمندانی که نامهای کمنظیری در تاریخ علم بودهاند و همزمان عالمان برجسته دینی نیز لقب گرفتند. نامهای پرآوازهای مانند جابربنحیان، بوعلی سینا، ابنبطوطه،
ابوریحان بیرونی، فارابی، شیخ بهایی و … که با حیات پربرکت خود اتفاقا ثابت کردهاند علوم دینی قابلجمع در یک ظرف با سایر علوم هستند. انقلاب اسلامی ایران نیز در طول عمر پربرکت خود نمونههای متعددی از عالمانی را دیده که در لباس دین، جامعه دانشگاهی را تحت تأثیر قرار دادهاند؛ مانند شهیدان بهشتی، باهنر ، مفتح و بسیاری از پارسایان که با تلمذ در مکتب علمای دین مرزهای دانش را نیز جابهجا نمودند، بزرگانی همچون شهیدان چمران، طهرانی مقدم و فخری زاده که حیات طیبه آنها دلیل تنومند شدن بیشازپیش انقلاب اسلامی بوده است، به همین جهت میتوان گفت وحدت میان حوزه و دانشگاه در طول حیات انقلاب اسلامی خطی سرخ است که بهشتی،مفتح و فخری زاده چراغهای خاموش ناشدنی این مسیر هستند.
سالروز شهادت روحانی انقلابی شهید مفتح و نامگذاری این روز به نام «روز وحدت حوزه و دانشگاه» انگیزهای شد تا پای صحبتهای حجتالاسلاموالمسلمین حامد آل یمین عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در گروه معارف اسلامی بنشینیم و نظرات ایشان در این خصوص را جویا شویم.
ضرورت و اهمیت وحدت میان حوزه و دانشگاه چیست ؟
ازجمله اهداف بلند و راهبردی جمهوری اسلامی پس از انقلاب اسلامی اصل وحدت بود. این اصل بهعنوان اصل کلیدی در رابطه میان بشریت همسنگ اصل توحید در رابطه میان انسان و خداوند متعال است. اصل وحدت میان اقوام، ادیان ، مذاهب و درون آنها و نیز سازمانهای مختلف همچون سپاه و ارتش با رویکردهای مختلف ازجمله راهبردهای نظام اسلامی و برگرفته از تعالیم متعالی دینی است.
«و اعتصموا بحبل الله جمعیا و لاتفرقوا».
در مقابل این راهبرد نظام اسلامی اصل تفرقه است که راهبرد نظام کفر و سلطه است که همواره سعی در اختلافافکنی میان بشریت داشته است و هر جا که بویی از اختلاف و تفرقه به مشام میرسد پای صهیونیسم، کفر و استعمار در میان است. این اصل وحدت علاوه بر اینکه اساس را برجهت گیری الهی در همه زمینهها تأکید میکند در دلالت ضمنی خود به یک نکته لطیف اشاره میکند و آن این است که ما در پی از بین بردن یکطرف و ادغام آن در طرف دیگر نیستم بلکه در پی نزدیکتر کردن و همسو کردن و کاهش اختلافات و جزئی نمودن آن و نیز استفاده از تفاوتها برای پیشبرد اهداف هستیم. همانگونه که در وحدت میان اقوام و مذاهب نیز چنین است.
وحدت حوزه و دانشگاه را اکنون چگونه ارزیابی میکنید؟
در همین راستا میان دو نهاد بزرگ و مهم حوزه و دانشگاه با رویکردها و اهداف مختلف نیز میبایست وحدت رخ دهد. چراکه حرکت در جهت وحدت، کم کردن اختلاف ، همافزایی، رشد و بالندگی را در پی دارد، اما آنچه در این زمينه اساسی است، فهم دقیق وحدت میان حوزه و دانشگاه است، چراکه وحدت در هرجایی بهحسب خودش ارزیابی و معنا میشود.
در وحدت دو نهاد با رویکردهای مختلف میتوان به نیازهای هر یک از این دو توجه کرد که قابل برطرف شدن توسط دیگری است. مثلاازجمله اهداف و فعالیتهای حوزهها ایجاد فضای
معنویت و تعالی اخلاقی است که دانشگاههای میتوانند از این ظرفیت استفاده کنند. در حوزههای امروز نیز توجه به علوم پایه متأسفانه کمرنگ شده و دیگر همچون دوران باشکوه گذشته نیست. ریاضیات، نجوم و هیئت و … که ازجمله علوم روز خود بود که در حوزههای علمیه رواج داشت. خلاصه الحساب با توجه به ریاضیات آن دوران توسط شیخ بهایی نگاشته شده بود اما امروزه تنها خاطرهای از چنین رویکردی همراه با اعجاب و افتخار در حوزههای علمیه از عالمان گذشته بهجامانده است و متأسفانه امروزه این امر کمرنگ شده است. حوزههای علمیه اگر خود را نیازمند دانستن علوم پایه و بهرهگیری از آن در پیشبرد اهداف و معارف دینی خود که بسیار موردنیاز هم هست میدانند
میبایست به دانشگاهها مراجعه کنند. این رفتوآمد علمی و معنوی و اخلاقی راه تهران -قم ( حوزه و دانشگاه) را دوطرفه کرده و باعث همافزایی و به عمل درآمدن وحدت و همدلی خواهد شد.
تعمیق رابطه حوزه و دانشگاه چطور محقق خواهد شد ؟
نظام اسلامی در پی آن است که حرکتی که شهید مفتح و شهید بهشتی در وحدت حوزه و دانشگاه آغاز کردند نه یک استثنا بلکه یک جریان در جامعه تلقی شود. آماده کردن فضا برای بهرهمندی دانشگاهیان از علوم بنیادین و دینی در جهتدهی به علوم دانشگاهی نهتنها در علوم انسانی بلکه در علوم تجربی و فنی نیز ایجاد گردد. شهید فخری زاده بهعنوان یک دانشمند هستهای و فیزیک ازجمله دستاوردهای این پیوند و وحدت مبارک است. جلسات متعدد
وی با فضلای حوزه و نگرش متفاوتشان در فلسفه فیزیک و نگاه نقادانه او به نظریات دانشمندان غربی محصول تأثیر فضا و رویکرد وحیانی است که در حوزههای علمیه حاکم است. وی مقهور دستاوردهای دانشمندان غربی نشده و پرسشهای جدی و چالشبرانگیز و بیپاسخی برای فیزیک جدید مطرح میکنند که همه در نگاه وحیانی ، قدسی و متافیزیکی قابلفهم است. اگر درگذشته نهچندان دور چمرانها به تعبیر مقام معظم رهبری استثنایی در دانشگاه بهحساب میآمدند امروزه دانشجویانی که سرمایههای ملی و دینی خود را باور دارند و مقهور دستاوردهای دانشمندان غربی علیرغم استفاده از آن، نمیشوند و دیگر یک استثنا نیستند. ایجاد دروس و رشتههایی با پسوند اسلامی ازجمله اقدامات راهبردی و جریان ساز در وحدت حوزه و دانشگاه است که در این مسیر شکلگیری دانشگاههایی با رویکرد وحیانی نیز دیگر یک جریان عادی در جامعه امروز است و نه یک استثنا همچون اوایل انقلاب اسلامی. در رویکرد وحدت،حوزه میتواند بهمثابه روح و نرمافزار و دانشگاه بهمنزله جسم و سختافزار عمل کند و این جسم و جان با کمک یکدیگر به اعتلای ایران اسلامی کمک رسانند. امروز حوزههای علمیه نیز خود را بیبهره از علوم و دستاوردهای دانشگاه نمیبینند. نگاه وحدت سعی در استفاده از روشهای نوین در آموزش و پژوهش است. نظام آموزشی و پژوهشی حوزه نیز متأثر از فضای دانشگاهی شده و تقریبا تمایزی میان ساختار و رتبهبندی و معیارها و سنجههای حوزوی برای رشد و ارتقا علمی با دانشگاه وجود ندارد. مقالات منتشرشده در مجلات حوزوی و دانشگاهی پر است از نویسندگان مشترکی که محصول حوزه و دانشگاه باهم و یا هر یک از حوزه و دانشگاه است. حضور پرشمار طلاب علوم دینی در رشتههای مختلف دانشگاهی و نیز حضور دانشجویان برای ادامه تحصیل در حوزههای علمیه امری عادی شده که نشان میدهد این وحدت بیشازپیش به اتحاد و یگانگی در حال نزدیک شدن است، اما این راه طی شده و گام اول میبایست به گام دومی نیز ختم شود و آن ظهور و بروز رویکرد الهی و وحیانی در همه علوم طبیعی و تجربی دانشگاهها و خلاصی از رویکرد سکولار به علم است. این مهم اگرچه امروز همچون مراحل قبلی یک نگاه رایج قلمداد نگردد اما ناظران این حرکت مبارک شاهد گسترش و عمقیابی این نگاه و جریان در میان قشر دانشگاهی است. حرکتی که بهواسطه نیاز جامعه به درمان و رهایی از ویروس کرونا چاره را در طب اسلامی و ایرانی جست وجو میکند و نگاهی که با عنوانهای بومی ایرانی اسلامی و عقبه هزاران ساله آن در حال تبدیلشدن به یک جریان عمومی و رایج در میان متخصصان و عموم مردم است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط رسالت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.